#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدلله
قرار دل بی قرارم حسین
هوای همیشه بهارم حسین
"من از کودکی عاشقت بوده ام"
هنوزم تو را دوست دارم حسین
من و روضه ات زندگی می کنیم
تویی لحظه لحظه کنارم حسین
تویی عشق شیرین عمرم و من
بجز عشق کاری ندارم حسین
تویی آسمانی ترین واژه ام
تویی عزت و اعتبارم حسین
در این برزخ ناامیدی فقط
به لطف تو امیدوارم حسین
دلم را درآشوب دنیای درد
به چشمان تو می سپارم حسین
لباس پرآوازه ی نوکری
بود پرچم افتخارم حسین
چه بالا چه پایین بدون غمت
چه لطفی ست در روزگارم حسین
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسن_کردی
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_عباس #مدح_حضرت_عباس
#اعیاد_شعبانیه
خدا بخشیده بر رویت جهانی از لطافت را
هنرمندانه طرحی نو زده، این قد و قامت را
الا بالا بلندِ سر به زیرِ محضر خورشید
که کامل کرده چشمانت، نشانی نجابت را
تو آن ماهی، که یک ایل عاشقانه خیره ات می شد
به رخسارت خدا گویا، تراشیده ملاحت را
کدامین واژه ات را شرح باید داد ای ساقی
ولایت یا اصالت یا شجاعت یا شرافت را؟
دعای خسته گان قوم را، آمین بگو ای مرد
که با نامت عجین کردند نام استجابت را
به قلب تشنه ام ساقی، به غیر از تو که می بخشد
چنان باران، به جای جرعه، دریای کرامت را؟
کنار نام تو آیینه بگذارند شاعر ها
به جای آنکه بنویسند اوصاف شهامت را
قیامت محشری خواهد شد از حظِ حضورت، پس
به عشق دیدنت من عاشقم، صبح قیامت را
چنان شد پیشکش پای برادر دستهای تو
که اخلاصش عوض کرده ست تعریف سخاوت را
کنار علقمه، سقا ترین تشنه، حسینت خواند
از آن خون گریه های زخم چشمانت، خجالت را
علم افتاد و دست خیمه از دستت جدا
افتاد
و زینب دید از آن لحظه به چشمانش اسارت را
🔸شاعر:
#حسن_کردی
#امام_حسین_مناجات
ای تکیه گاه مردم بی تکیه گاه حسین
ما را نبوده غیر تو یک جان پناه حسین
تو یک نگاه کردی و من مست آن نگاه
دنیای من عوض شده با آن نگاه حسین
من را به رنگ مشکی پیراهنم ببخش
من را بخر شبیه غلام سیاه حسین
من بی هوای تو نفسم بند می شود
از شهد نام تو شده ام روبه راه حسین
در کوچه های گم شده ی آخرالزمان
با پرچمت شناخته ام راه و چاه حسین
هر روزِ روضه خیر پس انداز کرده ام
یک روزِ بی خیال تو عمرم تباه حسین
خاکم به سر اگر که نمیرم برای تو
من را بیا شهید غم خود بخواه حسین
دست مرا برای همیشه رها مکن
می ترسم از زمانه ی پر اشتباه حسین
#حسن_کردی
#السلام_علیک_یا_فاطمة_الزهرا
بی هوا صاعقه ای صورت ماهش را زد
دست ابلیس ترک بر همه ی دنیا زد
ساحل نازک رویش ردِ پایی برداشت
موج خون آمد و بر عاطفه ی دریا زد
آنکه چون خوار به چشمش جگر مولا بود
آمد و دست روی غیرت این مولا زد
درد این است که نامرد به خود می بالید
بعد از آن روز که بر چادر زهرا پا زد
بی وجودی که قلم شرم کند از اسمش
زهر خود را به دل سوخته ی زهرا زد
سند سوختنِ محسن زهرا را شیطان
پشت در با لگدی بر درِ بیت امضا زد
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#حسن_کردی