✅یک جنگل چگونه شکل می گیرد؟
عمامه،پارچه ایی است معمولی ،نرم،لطیف،نازک،پوششی خاص برای قشر روحانیت.سفیدِ آن را غیر سیدها و مشکی آن را سید وسادات استفاده میکنند.
مثل روپوش یک پزشک،یا یونیفرم یک خلبان.
لباس فرم یک اداره یا لباس یک پاکبان.
یک نماد است،نماد یک صنف.یک صنف دینی_مذهبی.
وقتی پویش عمامه پرانی را باب می کنند؛
یعنی ما دین نمی خواهیم؛
ما محدودیت نمی خواهیم؛
ما تکالیف الهی نمیخواهیم؛
ما قوانین الهی نمی خواهیم؛
اصلا ما قانون نمی خواهیم...
همین می شود که جنگل کم کم شکل می گیرد؛
پُرزورها،قداّره کش ها،عربده زنها در جنگل حکومت میکنند؛
می درند،پاره می کنند و می کشند و با وقاحت فیلمش را منتشر می کنند.
آن وحوش،با پرتاب عمامه،فریاد میزنند:
من یک حیوانم و جنگل جای من است.
قبول،جنگل آرزوی توست؛
اما در حقیقت تو درقفسی!
#دیدهبان_حوزه
↙️ آن مقدسی که خیال میکند کنار نشسته و دخالت در امور اسلامی نمیکند، او برخلاف #اسلام دارد رفتار میکند.
#امام_خمینی
📚صحیفه امام، ج ۱۸، ص۲۸۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بنای فوق لاکچری که میبینید نه کاخ است نه جاذبه های گردشگری...
این یک مسجد است در مرکز یکی از استان های بسیار محروم کشور یعنی سیستان و بلوچستان
خطیب جمعه این مسجد خودش را دلسوز فقرا میداند و برای رفع مشکلات کشور پیشنهاد رفراندوم میدهد...
این مسجد ۵۲ گنبد دارد و با هزینه آل سعود ساخته شده است
خطیب جمعه این مسجد از مردم محروم و بلوچ اهل سنت خواسته هر قربانی که کردند یک بام آن را برای خورد و خوراک به مسجد بیاورند.
در این مسجد زنان را راه نمیدهند و زنان سالهاست توسط خطیب جمعه این مسجد موظف به آوردن ۱۰ فرزند شده اند تا جمعیت اهل سنت زیاد شود خطیب جمعه این مسجد اخیرا خود را مدافع حقوق زنان معرفی کرده است
مطالب گفته شده را هر جای دنیا بگویی از تو تست الکل میگیرند اما واقعیت دارد....
#امام_زمان_عج_مناجات
الا قرار دل و جانِ بیقرار ظهورت!
کدام جمعه بُوَد روز و روزگار ظهورت؟
کدام روز به شب میرسد که آمده باشی؟
کدام جمعه شود شنبه بر مدارِ ظهورت؟
خوش آن سپیده! که نور از خیام سبز تو گیرد
خوش آن سحر! که برآید به افتخار ظهورت
دعای عهد بخوانم در آرزوی قیامت
سرشک شوق فشانم به رهگذار ظهورت
بهار مبعث پیغمبری گرفت جهان را
شکوه دیگر بعثت بُوَد بهار ظهورت
گرهگشای دو عالم، دعای من همه این است
که دست حق بگشاید گره ز کار ظهورت
ز قطرهقطرۀ آن چشمهچشمه نور بجوشد
ز کوثری که برآید ز آبشار ظهورت
ز بس شکوفۀ رحمت بریزد از همه جانب
شکوفهزار شود خاک رهگذار ظهورت
خوش آن سحر! که نصارا گشوده چشم ببینند
بُوَد مسیح مقدّس، طلایهدار ظهورت
شرایطیست در این انتظار و من که ندارم
دلم خوش است که هستم در انتظار ظهورت
شاعر:استاد #سیدرضا_مؤید
#امام_زمان_عج_مناجات
کرامت پیشه ای بی مثل و بی مانند می آید
که باران تا ابد پشت سرش یک بند می آید
کسی که نسل او را می شناسد، خوب می داند
که او تنها نه با شمشیر، با لبخند می آید
همان تیغی که برقش می شکافد قلب ظلمت را
همان دستی که ما را می دهد پیوند می آید
همه تقویم ها را گشته ام، میلادی و هجری
نمی داند کسی او چندِ چندِ چند می آید
جهان می ایستد با هرچه دارد روبروی او
زمان می ایستد، بوی خوش اسفند می آید
ولی الله، عین الله، سیف الله، نورالله
علی را گرچه بعضی بر نمی تابند، می آید
بله! آن آیت اللهی که بعضی خشک مذهب ها
برای بیعت با او نمی آیند می آید
برای یک سلام ساده تمرین کرده ام عمری
ولی می دانم آخر هم زبانم بند می آید
بخوان شاعر! نگو این شعربافی در خور او نیست
کلاف ما به چشم یوسف ارزشمند می آید
به در می گویم این را تا که شاید بشنود دیوار
به پهلوی کبود مادرم سوگند... می آید
شاعر: #محمدحسین_ملکیان
مرحوم میرزا جواد ملکی تبریزی رحمه الله علیه
هر شب که برای تهجّد از خواب بیدار می شد ضمن اجرای دستورات و آداب برخاستن از خواب از قبیل سجده و دعا، مدّتی در بسترش صدا به گریه بلند می کرد و سپس بیرون می آمد و به اطراف آسمان نگاه می کرد و آیات «إِنَّ فِی خَلْقِ السَّموَاتِ وَ الْأَرْضِ...»(ر. ک: آل عمران (3)، آیه 190 - 194) را می خواند و سر به دیوار می گذاشت و مدّتی گریه می کرد،
سپس برای وضو گرفتن آماده می شد و در کنار حوض می نشست و می گریست و از هنگام بیدار شدن تا برگشتن به محل نماز چند جا می نشست و بر می خاست و گریه می کرد،
وقتی که وضو می گرفت و به مصلاّیش می رسید و مشغول تهجّد می شد، دیگر حالش خیلی منقلب می شد و قابل وصف نبود،
او در نمازها و مخصوصاً در قنوت آنها گریه های طولانی داشت تا آنجا که بعضی ایشان را جزء بکّائین عصر به شمار آورده اند.
**رسالة لقاء اللَّه، ص ه - و (پیشگفتار)، و نیز، ص 128.
دعایعلقمه۩علیفانی.mp3
7.2M
🏝 دعای علقمه
دعای بعد از زیارت عاشورا
🎙 با نوای علی فانی