📚خوابهای خود را برای هرکسی تعریف نکنید!
عصر پیامبر (صلی الله علیه و آله ) بود، زنى شوهرش به سفر رفت ، او در غیاب شوهر، خوابى دید و به حضور رسول خدا آمد و گفت : در خواب دیدم تنه درخت خرما در خانه ام شکسته شد. پیامبر به او فرمود: شوهرت با سلامتى باز مى گردد. پس از مدتى شوهرش ، با سلامتى بازگشت . بار دیگر شوهر او به سفر رفت ، و او همان خواب را دید و نزد پیامبر رفت و خواب خود را گفت ، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: شوهرت سالم باز مى گردد .پس از مدتى شوهرش با سلامتى بازگشت .
بار سوم شوهر او سفر کرد، آن زن همان خواب را دید، وقتى که بیدار شد اینبار خدمت پیامبر نرفت، همان اطراف مرد چپ دستى را دید و خواب خود را براى او نقل کرد، آن مرد گفت : واى!شوهرت میمیرد! این خبر به پیامبر صلی الله علیه و اله رسید، پیامبر فرمود: الا کان عبر لها خیرا: آیا او نمى توانست خواب آن زن را تعبیر نیک کند؟ ( چراتعبیر نیک نکرد؟) بر طبق روایات خواب آنگونه كه تعبیر می شود ،اتفاق می افتد .پس هرگاه یكی از شما خوابی رادید آن را به جز نزد عالم و یا ناصحی بازگو ننماید. پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله فرمود: کسى که خواب دیده، خواب او بر فراز او به صورت پرنده است تا آن هنگام که تعبیر نشده است، اما هنگام که تعبیر شد، آن پرنده سقوط مى کند(هر گونه که تعبیر شد ممکن است همان گونه اتفاق بیفتد)
بنابراین خواب خود را جز براى آن کسى که دوست صمیمى تو است و یا تعبیر خواب مى داند، براى هر کس نقل نکن. و در جای دیگر فرمود: خواب خود را براى هیچکس جز مؤمنى که دور از حسادت است ، نقل نکن تعبیر بعضى از خوابها، فورى ، یا پس از ساعاتى ، آشکار مى شود، ولى تعبیر بعضى از خوابها ممکن است سالها یا دهها سال بعد از خواب دیدن ، واقع گردد. مثلا تعبیر خواب حضرت یوسف (که در خواب دید یازده ستاره و ماه و خورشید او را سجده مى کنند ) بعد از چهل سال ، آشکار شد.
به ڪوچیڪیگناھ؛نگاھ نڪن...
به بزرگیڪسینگاه ڪن
ڪه ازش نافرمانی ڪردی🙂💔
#تلنگرانه
🟢روزمان را با ارادت به حضرتفاطمهزهرا شروع کنیم.
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ رَسُولِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ نَبِيِّ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ حَبيبِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَليلِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللهِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا سِيِّدَةَ نِسآءِ الْعالَمينَ، مِنَ الاَْوَّلينَ وَالاْ خِرينَ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا اُمَّ الْحَسَنِ وَالْحُسَيْنِ، سَيِّدَيْ شَبابِ اَهْلِ الْجَنَّةِ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ اَيَّتُهَا الصِّدّيقَةُ الشَّهيدَةُ،
اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يا فاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللهِ وَرَحْمَةُ اللهِ وَبَرَكاتُهُ.
🟠ثوابش تقدیم به پیشگاه ۱۴ معصوم و امام و شهدا با قرائت۳ صلوات بر حضرت محمد و آل محمد
🔺قرائت دعاهای هنگام وضو را جدی تر بگیریم 🔻
(صفحه ای از دعاهای آماده چاپی وضو را در کنار روشویی منازل، مدارس و مساجد نصب کنید؛ با یک اقدام کوچک، ثواب کثیری را تا قیامت برای خود و دیگران رقم بزنید)
در روایت آمده است که روزی، حضرت علی علیه السّلام بعد از آن که وضو گرفتند و دعاهای مختصر هنگام وضو را ذکر کردند، فرمودند: «اگر کسی وضو بگیرد و مثل اقوال و اذکاری که من در حال وضو گفتم را بگوید، خداوند در ازای هر قطره از آب وضوی او مَلکی را خلق می کند که این مَلک، خدا را تقدیس و تسبیح می کند» ( من لا یحضره الفقیه: ج 1،ص۴۳۱) هر چیز، هر عمل و هر پدیده ای علاوه بر یک ظاهر آشکار؛ باطن، ملکوت و اسراری دارد؛ ببینید چه نتیجه ای بر باطن چنین وضوی با تمرکزی مترتب است که این مَلَک تا روز قیامت، تسبیح خدا می گوید و ثوابش را برای این شخص که وضو گرفته است می نویسند و ثبت می کنند!! نامه اعمال ما دریایی از قطره قطره ی اعمال کوچک ماست!
📚منبع: کتاب اسرار و آداب نماز؛ شیخ محمّد جواد فاضل لنکرانی؛ ص ۲۴
حکایت
تابستان شده بود و هوا خیلی گرم بود. به آپارتمان جدیدی رفته بودیم که کولر نداشت. کولری خریدم. برای بردن کولر به پشتبام دو تا کارگر گرفتم. کارگرها گفتند که 40 هزار تومان میگیرند. من هم کمی چانهزنی کردم و روی 30 هزار تومان توافق کردیم.
بعد از اینکه کولر را به پشت بام آوردند و زیر آفتاب داغ پشتبام عرق میریختند، سه تا 10 هزار تومانی به یکی از آن دو کارگر دادم. او یکی از 10 هزار تومانیها را برای خودش برداشت و دو تای دیگر را به کارگر دیگر داد.به او گفتم: «مگر شریک نیستید؟»گفت: «چرا، ولی او عیالوار است و احتیاجش از من بیشتر.»
من هم برای این طبع بلندش دست تو جیبم کردم و دو تا 5 هزار تومانی به او دادم. تشکر کرد و دوباره یکی از 5 هزار تومانیها را به کارگر دیگر داد و رفتند.
داشتم فکر میکردم هیچ وقت نتوانستم این قدر بزرگوار و بخشنده باشم. آنجا بود که یاد جمله زیبایی افتادم: «بخشیدن دل بزرگ میخواهد نه توان مالی.»
#تلنگرانه
دیدی وقتی یه آشنای قدیمی رو میبینی چطور باهاش گرم میگیری؟(:
هی میگی دلم برات تنگ شده!
ولی...
یه آقایی هست...💔
هیچکس بهش نمیگه دلم برات تنگ شده!
حواسمون به امام زمانمون باشه✋🏻
نکنه بین شلوغی های زندگی
فراموششون کنیم...🥀
------------------✨----------------
✅ واریز مستقیم کمکهای مردمی به حساب دفتر رهبر معظم انقلاب برای کمک به رزمندگان مقاومت #لبنان
1️⃣ابتدا تعیین گزینهی #انتخاب_وجوهات
2️⃣و سپس از قسمت #بابت ، انتخاب گزینهی #کمکها
3️⃣و نهایتاً
#کمک_به_مردم_مظلوم_لبنان
و یا
#کمک_به_رزمندگان_مقاومت_لبنان
را انتخاب کنید.
واریز مستقیم از طریق سایت مقام معظم رهبری:
https://www.leader.ir/fa/monies
#لبنان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️🔥دو خط روضـه به یاد شهید آرمانِ علی وردی در هیات دختران انقلاب
😭ببینید مـادرش چه اشکـی می ریزه...
مدح و متن اهل بیت
#روایت_انسان #قسمت_چهل_دوم🎬: روز و روزگار بر مردم روی زمین که در انحراف خود غوطه ور بودند گویا به
#روایت_انسان
#قسمت_چهل_سوم🎬:
با حیله ابلیس و ترفند ملاء و مترفین، نوح عنوان دیوانه و مجنون به خود گرفته بود و جامعه به انتهای ابتذال رسیده بود چه غنی و چه فقیر در انحراف بودند و گویی بوی فنا و نابودی در ضلالت به مشام می رسید و ابلیس قهقه مستانه سرداده بود چرا که حیله هایش به ثمر نشسته بود و بنی بشر می رفت که نابود شود، اما خداوند که رحمتش بر بندگانش بی انتهاست، اراده کرد که توسط حضرت نوح این قوم غافل را تبشیر و انذار دهد و آنها را از عاقبت این کفر و طریقت ابلیسی که در پیش گرفته بودند بترساند و به آنان وعده عذاب بزرگ را که همان طوفان عظیمی بود که انبیا قبل بارها و بارها روایت کرده بودند، بدهد و مردم را آگاه کنند تا به راه پرستش خداوند برگردند و دست از پرستش بت های سنگی و چوبی که در معابد قرار داده بودند، بردارند، خدایانی که بی چشمداشت به بنده هایشان خدمت و نعمت نمی دادند و اگر بنده ای از خدایش حاجت داشت و پا به معبد می گذاشت، می بایست برای بت ها هدیه بیاورد و این هدیه ها که کم هم نبودند به نام پروردگار از مردم دریافت می شد و به کام موبدان معبد و ملاء و مترفین بود.
حضرت نوح به امر پروردگار از کوه که پناهگاهش بود به سمت شهر روان شد، او بی توجه به نگاه های تیز و زبان پر ازمتلک مردم، خود را به میدان اصلی شهر رساند.
میدانی که از همه طیف جامعه در آنجا حضور داشتند، هم اشراف و مترفین و هم اقشار متوسط و هم مستضعفین جامعه به آنجا آمد و شد داشتند.
نوح بر تخته سنگی بزرگ که در وسط میدان بود و از زیر آن، آبی گورا جاری بود و دور تا دور آن را با سنگ های کوچک و هم شکل به صورت دایره وار پوشانده بودند، ایستاد و فریاد برآورد: آهای مردم!
ای ملت غافل!
ای کسانی که درگیر پرستش ابلیس شده اید!
همگی به میدان شهر بیایید که حرفی مهم با شما دارم.
مردم که برایشان جالب بود تا ببینند نوح بعد از چندین سال جدایی از آنان و کناره گیری و عبادت در کوه و کمر،حالا آمده و چه می خواهد بگوید، این خبر را دهان به دهان در شهر چرخاندند که بیایید و ببینید نوح برایتان می خواهد سخن بگوید.
کودکان که فکر می کردند نوح مجنون است، با خنده و تمسخر به میانه میدان نگاه می کردند، اما طبقه اشراف و مترفین با ترس و واهمه برای شنیدن جمع شدند چرا که خوب می دانستند نوح هر خبری آورده باشد به نفع دنیا و خدای ابلیسی آنان نیست و مردم عادی هم که چشم به دهان ملا و مترفین داشتند، انگار برایشان مسجل شده بود که هر چه ملاء و مترفین و اشراف بگویند، همان حرف حق است.
همه دور میدان گرد هم آمدند و منتظر بودند تا نوح سخن بگوید...
ادامه دارد...
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#روایت_انسان
#قسمت_چهل_چهارم🎬:
سروصدایی در میدان شهر درگرفته بود و جمعیت زیادی گرداگرد نوح را در برگرفته بود، هر کسی چیزی می گفت و نظریه ای میداد، حضرت نوح این جوان با ایمان و رعنا! نگاهی به مردم نمود و دست راستش را به علامت سکوت بالا برد و فرمود: ای مردم! هان ای بندگان خداوند! همه شما مرا می شناسید، من نوح، نواده ادریس نبی هستم، همان که از دنیای پر از ظلمات و بت های سنگی و چوبی شما دلزده شدم و برای عبادت پروردگار به کوه پناه برده بودم، بدانید و آگاه باشید که خداوند مرا به پیامبری خویش برگزید و اینک امر فرموده تا به سوی شما بیایم و شما را از راه انحراف و گمراهی به در آورم و به راه خدا و خوبی ها دعوت کنم و شما را به پرستش خدای یگانه که جز او معبودی نیست راهنمایی کنم. ای مردم! شما فریب ابلیس را خورده اید و از یاد خداوند یکتا غافل شده اید، اگر به همین رویه ادامه دهید و به همین راه پیش بروید، من شما را از عذاب روزی دردناک می ترسانم که به زودی دچارش می شوید، طوفانی عظیم که خداوند وعده اش را داده است.
در این هنگام، مردم که انگار همگی در خواب بودند، نگاهشان را به سمت مترفین و اشراف دوختند، گویی سالها ریاست و ظلم اشراف، آنها را چنین تربیت کرده بود که حرف باید حرف اشراف می بود و آنها هم ملزم به اجرای آن بودند.
همه جا سکوت بود و سکوت و نوح با نگاهی سوالی به جمعیت چشم دوخته بود و فرمود: سخنتان چیست؟ آیا دعوت مرا به پرستش خداوند یکتا می پذیرید؟!
در این هنگام مردی از میان مترفین جلو آمد و گلویی صاف کرد، مردی که تمام مردم شهر او را میشناختند و بسیاری از مستضعفین و فقرای جامعه، تازیانه های او را بارها نوش جان کرده بودند، او با حالتی پر از نخوت و حرکاتی که تمسخر از آن می بارید رو به نوح گفت: ای نوح! تو ادعا داری که پیامبری از جانب خداوند یکتا هستی پس کاری کن که همه ما به تو ایمان آوریم و اصلا به زور ما را مجبور به پذیرش دین خودت بگردان...
جمعیت با شنیدن این حرف، سرهایشان را به نشانه تایید تکان دادند.
نوح نگاهی از روی تأسف به آنان کرد و فرمود: همه شما انسان های مختاری هستید که دارای قدرت عقل و انتخاب گری می باشید و من اجازه ندارم شما را مجبور به کاری کنم که نمی خواهید، یعنی روش هدایتی خداوند متعال اینگونه نیست که کسی را مجبور به پذیرش هدایت کند، شما باید خودتان مضطر شوید و من فقط می توانم که این اضطرار به هدایت و کمک و پرستش خداوند را در شما ایجاد کنم و اگر نکنم هیچ کدام از سخنانم برای شما فایده ای نخواهد داشت.
در این هنگام عده کمی از مستضعفین جامعه که مهر ادریس نبی و خداوند یکتا را در دل داشتند به سمت نوح آمدند و گفتند: آری تو راست می گویی، ما به خداوند تو ایمان می آوریم.
اما این عده، تعدادشان بسیار کم بود و در مقابل ملا و مترفین و مردم عادی و تعداد زیادی از مستضعفین جامعه، روبه روی این گروه اندک قرار داشتند.
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
#روایت_انسان
#قسمت_چهل_پنجم🎬:
حضرت نوح می خواست سخنی بگوید که باز آن اشراف زاده، با قهقه ای بلند نوح و اطرافیانش را به بقیه نشان داد و گفت: ای نوح! اولا تو بشری همانند خود ما هستی، ثانیا این گروه اندکی که از تو طرفداری می کنند مردم مستضعف و پابرهنه ای هستند که هیچ شرافتی ندارند و باید در خدمت من و امثال من، چون درازگوشان کار کنند، ثالثا شما هیچ برتری بر ما ندارید، پس تو یک انسان دروغگویی بیش نیستی...
با این حرف آن مرد، همهمه ای در جمع پیش رو به وجود آمد، گویا همه با او موافق بودند و با تایید حرفهای آن اشراف زاده، نوح را کذاب خواندند.
پس نوح باید از راهی دیگر وارد می شد و جور دیگری که مطابق میل آنها باشد، رگ غیرتشان را قلقلک می داد.
نوح نگاهی به جمعیت افکند و فرمود: آگاه باشید که من در مقابل دعوتم از شما هیچ مال و اجرتی را طلب نمی کنم و اجر و مزد من تنها بر عهده خداست.
این سخن می توانست انگیزه ای برای پذیرش اقشار متوسط و ضعیف جامعه باشد، چرا که هر کدام از این افراد که می خواستند به معابد برای عبادت بت ها بروند، می بایست هزینه زیادی به موبدان معبد پرداخت کنند و هدایای ارزنده ای هم به پای بت ها بریزند تا بت ها به عنوان اله های آنان، به مردم نظری کنند و حاجاتشان را روا نمایند و حالا نوح با زدن این سخن، دین یکتا پرستی و امداد خداوندی که قدرت مطلق است را مجانی و رایگان به آنها ارائه می نمود.
حضرت نوح پس از زدن این حرف، نگاهی به مردمی که او را دوره کرده بودند نمود و رو به اشراف فرمودند: بدانید من هرگز این افراد را از خودم طرد نمی کنم چرا که از خداوند میترسم و دین خداوند برای همه، چه فقیر و چه غنی،چه قدرتمند و چه ضعیف یکسان است.
اشراف و متمولین که فقرا را انسان حساب نمی کردند و حاضر نبودند که به دینی در بیایند که انسان های فقیر دارند، با گفتن سخنان درشت و بی ادبانه، به سمت نوح یورش بردند و خیلی جای تعجب داشت که جز همان گروه مستضعف یاران ابتدایی نوح، کسی از طبقه متوسط جامعه و حتی مستضعفین، نوح را یاری نکردند، شاید دلیل این عدم همراهی، عادت کردن اقشار جامعه به پرستش الهه های چوبی و سنگی و بی جان بود و دل کندن. از این اله ها برای مردم سخت بود، پس نوح می بایست به گونه ای دیگر آنها را بیدار نماید...
ادامه دارد
📝به قلم:ط_حسینی
🌕✨🌕✨🌕✨🌕✨
146. دوام و استمرار در ذکر حق.mp3
8.83M
حضرت استادآیت الله محمد شجاعی"قدس سره"
درخصوص حضرت #امام_زمان "صلوات الله علیه" یکی اینکه برای تعجیل فرج آن حضرت "صلوات الله علیه"زیاد #دعا بکنید ، دعای دردمندانه بکنید ، این دستور است،
مکرر گفته ام این دستور است ، دعای دردمندانه ،(نه، سَر سَری.به قول معروف)دردمندانه دعا بکنید ، دعا با دردمندی برای تعجیل فرج.
🔹دیگر ،دعا برای محفوظ بودن آنحضرت ،دعا بکنید.
آنحضرت را خدا حفظ خواهد کرد.
در دعاى شما چیزی برای شما و ما هست. و اِلا این وعده خداست و ان الله لایخلف المیعاد.
حضرتش باقی هست و محفوظ هست و خواهد آمد ،خدا به وعده اش خلف نمی کند ،این صریح #قرآن است، این هم وعده حق است. الی آخر.
این که می گوییم دعا کنید این عایدش به من و شماست
🔸..دیگر اینکه این دعا را داشته باشد، اول اینکه دعا می کنید ، که خدا شما را موفق به درک زمان حضور آن حضرت بکند ،شما را به زمان #ظهور برساند..
این دعا را که می کنید،
درضمن این دعا را حتما داشته باشید که خدایا ما را در صف موافقین ، کمک کنندگان ، و یاران و تایید کنندگان آنحضرت ،قرار بده و ما را،
خدایا حفظ بکن، از اینکه در جناح مخالف با آنحضرت قرار بگیریم.
▪️فکر نکنید که ما که منتظر آنحضرت هستیم و معتقد به آن حضرت ، و بحمدلله این عنایت خداست.
فکر نکنید که، اگر به زمان ظهور رسیدید و درک آن زمان کردیم،
همین که ، الان فکر می کنید،مسئله را به صورت ساده ، که ما منتظر آن حضرت بودیم ، این کافیست که ما از یاران آن حضرت باشیم و به صورت مخالف آنحضرت ،خدای نکرده نیاییم.
این احتمال هست.
درروایات هست کسانی وقتی آنحضرت ظهور کردند..
#ذکر
#غفلت
#تسویف
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نمازشب🤲🌙
🔰ثواب عجیب نمازشب در آیات قرآن
حتی اولیاء الهی هم از ثواب و پاداش این عمل اطلاعی ندارند...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸فرماندهٔ عشق، یار محبوب تویی
✨معبود تویی، کمال مطلوب تویی
🌸ای نام تو بهترین سرآغاز مرا
✨آرامش جان هر دل آشوب تویی
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷صبوری با خانواده
❤️عشق است
🌷صبوری با دیگران
❤️احترام است
🌷صبوری با خود
❤️ اعتماد به نفس است
🌷و صبوری در راه خدا
❤️ایمان است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀 ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ
✍ مِن أحّبِّ السُّبُلِ إلى اللهِ جُرعتانِ
🌿جُرعَةُ غَيظٍ تَرُدُّها بِحلمِ ،
🌿 و جُرعَةُحُزنٍ تَرُدَّها بصيرٍ .
✍ از محبوبترين راههاى منتهى به خدا
نوشيدن دو جرعه است :
🍀 يكى جرعه خشمى كه با بردبارى اش
فرو خورى
🍀 و دیگری جرعه غصه ای که با شکیبایی اش
در خوری .
🌹امام على عليه السلام
📗: تحف العقول : ص ۳۷۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💓زندگی
بالا و پایین دارد
گاهی آرام ودلنواز💕
گاهی سخت وخشن....
الهی قایق زندگیتون...⛵️
همیشه درحال حرکت،
به سوی بهترین های این دنیا باشه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌻زندگیات را به تعویق نینداز.
برای هیچکس و برای هیچ چیز
نگو دلخوشیها
برای خوش کردنِ حال دلم
بیش از اندازه کوچکند.
نگو بعدا که اوضاع بهتر شد
دستی خواهم کشید
به سر و گوش احوالم
همیشه خوب باش
همیشه بخند
و همیشه حال دلت خوش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مـــــ❤️ــــــادر
باغبانی است بزرگ منش
جفای خار میکشد تا گل بپروراند🌹
با همه فرق دارد ❤️
مـادر ❤
مثل ساقه گل هست🌹
ساقه نباشه🌹
گلی به وجود نمیاد🌹
مواظب ساقه های زندگیتون باشید🌹
در این روز تعطیل بیشتر هوای این عزیزان را داشته باشیم ❤️🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام آقا 💚🙏
کجایی ای قرار بی قراران 😔
امید جمعه چشم انتظاران 😔
دعای جمع ما هر جمعه این است 🙏
بیا که با تو💚
پاییز مان میشود🍁
بهاران🌸
أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🙏
#رول_کادایف 🫔 😋
🛑کادایف را با تخم مرغ نم دار کنید(در حد نم شدن خیلی خیس نشود) و دور قالب قیفی بپیچید و داخل روغن سرخ کنید و در شربت که از قبل با آب و شکر درست کردید و خنک شده بندازید و بیرون آورید و داخل کادایف را با گردو و کرم شانتی (یا خامه قنادی و با خامه محلی هم خوشمزه میشه) پر کنید. کرم شانتی(بسته هاى 75 گرمى) در واقع همان پودر خامه هست که هم شیرین شده هست و هم بهش اسانس اضافه شده است. و با یک لیوان شیر هم زده میشود و برای تزیین انواع کیک و دسر استفاده میشود
#شيريني_صدفي 🥯 😋
🔸١٧٠گرم كره را با ٨٠گرم پودر قند با همزن كامل زده،تا سبك و نرم شود،يك عدد تخم مرغ اضاف كرده،و كمي وانيل،همزده،در آخر ٢٥٠گرم آرد الك شده اضافه كرده،
مواد را داخل قيف ريخته،در سيني فر،شكوفه زده با خلال پسته تزيين كرده،براي ٢٥الي بيست دقيقه داخل فر با دماي ١٧٠درجه ميگذاريم.
بعد از اماده شدن و سرد شدن شيريني ها،روي يكي از انها كمي نوتلا(شكلات صبحانه)ميماليم،سپس يك شيريني ديگر روي ان قرار ميدهيم
برای طعم نسکافه ای هم کافیه موادو در انتهای کار دو قسمت کنید،یک ق چ نسکافه رو با یک ق غ ابجوش مخلوط کنید و به مواد شیرینی اضافه کنید میتونید میزان بیشتری نسکافه اضافه کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ساندویچ_فیله_مرغ_سوخاری
ساندویچ مرغ سوخاری
#فینگرفود
فینگرفود
#ساندویچ_مرغ_قیفی
ساندویچ مرغ قیفی
یک ایده جالب واسه یک عصرونه دورهمی و جشنها و مهمانیها که خیلی هم واسشون جالبه
سینه مرغ تکه شده و نمک زده
پنیر پیتزا
نان لواش یا پیتا
گوجه فرنگی و کاهو
سیب زمینی خلال سرخ شده
آرد، تخم مرغ و پودر سوخاری
اول فیله مرغ شسته شده را نمک زده و در آرد غلطانده و بعد در تخم مرغ زده شده و در آخر در پودر سوخاری (مزه دارشده) و فیله ها را در روغن داغ شناور سرخ کرده. روی نان را پنیر پیتزا ریخته و در تابه گذاشته یا فر تا کمی پنیر آب شده و بعد طبق فیلم برش زده و به شکل قیف درآورده و از مواد که سیب زمینی سرخ شده و کاهو و فیله مرغ سرخ شده گذاشته و کمی هم سس کچاب ریخته و بعد استفاده کنید