recording-20241110-091715.mp3
1.56M
☀️ در محضر کافی شریف
📖 کتاب فضل العلم
🔖 ادامه روایت هشتم
🎙استاد مهدی طالبی
🗓یکشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۳
🕖 ابتدای درس مکاسب
@madras_emb
💡العالَم متغیّر
❖ استاد معظم سیدمحمدجواد شبیری:
● مرحوم جدّ ما در یکی از یادداشتهای خود مطلبی بیان فرمودهاند. عنوان این یادداشت «العالَم متغیّر» بود. ایشان تغییراتی که در طول عمر خود مشاهده فرموده بودند را ذکر نموده بودند.
● یکی از این تغییرات که ایشان ذکر نموده بودند، «نور» بود. ایشان بیان کرده بودند که در زمان کودکی ما، افراد ثروتمند وقتی در شب میخواستند به جایی بروند، چهار نفر همراه ایشان چراغهایی حمل میکردند که بتوانند در نور حرکت کنند. مجموع نوری که توسّط چراغهای این چهار نفر با آن همه تشریفات تولید میشد به اندازه ۱۵ وات یک نور امروزی نبود. انواع تغییرات چراغ و تغییرات امنیت و تغییرات مرکب و جمیع اینها را نوشتهاند.
● ایشان زمان شترسواری و اسبسواری را درک کرده بودند و خود ایشان سوار هواپیما هم شده بودند. برای شخص ایشان تغییرات به خصوص در مورد حمل و نقل جالب توجه است. ایشان بیان کرده است که زنجان در شب، تاریک مطلق بود. ایشان در سفرنامه قم نوشتهاند که ما از زنجان که به قزوین آمدیم، از نورانیبودن این شهر بسیار متعجّب گشتیم. وقتی به تهران رسیدیم، شهر قزوین در نظر ما یک شهر تاریک به شمار میرفت.
🔺 ۱۳ آذر ۱۴۰۲
@madras_emb
💠 من مادر تو هستم چرا از او به «اُمّ» تعبیر کردی؟
❖ آیتاللهالعظمی شبیری زنجانی:
● یکی از علمای محترم و موجّه و رؤسای روحانی در کربلا، مرحوم سیّد محمد باقر حجّت بود. ایشان از نوادههای سید مجاهد و بیت ایشان بیت معتبری است. از سوی دیگر، در بغداد بیت آلوسی بیت معروفی است از اهل سنت که با شیعیان برخورد علمی دارند. آلوسی صاحب تفسیر روح المعانی نیز از همین بیت است.
● یکی از این آلوسیها در ردّ شیعه مطالبی گفته بود. شبهات او را برای سید محمّد باقر حجّت در کربلا میفرستند. نقل میکنند که سیّد محمّد باقر گفته بود: من در مدّت یک هفته پاسخ او را میدهم.
● ایشان شعری در ردّ کلمات او میسراید. قمستی از آن شعر این است:
عائِشُ ما تَقولُ فی قِتالِک
سَلَکتِ فی مَسالِکِ المَهالِکِ
خالَفتِ نَصَّ الذِّکر فی التَبَّرج
و نَهیَ خَیر الخَلق أن لا تَخرُجی
أعرَضتِ عَن نَبح کلاب الحَوأب
مِن بعد تَحذِیر النَّبیِّ العَرَبی
حارَبتِ قُطبَ فَلَکِ الإیمان
و مَن به دارَت رَحَی الإمکان
و مِثل هذا من صَفُورا وَقَعا
إذ حارَبَت بَعدَ الکلیم یُوشَعا
سَللتِ سَیفَ الجَور فی الإسلام
علی بَنیکِ و الإمام السامی
قَتَلتِ مِن أبرارِهم من قُتِلا
یومَ رَکِبتِ یا حُمَیرا الجَمَلا
و أیُّ أمٍّ قَتَلَت أبناءَها
و آثَرَت علی الهُدی أهواءَها
فَهَل نَسیتِ آیَةَ التَبَرُّج
و نَهیَ خَیرَ الخَلق أن لا تَخرُجی؟!
... فیا اُمیَما سَبُّکِ مُحَرَّمٌ
لِأجل عَین ألفُ عَین تُکرَمُ
● یعنی سبّ تو حرام است؛ چون به خاطر یک شخص، هزار شخص دیگر احترام میشوند؛ یعنی اگر ما درباره تو سخنی نمیگوییم، برای این نیست که شأن و منزلت داری، بلکه برای احترام پیامبر صلیاللهعلیهوآله است.
یکی از سنّی ها این شعر را دیده بود و گفته بود: أعظَمُ سَبٍّ لعائشة!
● از آقا سیّد محمّد باقر حجّت یکی از نوادگان سیّد محمّد باقر حجّت که بسیار با کمال و وارسته و از علمای درجه اوّل مشهد بود و به نام جدّ تسمیه شده بود، شنیدم که مرحوم سیّد محمّد باقر شبی که این شعر را میسراید، می خوابد، همان شب یکی از علمای کربلا در خواب حضرت صدیقه طاهره (سلام الله علیها) را میبیند. حضرت به او میفرماید: برو به سیّد محمّد باقر بگو: من مادر تو هستم، چرا تو از عایشه به «اُمّ» تعبیر کردی؟ وقتی از خواب بیدار می شود بین الطلوعین به منزل سیّد محمّد باقر میرود و در منزل را می کوبد اگرچه وقت ملاقات نبود، ولی چون عالم محترمی بود، سیّد محمّد باقر اجازه میدهد. وقتی داخل می شود، میگوید: شما دیشب شعری سرودید؟ سیّد محمّد باقر میگوید: چطور؟ میگوید: من حامل پیامی از طرف جدّه شما هستم. حضرت ناراحت بود و فرمود که من مادر تو هستم، ولی تو در شعرت عایشه را مادر خطاب کردی!
● سیّد محمّد باقر نیز شعرش را تغییر می دهد و به جای «امیما»، «حمیرا» میگذارد:
فَیَا حُمَیرا سَبُّکِ مُحَرَّمٌ
لِأجل عَین ألفُ عَین تُکرَمُ
● البته وجه أمّ المومنین بودن زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله حرمت نکاح با آنان برای سایر مردم است، نه مقام و منزلت آنان، ولی چون این تعبیر برای عایشه احترام محسوب میشد، حضرت از این تعبیر ناراضی بودند.
📚جرعهای از دریا؛ ج۲؛ ص۴۴۲
@madras_emb
recording-20241111-091755.mp3
1.1M
☀️ در محضر کافی شریف
📖 کتاب فضل العلم
🔖روایت نهم و دهم
▫️عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَوَدِدْتُ أَنَّ أَصْحَابِي ضُرِبَتْ رُءُوسُهُمْ بِالسِّيَاطِ حَتَّى يَتَفَقَّهُوا.
▫️عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَجُلٌ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ لَمْ يَتَعَرَّفْ إِلَى أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ قَالَ فَقَالَ كَيْفَ يَتَفَقَّهُ هَذَا فِي دِينِهِ.
🎙استاد مهدی طالبی
🗓یکشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳
🕖 ابتدای درس مکاسب
@madras_emb
#داستانک
🔥 امام نار
● مدائنی نقل میكند: أنه رأي بالبصرة رجلا مصطلم الأذن؛
در بصره مـردي بـود گوش بريده، از علت آن جويا شدند كه چگونه گوش تو بريده شده، گفت: در جنگ جـمـل در ميان كشتهها ميگشتم، شخصي نظرم را جلب كرد او سرش را پايين و بالا ميبرد و اين شعر را زمزمه ميكرد:
لقد اوردتنا حومة الموتِ امُّنا
فلم تنصرف الا ونحن رِواء
بـه تـحقيق مادرمان (عايشه) ما را تا نزديكي مرگ آورد و برنگشت مگر اينكه مارا سيراب از مرگ كرد.
● گفتم: سبحان الله! در موقع مرگ اين چه شعري است كه ميخواني؟ به جاي اين كلمه "لا اله الا اللّه " بگو.
او گفت : ادنُ منّی و لقني الشهادة فصرت اليه فلما قربت منه استدناني، ثم التقم اذني , فذهب بها، فجعلت العنه فقال : اذا صرتَ الي امك فقالت : من فعل بك هذا؟ فقل: عمير بن الاهلب الضبي مخدوع المراة التي ارادت ان تكون اميرالمؤمنين.
● نـزديـك من بيا و شهادتين را تلقين كن، جلو رفتم كه لا اله الا اللّه را تلقين كنم، گوش مرا بريد، من هم در مقابل اين عمل شروع كردم به لعن ونفرين او. گفت: هرگاه به نزد مادرت رفتي و از تو سؤال كرد كه گوش تو را چه كسي بريد، بگو عمير بن اهلب كه گول زني را خورد که آرزو داشت امير و فرمانرواي مؤمنين بشود.
📚مروج الذهب؛ ج۲؛ ص۳۷۰
@madras_emb
recording-20241112-091719.mp3
1.35M
☀️ در محضر کافی شریف
📖 کتاب فضل العلم
🔖روایت دهم: عنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: قَالَ لَهُ رَجُلٌ جُعِلْتُ فِدَاكَ رَجُلٌ عَرَفَ هَذَا الْأَمْرَ لَزِمَ بَيْتَهُ وَ لَمْ يَتَعَرَّفْ إِلَى أَحَدٍ مِنْ إِخْوَانِهِ قَالَ فَقَالَ كَيْفَ يَتَفَقَّهُ هَذَا فِي دِينِهِ.
🎙استاد مهدی طالبی
🗓دوشنبه ۲۲ آبان ۱۴۰۳
🕖 ابتدای درس مکاسب
@madras_emb
اخلاق.mp3
15.57M
💠 #درس_اخلاق
📙 براساس کتاب مرآة الرشاد
🎙حجت الاسلام و المسلمین ولی الله #شریفانی
📋موضوع: افراط و تفریط
🗓چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
✔️جلسه هفتم
📍مدرس فقهی امام محمد باقر علیهالسلام
@madras_emb
استاد شبیری .mp3
10.87M
❇️ سلسله جلسات حدیث خوانی
💠 «کتاب الحجة» کافی شریف
🎙 استاد معظم آقای حاج سید محمد جواد شبیری
🔸در این جلسه مباحث زیر مطرح شده است:
▫️ابان بن عثمان به نظر ما ناووسی نیست و امامی است
▫️ضابطهٔ تشخیص معلوم یا مجهول بودن فعل
▫️بحث و دعوای بین زید بن علی و مومن الطاق
▫️جناب زید اذن امام برای قیام را شرط نمیدانست و خیال میکرد حق دارد بدون اذن امام قیام کند.
▫️خروج بدون اذن امام از گناهان کبیره است.
▫️اصحاب خاص ائمه خروج با زید را گناه میدانستند؛ لذا زید اصحاب خوبی نداشت.
▫️اصحاب زید مختلف بودند و تیپ شخصیتی زید اینگونه نبوده که اصحاب خالص را اطراف خود جمع کند.
🗓چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
✔️جلسه دوم
📍فاطمیه مدرسه عالی فقهی امام محمدباقر علیهالسلام
@madras_emb
recording-20241113-091820.mp3
1.41M
☀️ در محضر کافی شریف
📖 کتاب فضل العلم
📌توضیح در رابطه با عنوان باب اول
📌شروع باب دوم
🎙استاد مهدی طالبی
🗓چهارشنبه ۲۳ آبان ۱۴۰۳
🕖 ابتدای درس مکاسب
@madras_emb
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بيا صاحب عزاي فاطميه
▪️آیت الله العظمی وحید خراسانی:
در عزای فاطمیه هر چه عزاداری کنیم «کم» است؛ ... دلیل این حرف: امیرالمومنین علی علیه السلام درباره مصیبت شهادت حضرت زهرا فرمودند: «هَذِهِ وَ اللَّهِ مُصِيبَةٌ لَا عَزَاءَ عَنْهَا وَ رَزِيَّةٌ لَا خَلَفَ لَهَا» هر کار بکنید خلأ این مصیبت را پر نمی کند …
#فاطمیه
@madras_emb