#تجربه_معلمی امروز مراقب امتحان بودم. این حجم از رفاه زدگی را بین ۱۸دانش آموز کلاس تا به حال تجربه نکرده بودم. کفش👟🥿کاپشن🥼عینک🕶 کیف👜 ساعت⌚ حتی ماشین حسابهای گران قیمت بچه ها نشان از مرفه بودن آنها داشت. هنوز امتحان شروع نشده بود، یکی ازبچه ها گفت:"خانم لطفا میشه جای من را عوض کنید گرمای شعله بخاری به صورتم میخوره واذیتم میکنه"🥵 گفتم:" خوب کمی شعله راکمتر میکنیم تاراحتتر باشی" گفت:" آخه پاهام یخ میکنه"🥶 گفتم:" خودت چه راه حلی راپیشنهاد میکنی؟" گفت:" نمیدونم خانم" 🔷️مهارت حل مساله نداره. همین موقع یکی ازدوستاش به کمک اومد و گفت :" بیا جات رابامن عوض کن، من میتونم یه ساعت این گرما راتحمل کنم" 🔷️مهربان و کاربلدبود. جلسه شروع شد و برگه ها رابه بچه هادادم صدای یکی دیگه اشون بلندشد " خانم صندلی من جیرجیر میکنه برام عوضش کنید" برای آرامشش ضمن امتحان، پذیرفتم و از راهرو یه صندلی بدون جیر جیر 😬آوردیم و نشست. بعدازقرائت قرآن ،مشغول جواب دادن به سوالها شدندکه.... باز چه خبره؟؟؟ " خانم من چپ دست هستم و این صندلی مناسب نیست." راست میگفت، خیلی سخته با دست چپ روی صندلی نامناسب بشینه و امتحان بده از معاون که برای حضورو غیاب به کلاس اومد، خواستم که یه صندلی مناسب چپ دستها براش بیاره و بنده خدا همکاری کرد و مشکل این دخترمون هم حل شد. بچه ها مشغول نوشتن شدند ومن مشغول پیداکردن جواب برای سوالاتی که توذهنم میچرخیدند⁉️⁉️⁉️ 🔷️چرا دخترهای این کلاس مهارت حل مساله رابلد نیستند؟ 🔷️چراقبل از امتحان خودش مشکلش را حل نکرده بود؟ و یه صندلی مناسب چپ دستها برای خودش پیدانکرده بود؟ 🔷️چرا مسوولین چیدن صندلیها به نزدیکی صندلی به بخاری دیواری دقت نکرده بودند؟ 🔷️کی باید به بچه ها مهارت حل مساله و مدیریت بحران و مواجهه با سختی ها رایاد بده؟ 🔷️چرا والدین فقط به فکر فراهم کردن وسایل رفاهی بچه ها هستند؟ آیا یاددادن بعضی از مهارتهای زندگی به عهده اونا نیست؟ 🔷️چرابچه ها تحمل سختی براشون این همه دشواره؟ همینطورکه این چراها تو سرم دور میزد چشمم به صندلی یکی ازبچه های آخرکلاس افتادکه یه بالش گرم و نرم زیر پاش گذاشته بود تاخدای نکرده مدت ۸۰دقیقه امتحان پا و کمرش خسته نشه😉 (هیچ مشکل جسمی هم نداشت خداراشکر) 💥پی نوشت۱: گاهی سرکلاسهامون ،مهارت های زندگی راهم به دانش آموزانمون آموزش بدیم 💥پی نوشت ۲: گاهی تحمل سختی های زندگی، برای رشد ما و فرزندان ما لازمه 💥پی نوشت۳: گاهی بعضی از مطالبه ها حقه نه همه آنها

هر چه که هست در همان ‌یک‌ ساعت مانده به صبح است آیت الله موسوی ره اثرات بی نظیر بیدار بودن قبل اذان صبح و بین الطلوعین ببینید و از دعای امام زمان جا نمونید....

🎥حرف دل مادر #شهید_عجمیان رو هم بشنوید که جوان رشیدش قربانی چرخه خشونتی شد که برای خیلی ها اقامت و پناهندگی به همراه داشت ▪️خیلی سخته با پول کارگری و در فقر جوانی رو بزرگ کنی و اینطور مظلومانه به شهادت برسد

🍃امام صادق علیه السلام فرمودند: 🔸روز قيامت بنده‌ى پير و سالخورده را مى‌آورند كه چون نامۀ عملش به او سپرده مى‌شود، به ظاهر چيزى جز خطاها و كارهاى زشت در آن ديده نمى‌شود بررسى آن طول مى‌كشد 🔸و آن بنده عرضه مى‌دارد: پروردگارا! آيا فرمان مى‌دهى كه مرا در آتش افكنند؟ خداى جبار جل جلاله مى‌فرمايد: شرم مى‌كنم كه تو را عذاب دهم و حال آنكه در دنيا براى من نماز مى‌خواندى. اين بندۀ مرا به بهشت بريد . 🔸بنده‌اى دیگر را كه هيچ عمل صالحى ندارد روز قيامت حاضر كنند و به او بگويند: بنگر و بياد آور! آيا كار خوبى دارى‌؟ مى‌گويد: من هيچ عمل شايسته‌اى ندارم 🔸جز آنكه وقتى فلان بندۀ مؤمن تو بر من گذر مى‌كرد و از من آب خواست تا وضو بگيرد و نماز بخواند من به او آب دادم. سپس از مؤمن در اين باره پرسيده مى‌شود، او مى‌گويد: پروردگارا راست مى‌گويد! خداوند جلّ‌ ثناؤه مى‌فرمايد: من تو را آمرزيدم،بندۀ مرا داخل بهشتم كنيد. 📚روضة الواعظین / ج ۲ ص ۷۸۲ 📚مشکاة الأنوار ❄️🌨☃🌨❄️

✨﷽✨ 📌 علاقه‌ی امام زمان علیه‌السلام به شیعیان! 🔊علامه امینی ✍آخرالزمان 💠امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: «منتظر فرج (آل محمد صلی الله علیه و آله) باشید و از رحمت خداوند نومید مشوید، زیرا که بهترین اعمال در نزد خداوند، انتظار فرج است. » و فرمودند: «اگر انسان بخواهد کوه ها را از جا بِکند آسانتر است از اینکه بخواهد حکومتی را که زمانِ انقضایش نرسیده برهم بزند. ️از خدا یاری طلبیده و صبر کنید! حکومتِ زمین برای خداست و به هرکس که بخواهد واگذار میکند و سرانجامِ نیکو، برای پرهیزکاران است. قبل از اینکه وقتش برسد عجله نکنید که پشیمان میشوید و زمانِ غیبت را طولانی نَشمارید که دل های شما را قساوت فراخواهد گرفت‌.» و فرمودند: «کسی که اوامر ما را فراگیرد، در حظیرة القدس با ما خواهد بود، و کسی که منتظر امر ماست، همچون شهیدی است که در راه خدا در خون خود غلتیده باشد. » 📚الخصال، ص616-625 بحارالانوار، ج52،ص123،ح7 ❄️🌨☃🌨❄️

🕋 یرید الله...خدا چی میخواد؟ 🌷۱.خدا میخواهدبه شما آسان بگیرد وسخت نگیرد:۱۸۵بقره،۶مائده،۲۸نساء 🌷۲.خدا میخواهدشما هدایت شویدوشمارابپذیرد ولی پیروان شهوت میخواهندشماازخدادورشوید:۳۷نساء 🌷۳.خدا میخواد۱۴ معصوم ،پاک باشندوگناه نکنند:۳۳احزاب 🌷۴.خدامیخواهد کفاررابامال واولادعذاب کند ودرآخرت بهره ای نداشته باشند:۱۷۶ آل عمران ۵۵و۸۵توبه 🌷۵.خدا میخواهدحق راتثبیت کندوکفاررانابودکند ۷ انفال 🌷۶.خدا میخواهدبراتون بیان کندوهدایتتون کند ۲۶نساء 🕋 یرید الشیطان....شیطان چی میخواد؟ 🌷۱.میخواهدباتشویقتون به شراب وقمار، بین شمادشمنی ایجادکند.۹۱مائده 🌷۲.مانع ازذکرخداونمازشود. 🌷۳.شیطان میخواهدشما را سخت گمراه کند۶۰نساء 🕋یریدالانسان...انسان چی میخواد؟ 🌷انسان قیامت راانکارمیکندتاهرکارخواست بکند بلْ يُرِيدُ الْإِنْسَانُ لِيَفْجُرَ أَمَامَهُ (٥)قیامت ❄️🌨☃🌨❄️

#ملاقات_با_خدا 28 💗🎁 خدا لطف میکنه و برنامه میده به ما و میفرماید : ✨عزیزم من بهت "برنامه" میدم که اگه خواستی لذّتت رو کنترل کنی به دستورِ "من" باشه ، نه دستور خودت... "چون فقط اینه که پاکت میکنه....‌" ⭕️ اگه من دستور ندم اونوقت تو میخوای از یه لذّتت چشم پوشی کنی به نفع یه لذّت نفسانی دیگه! 😒 🔶 برای اینکه مَنِت کامل از بین بره باید چیکار کنم؟ 👈 باید بهت "دستور" بدم . 🌱💖 برای همین خدا میاد وسط و دستور میده....

🌷 آیت الله #تحریری : ✍ گفتن ذکر لاحول ولاقوه الابالله العلی العظیم برای رفع #وساوس_شیطانی یا ضعیف شدن تاثیر آن ها مطلوب است. ✍ هر کدام از محرمات که انسان انجام  بدهد یک ریشه از #ایمان را می سوزاند. ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄

✅ دعایی‌جامع از #امیرالمومنین 🌷الْحَمْدُ لله عَلَى کُلِّ نِعْمَةٍ 🌷وَ أَسْأَلُ اللهَ مِنْ کُلِّ خَیْرٍ 🌷وَ أَعُوذُ باللهِ مِنْ کُلِّ شَرٍّ 🌷وَ أَسْتَغْفِرُ اللهَ مِنْ کُلِّ ذَنْبٍ» 🎙حاج آقا #فرحزاد #دعا ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅

🎙حجت الاسلام والمسلمین حاج شیخ جعفر #ناصری (حفظه الله): ❇️ اگر بعد از هر نماز، هر کسی زيارت امين‌الله را بخواند و رها نکند، آرام آرام پيوندش با #اميرالمؤمنين عليه‌السلام برقرار خواهد شد. ⬇️ حضرت آیت الله #کشمیری (رحمة‌الله علیه) می‌فرمودند: 🌟 هر روز صبح به صبح با آقا امیرالمؤمنین علیه‌السلام تجدید عهد و بیعت داشته باشید. ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄

#کباب_مرغ_و_کرفس 🍢 😋 ▫️سینه مرغ چرخ شده 2 عدد ▫️هویج 1 عددبرگ ▫️ کرفس خرد شده به میزان دلخواه ▫️پیاز متوسط 1 عدد ▫️نمک، زردچوبه به میزان دلخواه فلفل، ▫️ آب زعفران. به میزان دلخواه ▫️ساقه کرفس 8 عدد 🔸پیاز را رنده کنید و با مرغ چرخ شده، هویج رنده شده و برگ کرفس خرد شده مخلوط کنید. سپس نمک و ادویه ها و زعفران را اضافه می کنیم و خوب ورز می دهیم . سپس مقداری از مواد را مثل کباب سیخ دور کرفس ها قرار می دهیم مواد را در مقداری روغن سرخ می کنیم. این غذا را می توانید با سس تند میل کنید 👩‍🍳

هر کس که در این دنیا بتواند "شاد" زندگی کند و از زندگیش لذت ببرد، بطور حتم در "دنیا" و بعد از "مرگش" نیز اسوده خواهد بود... زیرا کسی که زندگی شادی داشته باشد به طور طبیعی به کسی "ظلم" نمی کند پس :دنیا و آخرتش" برای او بهشت خواهد بود بنابراین نباید زندگی را به خود "سخت" گرفت... 🌸🍃

✨❤مادر نوشته میشود اما 💚✨عشق خوانده میشود ✨💜صبر خوانده میشود 💖✨محبت خوانده میشود ✨❤ودلیلی برای ادامه زندگی 💚✨خوانده میشود ✨💜مادر نوشته میشود 💖✨ومیتوانی با همین کلمه ✨❤چهارحرفی زندگی را معنا کنی 💖پیشاپیش روز مـ❤️ـادر مبارک 💐 #روز_مادر 🌸🍃

🔴 آیا زن غربی آزادی پوشش دارد یا اجبار بی حجابی؟ اینکه عده ای مدعی هستند غرب ازادی پوشش به زن بخشیده و زن مخیر به انتخاب حجاب هست وخود بی حجابی را برگزیده دقیقا با کدام شاخص ادعا می‌شود؟ ⬅️فلسفه غرب بر اساس بی حجابی است، ایا شما در غرب سریال هایی با موضوع حجاب دیده اید؟ ⬅️ایا در تلویزیون غرب درباره فواید حجاب و بی حجابی با کسی صحبت می‌شود؟ ایا برای زن محجبه محدودیت اعمال نمی‌شود؟ ایا در غرب حجاب مانع پیشرفت نیست؟ ایا در مدارس در راستای انتخاب حجاب با آزادی به فرزندان خود آموزش می‌دهند؟ به راستی شما در غرب نهاد های حمایت از زنان مسلمان که مورد حمایت حاکمیت است میشناسید؟ ⏪به راستی این کدامین آزادی پوشش وانتخاب هست؟

🌹صحبتهای دلنشین شهیدِ خوش تیپِ دهه هفتادی، مدافع حرم، آقا #بابک‌نوری ♦️این فیلم توسط شهید #عارف‌کایدخورده ضبط شده است.هردو عزیز درنبرد آزادسازی بوکمال به خیل شهدای مدافع حرم شتافتند

فینگر فود قارچ و نعنا چگونه تهیه میشود؟😋😍 🧆🥙🧆🥙🧆🥙🧆 🍞روغن زیتون : 1 قاشق غذاخوری 🍞قارچ ریز گریل شده 🍞نمک : مقداری 🍞آب لیمو تازه : 2 قاشق چایخوری 🍞سس مایونز : 1/2 فنجان 🍞پیازچه ریز شده : 2 قاشق غذاخوری 🍞نان تست سبوس دار 🍞نعناع تازه خرد شده : 1 فنجان 🍔🍔🍔🍔🍔 👩🏻‍🍳قارچ های خرد شده را درون روغن زیتون تفت دهید. نمک را اضافه کرده و تا زمانی که قارچ ها قهوه ای شوند تفت دادن را ادامه دهید.آب لیمو را اضافه کرده و مجدد هم بزنید. زیر تابه را خاموش کنید تا خنک شود. سس مایونز را به باقی مانده آب لیمو مخلوط کنید. بعد از خنک شدن قارچ ها مخلوط سس و آبلیمو را به آن اضافه کنید. پیازچه و نعناع خرد شده را به مخلوط اضافه کرده و مجدد هم بزنید. این مخلوط را درون نان ها ریخته و نان ها را به دلخواه برش دهید.

پفک خانگی چگونه تهیه میشود؟😋😍 آرد نخودچی نرم : یک پیمانه کره : یک قاشق غذاخوری آرد برنج یا ذرت : یک پیمانه ادویه جات دلخواه مخلوط یا پودر آویشن : به میزان لازم جوش شیرین (یا دو برابر بکینگ پودر جایگزین شود) : یک هشتم قاشق چای خوری آب : سه تا چهار قاشق غذاخوری پودر پنیر پارمزان : یک سوم پیمانه نمک : به میزان لازم رنده یا کفگیر سوراخ دار چرب شده در صورت تمایل رنگ غذایی یا مقداری زردچوبه : به میزان لازم 🍟🍟🍟طرز تهیه🥔 ابتدا هر دو آردها ، ادویه ها و زردچوبه را با هم مخلوط کنید ، در مرحله بعد جوش شیرین را الک کرده و به مواد اضافه کنید ، برای نتیجه بهتر همه مواد را خوب الک کنید . سپس کره را ذوب کرده همراه با پودر پارمزان به مواد قبلی اضافه کنید ، خمیر به دست آماده پفک را خوب ورز دهید تا سفت شود. برای شکل دادن پفک آن را با استفاده از رنده یا کفگیر سوراخ دار رنده کنید و در روغن داغ سرخ کنید. برای گرفتن روغن پفک ها آنها را روی دستمال کاغذی بچینید. 👩‍🍳

*سوپ پای مرغ👌* همین اول بگم ظاهر پای مرغ شاید برای خیلی ها خوشایند نباشه ولی خیلی مقوی و پرخاصیت هست، پس اگر ظاهرش رو دوست ندارید میتونید فقط از آب پای مرغ برای سوپ استفاده کنید و لایک یادتون نره با اینکه دوست ندارید😅❤ . سوپ پای مرغ مواد لازم: پای مرغ ۷ یا ۸ عدد، پیاز یک عدد متوسط، سیر دو حبه، اسفناج ۱ دسته کوچک ، جعفری، پیازچه ۳ عدد جو دوسر یک پیمانه هویج و سیب زمینی یک عدد، نمک، زردچوبه، پودر سیر، فلفل سیاه و زعفران به مقدار لازم لیمو و یا نارنج برای زمان سرو 👩‍🍳

»»» آیه ی روز اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم الشَّيْطَانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَيَأْمُرُكُم بِالْفَحْشَاءِ وَاللَّهُ يَعِدُكُم مَّغْفِرَةً مِّنْهُ وَفَضْلًا وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ بقره-268 شیطان، شما را (به هنگام انفاق،) وعده فقر و تهیدستی می‌دهد؛ و به فحشا (و زشتیها) امر می‌کند؛ ولی خداوند وعده «آمرزش» و «فزونی» به شما می‌دهد؛ و خداوند، قدرتش وسیع، و (به هر چیز) داناست. (به همین دلیل، به وعده‌های خود، وفا می‌کند.

🎥بدهکاری شهید جنگ اُحد به مرد یهودی 🎙استاد دانشمند ‌

پارت ۱۷ #عشق_با_رایحه_شیطنت رفتیم داخل عمارت سلمان با چن نفر سلامو احوالپرسی کرد منم فقط سلام دادم سلمان آروم زیر گوشم‌گف سلمان:من میرم‌اون سمت ی جا بشین حواست ب خودت باشه افرا:اوهوم رفتم روی کاناپه نشستم با ی سری مشروب ازمون پذیرایی کردن ی پیک برداشتم خوردم میدونستم مشروب سازگار نیست بهم ولی خیلی نیاز داشتم برم تو حالی که هیچی نفهمم دختره همش آویزون سلمان بود سلمان هم که بدش نمیومد قشنگ معلوم بود دختره سالم از اینجا بیرون نمیخواد بره ی پسر حدودا ۲۰ساله کنارم نشست ○:سلام وقت بخیر افرا:سلام‌ ○:قبلا اینجا ندیده بودمت افرا:باید میدیدی؟ ○:نه منظوری نداشتم ○:من آرتا هستم تو خودتو معرفی نمیکنی؟ افرا:افرا ○:خوشبختم افرا:همچنین ی نفر صداش زد ○:ببخشید من‌برم میموند هم به چپم نبود سلمان هم حسابی رو دختره قفل شده بود خداروشکر کردم چون خیلی خوبه ۲تا دختر دورش باشه بیخیال من میشه ی پیک دیگه مشروب خوردم کم کم داشتم از خود بیخود میشدم ●●●●●●●● بعد ۱ ساعت ۲تا پیک دیگه هم خوردم سلمان اومد سمتم سلمان:راننده اومده دنبالت تو برو خونه من شب دیر میام هه برنامه به راه بود پس افرا:باش درست نمیتونستم راه برم با سختی تا پیش ماشین رفتم راننده کمک کرد نشستم اصلا حالم اوکی نبود نفهمیدم کی رسیدیم راننده تا در عمارت کمکم کرد همین که خدمتکار درو باز کرد ی راست رفتم رو کاناپه نشستم چشمامو بستم یهو یاد جانان افتادم نباید منو با این وضع میدید رفتم آشپزخونه خدمتکارو پیدا کنم میکائیل هم نشسته بود مشروب میخوردو سیگار میکشید با دیدن من ی جورایی متعجب شد آخه سرو وضعم درست نبود لباسم تا بالای زانوم بود قسمت سینمم باز بود بهش نگاه نکردم رو به خدمتکار پرسیدم افرا: خواهرم کجاست خدمتکار:بالا خوابیده خیالم راحت شد و رفتم روی کاناپه نشستم خدمتکار:آقا میکائیل کاری با من ندارید من برم؟ میکائیل:نه برو اومد سمت من خدمتکار:شما چیزی لازم ندارید افرا:نه فقط این لوسترو خاموش کن میزنه تو چشمم خدمتکار:چشم لوسترو خاموش کرد فقط هالوژن لایت روشن بود فقط من موندمو میکائیل من که اصلا تو حال خودم نبودم اونم که مشروب می‌خورد بی توجه بهش چشمامو بستم میکائیل:سلمان کجاست افرا:نمیدونم میکائیل:مگه باهم نبودین افرا:اره ولی گفت تو برو من امشب دیر میام میکائیل:نگفت بهت چرا دیر میاد؟ افرا:نه میکائیل:دلیلش خیلی روشنه نمیدونی؟ افرا:تو میدونی؟ میکائیل:اون جز حال کردن با هرزه ها چه دلیل دیگه ای داره

#رمان_عشق_با_رایحه_شیطنت پارت۱۸ افرا:اره دیگه میکائیل:پس میدونیو صیغه اش شدی افرا:چیو میخوای بگی مستقيم بگو میکائیل:ببین دختر کوچولو بابای من با خیلیا بوده خیلی ها هم زیر خوابش بودنو هستن با یدونه راضی نمیشه هر روز با یکیه برا حال خودش بزار رک بگم تورو به خاطر بدنت میخواد به جز تو با خیلیا هست بازیچه دستشی خودتو بدبخت نکن کوچیکی جوونی برا همین میگم مگرنه اصلا برام مهم نیس افرا:هه خوشیا اصلا برام مهم نیست با کیه چیکار میکنه اگه مجبور نبودم عمرا حتی جواب سلامشو میدادم میکائیل:مجبور؟ افرا:اره میکائیل:چرا با خنده جوابشو دادم رفتم بالا حالم اصلا خوب نبود نمیدونستم چیکار میکنم چی میگم ارایشمو پاک کردم لباسامم عوض کردم لباس های خونگی رو جایگزین کردم بلافاصله خوابم برد ●●●●●●●●● با سردر عجیبی از خواب بیدار شدم نگاه ساعت کردم ساعت ۵ونیم صبح بود حالم خوب نبود رفتم ی دوش گرفتم بهتر شدم اما سر گیجه داشتم داشتم میرفتم سمت در که یهو حس کردم دارم میوفتم اما یکی گرفت منو تاریک بود چیزی ندیدم زود برگشتم ببینم کیه چشمام تار میدید میکائیل بود میکائیل:خوبی دختر کوچولو زود ازش جدا شدم افرا:اوم اره رفتم تو اتاق درو بستم حسابی ترسیده بودم بلخره اینم بچه سلمانه نمیشه اعتماد کرد همه آدما اشغالن اینا اشغال تر بیخیال فکر شدم رفتم لباسمو پوشیدم بعد ۱۰مین خوابم برد ●●●●●● با حس نه چندان جالبی از خواب بیدار شدم جانان هم بیدار شده بود جانان:صبح بخیر افرا:صبح بخیر عزیزم از جام بلند شدم یکم به سرو روم‌رسیدم دست جانانو گرفتم رفتم پایین فقط سلمان سر میز بود افرا:صبح بخیر جانان:سلام سلمان:صبح بخیر نشستیم سر میز سلمان توی گوشیش بود منو جانان هم بی توجه صبحانمون رو شروع کردیم سلمان:با پرستار صحبت کردم از امروز میاد افرا:اها ممنون بدبخت پرستار سالم بره بیرون خوبه سلمان:من تا فردا خونه نیستم حواست باشه افرا:اوهوم سلمان بلندشد رفت معلوم نبود کدوم گوری قراره بره تا فردا ولی خداروشکر که نبود اذیت کنه بعدصبحانه جانان رفت کارتون ببینه منم کنارش نشستم با گوشیم ور رفتم جز خدمتکار ها کسی نبود تو عمارت

#رمان_عشق_با_رایحه_شیطنت پارت۱۹ ساعت ۱ونیم ظهر بود با جانان داشتیم میرفتیم آشپزخونه ناهار بخوریم که دیدیم صدای در میاد سلمان که رفته بود پس کی بود نگاه کردم میکائیل بود جانان:سلام عمو میکائیل:سلام عزیزم منم که اینجا هویج بودم نه من سلام دادم نه اون بعد ۲ مین اومد سر میز فقط من بودمو جانان با میکائیل حس غریبی داشتم چشمم خورد به گردن کبود میکائیل یا علی مثل باباش نباشه بسم الله خدا فقط بهم رحم کنه خیلی ترسیده بودم ک نکنه مثل باباش باشه با صدای جانان از فکر اومدم بیرون جانان:آجی غذامو تموم کردم میشه بریم بالا من خوابم میاد افرا:باشه عزیزم بیا بریم دستشو گرفتم رفتیم بالا همین که رسیدیم جانان رفت رو تخت خوابش برد منم نشستم یکم کتاب خوندم آخرش حوصلم سر رفت از پنجره حیاط پشتیو نگاه کردم خیلی قشنگ بود ولی تاحالا نرفته بودم از نزدیک ببینم به سرم زد برم حیاط پشتی هیچکس نبود استخر بزرگی با عمق زیادی وسط حیاط بود حیاط بزرگ دلبازی داشت نشستم روی صندلی بقیه کتابمو خوندم متوجه میکائیل شدم که اومده بود توی حیاط روی صندلی رو ب روم نشست بی‌توجه بهش ادامه کتابمو خوندم میکائیل:نگفتی چرا مجبوری افرا:هان؟ میکائیل:دیشب گفتی مجبوری افرا:من؟ میکائیل:اره افرا:چرا یادم نیست میکائیل:مست بودی تو حال خودت نبودی افرا:اره اونو فهمیدم ولی تا جایی که سوار ماشین شدم یادمه میکائیل:پس اینطور هیچ چیزی یادم نمیومد فقط تا وقتی ک سوار ماشین شدمو یادم بود با وقتی که رفتم حمومو بعدش میکائیل خدمتکارو صدا کرد خدمتکار:بله آقا میکائیل:نوشیدنی بیار خدمتکار:چشم افرا:هر روز مست میکنی؟ میکائیل:هوم افرا:چرا؟ میکائیل:عادته چقدر عجیب بودن اینا برگام ریخته بود خدمتکار چند مدل شراب اوورد میکائیل برا خودش ریخت میکائیل:بریزم برات؟ افرا:نه سازگار نیست بهم

فضیلت نماز شب و شب زنده داری سحر و آثار و برکات آن اثرات بیداری قبل و بعد اذان صبح 🎙 عارف بزرگ آیت الله یثربی "ره" فوق العاده عالی👌 🌸 أللَّہُمَ؏َـجِّڸْ لِوَلیِڪَ ألْفَـرَج بحق حضر‌ت زینب سلام الله علیها🌸..