حیدری:
چرا
مجید رضا رهنورد که
بچه مذهبی بود
#قاتل شد😭
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
👇👇👇
امروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین (ع) و حضرت فاطمه (س) را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند😳
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به👈 یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفرهء اغتشاش در خيابان، آن جرقه زده شد؛
اول، در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که:
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از جماعت حزب اللّهی ها داشته،،،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند...
برای همین، موقع دستگیری میگوید منو #زود اعدام کنید؛ 😕
اما بعد از چند روز که رفتار مأموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار مسلمانی و دینی با او رفتار و تعامل می کنند...
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد،،،
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند؛
از زندگیش می پرسند...
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #جزوه و #کتاب می دهند.. تا بخواند و اندکی اندیشه کند ؛
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند..
آخر... تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر محتوای فضای مجازی، مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت برند،،، (#فجازی)
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،،،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان، برادر و هموطنم را کشتم،
مجیدرضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،،،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم😭
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و ضجّه میگوید و بازجو هم همراهش گریه میکند و ضجّه میزند... )😭
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت؛
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد،،،
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
و یک جوان را #کشت،
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان (عجل الله فرجه) باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.😔
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
دروغ گویی و برداشتن وسایل.mp3
2.56M
🔻 دروغگویی بچهها
🔖 پاسخ کارشناسان قندِعسل به سوالات تربیتی شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💻 #حتما_ببینید
👈 پاسخ طوفانی عالم اهل سنت به منکرین حضرت زهرا (س)
💥 چگونه توقع دارید حضرت فاطمه (س) را با عایشه برابر بدانم؟!
🔰توضیح
دکتر عدنان ابراهیم، یک پژوهشگر سنی اهل فلسطین است که در شهر وین به تبلیغات گستردهای دست میزند. او چندی است که وهابیت را به چالش کشیده و خشم وهابیون را برانگیخته است. روی سخن او با عثمان الخمیس - خطرناکترین و بیپرواترین عنصر وهابی در فضای تبلیغی و ماهوارهای - است.
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ او را اصلا نصیحت نکنید!!
📌شما صدای مرحوم آیت الله آل اسحاق(ره) را می شنوید.
✴️چهارشنبه 👈23 آذر / قوس1401
👈19 جمادی الاول 1444👈14 دسامبر 2022
🏛 مناسبت های دینی و اسلامی.
🌙⭐️ احکام دینی و اسلامی.
❇️امروز روز خوبی برای امور زیر است:
✅آغاز آموزش و تعلیم و نویسندگی.
✅ارسال نامه و مکاتبات.
✅شکار و صید و دام گذاری.
✅و دیدار بزرگان خوب است.
👶 برای زایمان مناسب و نوزاد مبارک است.ان شاءالله.
🚖سفر: مسافرت مکروه است و در صورت نیاز حتما همراه صدقه و خواندن ایه الکرسی باشد.
🔭 احکام نجوم.
🌗 امروز تا ظهر قمر در برج اسد و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است:
✳️خرید خانه و ملک.
✳️جهیزیه بردن.
✳️مهاجرت به شهر جدید.
✳️عهدنامه نوشتن با رقیب.
✳️فصد.
✳️شروع به کار.
✳️خرید حیوانات و احشام.
✳️رفتن به خانه نو.
✳️نقل و انتقال و جابجایی.
✳️خواستگاری عقد ازدواج.
✳️آغاز امور دائمی و همیشگی.
✳️و شروع درمان و جراحی خوب است.
💑مباشرت امشب:
مباشرت امشب :فرزند عالمی از عالمان یا حاکمی از حاکمان شود.ان شاءالله.
💉💉 حجامت.
#حجامت خون دادن و فصد باعث رفع درد بدن می شود.
💇♂💇 اصلاح سر و صورت باعث توانگری می شود.
✂️ ناخن گرفتن.
🔵 چهارشنبه برای #گرفتن_ناخن، روز مناسبی نیست و باعث بداخلاقی میشود.
👕👚 دوخت و دوز.
چهارشنبه برای بریدن و دوختن #لباس_نو روز بسیار مناسبی است و کار آن نیز آسان افتد و به سبب آن وسیله و یا چارپایان بزرگ نصیب شخص شود.ان شاالله.
✴️️ وقت استخاره.
در روز چهارشنبه: از طلوع آفتاب تا ساعت ۱۲ ظهر و بعداز ساعت ۱۶عصر تا عشای آخر( وقت خوابیدن)
❇️️ #ذکر روز چهارشنبه : یا حیّ یا قیّوم ۱۰۰ مرتبه
✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۵۴۱ مرتبه #یامتعال که موجب عزّت در دین میگردد.
💠 ️روز چهارشنبه طبق روایات متعلق است به #حضرت_امام_موسی_کاظم_علیه_السلام#امام_رضا_علیه السلام_#امام_جواد_علیه_السلام و #امام_هادی_علیه_السلام . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به پیشگاه مقدس ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌸زندگیتون مهدوی
با این دعا روز خود را شروع کنید
🌟بسم الله الرحمن الرحیم🌟
✨ *اللّهُمَّ اِنّی اَسأَلُکَ یا قَریبَ الفَتحِ وَ الفَرَجَ یا رَبَّ الفَتحِ وَ الفَرَج یا اِلهَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ عَجِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ سَهِّلِ الفَتحَ وَ الفَرَجَ یا فَتّاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا مِفتاحَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا* *فارِجَ الفَتحِ وَالفَرَجِ یا صانِعَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا غافِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا رازِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا خالِقَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ یا صابِرَالفَتحِ وَ الفَرَجِ یا ساتِرَ الفَتحِ وَ الفَرَجِ وَاجعَل لَنا مِن اُمُورِنا فَرَجاً* *وَمَخرَجاً اِیّاکَ نَعبُدُ وَ اِیّاکَ نَستَعینَ بِرحمتک یا اَرحَمَ الرّاحمینَ*✨
22-farzandavari.mp3
481.4K
♨️صوت #رهبرمعظمانقلاب درباره پیری جمعیت و لزوم فرزندآوری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ پیام خانم غير مؤمن به جوانان
لطفا جوانان عزیز گوش کنند.
#نشرحداکثری برسد به دست جوانان عزیز
📖 تقویم شیعه
☀️ امروز:
شمسی: چهارشنبه - ۲۳ آذر ۱۴۰۱
میلادی: Wednesday - 14 December 2022
قمری: الأربعاء، 19 جماد أول 1444
🌹 امروز متعلق است به:
🔸امام موسي بن جعفر حضرت كاظم عليه السّلام
🔸السلطان ابالحسن حضرت علي بن موسي الرضا عليهما السّلام
🔸جواد الائمه حضرت محمد بن علي التقي عليهما السّلام
🔸امام هادي حضرت علي بن محمد النقي عليهما السّلام
❇️ وقایع مهم شیعه:
ا 🔹امروز مناسبتی نداریم
📆 روزشمار:
▪️14 روز تا شهادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها (روایت 95روز)
▪️24 روز تا وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها
▪️31 روز تا ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
▪️41 روز تا وفات حضرت ام کلثوم علیها السلام
▪️42 روز تا ولادت امام باقر علیه السلام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀بیست روز مانده به سالگرد شهادت سردار دلها
#جان_فدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌴سلام علی آلیاسین
🌺سلام بر مهدی!
🌻روزِ من... با نام تو شروع میشود.
🌴🌹🇮🇷🌷🌴افرین به غیرت یزدی ها
چندروز پیش باخبر شدم که #نانوائی کنار پایگاهمون ( #یزد ) به یه زن بی #حجاب نون نفروخته وبهش گفته از صف برو بیرون ...
زن بی حجاب سروصدا کرده و اعتراض کرده که حجابم به خودم مربوطه چه ربطی به نون داره ...
👌
و نانوای غیرتی وشجاع محله باز تکرار میکنه مغازه خودمه نمیخوام به بی حجابها نون بفروشم برو بیرون ...
👌
ما خوشحال شدیم و با چندنفر از عزیزان بسیجی پایگاه رفتیم برای عرض ادب وتشکر
و تقدیرنامه و یک جعبه شیرینی ازطرف همه خواهران بسیجی پایگاه رسالت بهشون هدیه دادیم ...
خیلی خوب برخورد کرد
وقتی تشکر کردیم وگفتیم همه ما براتون دعا میکنیم
گفت: ممنونم ولی این وظیفه همه مردمه که اینطور برخورد کنند ...
🌻
بیایید همگی برای سلامتی این قبیل جوانان با #غیرت #دعا کنیم و برای سلامتیشون #صلوات بفرستیم....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👤 توییت استاد #رائفی_پور
✍ شیر مادر، نان پدر حلالت #پژمان_درستکار
اجرای فن سه امتیاز، زیبایی اجرای فن هم سه امتیاز.
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️بعضی ها شبیه یڪ انجیر رسیده
مےمانند که یکهو از آسمان مےافتند در
دامن رنگ و وارنگ زندگےات...
آنقدر بی هوا که اصلاً نمی دانی چه شد!
چگونه شد!
اصلاً خودت را میزنی به کوچه علی چپ و
از بودنش لذت میبری
🌼بعضیها شبیه عطر بهارنارنج هستند در
کوچه پس کوچه های پیچ در پیچ دلت،
نفس می کشی ، آنقدر عمیق که عطر بودنشان را تا آخرین ثانیهء عمرت در ریه هایت ذخیره کنی.
🌼بعضی ها شبیه ماهی قرمز کوچکی هستند که
افتاده اند در تنگ بلورین روزگارت...
جانت را با جان و دل در هوایشان
تازه می کنی.
🌼بعضی ها...
اصلاً چرا باید از در و دیوار مثال بزنیم؟
بعضےها آرامش مطلقند،
لبخندشان...
تلألو برق چشمانشان...
🌼بعضی ها بودنشان...
همین ساده بودنشان...
همین نفس کشیدنشان...
یڪ عالمه لبخند می نشاند روی گوشهء لبمان...
و من چقدر دوست دارم این
بعضی ها را...🌼🍃
🍁🍂❤️🍂🍁
🌷باچه بیانی توبه کنیم؟
🌷۱. حضرت آدم ع گفت:
ربنا ظلمنا انفسنا وان لم تغفرلنا وترحمنا لنکونن من الخاسرین...۲۳ اعراف
🌷۲. حضرت موسی ع گفت:
رب آنی ظلمت نفسی فاغفرلی...۱۶ قصص
🌷۳.حضرت یونس ع گفت:
لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین..۸۷انبیاء
🌷۴.حضرت ابراهیم ع گفت:
🌷رَبَّنَا اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِلْمُؤْمِنِينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسَابُ (٤١)ابراهیم
🌷۵.حضرت نوح ع گفت:
🌷رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِوَالِدَيَّ وَلِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِنًا وَلِلْمُؤْمِنِينَ.۲۸نوح
🌷خدافرمودبگو:
رب اغفروارحم وانت خیرالراحمین.۱۱۸مومنون
🍁🍂❤️🍂🍁
💐خوشبختی را نمی توان وام گرفت ..
🍀خوشبختی را نمی توان برای
💐 لحظه ای نیز به عاریت خواست ..
🍀خوشبختی را نمی توان دزدید
💐نمی توان خرید
🍀نمی توان تکدی کرد ..
💐بر سر سفره ی خوشبختی دیگران،
🍀همچو یک مهمان ناخوانده، حریصانه
💐و شکم پرورانه نمی توان نشست ،
🍀و لقمه ای نمی توان برداشت که
💐گلوگیر نباشد و گرسنگی را مضاعف نکند ..
🍀پرنده ی سعادت دیگران را نمی توان به
💐دام انداخت، به خانه ی خویش آورد، و
🍀در قفسی محبوس کرد - به امید باطلی
💐به خیال خامی.
🍀خوشبختی، گمان می کنم، تنها چیزی است
💐در جهان که فقط با دست های طاهر کسی
🍀که به راستی خواهان آن است ساخته
💐می شود، و از پی اندیشیدنی طاهرانه ..
🍁🍂❤️🍂🍁
سه چیز پشت ادم است.
❄️ ایمان به خدا
❄️ مردم داری
❄️ فامیل
سه چیز باعث فشارقبر است
🌕 قاطع صله ارحام
🌕 عدم پرهیزاز ادرار
🌕 تارک الصلوه
سه چیز دین را تشکیل می دهد.
☄ حق شناس و حق گوی
☄ حکم به عدالت
☄ وفای به عهد
سه چیز نور چشم را زیاد می کند.
🌿 خواندن قرآن
🌿 نگاه به والدین و مومن
🌿 نگاه به سبزه
سه چیز از دشمن بدترند.
✨ نفس
✨ جاسوس
✨ منافق
سه چیز حاکمان را متزلزل می کند.
⛔️ بی عدالتی
⛔️ بی توجهی به فقرا
⛔️ اشرافگری
سه چیز در اخرت انسان را نجات میدهد.
✅ شفیعان
✅ اعمال صالح
✅ دعای والدین
سه چیز باعث سقوط انسان است.
🔴 تکبر
🔴 دشمنی بامردم
🔴 ثروت حرام
🍁🍂❤️🍂🍁
#پندانه
🔴 یاد خداوند متعال
🔸يه فلج قطع نخاعى از خواب كه بيدار میشه منتظره يک نفر بيدار بشه، سرش منت بذاره و ببرتش دستشويى و حمام و كاراى ديگش رو انجام بده. میدونى آرزوش چيه؟ فقط يک بار ديگه خودش بتونه راه بره و كارهاش رو انجام بده ...
🔹يه نابينا از خواب كه بيدار ميشه، روشنايى رو نمیبينه، خورشيد رو نمیبينه، صبح رو نمیبينه.
میدونى آرزوش چيه؟ فقط يک بار فقط يک روز بتونه نزديكاش و عزيزاش و آسمون و و زندگى رو با چشماش ببينه ...
🔸يه بيمار سرطانى دلش میخواد خوب بشه و بدون شيمى درمانى و مسكنهاى قوى زندگى كنه و درد نكشه ...
🔹يه كر و لال آرزوشه بشنوه بتونه با زبونش حرف بزنه...
🔹يه بيمار تنفسى دلش میخواد امروز رو بتونه بدون كپسول اكسيژن نفس بكشه...
🔹يه معتاد در عذاب، آرزوى بيست و چهار ساعت پاكى رو داره ...
🔸الان مشكلت چيه دوست من؟
دستت رو ببر بالا و از ته قلبت شكرگزارى كن که از قدیم گفتن:
▫️شکر نعمت، نعمتت افزون کند
▪️کفر نعمت، از کفت بیرون کند
💪 با تمام وجودت از نعمتهایی كه خدا بهت داده استفاده كن. تو خيلى خيلى خيلى خوشبختى، غر نزن، نا شكرى نكن. آسونا رو خودت حل كن
سختاشم خدا
🔷ﺧﺪﺍﯾﺎ!
🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺩﯼ ﺗﺸﮑﺮ!
🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺩﯼ ﺗﻔﮑﺮ!
🔹ﺑﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﯽ ﺗﺬﮐﺮ!
🔶 ﮐﻪ:
🔸ﺩﺍﺩﻩاﺕ ﻧﻌﻤﺖ!
🔸ﻧﺪﺍﺩﻩﺍﺕ ﺣﮑﻤﺖ!
🔸ﻭ ﮔﺮﻓﺘﻪﺍﺕ ﻋﺒﺮﺕ ﺍﺳﺖ!
🍁🍂❤️🍂🍁
#ملاقات_با_خدا 3
🔸 کیا رو باید بیارن به عنوانِ آدمِ موفق؟
🔰 باید یه آقای دکتر یا مهندس یا معلم یا.... بیارن
👨🎓👨💻
و بعد اون بگه این همه افتخارات و درجات و خوبی ها برای من ننگ هست
👈 " اگه قراره فدای خدا نشه"
اگه خدا از من نپذیره...😓
🌷👆چنین افرادی باید بیان الگوی مردم و به خصوص جوانان بشن💎
🌺✔️✔️
🔴 متاسفانه در جامعه ما "برخی جریان های سیاسی" دارن این رو بین مردم جا میندازن که :
"یه سیاستمدارِ موفق کسی هست که
صرفاً نون و آب بهتری برای دنیای مردم فراهم کنه"....❌
🔺🔻🔺
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــق
رمان #طعم_سیبـ
به قلم⇦⇦❣ #مریم_سرخه_ای ❣
قسمت سی و یکم:
#بخش دوم:
طبقه ی چهارم که رسیدیم...
روکردم به علی و گفتم:
-علی!!!!!! اینجا!!!!تو اینجارو ازکجا بلدی؟؟؟چرا منو آوردی اینجا؟؟؟؟
علی_نگو که امروزم یادت رفته تولدتو!!!!
دستمو گذاشتم جلوی دهنم چشمامو گرد کردم واقعا شوکه شده بودم...
من_وااای باورم نمیشه چطور اخه ممکنه!!!
-زهرا!!!؟؟؟؟میتونم بپرسم چرا...نه آخه چرا روزی که به دنیا اومدیو یاد نمیگیری؟؟؟!!!
دوتایی زدیم زیر خنده...
من_اخه مگه حواس میذارن برای آدم پارسال که غم رفتنت بود امسالم خوشحالی اومدنت...
علی خندید و گفت:
-ای وای پس من باعث میشم یادت بره کی به دنیا اومدی!!!
خندیدم چشمامو بستم و گفتم:
-آخه این چه کاریه!!!!
بعد سریع چشمامو باز کردم به علی نگاه کردم و گفتم:
-ببینم اصلا تو اینجارو از کجا بلدی از کجا فهمیدی پارسالم یادم رفته بود؟؟؟؟
-دیگه بماااااند!!!!
دستمو گرفت و رفتیم جلو تر طرف یه میز مثل دفعه ی پیش یه کیک روی میز از قبل آماده بود...
داشتم از خوشحالی میمردم نشستم روی صندلی و با کلی خنده و شوخی قرار شد کیکو فوت کنم...
علی_وایسا وایسا آرزو کن بعد فوت کن...
چشمامو بستم و آرزو کردم...
+خدایا...حالا که به هم رسیدیم...آرزو می کنم که همیشه باهم باشیم...
علی_خب خانمی بسه کیکو ببر...
خندیدم و کیکو بریدم خلاصه بعد از کلی خنده نوبت کادو رسید...
علی_خب؟؟؟حالاااا اصل تولد...
-اصل تولد؟؟؟
یهو یه جعبه از جیبش آورد بیرون و رو به من گفت:
-کادو!!
-علی!!!این چه کاریه...
جعبه رو داد دستم و گفت:
-بازش کن...
-علی آخه این چه کاریه...
بازش کردم یه گردبند خیلی قشنگ که روش با نگین کلی کار شده بود!
-واااای علی این خیلی قشنگه آخه این چه کاریه چرا خودتو به زحمت انداختی!!
-قابلتو نداره خانمم...
یه روز قشنگ و یه خوش گذرونی عالی بعد از مدتی راهی شدیم برگردیم خونه تقریبا شب شده بود و بارون می بارید...
خیلی خسته شده بودم وحسابی سیر بودم...هم کیک خوردیم هم غذا هم کلی هله هوله...
برگشتنی بیشتر بینمون سکوت بود چون هردو خسته بودیم...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
#مریم_سرخه_ای ❣
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــق
رمــــــــــان #طعم_سیبـ
به قلم⇦⇦ ❣ #مریم_سرخه_ای ❣
قسمتـ ســــــــــی و دوم:
#بخش اول:
صبح حدود ساعت شش از خواب پا شدم گوشیم رو برداشتم یک تماس بی پاسخ باز هم شماره ی ناشناس بود...
+باید خطمو عوض کنم!
دستو صورتمو شستم مامان خواب بود باباهم رفته بود سرکار...ظرف داخل آشپز خونه نشون میداد که تازه از خونه رفته بیرون...
صبحانه آماده کردم و بعد از میل کردن سریع آماده شدم و بدون اینکه مامان رو از خواب بلند کنم از خونه رفتم بیرون...
علی هم این موقع ها تقریبا میره سرکار پس بیداره...
گوشیمو از جیبم آوردم بیرون و شماره ی علی رو گرفتم:
بوق اول بوق دوم بوق سوم...
علی_سلام خانم سحر خیز.
من_سلام عزیزم خوبی؟
-ممنونم.
-سرکار نرفتی؟
-تو راهم دارم میرم...داری میری دانشگاه؟؟
-آره تازه از خونه اومدم بیرون.
-مواظب خودت باش.
-چشم فعلا کاری نداری؟
-نه برو خدا پشت و پناهت.
-خداحافظ.
گوشیو قطع کردم و رفتم توی ایستگاه حدود ده دقیقه بعد اتوبوس اومد...
چهار پنج روزی هست که هانیه رو ندیدم ولی امروز مطمئنم که میبینمش...
امیدوارم که به خیر بگذره...
چیزی نگذشت که رسیدم جلوی دانشگاه...
کیفمو محکم گرفتم دستم چادرمو کشیدم جلو تر و سریع رفتم داخل...
داخل سالن که رسیدم زنگ زدم به نیلوفر تا ببینم که رسیده دانشگاه یانه که خداروشکر رسیده بود...
قدم هامو می شمردم تا رسیدم جلوی کلاس نفس عمیقی کشیدم و رفتم داخل...
لبخندی زدم و به بچه ها سلام کردم محدثه...نیلوفر...سپیده...اما هانیه کنارشون نبود...
سرمو بلند کردم و دور تا دور کلاس رو نگاه کردم دیدم یه گوشه ی کلاس هانیه نشسته و سرش به کار خودشه...
جوری که انگار حواس خودشو پرت کرده بود که مثلا متوجه اومدن من نشده...
نیلوفر نگاهی به من کرد و گفت:
-چیزی شده؟
-نه.
-هانیه!!!
-نه بیخیال نیلو...امیدوارم مشکلی پیش نیاد...
بعد از دقایقی استاد اومد سرکلاس...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
#مریم_سرخه_ای ❣
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
#بســـــم_ربِّ_العشــــــــــــق
رمان #طعم_سیبـ
به قلم⇦⇦❣ #مریم_سرخه_ای ❣
قسمت سی و یکم:
#بخش سوم:
سکوتو شکستم و گفتم:
-علی؟؟؟
-جانم؟؟؟
-میدونی پارسال روز تولدم وقتی کیکو میخواستم فوت کنم چه آرزویی کردم؟؟
-چه آرزویی؟؟؟
-آرزو کردم که مال هم باشیم...
-چه آرزوی قشنگی...
-میدونی امروز چه آرزویی کردم؟؟
-چه آرزویی؟؟
-آرزو کردم که مال هم بمونیم...
علی یکم نگاهم کرد و بعد لبخندی زد ولی از حالت چهره ی من نگران شد...
علی_مشکلی پیش اومده؟؟؟
-اون روز که جواب تلفن هانیه رو نمیدادم زنگ زد خونمون بعد از اینکه بهش گفتم دور منو خط بکش با لحن تنفر انگیزی گفت من روتو خط میکشم...
یک دفعه ماشین ترمز زد!!!
من_چی شد!!!؟؟
علی رفت یه گوشه پارک کرد و بعد سرشو گذاشت روی فرمون...
من_علی جان چی شد؟؟
تکیه داد به صندلی و منو نگاه کرد دستمو گرفت و گفت:
-هیچ مشکلی پیش نمیاد ذهنتو درگیر نکن...
تکیه دادم به صندلی و گفتم:
-امیدوارم...
نگاهم کرد...
علی_زهرا؟؟؟
-بله؟؟؟
-هرمشکلی پیش اومد...اینو بدون که من تا ابد دوست دارم...
نفس عمیقی کشیدم و گفتم:
-قلبم داره از شدت ترس میترکه...هانیه چند وقته پیداش نیست من میترسم...
دستمو گرفت و گفت:
-توکل به خدا...
بعد هم راه افتادیم به طرف خونه...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
#مریم_سرخه_ای
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
✅ راهکارهایی برای رسیدن به موفقیت :
👌بزرگ فکر کنید
⬅️ میکل_آنژ می گوید:” خطری که بسیاری از ما را تهدید می کند تعیین اهداف بلند و نرسیدن به آن ها نیست بلکه اغلب ما اهداف کوچکی انتخاب می کنیم و به همان می رسیم.”
⬅️ وقتی در ذهن افکار بزرگ داشته باشیم و هر روز روی این افکار تمرکز کنیم مسیر رسیدن به افکار و اهدافمان قدم به قدم در مسیر زندگی ما نمایان خواهد شد.