#احکام_شرعی ۴۱
❓کسی که در نماز جمعه شرکت نکرده، نمازی را که در منزل میخواند باید پس از تمام شدن نماز جمعه اقامه کند؟
💠نظر مراجع مختلف است؛ عدهای تأخیر انداختن نماز را لازم نمیدانند. برخی آنرا بنابر احتیاط، مستحب شمرده و برخی میگویند بنابر احتیاط واجب، تا پایان وقت نماز جمعه، نماز ظهر و عصر به صورت جماعت یا فرادا ترک شود.
❁﷽❁
شرمنده ام اے آقا..!
آلوده به نفْس بودم ، من در عوض تخلیص
وقتم به خودم دادم تا اینڪه به تو تخصیص
عمرے به لب خندان درگیر گنه بودم
عمرے گنه ام دیدی با چشم همیشه خیس
اللهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّکَــــــ الْفَــــــــرَج
#امام_زمان
🔷 #پند_آموز
⚜وقتے کارے انجام نمے شه، حتما خیرے توش هست
⚜وقتے مشکل پیش بیاد، حتما حکمتے داره
⚜وقتے تو زندگیت، زمین بخورے حتماً چیزے است که باید یاد بگیری
⚜وقتی بیمار میشے، حتماً جلوے یک اتفاق بدتر گرفته شده
⚜وقتے دیگران بهت بدے می کنند، حتماً وقتشه که تو خوب بودن خودتو نشون بدے
⚜وقتے اتفاق بد یا مصیبتٌ برات پیش میاد، حتماً دارے امتحان پس میدے
⚜وقتے همه ی درها به روت بسته میشه، حتماً خدا مے خواد پاداش بزرگے
بابت صبر و شکیبایی بهت بده
⚜وقتے سختے پشت سختے میاد ،حتماً وقتشه روحت متعالے بشه
⚜وقتی دلت تنگ میشه ،حتماً
#وقتشه #با #خداے #خودت #تنها #باشے...
🔴در کدام جبهه هستیم⁉️⁉️
⬅️ در جبهه اهل بیت (ع)؟؟؟
یا #سیاهی_لشکر دشمن ؟؟؟؟؟
⛔️ #عذاب دردناک برای کسی که بی طرف بوده و سیاهی لشکر دشمن بوده!👇
📌قاضی عبدالرحمن بن ریاح از یک #نابینا علت کوری اش را پرسید؛ نابینا در جواب گفت:
⬅️در واقعه #کربلا حضور یافتم ولی #جنگ_نکردم. پس از چندی در #خواب شخص #هولناکی را دیدم، به من گفت:
"#رسول خدا تو را می خواند."
گفتم:
توان دیدنش را ندارم.
مرا #کشید و خدمت ایشان برد.
آن حضرت را #اندوهگین یافتم و در دستش حَربه ای بود و در #مقابلش چرمی که زیر محکومین گسترده میشود افکنده بودند و #فرشته ای با شمشیری از آتش به پا ایستاده بود و افرادی را #گردن میزد، آتش بر آنها می افتاد و آنان را #میسوزاند، سپس بار دیگر #زنده می شدند و باز آنها را همان طور به قتل می رساند.
📌عرضه داشتم: سلام بر تو ای رسول خدا، قسم به خداوند که من #نه شمشیری زدم و #نه نیزه ای به کار بردم و #نه تیری افکندم.
حضرت فرمودند:
📌《آیا #سیاهی_لشکر را زیاد نکردی؟》
⬅️آن گاه مرا به #مأموری سپرد و از طشت خونی برگرفت، و از آن خون بر #چشمم کشید؛ چشمانم #سوخت و چون از خواب برخاستم #کور شده بودم.
📙 مکیال المکارم بخش۸ تکلیف۹
⬅️آری، بی طرف نداریم.یا در جبهه اهل بیت -علیهم السلام- هستیم و یا سیاهی لشکر دشمنیم.
❗️#حسین زمانمان قرنهاست که در سختی و مِحنت دوران #غیبت گرفتار آمده است؛ همان گونه که امیرالمؤمنین -علیه السلام- فرمودند:
《صاحب این امر #آواره و #رانده شده و #تک و #تنها است
📙 کمال الدین و تمام النعمة باب۲۶ حدیث۱۳
🗣ما در کدام جبهه ایم؟
⬅️ #جبهه دعاکنندگان برای فرجِ یار و مبلّغان معارفش؟
⬅️ یا #جبهه بی تفاوتان و سیاهی لشکران؟
#شهیدان سخت دلتنگ و غریبم...
#خمار جرعه ای امن یجیبم...
شهیدانِ خدایی #بیقرارم...
#خدایا طاقت ماندن ندارم...
چه تنها مانده ام #افسرده بر خاک...
شما رفتید تا #افلاک چالاک...
مرا #تنها رها کردید و رفتید...
به #حسرت مبتلا کردید و رفتید...
شما رفتید و من اینجا #غریبم...
زفیض #سرخ مردن بی نصیبم....
#شهادت!!! ای شهادت ناز شصتت!!!
تأسی کن مرا #قربان دستت....
🌹اللهم ارزقنا توفیق الشهاده فی سبیلک🌹
❤️قسمت پنجاه و شش❤️
.
دوباره ایوب بستری شد برای پیدا کردن قرص و دوایش باید بچه ها را #تنها می گذاشتم.
سفارش هدی و محمد حسن را به #حسین کردم و غذای روی گاز را بهشان نشان دادم و رفتم.
وقتی برگشتم همه قایم شده بودند.
صدای هق هق محمد حسین ازپشت دیوار مرا ترساند.
با توپ زده بودند به قاب عکس عمو حسن و شیشه اش را خرد کرده بودند.
محمد حسین اشک هایش را با پشت دست پاک کرد: "بابا ایوب عصبانی می شود؟"
روی سرش دست کشیدم
"این چه حرفی است!؟ تازه الان بابا ایوب بیمارستان است میتوانیم با هم شیشه ها را جمع کنیم.
ببینم فردا هم که باز من نیستم چه کار میکنی؟
مواظب همه چیز باش، دلم نمیخواهد همسایه ها بفهمند که نه بابا خانه است و نه مامان و شما تنها هستید."
سرش را تکان داد "چشم" 😟 .
❤️قسمت پنجاه و هفت❤️
.
فردا عصر که رسیدم خانه بوی غذا می آمد.
در را باز کردم،هر سه آمدند جلو، بوسیدمشان
مو و لباسشان مرتب بود.
گفتم: "کسی،اینجا بوده؟
محمد حسین سرش را به دو طرف تکان داد.
- نه مامان محمد حسن خودش را کثیف کرده بود، عوضش کردم.
هدی را هم بردم حمام
ناهار هم استامبولی پلو درست کردم.
در قابلمه را باز کردم، بخار غذا خورد توی صورتم. بوی خوبی داشت☺
محمد حسین پشت سر هم حرف میزد:
"میدانی چرا همیشه برنج های تو به هم می چسبند؟ چون روغن کم میریزی.
سر تا پای محمد حسین را نگاه کردم.
اشک توی چشم هایم جمع شد.😢
قدش به زحمت به گاز می رسید.
پسر کوچولوی هفت ساله ی من، مردی شده بود.
ایوب وقتی برگشت و قاب را دید، محمد حسین را توی بغلش فشار داد.
"هیچ چیز آنقدر ارزش ندارد که آدم به خاطرش از بچه اش برنجد." ❤️
رمان های عاشقانه مذهبی
#شهیدایوب_بلندی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🔸 درد امام علی(ع) دو گونه است :
◾️ یک درد، دردی است که از زخم #شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند. و درد دیگر دردی است که او را #تنها در نیمهشبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده... و به ناله در آورده است.
◾ما تنها بر دردی میگرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقش احساس میکند. اما، این درد مولا علی(ع) نیست. دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است، #تنهائی است. که ما آنرا نمیشناسیم!!
◾باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را... که علی(ع) درد شمشیر را احساس نمیکند. و...ما... درد علی(ع) را احساس نمیکنیم..
👤 #دکتر_شریعتی
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🔸 درد امام علی(ع) دو گونه است :
◾️ یک درد، دردی است که از زخم #شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند. و درد دیگر دردی است که او را #تنها در نیمهشبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده... و به ناله در آورده است.
◾ما تنها بر دردی میگرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقاش احساس میکند. اما، این درد مولا علی(ع) نیست. دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است، #تنهائی است. که ما آنرا نمیشناسیم!!
◾باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را... که علی(ع) درد شمشیر را احساس نمیکند. و...ما... درد علی(ع) را احساس نمیکنیم..
👤 #دکتر_شریعتی
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🔸 درد امام علی(ع) دو گونه است :
◾️ یک درد، دردی است که از زخم #شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس میکند. و درد دیگر دردی است که او را #تنها در نیمهشبهای خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه کشانده... و به ناله در آورده است.
◾ما تنها بر دردی میگرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرقاش احساس میکند. اما، این درد مولا علی(ع) نیست. دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است، #تنهائی است. که ما آنرا نمیشناسیم!!
◾باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را... که علی(ع) درد شمشیر را احساس نمیکند. و...ما... درد علی(ع) را احساس نمیکنیم..
👤 #دکتر_شریعتی
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
5.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥 چرا ۱۲ قَرن است که امام عصر (عج) طبق فرموده امیرالمومنین و امام کاظم علیه السلام : #آواره #طردشده #تنها و #غریب هستند؟
چرا امام باید در چنین احوالی باشند و شیعیان با بیتفاوتی به عبادات شخصی خود مشغول باشند؟
🔰 چرا امام باقر علیه السلام میفرمایند : فرزندم #مهدی در زمان غیبت همچون حضرت یوسف در #زندان است؟
این زندان را چه کسانی برای امام ایجاد کردند و چگونه به پایان خواهد رسید؟
امام صادق علیهالسلام در دعای ندبه میفرماید : #أین_المُضطَر؟ 👈 کجاست آن امامی که #قلبش_در_فشار است
🔹شیعیان آیا از #غربت و #اضطرار ۱۲۰۰ ساله امام زمان خود خبر دارید؟ آیا بیدارید؟ دیگر #بیتفاوتی_کافیست ، هشیار شوید
جهت آشنایی با چگونگی یاری حضرت و اطلاع از راهکار زمینه سازی ظهور ، سلسله مباحث زیر را دنبال کنید 👇👇
🆔 چرا اولیاء خدا تنها ماندند؟
🎙️سخنران : سید علیرضا حسینی