🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️متن بسیار جالبی است
☜تخم مرغ ..!
یک رنگ است ..!
اما ..!
وقتی شکستیش ..!
دو رنگ می شود ..!
پس انتظار نداشته باش ..!
آدمی را ..!
که شکستی ..!
با تو یک رنگ باشد.
ﺍﻧﮕﺸﺘﻬﺎﯼ ﺩﺳﺘﻤﺎﻥ
ﯾﮑﯽ ﮐﻮﭼﮏ ، ﯾﮑﯽ ﺑﺰﺭﮒ
ﯾﮑﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﻭ ﯾﮑﯽ ﮐﻮﺗﺎﻩ
ﯾﮑﯽ ﻗﻮﯼ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺿﻌﯿﻒ
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ ...
ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﻟﻪ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﻭ ﻫﯿﭽﮑﺪﺍﻡ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺗﻌﻈﯿﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﺪ
ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﯾﮏ ﺩﺳﺖ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﻭ ﮐﺎﺭ ﻣﯿﮑﻨﻨﺪ
ﮔﺎﻩ ﻣﺎ ﺍﻧﺴﺎﻧﻬﺎ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﻻﺗﺮ ﺑاشیم , ﻟﻬﺶ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﮐﺴﯽ پایین تر ﺑﻮﺩﯾﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﯿﭙﺮﺳﺘﯿﻢ،
ﯾﺎﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ :
ﻧﻪ انسانی ﺑﻨﺪﻩ ﻣﺎﺳﺖ ,
ﻧﻪ انسانی ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺎ ،!
10.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⏰ #به_وقت_حرم
🍃 الطاف کریمانهی تو باب نجات است ...
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
✴️ جمعه 👈15 اردیبهشت / ثور 1402
👈14 شوال 1444👈5 می 2023
🏛مناسبت های اسلامی و دینی.
🔵امور دینی و اسلامی.
👶برای زایمان مناسب و نوزاد علاقمند به تحصیل علم و دارای کمالات شود.
🚖سفر: مسافرت مکروه و در صورت نیاز همراه صدقه باشد.
🔭 احکام و اختیارات نجومی.
🌓امروز قمر در برج عقرب و برای امور زیر مناسب است:
✳️درختکاری.
✳️از شیر گرفتن کودک.
✳️خرید باغ و زمین زراعی.
✳️جراحی چشم.
✳️بذر پاشی و کاشت.
✳️و آبیاری و کندن چاه و قنات نیک است.
📛ولی از امور اساسی و زیر بنایی مثل ازدواج پرهیز شود.
🔵نگارش ادعیه و حرز و نماز و بستن حرز خوب نیست.
💑مباشرت امشب و فردا: فرزند همیشه رو به خواری و حقارت برود.
💇💇♂ اصلاح سر و صورت:
طبق روایات، #اصلاح_مو (سر و صورت)، باعث شادی می شود.
💉حجامت.
خون دادن فصد و زالو انداختن...
#خون_دادن یا حجامت ، سلامتی در پی دارد.
✂️ ناخن گرفتن.
جمعه برای #گرفتن_ناخن، روز بسیار خوبیست و مستحب نیز هست. روزی را زیاد ، فقر را برطرف ، عمر را زیاد و سلامتی آورد.
ض👕👚 دوخت و دوز.
جمعه برای بریدن و دوختن، #لباس_نو روز بسیار مبارکیست و باعث برکت در زندگی و طول عمر میشود...
✴️️ وقت استخاره.
در روز جمعه از اذان صبح تا طلوع آفتاب و بعد از زوال ظهر تا ساعت ۱۶ عصر خوب است.
❇️️ ذکر روز جمعه.
اللّهم صلّ علی محمّد وآل محمّد وعجّل فرجهم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۲۵۶ مرتبه #یانور موجب عزیز شدن در چشم خلایق میگردد .
💠 ️روز جمعه طبق روایات متعلق است به #حجة_ابن_الحسن_عسکری_عج . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
@zekrroozane ذڪـر روزانہ - جمعه زیارتامامزمان(عج)صدقی.mp3
878.5K
💠 زیارت امام زمان (عج)در روز جمعه
🎙 با نوای مهدی صدقی
❇️السَّلامُ عَلَيكَ يا حُجَّةَ اللهِ في اَرضِهِ
🔶السَّلامُ عَلَيكَ يا عَينَ اللهِ في خَلقِه
❇️السَّلامُ عَلَيكَ يا نُورَ اللهِ الَّذي يَهتَدي بِهِ المُهتَدُونَ
🔶ويُفَرَّجُ بِهِ عَنِ المُؤمِنينَ
❇️السَّلامُ عَلَيكَ اَيُّهَا المُهَذَّبُ الخآئِفُ
🔶السَّلامُ عَلَيكَ اَيُّهَا الوَلِيُّ النّاصِحُ
❇️السَّلامُ عَلَيكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ
🔶السَّلامُ عَلَيكَ يا عَينَ الحَيوةِ
❇️السَّلامُ عَلَيكَ صَلَّي اللهُ عَلَيكَ
🔶وعَلي آلِ بَيتِكَ الطَّيِّبينَ الطّاهِرينَ
❇️السَّلامُ عَلَيكَ عَجَّلَ اللهُ لَكَ ما وَعَدَكَ مِنَ النَّصرِ وَظُهُورِ الامر
🔶السَّلامُ عَلَيكَ يامَولايَ
❇️انا مَولاكَ عارِفٌ بِاُوليكَ وَاُخريكَ
🔶اتَقَرَّبُ اِلَي اللهِ تَعالي بِكَ وَبِآلِ بَيتِكَ
❇️واَنتَظِرُ ظُهُورَكَ، وَظُهُورَ الحَقِّ عَلي يَدَيكَ
🔶واَسئَلُ اللهَ اَن يُصَلِّيَ عَلي مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد
❇️واَن يَجعَلَني مِنَ المُنتَظِرينَ لَكَ
🔶والتّابِعينَ وَالنّاصِرينَ لَكَ عَلي اَعدآئِكَ
❇️والمُستَشهَدينَ بَينَ يَدَيكَ في جُملَةِ اَولِيآئِكَ
🔶يا مَولايَ يا صاحِبَ الزَّمان
❇️صلَواتُ اللهِ عَلَيكَ وَعَلي آلِ بَيتِك
🔶هذا يَومُ الجُمُعَةِ وَهُوَ يَومُكَ
❇️المُتَوَقَّعُ فيه ظُهُورُكَ
🔶و الفَرَجُ فيه لِلمُؤمِنينَ عَلي يَدَيكَ
❇️وقَتلُ الكافِرينَ بِسَيفِكَ
🔶واَنَا يا مَولايَ فيهِ ضَيفُكَ وَجارُكَ
❇️واَنتَ يا مَولايَ كَريمٌ مِن اَولادِ الكِرامِ
🔶ومأمُورٌ بِالضِّيافةِ وَالاجارَةِ
❇️ فاَضِفني وَ اَجِرني
🔶صلَواتُ اللهِ عَلَيكَ وَعَلي اَهلِ بَيتِكَ الطّاهِرين
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺خواهرم این آزادی که می بینی در ایران هست هر جور میخوای می گردی میگی به کسی مربوط نیست
به اینهامربوط میشه 😔👆😔
این سرزمین امنیتش و آزادیش که تو می بینی و باز هم انکار می کنی نتیجه رشادتها و از خود گذشتگی این عزیزان است.😔
AUD-20210820-WA0013.mp3
14.27M
🤲 *دعای ندبه*
🎙 با نوای سید مهدی میرداماد
⏰Time=33:31
🤲التماس دعای فرج🤲
روزهای اول مهر بود ، تصمیم گرفتم یه مدل متفاوت خودمو به بچه های کلاس معرفی کنم ، یه عکس از دوران نوجوانی داشتم با موهایی بهم ریخته ، شلخته و یه لباس ساده ...
وارد کلاس که شدم بعد سلام
عکسم را از کیفم در آوردم و چسبوندم به تخته کلاس ...
گفتم ؛ بچه ها میشه چند نفر تون بیاین از نزدیک به این عکس نگاه کنید و نظرتون رو در مورد این عکس بگین ...
بچه ها یه کم تعجب کردن و گفتن ؛ خانم شما دبیر چه درسی هستین !؟
خندیدم و گفتم ؛ کم کم آشنا میشیم
بعد چند تا از بچه ها آمدند و به عکس خیره شدند و هر کدام یه چیزی گفتن ..
یکی گفت ؛ معلومه دختر شلخته و بی خیالیه
یکی گفت ؛ خانم عکس قدیمیه ، معلوم بچه روستاست ، خانم چشمهاش شبیه خودشماست
یکی دیگه گفت ؛ خانم معلومه از اون آب زیر کاه هاست ...
خانم فامیلتونه ؟ خنده هاش شبیه شماست ؟
خانم لباسش چرا اینجوریه بدتر از من حوصله نداشت
موهاش هم شونه کنه فکر کنم زیاد پول دار نبودن...
بچه ها هی می گفتن و من هی می خندیدم
یکی یهو گفت ؛ خانم فکر کنم از اون دسته دختر ها هست که خیلی احساسیه
و همش تو رویاست
خانم نکنه گم شده .....یا الان بزرگ شده و یه آدم معروفه ...؟؟
عکس رو از روی تخته برداشتم و کنار صورتم قرار دادم
با لبخند گفتم ؛ این منم بچه ها درست زمانی که همسن شما بودم
چند تا شون گفتن ؛ خانم به خدا شک کردیم عکس خودتونه
و من با لبخند ادامه دادم ؛
پدرم کشاورز بود ،صدای خوبی داشت و قصه های زیادی بلد بود و برای مادرم همیشه ترانه های قشنگ می خوند
اسم مادرم گلدسته بود ، کسی که به پدرم زندگی دوباره بخشید و بلد بود دل آدم ها را به دست بیاره
از پدرم دوست داشتن آدم ها را یاد گرفتم و از مادرم دل به زندگی دادن را...
وقتی به دنیا امدم فصل سرد زمستان بود
بعد از چند روز که بی نام و نشان بودم زن کدخدای روستا نامم را افسانه گذاشت
شاید زن کد خدا میدانست قرار است معلم تاریخ شوم و افسانه های زیادی را برای شماها تعریف کنم.
آنچه که شماها در مورد این عکس گفتید
کم و بیش درست بود
من هم در همان سن و سال گاهی لجبازی می کردم ، گاهی به قول شما آب زیر کاه بودم و گاهی هم خدای احساسات ، بعضی وقت ها هم می ترسیدم
گاهی ساعت ها به آینده فکر میکردم
گاهی هم بی خیال همه چی شروع میکردم به شیطنت
گاهی خودم را می کشتم تا نمره ۲۰ بگیرم
گاهی هم به نمره ۱۰راضی بودم
یک روز جلوی آینه خودم را زیبا می دیدم و روزی دیگر زشت ترین دختر روستا
گاهی برای خودم رویاهای قشنگ می بافتم و گاهی کاملا نا امید
حتی توی مدرسه با همکلاسیها اسم پسر های خوشتیپی که میشناختم را روی کاغذ می نوشتم و نقطه بازی می کردم تا ببینیم احتمالا اسم همسر آینده ام چه خواهد بود
خلاصه هرچی که بودم اهل آرام و قرار نبودم
و اینگونه هر اشتباهی برایم تجربه شد و هر موفقیتی، شوقی برای تلاش بیشتر برای آینده
حالا این منم، خانم معلم شما
خواستم بدانید اگر روزی احساساتی شدید و کلی حرف برای گفتن داشتید ، زنگ من ساعت انشا هم هست ، از جان گوش می کنم
اگر روزی بغضی داشتید ، مرا در آغوش بگیرید ، من هم بغض های زیادی دارم که دنبال آغوشی برای خالی شدن می گردم
اگر صدای خوبی دارید ، توی کلاس من ترانه های شاد و زیبا بخوانید ، تا شکوفه های امید را از نفس های شما حس کنم
اگر عاشق شدید و قلبتان شکست ، دستهایتان را به من بسپارید تا بگویم ؛ عشق قشنگ ترین اتفاق زندگی آدم هاست
و اگر کسی احساستان را نفهمید ،دلیل بر کمبودی در شما نیست
روزی که آب و خاک احساستان با نور قلب کسی جور شد حتما گل عشقتان شکوفه های قشنگ خواهد داد
اگر در خانواده ای هستید که پدر یا مادر کنارتان نیست
و یاد مان باشد خدا به ما پاهایی داده برای ایستادن در روزهای سخت زندگی
و اینکه بچسبیم به آدمی که کنارمان مانده و رهایمان نکرده ..
بعد عکسم را روبه ازبچه ها گرفتم و دوباره گفتم؛
این منم خانم معلم شما که امروز بدترین عکس آلبومش را به شما نشان داد
تا بگوید ؛ الان آرزو دارد دوباره بر گردد به همان سنی که در این عکس هست با همین لباس و تیپ و احساسات بلا تکلیف ...
اما معلمی باشد که به او بگوید ؛
از زندگی نترس ، از اشتباه نترس
از دوست داشتن نترس
از اینکه خودت باشی نترس
از اینکه خانواده خوبی نداری نترس
از اینکه کسی رهایت کرد نترس
از اینکه یه قیافه معمولی داری نترس
از اینکه یک دختری و خیلی جاها حقی برای تو قائل نشدن ، نترس
اگر اینها را در مدرسه یاد می گرفتم ،حتما رنگ رویاهایم الان زیباتر بود و اوج موفقیت هایم الان بیشتر
بعد دستهایم را به طرف بچه ها باز کردم
هجوم بچه ها و آغوش من برای جبران روزهای نوجوانیم که در مدرسه نیاز داشتم به جای گشتن کیف هایمان، گاهی دستهایمان را می فشردن تا اعتماد کنیم و جرات حرف زدن داشته باشیم
معلمی در شالیزار ( شیوار)
🔅 #پندانه
✍ برای مبارزه با مشکلات، از قبل خودت را آماده کن
🔹مردی بود که زمینهای زراعی بزرگی داشت و بهتنهایی نمیتوانست کارهای مزرعه را انجام دهد.
🔸تصمیم گرفت برای استخدام یک دستیار اعلامیهای بدهد. چون محل مزرعه در منطقهای بود که طوفانهای زیادی در سال باعث خرابی مزارع و انبارها میشد افراد زیادی مایل به کار در آنجا نبودند.
🔹سرانجام روزی یک مرد میانسال لاغر نزد مزرعهدار آمد.
🔸مزرعهدار از او پرسید:
آیا تاکنون دستیار یک مزرعهدار بودهای؟
🔹مرد جواب داد:
من میتوانم موقع وزیدن باد بخوابم.
🔸بهرغم پاسخ عجیب مرد، چون مزرعهدار به یک دستیار احتیاج داشت او را استخدام کرد.
🔹مرد بهخوبی در مزرعه کار میکرد و از صبح تا غروب تمام کارهای مزرعه را انجام میداد و مزرعهدار از او راضی بود.
🔸سرانجام یک شب طوفان شروع شد و صدای آن از دور به گوش میرسید.
🔹مزرعهدار از خواب پرید و فریاد کشید:
طوفان در راه است.
🔸فورا بهسراغ کارگرش رفت و او را بیدار کرد و گفت:
بلندشو، طوفان میآید باید محصولات و وسایلمان را خوب ببندیم و مهار کنیم تا باد آنها را با خود نبرد.
🔹مرد همان طور که در خواب بود گفت:
نه ارباب، من که به شما گفته بودم وقتی باد میوزد من میخوابم.
🔸مزرعهدار از این پاسخ عصبانی شد و تصمیم گرفت فردا او را اخراج کند. سپس با عجله بیرون رفت تا خودش کارها را انجام دهد.
🔹با کمال تعجب دید که تمامی محصولات با تور و گونی پوشیده شده است. گاوها در اصطبل و مرغها در مرغدانی هستند. پشت همه درها محکم شده است و وسایل کشاورزی در جای مطمئن و دور از گزند طوفان هستند.
🔸مزرعهدار متوجه شد که دستیارش فکر همه چیز را کرده و همه موارد ایمنی را در نظر داشته، بنابراین حق داشته که موقع طوفان در آرامش باشد.
🔹وقتی انسان آمادگی لازم را داشته باشد تا با مشکلات مواجه شود از چیزی ترس نخواهد داشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سـ🌸ـلام
روزتون پراز خیر و برکت 💐
🗓 امروز جمعه
☀️ ١۵ اردیبهشت ١۴٠٢ ه. ش
🌙 ١۴ شوال ١۴۴۴ ه.ق
🌲 ۵ می ٢٠٢٣ ميلادی
🌸🍃