#شعر
◾️ درد سرودهای خطاب به آن ده اسب ...
- زمانی که از کربلا بازگشتند:
دیروز پا به عرش معلّا گذاشتید
در این جهنم از چه کنون پا گذاشتید؟
گامی که شد گذاشته بر سینۀ بهشت
در دوزخیترین رهِ دنیا گذاشتید!
گویند عصر واقعه در شیب قتلگاه
پای خود از ثری به ثریا گذاشتید
هر گامتان شمیم خوشی می پراکنَد
بر شیشۀ عبیر مگر پا گذاشتید؟
جز نکهتی به دست صبا، بهر باغبان
زآن یاسِ تیشهخورده چه بر جا گذاشتید؟
گل را به سان مشک بسودید و همچو عود
آن سوده را در آتش صحرا گذاشتید
آیند قدسیان به تماشای آن چمن
چیزی اگر برای تماشا گذاشتید
صندوق سرّ غیب شکستید و تا ابد
بزم شهود را همه شیدا گذاشتید
گیرم مسیح آوردش مرهم از بهشت
یک زخم از برای مداوا گذاشتید؟
نتواندش گرفت در آغوش خود، کفن
کارش به بوریای کهن وا گذاشتید
✍ رحیق
#روضه
@madras_emb
◾️ سفره عزا جمع شد ...
دارند خیمههای تو را جمع میکنند
این سفره عزای تو را جمع میکنند
از خیمهای به خیمه دیگر روان شدیم
این سعی با صفای تو را جمع میکنند
ما با لباس مشکی تو خو گرفتهایم
احرام کربلای تو را جمع میکنند
دارند ای امام رئوفم، امام رضا
یابن شبیبهای تو را جمع میکنند
#شعر
@madras_emb