eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
10.2هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
19.9هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا🌹 شمع در باور گل، مایه ی افروختن است بالِ پروانه فقط منتظر سوختن است شمع وپروانه وگل جمع ،ولی در این بین میخ هم درصددِ سینه به در دوختن است
#السلام_علیک_یا_فاطمه_الزهرا ای تاج سرعالم وآدم زهرا ازکودکیم دل به تودادم زهرا آنروزکه من هستم وتاریکی قبر جان حسنت برس به دادم زهرا
فصل پاییز شده ، برگِ ستم می ریزد بین دیوار و دری ... یاس بهم می ریزد در غمت واژه کم آورده و جایِ شبنم جوهرِ خونِ دلِ از چشمِ قلم می ریزد چه به روزِ یل والای عرب آمده که پشت هم درد، از آن قامت خم می ریزد؟! روضه یِ فاطمه را چون به زبان می آرند ماتم، از سر درِ ایوانِ حرم می ریزد گر شود کلّ جهان چشم و ببارد زِ غمت باز شرمنده که از داغ تو کم می ریزد خونِ اولاد تو را دشمنِ بدخواه علی یا به شمشیر جفا یا که به سَم می ریزد چند قرنی است که از دیده یِ خورشید فقط سیلِ اشک است که در کوچه ی غم می ریزد سخن از کوچه و دریای غمش آمد و باز به دل سوختگان موج اَلـَم می ریزد پس دعا کن نکشد فاطمه آه.. از ته دل که به آهش به جهان...خاک عدم می ریزد
معجزات چشم زهرا عرش اعظم ساخته هاجر و آسیه حوا و مریم ساخته از ازل بیت الاحرام کعبه ، بیت الفاطمه است کعبه را تسبیح زهرا قرص و محکم ساخته آخر پیغمبری بابای زهرا بودن است نور زهرا مصطفی را نور خاتم ساخته فاطمه حق و مع الحقش علی مرتضی ست حق ولایت را میان این دو توأم ساخته پیش زهرا ذوالفقارش سر فرود آورده است علتش این بوده که شمشیر را خم ساخته فاطمه وقتی که پای شوهرش آمد وسط لشگری را با جلال خویش در هم ساخته دم نمی زد تا مبادا همسرش غمگین شود فاطمه در شعله ها هم سوخته، هم ساخته گرچه او مقداد و عمار و ابوذر داشت؛ نه آخرش از یک عجم سلمانِ محرم ساخته نیمی از ما را خدا در فاطمیه ساخته نیم دیگر را خود زهرا محرم ساخته فاطمه معمار خلق سینه زن ها بوده است یک حسینیه خودش در بین قلبم ساخته وصله های چادرش دیروز زحمت داشته تا برای روضه ها امروز پرچم ساخته روز محشر ریشه های چادری که سوخته مایه ی آسایش ما را فراهم ساخته هر زمان در روضه ها مادر صدایش می کنیم کیسه ما را پُر از فیض دمادم ساخته
🌺 تورا میخوانمت.. زیرا ...نگاهی مهربان داری وَ حق مادری بر گردن ما شیعیان داری برای رفت و آمدهای اهل آسمان هر شب به سمت عرش از هر سویِ بیتَت پلکان داری چه برقی می زند چشمان خورشید آن زمانی که... سحر دست دعایت را به سمتِ آسمان داری دلیل خلقتِ عالم...به خاکِ چادرت سوگند به قدرِ کهکشان ،دستی پُر و روزی رسان داری سرا پا گوش می گردد زمین و آسمان وقتی... که تو نامِ امیرِ مؤمنان را بر زبان داری به پشت پرده ی مسجد زبانِ ذوالفقاری تو بنازم دختری را که چنان خود، خطبه خوان داری از این ترسم که در محشر شفیع قاتلت گردی ز بس که مهربانی را به حدِّ بی کران داری همه ذرات را می پرورانی با نگاه خود کثیرُ الخیر یعنی این که قلبی مهربان داری
بی هوا صاعقه ای صورت ماهش را زد دست ابلیس ترک بر همه ی دنیا زد ساحل نازک رویش ردِ پایی برداشت موج خون آمد و بر عاطفه ی دریا زد آنکه چون خوار به چشمش جگر مولا بود آمد و دست روی غیرت این مولا زد درد این است که نامرد به خود می بالید بعد از آن روز که بر چادر زهرا پا زد بی وجودی که قلم شرم کند از اسمش زهر خود را به دل سوخته ی زهرا زد سند سوختنِ محسن زهرا را شیطان پشت در با لگدی بر درِ بیت امضا زد