eitaa logo
کانون مداحان
26.9هزار دنبال‌کننده
21.8هزار عکس
22.3هزار ویدیو
206 فایل
کانون مداحان استان مرکز آموزش عمومی ، تخصصی و سطح عالی مداحی اهلبیت علیهم السلام خیریه فرهنگی ذاکرین امام حسین علیه السلام
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پرستار علی پاشو مادربرای دل زینب پرستارعلی صدا ناله ی تو من رو می کشه هرشب..😔😭😭 *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*ازپیشی گیرندگان درکارخیرباشیدوگل بی خارباشید* (ازفرمایشات گهربارامام باقرعلیه السلام)آدرس کانال👇👇: https://zil.ink/maddahanesf مقدمتان گرامی *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا زهرا سلام الله علیها *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
با سلام و احترام 👈آغاز عملیات جریان سازی *تغییر پروفایل* از امشب در سطح کاربران واتساپ و سایر پلتفرم های فضای مجازی با استفاده از عکس فوق و در حمایت از پویش همگانی *عزیز ملت* لطفا شما هم در حمایت از این پویش پروفایل خود را به این عکس شهید مزین نمایید. *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میلاد حضرت عیسی مسیح مبارک باد . *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
آه کار داریم در این شعر فراوان با دَر گوییا خورده گره با غزلِ مولا ، در وَ قسم بَر ترکِ کعبه که حتی دیوار می شد از عشقِ علی پیشِ علی دَرجا در جانشینِ نبی الله که شد روزِ غدیر خستگی های پیمبر همه شد یکجا در شهر علم است نبی شهرِ طرب انگیزی که برایش به خدا هست علی تنها در می نشستند یتیمان همه شب منتظرش خیره بر در همگی تا بزند بابا در چیره بر قلعه ی قلبِ همِگان شد وقتی کَنده شد با دَمِ یا فاطمه اش از جا در شُد دَرِ قلعه ز جا کَنده ولی مرغِ دلم ناخود آگاه سفر می کُند از در تا در نکند در غزلم بسته شود دستانش نکند در غزلم باز شود با پا در میخِ در داغ شد و مادرمان زخمی شد او کنون تکیه به دیوار نماید یا در ؟! آنچنان با لَگدی باز شد آن در که همه فکر کردند که دیوار یکی شد با در آه! سادات ببخشند ولی خورد زمین در همین فاصله هم کنده شد از لولا در رد شدند آن همه نامرد از آن در با پا تا که افتاد به رویِ بدنِ زهرا در بچه سید نشدم دستِ خودم نیست ولی وسطِ روضه دلم گفت بگویم مادر کربلا جلوه ی هفتاد وسه تَن می شد اگر اندکی تاب میاورد در آن غوغا در آه! ای فاطمه؛ ای علتِ لبخندِ علی رفتی و بعدِ تو انداخت زِ پا او را در ما فقیریم و یتیمیم و اسیریم همه جز تو فریادرسی نیست بیا بُگْشا در با دعای فَرَجت از خودِ خورشید بخواه تا کمی باز کند روی همه دنیا در... محسن کاویانی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
حلالم کن الا مادر شکسته پرّ و بالم تو رفتی از غمت من در ملالم نبودم تا سپر گردم برایت حلالم کن حلالم کن حلالم غمت در کنج قلبم بی حسابه به یاد زخم سینه ات دل کبابه سرِ سجاده ات بابا نشسته فقط میگه علی خونه ات خرابه دو چشمت باز کن تابی بگیرم بخوان لالا مگر خوابی بگیرم عطش دارم ، در این شبها بگو من کسی کو تا از او آبی بگیرم دلم میسوزه بر این حال و اقبال شکسته رفتنت از من پر و بال نشینم منتظر تا که بیایی به خانه یا به خیمه یا به گودال به روی نیزه هم گریم برایت دلم تنگه بر آن سوز صدایت خدا میدونه از یادم نِمیره ردِ سیلی به روی گونه هایت بیا شانه بزن موی سرم را گلو نه ، بوسه ای زن حنجرم را گذشت از من ولی از این خرابه ببر با خود سه ساله دخترم را  داریوش جعفری *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ذکر یا زهرا درِ ورودیِ جَنَّت،حریم ساحت توست بهشت؛گوشه‌ی دنجِ حیاط‌خلوت توست صدای پهنه ی لاهوت،ذکر یا زهراست میان عالم بالا همیشه صحبت توست خدا به خاطر یک خنده ی تو،می خندد رضای حضرت حق در یَدِ رضایت توست پیمبری که نماد اصول بندگی است زمان نافله‌ات،محو در عبادت توست به استعانت لولاک..،امام یعنی تو ولایت علوی پس همان ولایت توست به فکر سفره ی همسایه های خود بودی... چقدر رنگ عطوفت در این روایت توست غذای گرم حسن را فقیر کوی‌ات خورد... همین نشانه‌ای از لطف بی نهایت توست هنوز نان‌تنور تو قوت غالب ماست هنوز رونق اطعام ما به برکت توست فقط اجازه بده تا بگویمت: `مادر” تمام لذت من دیدن محبت توست تمام گریه‌‌کنان حسین،مادری‌اند... شروع عاطفه‌ی اشک از مصیبت توست یکی ز مستمعین عزای تو؛جبریل خدای عزوجل روضه‌خوان هیئت توست توان نداشته ای تا سری تکان بدهی... همین نشانگر اوضاع پر وخامت توست هجوم کوچه ‌ی باریک..،میخ در..،آتش... چگونه این همه غم در دلِ شهادت توست؟! بردیا محمدی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بنام خدا *🏴 یا زهرا 🏴* *ابر غم سایه فکنده بر جهان* *غصه و غم ها شده یاران نهان* *فصل ماتم بار دیگر سر رسید* *غنچهٔ. گلزار طاها. را بچید* *فاطمی هستیم و غرق محنتیم* *روضه خوان فصل آه و غربتیم* *فاطمیه ماجرایش پر غم است* *هر چه گویم زین غم عظما کم است* *عاشقان باید کمی همت کنیم* *از غم زهرا بسی صحبت کنیم* *نوبهار باغ حیدر شد خزان* *زین محن شد قامت مولا کمان* *تا که دشمن سینهٔ زهرا درید* *رنگ شادی را علی دیگر ندید* *روزها بر مرتضی شد همچو شب* *زار و محزون شد حسین و زین اب* *گریه می کرد دخت حق شام وسحر* *گفتگو می کرد. با دیوار ودر* *هم نوا می شد گهی با مجتبی* *می نمود با مجتبی بزمی بپا* *گاهگاهی با حسین می شد غمین* *گریه می کرد. زادهٔ خیرالامین* *یک شبی مولا بگفتا دخترم* *گریه. کم کن جان زهرا همسرم* *دخترم طوفان غم سر می رسد* *یک غم جانسوز دیگر می رسد* *می شوی زار و حزین در کر بلا* *بزم. ماتم می کنی. آنجا بپا* *آنزمان بی یار ویاور می شوی* *بی حسین و بی برادر می شوی* *گریه کم کن ای گل ناز علی* *بعد. زهرا محرم راز علی* *دخترم. تو . وارث . صبر منی* *قوت قلب حسین. و. حسنی* *دخترم. روزی تو تنها می شوی* *تو غریق بحر غم ها می شوی* *گریه بنما آنزمان با شور وشین* *بر سر بالین بی جان حسین* *گریه کن بر پیکر بی جان و سر* *گریه بنما. بر حسین جای پدر* *مادرت. آنجا کنار قتل. گاه* *می کند. یک لحظه. بر تو یک نگاه* *او سپس با تو هم آوا می شود* *اشکتان جاری چو دریا می شود* *فاخرا باب سخن را وا مکن* *صحبت از صحرای پر غوغا مکن* *چون قد زینب در انجا شد کمان* *گریه کرد بر حال زینب انس وجان* *التماس دعا* مسلم فرتوت فاخر *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
یا زهرا (س) محض وجود فاطمه ماهمگی در عدمیم هر چه نگارد او شود ما اثر آن قلمیم قدر و قضا ندیم او خلق اثر قدیم او ملک مکان حریم او ما همگی بی حرمیم جان به جهانیان دمد هر قدمی که می نهد ما همه آفریده ی خاک ره آن قدمیم نامش اگر وصف کنان به حق ادا کند زبان در مد فای او زجان تا به ابد هو بدممیم جلوه ای از خداست او امام مرتضاست او نبی مصطفاست او مات مقام اعظیم در ید اوست ما سوا از نم اوست بحر ها خاک رهش در گل ما از دم اوست آدمیم شان نزول کوثرش مصحف اسرار مگو کجاست پس صعود او پر از سوال مبهمیم چادر او عصمت کل عصمت او بیرق گل در این پناه چار قل سایه نشین علمیم قیمت این ملک عبس غیر محبنش چه هست رزق به دست فضه است اگر به فکر کرمیم اوست تمام لامکان اوست حقیقت زمان اوست اگر معنی جان ما زعدم بیش کمیم مرحمتی است مادری شیعه اثنی العشری نیک اگر که بنگری صاحب کل نعمیم در همه جا از او نشان در همه کس بود نهان ماهمه بندگانی از پرده نشین عالمیم فاطمه پشت ابرها پای نهد در این سرا گرکه عیان بتابد او فانی او چو شبنمیم پای تو سل پدراشرف خلق شد بشر خورد قسم به نام او از آن بعد آدمیم گر که خدازند قلم می زند از فاطمه دم پیش مسیح نطق او خموش مثل مریمیم قصه حسن او اگر موی به مو دهد خبر تا به ابد دراین گذر تازه سر زلف خمیم مهرش اگر که آب شد ساقی ابوتراب شد ازبرکات مهر او گریه کن محرمیم موسی علیمرادی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
صدای فاطمیه از کوچه می آید صدای فاطمیه حیِّ علی بزمِ عزای فاطمیه تا سایه ی عرشِ الهی پرکشیده بالی که وا شد در هوای فاطمیه بزمِ خصوصیِ خودِ زهراست این ماه ماهی نمی رسد به پای فاطمیه بین مناصب منصبی بهتر ندیدم از منصبِ عبد و گدای فاطمیه سرمایه ای بهتر از این نوکر ندارد چشمی که گریان شد برای فاطمیه هر سیِّئه از قلبِ ما را پاک کرده یک قطره اشکِ روضه های فاطمیه پس خوش به حالِ آن گدایی که گرفته روزیِ هر سال از عطای فاطمیه جانم به شور و حالِ موکب های زهرا جانم به عطر و طعمِ چای فاطمیه هر دردِ بی درمان مداوا می شود زود با نوش دارو و دوای فاطمیه قلاده ام را کاش یک روزی ببندند در صحنِ زهرا و سرای فاطمیه این را بداند شیخِ هتّاکِ زمانه زنده است اسلام از بقای فاطمیه بهتر بماند کر هر آن گوشی که نشنید زهراست ناموسِ خدای فاطمیه از آتش و دیوار و در ، سیلی و کوچه باید بگوییم از کجای فاطمیه تا روزِ محشر هم نخواهد رفت هرگز از یادِ شیعه ماجرای فاطمیه اربابِ ما هم مقتلش کرب و بلا نیست بوده قتیلِ کربلای فاطمیه مهدی شریف زاده *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سه ماه می شود این چشم ها نخوابیده ست سه ماه شمس جمالت به من نتابیده ست چه اتفاق کبودی ست در حضور علی سه ماه چادرت از سر جدا نگردیده ست دوباره زخم تنت روضه های باز شده؟ که این همه به لباست بنفشه روئیده ست بخند راحت جانم که بعد خنده ی تو کسی به غیر مغیره به من نخندیده ست سه ماه زینب مان داد می زند مادر چه پیش آمده گوش تو را که نشنیده ست؟ صدای خنده ی همسایه ها، دل زینب چقدر روی سرش سنگ طعنه باریده ست شکسته است غرورم شبیه پهلویت شکستنم خبرش بین شهر پیچیده ست از آستانه ی در هر زمان گذر کردم هزار مرتبه مُردم کسی نفهمیده ست *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
از تابش مستقیم هم میسوزد در سایه‌ی یاکریم هم میسوزد زخمی که به رویِ مادرم افتاده از رد شدن نسیم هم میسوزد ..... بالی که شکست ، آشیانه نرسد مرغی که زمین خورده به لانه نرسد از من که گذشت مادری باز ای کاش بر شانه‌ی کودکش به خانه نرسد ...... آئینه‌ی قیمتیِ بابا برخیز ای زخمیِ غیرتیِ بابا برخیز حالا چه جوابی بدهم در خانه ای وای امانتیِ بابا برخیز ...... بر زخمِ دلم به خنده‌ات نیش نزن ای دست ، قلم شوی از این بیش نزن او طاقتِ برگِ گُل ندارد نامرد تو سنگی و او آینه کُشتیش نزن ........ پا را به رویِ چادرش ای پَست نزن ما را تَهِ این کوچه‌ی بن‌بست نزن دستت شکَنَد مرا بزن سخت ، ولی نامرد به ناموسِ علی دست نزن *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
چرا مادر نماز خویش را بنشسته می‏‌خواند؟! ز فضّه راز آن پرسیدم و، گویا نمی‌‏داند! نفَس از سینه‏‌اش آید به‌سختی گشته‌معلومم که بیش‌ از چندروزی پیش ما مادر نمی‏‌ماند! به جان من، تو‌ لب‌بگشا مرا پاسخ‌بده فضّه! که دیده مادری از دختر خود رو بپوشاند؟! الهی! مادرم بهر علی جان داد، لطفی کن که جای او، اجل جان مرا یک‌باره بستاند! به چشم نیمه‌باز خود،نگاهم می‏‌کند گاهی کند از چهره تا اشک غمم را پاک، نتواند! کنار بسترش تا صبح‌دم او را دعا کردم که بنشیند، مرا هم‌ درکنارخویش بنشاند بسی آزار از همسایگانش‌ دید و می‏‌بینم دعا دربارۀ همسایگانش بر زبان راند! *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
مادری از نفس افتاده و غوغا شده است وسط همهمه گم ناله زهرا شده است فی بیوت اذن الله فراموش شد و پای آلوده ترین ها به حرم وا شده است آتشی که همه جا آب زمینش زده است بانی سوختن ِ خانه دریا شده است بین این چل نفر و آتش و مسمار و غلاف بر سر کشتن ریحانه چه دعوا شده است ناله زد فضه خذینی پسرم را کشتند یل شش ماهه فدای سر بابا شده است دست خیبر شکن و بند ؟ خدا رحم کند قامت فاطمه از شرم علی تا شده است ای یهودی مدینه تو مسلمانی کن اسدالله ، درین معرکه تنها شده است فتنه قد کرده عَلَم ، غیر دو تن یا که سه تن همه ی شهر درین حادثه رسوا شده است معجر فاطمه یک بار دگر غوغا کرد بند با معجزه از دست علی وا شده است بند شد باز ولی حرمت سادات شکست وقت دلواپسی زینب کبری شده است *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
خواست خاموش کُنَد دور و بَرَش را که نشد پشتِ در جمع کُنَد بال و پَرَش را که نشد در آتش زده شد ضربدرِ ضربه‌ی پا خواست تا دفع کند ضربِ دَرَش را که نشد تاکه در خورد به او داد علی در آمد هرچه او کرد نفهمد اثرش را که نشد آتش ، جمعیت ، داد ، در ، دود ، علی خواست از اینهمه گیرد خبرش را که نشد خم شده تا نرسد بر پسرش زخمی تیز تا به گهواره ببیند پسرش را که نشد *** تاکه فهمید کشیدند علی را بردند رفت با دست بگیرد کمرش را که نشد تا به مسجد برسد آنقدری راه نبود رفت... بستند مسیرِ گذرش را که نشد  قنفذ آمد نگذارد برسد تا مسجد تا مغیره شکند بال و پَرَش را - که نشد گرچه او رد شد و تا خانه علی را آورد... خواست پنهان بکند زخمّ سرش را که نشد *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
هرگاه دیده تر من گریه میکند اشکم به ماه منظر من گربه میکند با هر نفس که میکشم من زخم سینه ام بر زخم های دیگر  من گریه میکند با شانه شکسته زدم شانه موی او دیدم چو ابر دخترمن گریه میکند چون میکند نظاره به مسمار در حسین گوید که وای مادر من گریه میکند زانو بغل گرفتن حیدر زد اتشم میسوزم او برابر من گریه میکند سخت است مرد گریه کند پیش همسرش غربت ببین علی بر من گزیه میکند من گریه می کنم به غم غربت علی او هم به حال مضطر من گریه میکند میزد مرا مغیره و دیدم به چشم خویش با دست بسته شوهر من گریه میکند ای کاش بین کوچه حسن همرهم نبود کاین سان کنار بستر من گریه میکند *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
به سینه ام چه گذشته که دختر خود را بغل گرفته و زود از خودم جدا کردم . . علی در آن همه دشمن مرا صدا می زد ولی من از پس در فضه را صدا کردم ز پا فتادم و قنفذ شکست دستم را ولی ز دست امامم طناب وا کردم استاد حاج غلامرضا سازگار *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
دیوار سنگ و سطح زمین سنگ و کوچه سنگ نامرد سنگ و با دل سنگش به ما رسید دست سیاه از سر من بی هوا گذشت دستی به روی مادرمان بی هوا رسید دیوار سنگ و سطح زمین سنگ و دست سنگ از هر سه خورد از همه زخمی جدا رسید *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ضربه وقتی ناگهان شد بی توجه می خورد ضربه وقتی ناگهان شد شدتش معلوم نیست هم که معلوم است او ریحانة الحوراست و هم که وقت خشم سیلی قدرتش معلوم نیست مهدی رحیمی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
قاتلت گفت که دشمن شکنش را کشتیم خوب شد پای علی سینه زنش را کشتیم نه فقط فاطمه با او حسنش را کشتیم می زند داد به لبخند زنش را کشتیم "تا که در مسجد و بازار مرا می بیند" حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
غم که آوار می شود اِی وای درد بسیار می شود اِی وای خواب دُشوار می شود اِی وای سُرفه خونبار می شود اِی وای روضه تکرار می شود اِی وای غربتِ بی حَدَش به یادش هست هِق هقِ مُمتدَش به یادش هست پسرِ ارشدش به یادش هست قاتلی که زَدَش به یادش هست تا که بیدار می شود اِی وای کُن دعا که دِگَر زمین نَخورَد هیچ زن در گُذَر زمین نَخورَد لا اقل بی خبر زمین نَخورَد پیشِ چشمِ پسر زمین نَخورَد که چنین زار می شود اِی وای شهر صد رنگ بود و مادر بود نیَتِ چَنگ بود و مادر بود کوچه‌ای تَنگ بود و مادر بود هر طرف سنگ بود و مادر بود فصل آزار می‌شود اِی وای خواست پیشَش سپر شود که نشُد سدِ چندین نفر شود که نشُد مانعی در گُذَر شود که نشُد قَدِّ او بیشتر شود که نشُد حرفِ انظار می شود اِی وای وای از ازدحام و نامحرم آه بیت الحرام و نامحرم فاصله یک دو گام و نامحرم پا به ماهِ امام و نامحرم چشم خونبار می شود اِی وای کَمَرَش را گرفت برخیزَد پسرش را گرفت برخیزَد چادرش را گرفت برخیزَد تا سرش را گرفت برخیزَد همه جا تار می شود اِی وای از زمین خوردنش شکسته شده هفت جایِ تنش شکسته شده حسن از دیدنش شکسته شده هم علی هم زنش شکسته شده  وقتِ دیدار می شود ای وای با رُخِ خیس و چهره ی زردش پسرش تا به خانه آوردش صورتش را گرفته از مَردَش نه که سیلی دلیلِ سر دَردَش سنگِ دیوار می شود ای وای حسن لطفی *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
*نوحه فاطمی* *زعرش خدا آیداین زمزمه* *ندای سلامٌ علی فاطمه* _________ *خداخصلت است و پیمبرسرشت* *امینی چه درالغدیرش نوشت* *بُوَدفاطمه آبروی بهشت* *کند برمحبان دعا فاطمه* _________ *بروزقیامت٬ قیامت کند* *بسوی خدا عرض حاجت کند* *که از فاطمیون شفاعت کند* *برای بهشت خدافاطمه* _________ *همان گل که شد درجوانی خزان* *بُوَد داغ او بردل باغبان* *بدستش بُوَد اختیارجنان* *کند شیعیان را جدافاطمه* _________ *زسیلی به رویش نشانه زدند* *به پهلوی او درب خانه زدند* *به بازوی او تازیانه زدند* *به راه علی شد فدافاطمه* _________ *به پشت درخانه می زدنفس* *که یافضه مُردم بدادم برس* *بیامحسنم پَرکشید ازقفس* *علی رانمی زد صدافاطمه* _________ *عجب حق اورا ادأ کرده اند* *عطا کرده بودو خطا کرده اند* *گُلش را زشاخه جداکرده اند* *کشید آه واغربتا فاطمه* _________ _*شاعر: حاج محمد نعیمی قم*_ *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
ما قطره ولی وصل به دو دریائیم... ما ذره ولی مهر جهان آرائیم... خوشبخترین مردم دنیا مائیم... چون گریه کُن فاطمه ی زهرائیم شاعر: *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
سلام الله علیها مادر تمام شد؛ غمِ حیدر شروع شد آه این غزل‌مصیبت از آخر شروع شد جبریل بعد از آیه‌ی حُزنِ ختامِ وحی با گریه گفت: روضه‌ی مادر شروع شد وقتی کلام آخرِ یاسین تمام شد در عرش، ختمِ سوره‌ی کوثر شروع شد در با زغال، روضه به دیوار می‌نوشت مقتل‌ نبود، مقتل از این در شروع شد وقتی که بابِ تیزی مسمار باز شد فصلِ گریزِ کُندی خنجر شروع شد مادر شکست، آینه‌اش ماند جای او دورانِ مادرانه‌ی دختر شروع شد . *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
شب به شب داری شکسته تر می شی بد جوری داره دلم شور می زنه چشمای بی رمقت به من میگه آخرین روزای با هم بودنه نرو تنها کس دنیای علی دشمنامون و حاجت روا نکن دنیا داره رو سرم خراب میشه برا مرگت این همه دعا نکن شب تا صبح می میری و زنده میشی حال و روزت از چشام سو می گیره ای خدا دردم و من به کی بگم تو خونه زنم ازم رو می گیره الهی دست مغیره بشکنه بد جوری شکسته احترامم و من مسلمونم چرا تو مدینه نمیدن دیگه جواب سلامم و تو و جون کندن و آه زیر لب من و غصه خوردن و خون جگری علی حیرونه : اینا دیگه کیَن زن و می زدن کتک و چل نفری دیدی فاطمه چه جوری این دوتا به من و تو درد بی امون دادن زیر چشمی موقع عیادتت خون مسمار و بهم نشون دادن زن هیجده ساله باید سر چی دو سه ماهه بشه قامت کمونی جون من رسید به لب وقتی دیدم تو نماز ِتو نشسته می خونی می دونم داری به چی فکر می کنی وقتی خیره ای به چشمای حسین خونمون کربلا میشه وقتی که می زنی شونه به موهای حسین بَده حالت داری انگار می بینی پنجه شمر و تو گیسوی حسین وای من پهلو شکسته پیش تو می زنن لگد به پهلوی حسین محمدحسین رحیمیان *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*
بسم الله الرحمن الرحیم..: بدنت سوخت تنت راوسط در دیدم جای ضرب لگدومشت به پیکر دیدم چکنم نیست کسی تاکه کنم درده دلی رفتی وبی تو غم و غصه مکرر دیدم شده بیتاب دگرازغم گلهابلبل یاس گلخانه تورا خسته و پرپر دیدم ماجرای توواین کوچه ی مرا آزرده تنگی کوچه وشلاق به همسر دیدم دیدگانم وسط کوچه تورا می نگریست کی رود زخاطرم،آنچه که آخر دیدم دیده ام دیده هرآنچه که نبایدمی دید وسط کوچه خودم رابین لشکر دیدم دیده ام فاطمه را دروسط کوچه زدند من خودم رفتن اومیان لشکر دیدم وای من سختی کوچه، همین بس باشد قتل صبر همسر و محسن پرپر دیدم فاطمه بودغمم را همه بر عهده گرفت لیک حالاپی اوغرق نواگردیدم آنقد زد وسط کوچه که زهرا افتاد تنِ بیهوش درآن کوچه ی مضطر دیدم کاش می مردم ازاین غم که نبینم زهر چادر سوخته وپاره ی همسردیدم بین دربود که ناموس خدا خورد زمین خنده و هلهله در دیار کافر دیدم سخت تر از همه چشمم به مغیره افتاد زینبم را همه در حالت مضطر دیدم سخن از برده حیدر به طناب است ولی درپی یاری خود به کوچه همسر دیدم *آدرس کانال👇👇:* https://zil.ink/maddahanesf ■ *مقدمتان گرامی* *💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠*