eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
9.7هزار دنبال‌کننده
19.1هزار عکس
21.3هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻋﺠﯿﺒﯽ ﺍﺳﺖ... وقتی نخلی را می خواهند قطع کنند میگویند بکُشش! ﺟﻨﻮﺑﯽ ﻫﺎ بیشتر میدانند ﮐﻪ ﭼﻪ میگویم. انگار این درخت ﭼﯿﺰﯼ ﺷﺒﯿﻪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﯽ ﺟﻬﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﺍﺣﺪ ﺷﻤﺎﺭﺵ ﺁﻥ همچون ﺁﺩﻣﯿﺎﻥ، ﻧﻔﺮ ﺍﺳﺖ. ﻧﺨﻞ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭﺧﺘﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻗﻄﻊ ﮐﻨﯽ میمیرد، ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﻫﻤﻪ ﺩﺭﺧﺖ ﻫﺎ ﮐﻪ ﺳﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ میزنی ﺑﺎﺭ ﻭ ﺑﺮﮒ ﺷﺎﻥ ﺑﯿﺶ ﺗﺮ ﻫﻢ میشود. ﺍﻣﺎ ﻧﺨﻞ، ﻧﻪ ! ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻗﻄﻊ ﮐﺮﺩﯼ میمیرد ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪﺍﺵ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺨﻞِ ﺑﯽ ﺳﺮ میمیرد! ﺍﯾﻦ ﺭﺍ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﺍﺯ ﺩﮐﺘﺮ ﮐﺮﯾﻢ ﻣﺠﺘﻬﺪﯼ، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﻓﻠﺴﻔﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺁﻣﻮﺧﺘﻢ! ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ : ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺜﻞ ﺩﺭﺧﺖ ﻧﺨﻞ ﺍﺳﺖ. ﻣﻬﻢ ﻧﯿﺴﺖ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﺕ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﺧﺎﮎ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺍﺳﺖ، ﻣﻬﻢ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺳﺮﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ! ﯾﻌﻨﯽ ﻧﻤﻮﺩ ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﺳﺎﻟﻢ ﺑﺎﺷﺪ. ﺍﮔﺮ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺍﯼ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺷﺪ، ﺁﻥ ﻓﺮﻫﻨﮓ میمیرد، ﻭﻟﻮ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺳﺎﻝ ﺭﯾﺸﻪ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ... پس ما به چه می نازیم! ─┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─┅─
قرار دل بی قرارم حسین هوای همیشه بهارم حسین "من از کودکی عاشقت بوده ام" هنوزم تو را دوست دارم حسین من و روضه ات زندگی می کنیم تویی لحظه لحظه کنارم حسین تویی عشق شیرین عمرم و من بجز عشق کاری ندارم حسین تویی آسمانی ترین واژه ام تویی عزت و اعتبارم حسین در این برزخ ناامیدی فقط به لطف تو امیدوارم حسین دلم را درآشوب دنیای درد به چشمان تو می سپارم حسین لباس پرآوازه ی نوکری بود پرچم افتخارم حسین چه بالا چه پایین بدون غمت چه لطفی ست در روزگارم حسین
animation.gif
229.1K
ای قدس ای شهر خدا آزاد می خواهم تو را معراج گاه مصطفی آزاد می خواهم تو را ای قبله گاه اولیـن بهر رسول آخریـن از سلطه صهیونیان آزاد می خواهم تو را روزجهانی قدس گرامی باد
حرف دل این روزهای خیلی هامون نمی فهمد کسی حال مرا این روزها آقا دلم تنگ است تنگ روضه های کربلا آقا شدم دور از بهشت روضه ات، تنها و سرگردان شبیه پیرمردی خسته حال و بی عصا آقا جهان بی روضه جای زندگانی نیست، یک لحظه جهان، بی اشک و روضه می شود زندان ما آقا قفس تنگ و نفس تنگم، چنان ماهی که افتاده به روی خاک های گرم، بی آب و هوا آقا همیشه اشک هایم شوق زنده ماندنم می داد مگیر از عمر من این شوق را محض خدا آقا اذان عشق می بارد هنوز از مأذن هیأت نمی خواهم نماز گریه ام گردد قضا آقا برایت روضه می خوانم الا ای کشته ی گریه فدای زخم زخم پیکرت ای سرجدا آقا سیاهی پا به روی سینه ات بگذاشت اما دید نمی افتاد از لب های خونینت دعا آقا مرا در بیت آخر می بری آنجا که زینب دید تنت افتاد زیر دست و پای نیزه ها آقا
روز جهانی قدس گرامیباد. 👈معاونت فرهنگی هنری سپاه حضرت ثامن الحجج(ع) شهرستان
📚 دفتر مشق ... معلم با عصبانیت دفتر رو روی میز كوبید و داد زد: سارا ... دخترك خودش رو جمع و جور كرد، سرش رو پایین انداخت و خودش رو تا جلوی میز معلم رسوند و با صدای لرزان گفت : بله خانوم؟ معلم تو چشمای سیاه و مظلوم دخترك خیره شد و داد زد: چند بار بگم مشقاتو تمیز بنویس و دفترت رو سیاه و پاره نكن ؟ هـــا؟! فردا مادرت رو میاری مدرسه می خوام در مورد بچه بی انضباطش باهاش صحبت كنم! دخترك چونه ی لرزونش رو جمع كرد... بغضش رو به زحمت قورت داد و آروم گفت: خانوم... مادرم مریضه... اما بابام گفته آخر ماه بهش حقوق می دن ...اونوقت می شه مامانم رو بستری كنیم كه دیگه از گلوش خون نیاد... اونوقت می شه برای خواهرم هم شیر خشك بخریم كه شب تا صبح گریه نكنه... اونوقت... اونوقت قول داده اگه پولی موند برای من هم یه دفتر بخره كه من دفترهای داداشم رو پاك نكنم و توش بنویسم... اونوقت قول می دم مشقامو ... معلم صندلیش رو به سمت تخته چرخوند، مکثی کرد و گفت: بشین سارا ...
دلبرم يوسف زهراست خدا ميداند2 يادش آرامش دلهاست خدا ميداند علت غيبت او هست گناه من وتو خون جگر،از گنه ماست خدا ميداند بر عطا و كرمش جن و ملك محتاجند از دمش زنده مسيحاست خدا ميداند همه دنبال زر و سيم و گرفتار دلند پسر فاطمه تنهاست خدا ميداند *الان كجاي عالم داره مناجات مي كنه،كجا داره برامن و تو دعا مي كنه،چرا هر كي آقا رو زيارت كرده،خيمه نشين زيارتش كرده؟چرا هر كي يوسف زهرا رو ديده تو بيابونا ديده؟مگه اين آقا تو بين ما،تو شهر ما،توخونه هاي ماجا نداره؟از اميرالمومنين طلب كردن مهدي فاطمه رو برا ما معرفي كنيد،حضرت با سه چهار جمله معرفي كرد،فرمود:"صَاحِبُ هَذَا الْأَمْرِ ان الشَّرِيدُ الطَّرِيدُ الْفَرِيدُ الْوَحِيدُ" يعني مهدي من غريبه،مهدي من تك و تنهاست،مهدي من از شهرها رانده شده* * آري اعمال من و توست حجاب من و تو ورنه آن چهره هويداست خدا ميداند از همه بيشتر آنكس كه بود منتظرش مادرش حضرت زهراست خدا ميداند *حالا آماده اي گريه هات با گريه هاي امام زمانت عجين بشه،مگه نفرمود،يا جدا ،آگه نبودم كربلا ياريت كنم" اما صبح و شام برات گريه مي كنم،نه تنها گريه مي كنم،بلكه فرمود:"لاََبْكِيَنَّ لَك َ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَماً" يعني برات خون گريه ميكنم،برا كدوم مصيبت امام زمان خون گريه مي كنه؟* آن مصيبت كه كند گريه برايش شب و روز روضه زينب كبري است،خدا ميداند *انقده به روضه ي عمه جانش امام زمان،ارادت داره كه به شيخ حسين سامرايي هم دستور داد،به شيعيان ما بگو،خدا رو به حق عمه جانم زينب قسم بدن،موانع فرج من برطرف بشه؛امشب دلاتونو كجا ببرم،كدوم گوشه ي روضه رو بخوانم؟ان شاالله چشمي نباشه كه گريان نباشه،پيغمبر فرمود فاطمه جان،همه چشمها قيامت گريانه،غير از اون چشمي كه بر حسين تو گريه كنه،حالا آماده اي يا نه؟دلاتونو ببرم اون روضه اي كه راوي ميگه،زينب كاري كرد كه دوست و دشمن به گريه افتادن،بي مقدمه ميرم وارد روضه ميشم* وقتي رسيد قافله در مجلس يزيد بالا گرفت قائله در مجلس يزيد زينب رسيد و دور و برش جمع خسته اي با پاي پر ز آبله در مجلس يزيد * *ياصاحب الزمان،چه گذشت به عمه جان شما در اين مجلس،الان اين مسجد و جلسه به اين وسعت خدام محترم جايگاه بانوان مجلله رو جدا كردن،اگه يه بانو اشتباهي وارد قسمت مردانه بشه،همه ي مردهاي غيرتي بهش تذكر ميدن،راه رو براش باز مي كنن،مبادا اثباب مزاحمتي براش فراهم بشه،اما عمه ي امام زمان وارد مجلس نامحرم" اونم مجلسي كه همه مشغول لهو و لعبن،همه مشغول مي گساري اند،همه مشغول شادي اند،سرهاي بريده رو بالا نيزه زدن،اين زن و بچه ابي عبدالله رو در لباس اسيري* زينب رسيد و دور و برش جمع خسته اي با پاي پر ز آبله در مجلس يزيد *ابي عبدالله يه لحظه چشمانشو باز كرد،اشك سر بريده درآمد"ديدن سر بريده داره اشك ميريزه* اشك سر بريده درآمد كه پا گذاشت زينب ميان سلسله در مجلس يزيد *اي حسين* *اين زن و بچه رو به سلسله و غل و زنجير بسته بود،چجوري وارد شدن،بماند" همه دارن نظاره ميكنن،اين بانوي مجلله اي كه تا كربلا چشم نامحرمي سايه شم نديده بود،اين دختر علي كه يحيي مازني ميگه،بيست سال با علي همسايه بودم،يه بارم نشد قد و قامت دختر علي رو ببينم،حالا بين نامحرما گير افتاده" يا صاحب الزمان"وقتي با خطبه خوانيش يزيد رو رسوا كرد،ديدن يزيد دستور داد،سر بريده ابي عبدالله رو از رو نيزه بيرون بيارن،بزارن تو تشت طلا،آخ بميرم اين تشت طلا رو زير پاي نحسش گذاشت،ميز قمارشو رو تشت طلا قرار داد،اينجا زينب كاري كرده كه دوست و دشمن به گريه افتادن،حريف خطبه ي زينب نشد،ديدن چوب دستيشو بالا ميبره، انقده با چوب خيزران بر لب و دندان حسين،بچه ها ديدن چوب يزيد كه بالا مياد دو دست عمه هم بالا مياد،چوب كه به تشت پايين مياد عمه چنان با سيلي به سر و صورت ميزنه،ناله بزن يا حسين*
ﺁﺭﻭﻡ... ﺁﺭﻭﻡ... رمضان داره به آخرش نزدیک میشه🌙 ████████████▒98/5% این دعاهای زیبا در آخرین روز رمضان تقدیم بہ شما ♡ الهی اونقدر بخندید که صدای خنده هاتون بشه زیباترین موسیقی کائنات ♡ الهی از شادی اونقدر پر بشید که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه. ♡ الهی روزیتون اونقدر زیاد بشه که امیدی باشید برای رسوندن روزی خیلیا. ♡ الهی همیشه بهترین افکار به سراغتون بیان و درست ترین تصمیمات رو بگیرید الهی اونقدر غرق خوشبختی بشید که تا عمق بی انتهای رضایت برسید ♡ الهی همیشه تنتون سالم باشه و عاقبت به خیر بشید ♡ الهی که همیشه بهترین حال ممکن رو داشته باشید ♡ و الهی که خدا همیشه هواتونو داشته باشه ♡ پیشاپیش عید فطر مبارک🌼🍂 🔴