بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#عالیه_رجبی
#سعیده_کرمانی
#حمیدرضا_عباسی
#سعید_حمیدیانفر
#امیر_اسدی
▶️
ای لیل والنهار اسیر نبودنت
کی میشود تمام، مسیر نبودنت
ای مرجع ضمیر دعاهای اهل بیت ع
ای شرح دوریات غم عظمای اهل بیت ع
دنیا شده است تلخ و غم آلود بعد تو
امیدهایمان شده نابود بعد تو
هر جمعه از فراق تو دلگیر میشویم
هر جمعه پا به پای غمت پیر میشویم
در آرزوی دیدنت ای یار بی نشان
هر جمعه میشویم گرفتار و نیمه جان
آواره ایم بی سر و سامان بدون تو
بیچارهایم بی دل و بی جان بدون تو
این زندگی بدون تو اسمش حیات نیست
از تنگنای مرگ٬ امید نجات نیست
چشم انتظار واقعی ات گرچه نیستیم
اما برای آمدن تو گریستیم
چشم امید کل فقیران به دست توست
آزادی تمام اسیران به دست توست
کافیست یک نگاه.که شیدایمان کنی
ماگم شدیم بلکه تو پیدایمان کنی
برگرد و سد فاصله ها را خراب کن
مارا غلام حلقه به گوشت خطاب کن
برگرد و روشنایی حق را نشان بده
بر کعبه پرچم علوی را تکان بده
برگرد و بر تن حجر سرد جان بده
بر بام خانهی پدریت اذان بده
دنیای ملتهب شده چشمش به راه توست
درمان درد های همه قرص ماه توست
وقت شکوفه است خزان را تمام کن
برگرد و جنگ های جهان را تمام کن
بر ظلمت جهان بده شوق چراغ را
در هر خرابه ای بنشان رد باغ را
با مشک آب حضرت سقا قیام کن
فکری برای خشکی کام خیام کن
دستی بکش به موی یتیمان بی قرار
آتش نداشت رحم خودت روسری بیار
آقا جسارت است ولی با اجازه ات
با واژه های ناحیهی غرق روضه ات
با این گریز اشک به چشمت بیاورم
گودال و ذوالجناح و پریشانی حرم...
گفتند در میان شلوغی کارزار
مادر قرار بوده بیاید سر قرار
با نیمه جان اگر بگذارند میرسد
نا محرمان اگر بگذارند میرسد
⏹
╭════•🍁•════╮
🇮🇷ایتا
https://eitaa.com/maddahanesf
سروش
http://sapp.ir/maddahanesf
تلگرام
https://t.me/madahanesfahan
بله
https://ble.im/maddahanesf
گپ
https://gap.im/maddahanesf
اینستاگرام
Www.instagram.com/maddahanesf
✉مقدمتان گرامی
╰════•🍁•════╯
داغدار مشک
میرفت روی دست همه بیقرار مشک
خشکیده بود مثل لب شوره زار مشک
زخمی است تازه بر جگر داغدار مشک
از تشنگی به چشم همه گشته تار مشک
شرم از نگاه مشک کند کاش آسمان
برده است از حرم نفس و صبر و تاب آب
در چشم خیمهها شده عین سراب آب
برخاست از دل همه فریاد آب آب
ای کاش زودتر برسد به رباب س آب
از آب هم مضایقه کردند کوفیان
دنیا میان آه حرم شام تیره شد
موج عطش که بر نفس باغ چیره شد
چشم همه به دست اباالفضل ع خیره شد
حالا زمان رفتن ماه عشیره شد
آمد به سمت حضرت جانان و بعد از آن
سقا به روی دوش علم را گرفت و برد
مشک خجل شده ز حرم را گرفت و برد
از قلب خستهی همه غم را گرفت و برد
بر روی دست تیغ دو دم را گرفت و برد
عباس ع بود و علقمه و مشک تشنه جان
می آید از شریعه و دریاست توی دست
می آورد امید حرم را که روی دست
ناگاه تیغ میرسد از رو به روی دست
حالا شده است بردن مشک آرزوی دست
مشک آبروی اوست ولی تیر ناگهان
آمد به سمت حضرت سقا نکردشرم
از تشنه بودن لب دریا نکرد شرم
از آب آب کودک مولا نکرد شرم
افسوس از آه فاطمه س حتی نکرد شرم
شد پاره مشک و سینه ی عباس همزمان
عباس ع روی خاک که درخون تپیده شد
جسمش به دست تیغ بریده بریده شد
پشت و پناه عالم و آدم خمیده شد
بین خیام پای حرامی کشیده شد
حیران شده است زینب کبری س در آن میان
بر روی نیزه رفت سری که منور است
حتی به روی نیزه کنار برادر است
شرمش برای سوختن مو و معجر است
خون جاری از نگاه تمنای خواهر است
بر روی نی که میخورد این سر تکان تکان
عالیه رجبی
امیر اسدی
#۱۴۰۰#امیر_اسدی #شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا
*آدرس کانالهای مداحان👇👇:*
https://zil.ink/maddahanesf
■ *مقدمتان گرامی*
*لطفااین کانال را به دوستان خودمعرفی نمایید*