eitaa logo
مدح و متن اهل بیت
13.3هزار دنبال‌کننده
18.6هزار عکس
20.1هزار ویدیو
1.5هزار فایل
@Yas4321 ارتباط با ادمین @Montazer98745 ارتباط با مدیر
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•یازده بار جهان گوشۀ.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ حاج حسن خلج •✾• یازده بار جهان گوشۀ زندان کم نیست کنجِ زندانِ بلا گریۀ باران کم نیست سامرایی شده ام ، راهِ گدایی بلدم لقمه نانی بده از دستِ شما نان کم نیست *این زمزمه یعنی آقا کارت دارم .. این ناله یعنی آقا دارم در میزنم .. این گریه ها یعنی حالا که سفرۀ این دو ماه رو شما داری جمع میکنی واسطه شو پیشِ مادرت این کم رو ازمون قبول کنن .. ای آقای جوان مرگم .. خیلی از معارف عمیق و بلند اهل بیت در فرمایشات و کلمات امام حسن عسکری ست .. امروز عرض کنم آقاجان مزد عزاداری این دو ماهه و چند روزۀ ما رو این قرار بده که قلب های ما به سمت معارف خودت سوق پیدا کنه .. ما یه یکم حداقل متوجه بشیم شما کی بودید و هستید.. یه سرِ سوزن از دریایِ معارفِ شما رو بشناسیم آقاجان .. * قسمت کعبه نشد تا که طوافت بکند به دلِ کعبه همین داغ فراوان کم نیست یازده بار به جایِ تو به مشهد رفتم بپذیرش به خدا حج فقیران کم نیست *آقا امروز ما دو تا عزاداریم .. اول و بزرگترین عزامون شهادتِ شماست .. عزایِ دوممون اینه که دیگه از امروز باید پیراهن سیاهامون رو در بیاریم .. اجازه بدید روضه بخوانم .. ظرف آب رو دادن خدمتِ امام عسکری .. انقده رعشه به این دست و بدن بود چندین بار این ظرف خورد به دندان هایِ مبارکِ آقا ..* زخم دندان تو و جام پر از خون آبه ماجرایی ست که در ایل تو چندان کم نیست بوسۀ جام به لب هایِ تو یعنی این بار خیزران نیست ولی روضۀ دندان کم نیست شاعر :سید حمیدرضا برقعی *شاید اینطور باشه همون لحظاتی که جام به لب ها و دندان هایِ آقا اصابت میکرد؛ آقا زیرِ لب هی میگفت «لایوم کیومک یا اباعبدالله ..» اینجا ضربه به لب ها و دندانِ آقا می خورد پسرِ کوچکش هم داشت میدید .. اومد ظرفُ گرفت آرام به لب هایِ بابا نزدیک کرد .. دیگه کسی تعدی نکرد .. کسی جسارت نکرد .. اما گوشۀ مجلس یزید دیدن نازدانه هی رو پنجۀ پا بلند میشه .. عمه صدا ، صدایِ بابامه .. بابام داره قرآن میخونه .. اما چرا دارن با چوب ... حسین ... غم امام حسین غالبه به همۀ غم ها .. کنارِ امام حسن بودن یه چند نفری مَهدی رو بغل گرفتن ، نوازش کردن .. اما تو مجلس یزید وقتی زینب دید نازدانه مضطرب شد ، بلند شد فریاد زد بی ادب نزن .. خودم دیدم این لب ها رو بابام می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو مادرم می بوسید .. خودم دیدم این لب ها رو جدم رسول الله می بوسید .. صدا زد آی تازیانه دارا این زن کیه داره با امیر اینجور صحبت میکنه ؟.. چرا ساکتش نمی کنید .. ریختن سرِ زینب ..* فرج امام زمان یا حسین ...
|⇦• و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ استاد حاج مهدی توکلی •✾• این امام ، امامی ست که جوان از دنیا رفته .. بیست و هشت سالش بود شهید شد ، مسمومش کردند .. میگن سم چنان به ایشان اثر کرد، آب که میخواست بنوشه دستانِ مبارکش میلرزید .. این کاسۀ آب هی میخورد به دندانِ حضرت .. جوانِ بیست و هشت ساله نمیتوانست آب رو بخوره .. اما در تاریخ دارد اینجا به همسرشون که نرجس خاتون باشد گفت بگید پسرم مهدی (روحی له الفدا) بیاد .. هر پدری آقا آرزوش اینه اون لحظۀ آخر پسرش بیاد .. سرشُ به دامن بگیرد .. صدا زدن حضرت مهدی تشریف آوردند ، کودک و بچه ی پنج ساله بود .. اومد این سرِ پدر رو گرفت به دامنش ؛ سر رو گذاشت رو پاهایِ حضرت مهدی (عجل الله) این جوشانده رو آرام آرام ریخت به کام حضرت عسکری علیه السلام .. پدر رو سیراب کرد و پدر در دامن پسر جان داد .. اما «لا یوم کیومک یا اباعبدالله» بازم روزِ حسین نشد .. امام حسینم آرزو داشت تو گودال پسرش بیاد .. امام حسین هم پسر داشت .. زین العابدین تو خیمه ها بود .. هرچی نگاه میکرد ببینه پسرش میاد سرشُ به دامن بگیره ، پدر در دامن پسر جان بده ( خیلی معذرت میخوام ، امام زمان ببخشید ..) یک وقت چشم هارو باز کرد دید شمر رو سینه ش نشسته .. پسرش نیومده، اما زینب اومده بالا گودال داره نگاه میکنه اشک میریزد .. هی میفرماید خواهرم برگرد این صحنه رو تو نمی تونی ببینی .. خواهرم «اِرجِعی الی الفُسطاط ..» زینب یه قدم میومد هی برمیگشت عقبُ نگاه میکرد .. نمیتونست دل بکند .. اما هنوز به خیمه نرسیده بود یه وقت دید زمینِ کربلا شروع به لرزیدن کرد .. طوفانِ سیاهی شروع به وزیدن گرفت .. بیاد بالای تل زینبه ببیند ، شمشیردار با شمشیر میزنه .. نیزه دار با نیزه میزند .. این دست ها رو گذاشت رو سرش .. هی صدا میزد وا محمدا .. وا علیا .
11111.mp3
1.3M
|⇦• و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام تقدیم به ارواح طیبۀ شهدا ، علما و همۀ درگذشتگان _ استاد حاج مهدی توکلی •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ «نحن کهف لمن اِلتجا الینا» ما پناهگاهیم برای هرکس که به ما پناه آورد ..
babolharam_Khalaj.mp3
5.06M
|⇦•یازده بار جهان گوشۀ.. و توسل ویژۀ شهادت اباالمهدی آقا امام حسن عسکری علیه السلام _ حاج حسن خلج •✾• ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ روزی را تصور کنید که از امتیازها و تبعیض‌های نژادی و شکاف‌های طبقاتی و اجتماعی خبری نیست! و اَحَدی جرأت ستم کردن به دیگری را پیدا نخواهد کرد... به امید آن روز و آن عصر و آن دولت کریمه؛ اَللّهُمَّ اِنّا نَرغَبُ اِلَیکَ فى دَولَةٍ کَریمَة، تُعِزُّ بِهَا الاِسلامَ وَاَهلَهُ وَتُذِلُّ بِهَا النِّفاقَ وَاَهلَه...
مداحی آنلاین - اول به نام عشق - سیدمجید بنی فاطمه.mp3
4.2M
🔳 (ع) 🌴اول به نام عشق به نامت به نام حُسن 🌴ما که تحیریم همه در مقام حُسن 🎤
مداحی آنلاین - هوای سامره دارد دل هوایی من - میثم مطیعی.mp3
7.71M
🔳 (ع) 🌴هوای سامره دارد دل هوایی من 🌴بده برات سفر جان مادرت زهرا 🎤
🥀🍂 امشب که صاحبِ عزایت زهراست چشم همه از غم تو دریا دریاست داغ تو شکست قامت عالم را تو رفتی و «سُرَّ مَن رَأی» بی معناست (ع)🍂 تسلیت باد🥀🏴
AUD-20201024-WA0000.mp3
3.55M
🏴 مناجات با امام زمان در شب شهادت امام حسن عسکری (علیهماالسلام) ◼️یا بقیة الله آجرک الله◼️ 🎤با نوای حاج مهدی سلحشور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چقدر دلنشین و آرام است حال و هوای این خانه، خانه‌ای که صاحب آن بهترین پشت و پناه دل‌های بی‌قرار است؛ اما امروز بار دیگر پرچم عزا بر بام این سرا نقش بسته تا در آستانه سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه‌السلام، بدانیم صاحب‌عزای این شهر و دیار، امام مهربانی‌هاست ..
📷عکس داخل ضریح مطهر امام حسن عسکری (ع)در سامرا ▪️بلبل از دوری گل تا سحر امشب به نواست ▪️یا پسر بر سر بالین پدر نوحه گر است 🏴 (ع) بر رهپویان حضرتش تسلیت باد
🏴وقتی امام عصر ما امشب عزادار است 🏴برپایی این روضه هاواجب ترین کاراست 🏴پیراهن و شال عزا مولا به تن دارد 🏴امشب تمام عرش با آقا عزادار است 🖤السلام علیک یا امام حسن عسکری 🏴یازده بار جهان گوشه ی زندان کم نیست 🏴کنج زندان بلا گریه ی باران کم نیست 🏴سامرائی شده ام، راه گدایی بلدم 🏴لقمه نانی بده ازدست شما نان کم نیست 🏴از همان دم پسر کوچکتان باران شد 🏴تاهمین لحظه که خون گریهٔ باران کم نیست 🏴در بقیع حرمت با دل خون می گفتم 🏴که مگر داغ همان مرقد ویران کم نیست ◾️شهادت امام حسن عسکری (ع) تسلیت باد◾️س
پدری‌در دم‌مرگ است وبه بالین پسرش پسری اشک فشان است به حال پدرش پدری جام شهادت به لبش بوسه زده پسری سوخته از داغ مصیبت جگرش
‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦‌‌✺‌﷽‌‌‌✺✦۞✦┄ ✨حضرت علی علیه‌السلام فرمودند: هنگامى كه در پيش آمدى احتياج به مشورت داشتى ابتدا به جوانان مراجعه نما زيرا كه آنان ذهنى تيزتر و حدسى سريع تر دارند سپس (نتيجه) آن را به نظر بزرگسالان و پيران برسان تا پيگيرى نموده، عاقبت آن را بسنجند و راه بهتر را انتخاب كنند زيرا تجربه آنان بيشتر است.✨ ‌‌‌‌‌‌‌┄✦۞✦✺💠✺✦۞✦┄
💚 چشم دیدار ندارم شده ام کورِ رو که رو نیست ولی تشنه‌دیدار توام آرزو بر من آلوده روا نیست ، ولی .. کاش یک روز ببینم که ز انصار توام ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
❧🔆✧﷽✧🔆❧ 🔻 گشایش و رونق در کسب و کار 💫 روایت است که مردی به خدمت امام موسی کاظم علیه السلام شکایت کرد: ➖ که کار بر من بسته شده است و به هرکاری که متوجه می شوم، سود نمی یابم و به هر حاجت که رو می نهم برآورده نمی شود، ✨ حضرت فرمودند : بعد از نماز صبح ۱۰ مرتبه بگو : ✨《سُبحانَ اللهِ العَظیمِ وَ بِحَمدِه اَستَغفِرُ اللهَ وَ اَسأَلُهُ مِن فَضلِهِ》 📚 کافی ،ج ۵ ،ص۳۱۵ 💕💕💕
❤قال امیر المومنین علی علیه السلام : 📌افضل العقل معرفة المرء بنفسه فمن عرف نفسه عقل ، و من جهلها ضل ♦️بهترین عقل انسان خودشناسی اوست . بنابراین کسی که خود را شناخت خردمندی یافت ، و کسی که نادان به نفس خود بود گمراه شد . 📚غررالحکم و دررالحکم ج 2 ص 442 _______________
🌸امام صادق عليه السلام: دنيا را خداوند عزّوجلّ به دوست و دشمنش مى دهد؛ ولى ايمان را جز به كسى كه دوستش دارد، نمى دهد. 💕💕💕
✅تلنگر ✍به دنیا نیامده ایم که چوب قضاوت به دست بگیریم و سر هر راه و بیراهی مردم را قضاوت کنیم. ما مرکز دنیا نیستیم, حتی اگر این به نظرمان برسد. ما لبریز از اشتباهات و کمبود هایی هستیم که دیگران را به خاطرش تحقیر می کنیم...! از بچگی به ما ياد دادند كه به دروغ از ديگران تعريف كنيم و نظر واقعيمون رو نديم٬ همين طور كه تحمل شنيدن حقيقت رو نداريم...! ... فقط خودمان را مي بينيم٬ خواسته های خودمان. اگر روزی قدرت اين را داشته باشيم كه جای ديگری قرار بگيريم٬ همه چيز تغيير خواهد كرد...! 💕💕💕
🔰 عزرائیل چگونه می‌گیرد؟ ⛔️ مردی وحشت زده سمت حضرت سلیمان(ع) رفت ✅حضرت‌ سليمان‌ ديد از شدّت‌ ترس‌ رويش‌ زرد و لبانش‌ كبود گشته‌، سؤال‌ كرد: ای‌ مرد مؤمن‌! چرا چنين‌ شدی؟ سبب‌ ترس‌ تو چيست؟ مرد گفت‌: عزرائيل‌ بر من‌ از روی‌ كينه‌ و غضب‌ نظری‌ كرده‌ و مرا چنانكه‌ می ‌بينی دچار دهشت‌ ساخته‌ است‌. ✅حضرت‌ سليمان‌ فرمود: حالا بگو حاجتت‌ چيست‌؟ عرض‌ كرد: يا نبیّ الله‌! باد در فرمان‌ شماست‌؛ به‌ او امر فرمائيد مرا از اينجا به‌ هندوستان‌ ببرد، شايد در آنجا از چنگ‌ عزرائيل‌ رهائی‌ يابم‌! حضرت‌ سليمان‌ به‌ باد امر فرمود تا او را شتابان‌ بسمت‌ كشور هندوستان‌ ببرد. ✅روز ديگر كه‌ حضرت‌ سليمان‌ در مجلس‌ ملاقات‌ نشست‌ و عزرائيل‌ برای‌ ديدار آمده‌ بود گفت‌: ای عزرائيل‌ برای‌ چه‌ سببی‌ در بندۀ مؤمن‌ از روی كينه‌ و غضب‌ نظر كردی‌ تا آن‌ مرد مسكين‌، وحشت‌ زده‌ دست‌ از خانه‌ و لانۀ خود كشيده‌ و به‌ ديار غربت‌ فراری‌ شد؟ ✅عزرائيل‌ عرض‌ كرد: من‌ از روی‌ غضب‌ به‌ او نگاه‌ نكردم‌؛ او چنين‌ گمان‌ بدی‌ دربارۀ من‌ برد. داستان‌ از اين‌ قرار است‌ كه‌ حضرت‌ ربّ ذوالجلال‌ به‌ من‌ امر فرمود تا در فلان‌ ساعت‌ جان‌ او را در هندوستان‌ قبض‌ كنم‌. قريب‌ به‌ آن‌ ساعت‌ او را اينجا يافتم‌، و در يك‌ دنيا از تعجّب‌ و شگفت‌ فرو رفتم‌ و حيران‌ و سرگردان‌ شدم‌؛ او از اين‌ حالت‌ حيرت‌ من‌ ترسيد و چنين‌ فهميد كه‌ من‌ بر او نظر سوئی‌ دارم‌ در حاليكه‌ چنين‌ نبود، اضطراب‌ از ناحيۀ خود من‌ بود. باری‌ با خود می ‌گفتم‌ اگر او صدپر داشته‌ باشد در اين‌ زمان‌ كوتاه‌ نمی ‌تواند به‌ هندوستان‌ برود، من‌ چگونه‌ اين‌ مأموريّت‌ خدا را انجام‌ دهم‌؟ ✅ليكن‌ با خود گفتم‌ من‌ بسراغ‌ مأموريّت‌ خود می ‌روم‌، بر عهدۀ من‌ چيز دگری‌ نيست‌. به‌ امر حقّ به‌ هندوستان‌ رفتم‌ ناگهان‌ آن‌ مرد را در آنجا يافتم‌ و جانش‌ را قبض‌ كردم‌. 📚معاد شناسی، جلد اول، علامه طهرانی. دفتر اوّل‌ «مثنوي‌» طبع‌ ميرخاني‌، ص‌ 26 💕💕💕