eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تعداد سبزی های شکم پر اناریجه۵تا دسته اوجی ۳تا تره ۵ تا جعفری یکی زلنگ دو تا یکی شنبلیله به همراه یه کاسه زرشک و یه کاسه گردو پودر شده و یک قاشق رب انار و میتونید بجای زرشک ، دون انار سابیده شده (همون دون انار خشک شده که آسیاب میکنیم)ترکیب کنید سبزی بسته بندی میکنیم میزاریم فریزر دیگه نیاز به تفت دادن یا سرخ کردن نداره تا یکسال همینجور سبز سبز میمونه
🎆 99 "فرهنگ دینی در مورد غذا" 🔸 ولی فرهنگ دینی میگه: عزیزم برای اینکه از غذا خوردن لذت ببری من بهت برنامه میدم.💞 ✅ اولا «تا گرسنه نشدی غذا نخور». 🍗 ✅ بعدش هم اینکه «قبل از سیر شدن دست از غذا بکش». ✅ ضمنا بین دو وعده غذایی، مراقب باش که غذاهای اضافی نخوری. 🔷 انجام این کارا باعث میشه که «اتفاقا از غذا خوردن خیلی بیشتر لذت ببری».😊 «دیگه غذا سوار تو نیست بلکه تو سوار غذا خوردن هستی». ✔️ پس سعی کن آروم و با حوصله غذا بخوری. ☺️ همراهش بلافاصله آب نخور و قبل از غذا و بعد از غذا دستات رو بشور و نمک و ادویه جات و غذاهای طبیعی استفاده کن...👌 🍀 🌿🌺🍀 🌸🌿🌺🍀🌷🍀🌷
🚨 وقتی کاهلی اعضای جامعه در اجرای دستور امام جامعه منجر به عقب نشینی امام از دستور اولیه می‌شود «پیامبر اسلام در فتح مکه برخی افراد از جمله عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح را نام بردند، و دستور دادند که مسلمانان در هر صورت این افراد را بکشند.  عبدالله به نزد عثمان بن عفان رفت و به او پناه برد. عثمان به همراه عبدالله نزد پیامبر رفت و از پیامبر برای وی امان خواست. ‏پیامبر به مدت طولانی مکث کردند و پس از (اصرار بسیار عثمان) آن قبول نمودند. بعد از خروج عثمان، پیامبر رو به اصحاب کردند و فرمودند سکوت کرده بودم تا او را بکشید.(۱) » «پیامبر اسلام در فتح مکه برخی افراد از جمله عبدالله بن سعد بن ابی‌سرح را نام بردند، و دستور دادند که مسلمانان در هر صورت این افراد را بکشند.  عبدالله به نزد عثمان بن عفان رفت و به او پناه برد. عثمان به همراه عبدالله نزد پیامبر رفت و از پیامبر برای وی امان خواست. ‏پیامبر به مدت طولانی مکث کردند و پس از (اصرار بسیار عثمان) آن قبول نمودند. بعد از خروج عثمان، پیامبر رو به اصحاب کردند و فرمودند سکوت کرده بودم تا او را بکشید.(۱) » ما باید از تجربیات گذشته درس بگیریم. هنگامی که امروز رهبر جامعه دستوری صادر می‌کنند، اگر آن دستور در توان ما باشد (مانند جهاد تبیین و کمک معنوی و مالی به جبهه مقاومت)، باید آن را بدون تردید اجرا کنیم. و اگر اجرای آن دستور بر عهده مسئولان است (مانند گرفتن انتقام از تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک کشور و یا حمایت با همه امکانات از حزب‌الله لبنان و محور مقاومت)، وظیفه ما است که از مسئولان مربوطه، مطالبه اجرای دستورات رهبری را داشته باشیم. نباید اجازه دهیم که به خاطر کوتاهی یا تردید ما، رهبری مجبور به عقب‌نشینی از دستور اولیه خود شوند و سپس خوشحال باشیم و بگوییم رهبری از اول هم اجرای آن دستور را از ما نمی‌خواستند. (۱). البرهان فی تفسير القرآن، ج ۲، ص ۴۵۳ 🏷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍بلایی که گناه سر آدم میاره و عذابی بزرگی که بر اثر ارتکاب گناه نازل میشه 🔺عذاب خدا 🎥 علامه حسن‌زاده آملی
❤️من دست یکایک شما بسیجیان را میبوسم و میدانم اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت ۶۷/۹/۲
🌠☫﷽☫🌠 "دعای چهاردهم صحیفه سجادیه : وَ کَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَیْهِ السَّلَامُ إِذَا اعْتُدِیَ عَلَیْهِ أَوْ رَأَى مِنَ الظَّالِمِینَ مَا لَا یُحِبّ : یَا مَنْ لَا یَخْفَى عَلَیْهِ أَنْبَاءُ الْمُتَظَلِّمِینَ وَ یَا مَنْ لَا یَحْتَاجُ فِی قَصَصِهِمْ إِلَى شَهَادَاتِ الشَّاهِدِینَ. وَ یَا مَنْ قَرُبَتْ نُصْرَتُهُ مِنَ الْمَظْلُومِینَ وَ یَا مَنْ بَعُدَ عَوْنُهُ عَنِ الظَّالِمِینَ قَدْ عَلِمْتَ، یَا إِلَهِی، مَا نَالَنِی مِنْ فُلَانِ بْنِ فُلَانٍ مِمَّا حَظَرْتَ وَ انْتَهَکَهُ مِنِّی مِمَّا حَجَزْتَ عَلَیْهِ، بَطَراً فِی نِعْمَتِکَ عِنْدَهُ، وَ اغْتِرَاراً بِنَکِیرِکَ عَلَیْهِ. اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ خُذْ ظَالِمِی وَ عَدُوِّی عَنْ ظُلْمِی بِقُوَّتِکَ، وَ افْلُلْ حَدَّهُ عَنِّی بِقُدْرَتِکَ، وَ اجْعَلْ لَهُ شُغْلًا فِیمَا یَلِیهِ، وَ عَجْزاً عَمَّا یُنَاوِیهِ. اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ لَا تُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمِی، وَ أَحْسِنْ عَلَیْهِ عَوْنِی، وَ اعْصِمْنِی مِنْ مِثْلِ أَفْعَالِهِ، وَ لَا تَجْعَلْنِی فِی مِثْلِ حَالِهِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ أَعْدِنِی عَلَیْهِ عَدْوَى حَاضِرَهً، تَکُونُ مِنْ غَیْظِی بِهِ شِفَاءً، وَ مِنْ حَنَقِی عَلَیْهِ وَفَاءً. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ عَوِّضْنِی مِنْ ظُلْمِهِ لِی عَفْوَکَ، وَ أَبْدِلْنِی بِسُوءِ صَنِیعِهِ بِی رَحْمَتَکَ، فَکُلُّ مَکْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِکَ، وَ کُلُّ مَرْزِئَهٍ سَوَاءٌ مَعَ مَوْجِدَتِکَ. اللَّهُمَّ فَکَمَا کَرَّهْتَ إِلَیَّ أَنْ أُظْلَمَ فَقِنِی مِنْ أَنْ أَظْلِمَ. اللَّهُمَّ لَا أَشْکُو إِلَى أَحَدٍ سِوَاکَ، وَ لَا أَسْتَعِینُ بِحَاکِمٍ غَیْرِکَ، حَاشَاکَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ صِلْ دُعَائِی بِالْإِجَابَهِ، وَ اقْرِنْ شِکَایَتِی بِالتَّغْیِیرِ. اللَّهُمَّ لَا تَفْتِنِّی بِالْقُنُوطِ مِنْ إِنْصَافِکَ، وَ لَا تَفْتِنْهُ بِالْأَمْنِ مِنْ إِنْکَارِکَ، فَیُصِرَّ عَلَى ظُلْمِی، وَ یُحَاضِرَنِی بِحَقِّی، وَ عَرِّفْهُ عَمَّا قَلِیلٍ مَا أَوْعَدْتَ الظَّالِمِینَ، وَ عَرِّفْنِی مَا وَعَدْتَ مِنْ إِجَابَهِ الْمُضْطَرِّینَ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ وَفِّقْنِی لِقَبُولِ مَا قَضَیْتَ لِی وَ عَلَیَّ وَ رَضِّنِی بِمَا أَخَذْتَ لِی وَ مِنِّی، وَ اهْدِنِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ، وَ اسْتَعْمِلْنِی بِمَا هُوَ أَسْلَمُ. اللَّهُمَّ وَ إِنْ کَانَتِ الْخِیَرَهُ لِی عِنْدَکَ فِی تَأْخِیرِ الْأَخْذِ لِی وَ تَرْکِ الِانْتِقَامِ مِمَّنْ ظَلَمَنِی إِلَى یَوْمِ الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ أَیِّدْنِی مِنْکَ بِنِیَّهٍ صَادِقَهٍ وَ صَبْرٍ دَائِمٍ وَ أَعِذْنِی مِنْ سُوءِ الرَّغْبَهِ وَ هَلَعِ أَهْلِ الْحِرْصِ، وَ صَوِّرْ فِی قَلْبِی مِثَالَ مَا ادَّخَرْتَ لِی مِنْ ثَوَابِکَ، وَ أَعْدَدْتَ لِخَصْمِی مِنْ جَزَائِکَ وَ عِقَابِکَ، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ سَبَباً لِقَنَاعَتِی بِمَا قَضَیْتَ، وَ ثِقَتِی بِمَا تَخَیَّرْتَ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ، إِنَّکَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِیمِ، وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَیْ‏ءٍ قَدِیرٌ."
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 «امام خامنه‌ای، از طرف و تل آویو» 🔸تصاویر اختصاصی شبکه افق از شعارنویسی در سرزمین های اشغالی در
طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن جلسه 2 ایمان 1.mp3
34.34M
🎙 📌 جلسه 2 📎 ایمان 1 ◀️ این کتاب راجع به اعتقادات و کلیات اندیشه اسلامی و اصول اعتقادات، توحید و عدل و نبوت و معاد می‌باشد و اول معنای ایمان و بعد حقیقت توحید در آن آمده است. ◀️ رهبانیون مسیحیت برای اینکه دامانشان به گناه آلوده نشود رهبانیت پیشه کرده اند، این رهبانیت بدعت است. ◀️ عالم اسلام گوشه‌گیری و فرار ندارد. یک فرد آگاه مسلمان، سعی می‌کند غریق و بیمار را نجات دهد. ◀️ انسان مسلمان باید خودش را متقی کند؛ یعنی تجهیزات لازم و زره لازم را در مقابل آسیب گناه بر تن کند و وارد منطقه گناه شود برای دستگیری از گناه‌‌کاران. ◀️ کسانی که تحت فرمان رسول خدا نیستند، چطور می‌توانند بگویند که ما بنده خداییم؟ اطیعو الله واطیعو الرسول باید با هم باشد. ◀️ مورد رحم خدا قرارگرفتن از نظر عموم یعنی رحم خدا را، جایگزین عمل کردن. قرآن برعکس این تفکر می‌گوید: اگر کوتاهی نکنید، مورد رحم خدا قرار می‌گیرید. ◀️ دین باید از دامن ولی الله گرفته شود. و وقتی حکم صادر شد، با فراغ بال پذیرفته شود نه با سختی. ◀️ رشد یک ملت در گرو تحت فرمان خدا و ولی خدا حرکت کردن بدون حرج است، و رحمت خدا شامل این افراد می‌شود. ✅شنیدن صوتها برای آقایان بلامانع می باشد.
048.mp3
8.95M
بنا به توصیه رهبری عزیزی مبنی بر حمایت معنوی از جبهه مقاومت و رزمندگان اسلام ترتیل سوره مبارکه فتح با صدای محمد الفقیه یکی از قُرّاء یمنی که این روزها صوت او فراگیر شده ~ ۹ مگابایت
4_5765001006463060246.mp3
4.83M
🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ قسمت 9⃣ فریاد مهتاب ادامه دارد......⏳ 🕊 🥀🕯
۔(13).mp3
2.97M
آتیش‌زدن‌به‌درتا مادر بسوزه...🕯🥀🕊 🥀 🎙حسین ستوده 🏴 السَّلاَمُ عَلَیْکِ أَیَّتُهَا الصِّدِّیقَةُ الشَّهِیدَةُ
⊰━━━⊰ ≼ِ✺ ✺≽ ⊱━━━⊱ 🗓 ۳ آذر | قوس ۱۴۰۳ 🗓 ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ 🗓 23 نوامبر 2024 🌺 امروز متعلق است به: 🔸پبامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلّم 📆 روزشمار: ▪️12 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز) ▪️22 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها ▪️29 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها ▪️38 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام ▪️39 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام ❇️ روز ۱۰۰ مرتبه : یا رَبِّ الْعالَمِین "ای پروردگار جهانیان" ❇️ ذکر بعد از نماز صبح ۱۰۶۰ مرتبه که موجب غنی و بی نیاز شدن میگردد . ❇️ این که مربوط به روز است به نام رسول خدا صل الله و علیه و آله و سلم می‌باشد، روایت شده است که هر کس این ذکر را بخواند می شود و در این روز حضرت رسول الله (صل الله و علیه و آله و سلم) خوانده شود. ✅ برای و دادن روز مناسبی است. ✅ برای و روز مناسبی است. ⛔️ برای گرفتن روز مناسبی نیست. ⛔️ برای روز مناسبی نیست‌. ✅ برای و روز مناسبی است. ⛔️ برای و روز مناسبی نیست‌‌‌. ⛔️ امشب برای خوب نیست. ✅ برای رفتن روز مناسبی نیست. 🔰زمان : از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۰ و بعداز اذان ظهر تا ساعت ۱۶ عصر. 🔸امروز روز خوبی است. 🔸امروز برای شروع کارها عالی است. 🔸دید وبازدید با دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز بیمار شود خیلی زود بهبود یابد. 🔹کسی که امروز گم شود، زود پیدا میشود. 🔹قرض دادن و قرض گرفتن موجب سود است. 🔹برگزاری مجالس عروسی و جاری ساختن صیغه ی عقد خوب است. 🔹کشاورزی و باغبانی وآبیاری و خرید و فروش محصولات زراعی خوب است. 🔹خرید و فروش و تجارت،خوب است 🔸میانجیگیری برای اصلاح ذات البین و رفع اختلافات دوستان و خویشاوندان خوب است. 🔸کسی که در این روز متولد شود، ثروتمند و دانا خواهد بود. 🔸رسیدگی به ایتام  ونیازمندان و بیچارگان خوب است. 🔸صدقه دادن بسیار عالی است. 🔹 حجامت وفصد(فصد=رگ زنی)، در این روز باعث روشنی دل است. 🔹 امروز،سر تراشیدن، خوب است، دولت یابد. 🔹رَک اَرقنوع یا به اصطلاح ماه ترکی، قوت روح، امروز در 《 انگشت پا 》 است.👈🏻باید مراقب بود که امروز به آن آسیبی نرسد. 🔹مسیر رجال الغیب از میان شرق و شمال میباشد.بهتر است هنگام حرکت به سمت محل کار یا در مکانی که حاجتی دارید رو به این سمت نهاده و از ایشان یاری بطلبید.چون کسی در نزد شروع در شغلی و سفری روی خود را به طرف ایشان کند و همت از ایشان طلبد، بدین نهج (صورت):بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیم، اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا رِجالُ الغَیبِ. اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیَّتُهاَ الاَرواحُ المُقَدَّسَةِ. اَغیثُونی بِغَوثِهِ و اُنظُروُا اِلَیَّ بِنَظرَةٍ یا رُقَبا یا نُقَبا یا نُجَبا یا اَبدالَ یا اَوتادَ یا غَوث َیا قُطُب👈🏼و به هر زبانی که خواهد، مطلب خواهد و شروع در مدعا کند، البته به مقصود رسد. 🌸 از مرحوم شیخ بهایی  🌸 جهت دفع هرنوع سحر، آیه 33 سوره الرحمن ( یا معشر الجن والانس ) را بر ظرف آبی بخوانند و آن آب را در اطراف خانه و محل کسب و یا بر سر سحر شده بریزند که به طور عجیبی سحر از بین می رود. ان شااالله آب در توالت و حمام ریخته نشود در صورت نیاز یک تشت گذاشته و درون آن بایستید آب اضافه در باغچه یا آب روان ریخته شود . منابع: سر المستتر ☜ صبح05:20 طلوع آفتاب06:48 ☜ ظهر11:51 اذان عصر14:34 ☜ آفتاب16:53 اذان مغرب17:13 ☜ عشاء18:02 نیمه‌شب شرعی23:07 🗓 مخصوص روز است‌‌. ⏰ ذات الکرسی ۱۰:۵۲ 🤲 خواندن در زمان میشود.
۔(2).mp3
35.12M
﷽ برای 🔈 دعای صحیفه سجادیه 🤲🏼 دعای 🟩 امام سجاد علیه‌السّلام برای 👤حاج میثم 🏷 بیست و هفتم 🕰 ۱۴:۳۸
4_5875463085665294487.mp3
33.74M
🎧 قرائت استدیویی دعای ۲۱ صحیفه سجادیه جامعه ※ دعا در هر صبح و شام 🎙 با صدای: محمود معماری 🎼 کاری از: «استودیو موسیقی انسانِ تمام»
۲۱- دعا در هر صبح و شام.pdf
1.14M
※ متن دعای ۲۱ صحیفه سجادیه جامعه  ✨ دعا در هر صبح و شام
۔(16).mp3
9.72M
نجات دهنده 🌾قسمت [بیست و چهارم] 🍃🌸گوش،چشم،دل مسئولند حاجیه خانم رستمی فر
مدح و متن اهل بیت
#داستان_واقعی #روایت_انسان #قسمت_صد_هجدهم🎬: سالهای سال از عذاب قوم ثمود می گذشت، اینک جمعیت زمین
🎬: زن در فضای نیمه تاریک زیر زمین از جا برخواست، با قدم های شمرده به سمت آتشدان بزرگ پیش رو که مملو از آتش بود رفت. طنین صدای کفش های نوک تیزش که بر سنگ های صاف و سیاه کف ساختمان برخورد می کرد دل هر شنونده ای را از ترس می لرزاند. زن نزدیک آتشدان شد، مشتش را بالای آتشدان گرفت و یکباره باز کرد، گردی نارنجی رنگ از مشتش داخل آتش سرازیر شد و بویی بسیار نامطبوع در فضا پراکنده شد. زن همانطور که دو دستش را با حرکاتی عجیب دور آتش تاب می داد، وردهایی را زیر لب می خواند، سایه نیمه عریان زن بر روی دیوار روبه رو صحنه ای وحشتناک خلق کرده بود، صدای ورد خواندن زن بلندتر شد و ناگهان از میان سایه زن روی دیوار، جسمی سیاه و بزرگ بیرون دوید. موجودی زشت که نه شباهت به انسان داشت و نه شکل حیوان بود، مانند انسان دست و پا داشت اما دو شاخ بزرگ و پیچ در پیچ در روی سرش به چشم می خورد و اثرات دو بال که گویی سوخته بود هم بر پشت شانه هایش نمایان بود. آن موجود بد هیبت روبه روی زن ایستاد و در مقابل او کرنش کرد و گفت: ملکهٔ زیبای ما چه تقاضایی دارد که ما را احضار فرموده؟! زن، نفسش را محکم بیرون داد و همانطور که با چشمهای درشت و زیبایش که هوش از سر هر آدمیزادی میبرد به آن موجود نگاه می کرد گفت: تو واسطه ما بودی و خواستم تا بیایی و برای ابلیس پیغامم را برسانی... آن موجود زشت نگاه خیره اش را به صورت زیبا و‌جذاب زن دوخت و گفت: من در خدمتگزاری حاضرم، امر بفرمایید چه کنم؟! زن آرام شروع به چرخیدن به دور آن موجود سیاه رنگ کرد و گفت: به ابلیس بگو همانطور که شاهد بودی به امر تو بنایی بسیار بزرگ بر ویرانه های شهر«ارث» ساختم، شهری که قابیل آن را بنا نهاد و قابیلیان در آن زندگی کردند و اینک از آن خرابه ای به جا مانده بود، من بر روی خرابه ها مکانی را که ابلیس می خواست بنا کردم، در آن مکان انواع مشروبات وجود دارد و روابط زن و مردهای عریان آزاد آزاد است و برهنگی اولین قانون آن مکان است، ساز و آواز همیشه برقرار است و رقاصان در هر ساعت از شبانه روز در کارند. این مکان تعطیلی ندارد و هر کس تا هر وقت که بخواهد می تواند در آنجا به عیش و نوش بپردازد، درست است که برخی مردم نام «فاحشه خانه» بر آنجا نهاده اند، اما برای من اصلا اهمیتی ندارد و هر روز طلاهای بسیاری صرف آن مکان که نامش را «خانه آزادی» نهاده ام می کنم و تا به این لحظه تمام مخارجش را خودم داده ام و از این به بعد هم میدهم، اما به سرورمان برسانید که من در مقابل این کار می خواستم عظیم ترین قدرت دنیا را داشته باشم، قدرتی که تمام عالم به من غبطه بخورند، پس آن قدرت ماورایی را به من بدهید که من بر روی عهدم بوده ام... آن موجود سیاه تعظیمی کرد و گفت: لحظه ای درنگ کنید تا پیغامتان را برسانم و جواب را بگیرم. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕
🎬: زن دوباره دور تا دور آتشدان بزرگ با قدم های آرام شروع به قدم زدن نمود و هنوز یک دور کامل دور آتشدان نچرخیده بود که دوباره آن جسم سیاهرنگ در بالای آتش ظاهر شد و همانطور که بین زمین و هوا معلق بود گفت: ملکه زیبای من! سرورم سخنانتان را شنیدند و پیغام دادند: ما به تو نیرویی عظیم عطا می کنیم، نیرویی که متشکل از قدرت تمام اجنه این سرزمین است و هیچ کس به گرد پای شما نخواهد رسید، اما برای رسیدن به این مقام و مرتبه، کاری دیگر است که باید انجام دهی و شک نکنید هر آنچه را که در این راه از دست بدهید، چیزی به مراتب بهتر و عظیم تر از آنچه که از دستتان رفته، به شما عنایت می کنیم. آن موجود ترسناک جوری از ابلیس نقل قول می کرد که انگار ابلیس خدا هست و آن زن بد طینت بنده اش و به راستی که چنین بود. زن نگاهی به او کرد و گفت: من چه باید بکنم؟! و قرار است چه چیزی را از دست بدهم که وعده می دهید بهترش را به دست می آورم. موجود سیاه رنگ دهانش را باز کرد و بویی بسیار بد در فضا پیچید و گفت: سرورم امر نموده که شما باید در راه عزازیل بزرگ قربانی کنید که این یکی از مناسک است و این مراسم قربانی باید با وضعی که ما می گوییم صورت گیرد و البته هر کسی هم لیاقت قربانی شدن را ندارد و شخص خاصی مد نظر سرورمان است. زن سری تکان داد و گفت: قبلا هم برای ابلیس قربانی کرده ام اما گویی اینبار فرق دارد، حالا بگو ببینم چه کسی و چگونه باید قربانی شود تا من به آن مقام و قدرت عظیم دست یابم؟! آن موجود سیاه رنگ با انگشتش به بالا اشاره کرد و گفت: شخصی که باید قربانی شود، اینک در آن بالا بر تخت طلایی اش تکیه داده... زن یکّه ای خورد و گفت: منظورتان جناب حاکم است؟! همسر من؟! موجود سیاهرنگ سری تکان داد و گفت: آری، اگر تو حاکم این سرزمین را در میدان این شهر زنده زنده قربانی کنی و سپس گوشت تن او را در بیابان های اطراف کباب کنی تا تمام اجنه این سرزمین از آن استفاده کنند، ما هم نیروی تمام اجنه را به تو هدیه می دهیم و تو یک ملکه رؤیایی با قدرتی مافوق تصور خواهی شد و هر امر شما بدون چون و چرا در چشم بهم زدنی انجام خواهد شد. آن زن نفسش را با شدت بیرون داد و اندکی سکوت کرد، گویا می خواست مسائل را سبک و سنگین کند و بعد از چند لحظه سرش را بالا گرفت و در چشم های قرمز و از حدقه بیرون زده آن موجود خیره شد و گفت: با اینکه برایم سخت است باشد قبول می کنم، من حاکم را آنگونه که شما اراده کردید قربانی می کنم و شما هم روی عهد خود بمانید... موجود سیاهرنگ قهقه ای پیروزمندانه زد و گفت: ما روی عهد خود هستیم، چند روز دیگر توسط یکی از خدمت گزارانمان، موادی برای شما میفرستیم که در انجام کاری که قصد آن را نمودید، کمکتان خواهد کرد و خیلی راحت به هدف خود خواهید رسید. زن سری تکان داد و آن موجود را مرخص کرد و همزمان با رفتن آن موجود، شعله های آتشدان کم جان شد و یکدفعه خاموش شد و زن در تاریکی زیر زمین به سمت پله ها رفت تا او را به طبقه همکف قصر بزرگ حاکم نینوا برساند. ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
🎬: به دستور ملکه سمیرامیس کل شهر غرق در جشن و شادی بود و قصر حاکم بیشتر از دیگر جاها غرق در رقص و پایکوبی بود. مردم شهر آنچنان شراب نوشیده بودند که همگان از زن و کودک و مرد و پیر و جوان از خود بیخود بودند. ملکه سمیرامیس همانطور که از زیر چشم حرکات مدهوشانه حاکم را میدید، نیشخندی زد و گفت: فکر می کنم وقتش است، پس از جا بلند شد و به سمت میز روبه رویش رفت و کوزه ای زیبا که پر از نقش و نگار رنگارنگ بود را برداشت، کوزه ای که عنوان شراب مخصوص را به خود داشت و جز ملکه هیچ کس خبر نداشت که دارویی روان گردان داخل آن شراب ریخته شده است. ملکه جامی از این شراب پر کرد و با قدم های شمرده شمرده به حاکم نزدیک شد، حاکم روی تخت لم داده بود و وقتی سایه ملکه زیبایش بر سرش افتاد سرش را بالاتر گرفت و گفت: س..س...سمیرامیس...م..مل..ملکه من، تو زیباترین زن روی زمین هستی و امروز از همیشه زیباتری و سپس نگاهی به اندام نیمه عریان او انداخت و گفت: چرا کنارم نمی نشینی و مرا در آغوش نمیگیری؟! ملکه جام را به دست حاکم داد و گفت: شراب ناب این جام را نوش جان کنید تا من نیز کنار شما قرار گیرم. حاکم جام را از دست ملکه گرفت و یک نفس سر کشید. ملکه لبخندی شیطانی زد و کنار حاکم نشست، چشمان حاکم دو دو میزد و دهانش مانند زهر تلخ و مغزش مختل شده بود، ملکه سرش را نزدیک گوش حاکم آورد و آرام زمزمه کرد «تو یک گاو هستی که باید برای خدایان قربانی شوی» در این هنگام حاکم از جا جست و ملکه عصای طلایی او را به دستش داد و دوباره همان عبارت را تکرار کرد. حاکم دستان لرزانش را که از نوشیدن زیاد می لرزید به عصا گرفت و سعی کرد به عصا تکیه کنه و بعد نگاهی سرسری به جمعیت پیش رو کرد، همه جمعیت که بلند شدن ناگهانی حاکم را دیدند ساکت شدند و همه سراپا گوش شدند. حاکم همانطور که انگار سرش روی گردنش سنگینی می کرد، چشم گرداند و یکباره با لحنی لرزان گفت: م...من یک گاو هستم ماااا...مااا...و بعد از اینکه چند بار صدای گاو درآورد ادامه داد: مرا در راه خدایان قربانی کنید. چند نفری که از طرف سمیرامیس در بین جمعیت پخش بودند و مأمور به انجام غوغا بودند، فریاد برآوردند: حاکم را برای خدایان قربانی کنید، او خود اینچنین می خواهد، کم کم این شعار همگان شد: حاکم را قربانی کنید. مجلس که اوج گرفت سمیرامیس از جا برخاست و با اشاره به دو سرباز به آنها دستور داد که دو طرف حاکم را بگیرند و او را به میدان شهر ببرند. حاکم نگون بخت که در تلهٔ ملکه اش گرفتار شده بود و هر چه می گفت به خاطر مصرف آن مواد روانگردانی بود که ملکه به خوردش داده بود، فکر می کرد گاو است مدام صدای گاو از خود درمی آورد. حاکم را به میدان شهر بردند، طبق دستوری که ابلیس به سمیرامیس داده بود حاکم باید زنده زنده قربانی میشد. پس ملکه دستور داد تا حاکم را در حالیکه زنده است، دست و پا و قطعات بدنش را جدا کنند و حاکم بیچاره با قطع هر عضو فریاد دردش به آسمان بلند میشد و این است رسم شیطان، انسان را می فریبد و محو و خدمتگزار خود می کند و در آخر خود دستور قتلش را میدهد. حاکم شهر قطعه قطعه شد و از نفس افتاد و به دستور ملکه در بیابان منقل هایی از ذغال گداخته برپا کردند و قطعه های بدن حاکم شهر را کباب کردند، کل بیابان پوشیده از دود و بوی کباب بود و اجنه شیطانی از این بو نیرو می گرفتند و به این ترتیب ملکه سمیرامیس این زن زیبا و خبیث به عهدش با ابلیس وفا کرد... ادامه دارد... 📝به قلم:ط_حسینی 🌕✨🌕✨🌕✨🌕