eitaa logo
مدرسه ولایت
462 دنبال‌کننده
70 عکس
36 ویدیو
125 فایل
#نهج_البلاغه
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۱۹ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۰۸ ---------------------------------------- «...وَ اَلاِعْتِصَامِ بِحَبْلِهِ وَ أَيُّ سَبَبٍ أَوْثَقُ مِنْ سَبَبٍ بَيْنَكَ وَ بَيْنَ اَللَّهِ...»«اعتصام»در لغت به‌معنای«نگه‌داشتن چیزی با دست»است؛اگر همراه با حرف باء بیاید،به‌معنای«خودداری کردن به‌وسیله‌ی چیزی»خواهد بود.بنابراین عبارت حضرت یعنی«به‌واسطه‌ی ریسمان الهی از سقوط و فروافتادن خودداری کردن» ✅اعتصام در آیات: 🟩وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّـهِ جَمِيعاً وَ لا تَفَرَّقُوا...(سوره‌ی آل عمران،آیه‌ی ۱۰۳) 🟩...وَ اعْتَصَمُوا بِاللَّـهِ...(سوره‌ی نساء،آیه‌ی ۱۴۶) 🟩...وَ اعْتَصِمُوا بِاللَّـهِ...(سوره‌ی حج،آیه‌ی ۷۸) ✅«حبل»به‌معنای طناب و ریسمان است. ✅مصادیق«حبل»در روایات: 🟩...وَ اَلنَّاسُ فِي فِتَنٍ اِنْجَذَمَ فِيهَا حَبْلُ اَلدِّينِ...(خطبه‌ی ۲) 🔺دین به‌عنوان حبل معرفی شده. 🟩...وَ عَلَيْكُمْ بِكِتَابِ اَللَّهِ فَإِنَّهُ اَلْحَبْلُ اَلْمَتِينُ وَ اَلنُّورُ اَلْمُبِينُ...(خطبه‌ی ۱۵۶) 🟩...وَ إِنَّ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ يَعِظْ أَحَداً بِمِثْلِ هَذَا اَلْقُرْآنِ فَإِنَّهُ حَبْلُ اَللَّهِ اَلْمَتِينُ وَ سَبَبُهُ اَلْأَمِينُ...(خطبه‌ی ۱۷۶) 🔺قرآن حبل است. 🟩...فَاعْتَصِمُوا بِتَقْوَى اَللَّهِ فَإِنَّ لَهَا حَبْلاً وَثِيقاً عُرْوَتُهُ...(خطبه‌ی ۱۹۰) 🔺بین اعتصام و حبل تلازم وجود دارد؛فرضا اینکه ‌گویند ذکر خدا حبل خداست،یعنی اعتصام با ذکر اتّفاق می‌افتد؛و همچنین هرجا که گفته‌شده: اعتصام با ذکر داشته باشید،یعنی ذکر الهی از مصادیق حبل است. 🟩...أَلاَ وَ إِنَّكُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَيْدِيَكُمْ مِنْ حَبْلِ اَلطَّاعَةِ...(خطبه‌ی ۱۹۲) 🔺طاعت از مصادیق حبل است. 🔺حبل طاعت یعنی اطاعت از کسانی که انسان را به سوی خدا حرکت می‌دهند:«لاَ طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ اَلْخَالِقِ»(حکمت ۱۶۵) 🔺بالاترین مصداق حبل طاعت،اطاعت از امام معصوم علیه‌السلام است. 🟩قَالَ الإمام الصَّادِقُ علیه‌السلام:التَّوْبَةُ حَبْلُ اللَّهِ...(بحارالأنوار،جلد ۶،ص ۳۱) 🔺توبه حبل است. 🔺هرآنچه که به عنوان حبل مطرح می‌شوند،به این معناست که ظرفیّتی برای اعتصام دارند. 🔺هرآنچه که از مصادیق اعتصام گفته شد،زیر اطاعت از ولی الله اعتصام می‌آورند؛اعتصام بدون ولایت امری غیرممکن است. ✅«حبل الله»در منطق روایات«امام أمیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب و اهل بیت علیهم‌السلام» می‌باشند: 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:قَالَ أَمِیرُ الْمُؤمِنِینَ علیه‌السلام فِی خُطبَةٍ أَنَا الهَادِی وَ أَنَا الْمُهْتَدی وَ أَنَا أَبُو الْیَتَامَی وَ الْمَساكِینِ وَ زَوجُ الْأَرامِلِ وَ أَنَا مَلْجأُ كُلِّ ضَعِیفٍ وَ مَأمَنُ كُلِّ خائِفٍ وَ أنَا قَائدُ الْمُؤْمِنِینَ إِلَی الْجَنَّةِ وَ أَنَا حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ وَ أَنَا عُروَةُ اللَّه الْوُثْقَی...(بحارالأنوار،جلد ۴،ص ۸) 🔺امنیّت با موضوع ولایت اتّفاق می‌افتد. 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:...فَیَأْتِی النِّدَاءُ مِنْ قِبَلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ یَا مَعْشَرَ الْخَلَائِقِ هَذَا عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ خَلِیفَةُ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبَادِهِ فَمَنْ تَعَلَّقَ بِحَبْلِهِ فِی دَارِ الدُّنْیَا فَلْیَتَعَلَّقْ بِحَبْلِهِ فِی هَذَا الْیَوْمِ یَسْتَضِیءُ بِنُورِهِ وَ لیَتَّبِعهُ إِلَی الدَّرَجَاتِ الْعُلَی مِنَ الْجَنَّاتِ قَالَ فَیَقُومُ النَّاسُ الَّذِینَ قَدْ تَعَلَّقُوا بِحَبْلِهِ فِی الدُّنْیَا فَیَتَّبِعُونَهُ إِلَی الْجَنَّةِ...(بحارالأنوار،جلد ۸،ص ۱۰) 🔺تنها اعتصام ممکن،چنگ‌زدن به ولایت امام علی علیه‌السلام است. 🔺نتیجه‌ی اعتصام در این عالم،در عالم بعد ظهور و بروز پیدا می‌کند. 🟩قال النّبی صلّی الله علیه وآله:...وَ قَد خلَقَ اللَّهُ جَنَّةَ الْفِرْدَوْسِ وَ عَلَی بَابِهَا شَجَرَةٌ لَیْسَ فِیهَا وَرَقَةٌ إِلّا عَلَیها مَكتُوبٌ حَرْفَانِ بِالنّورِ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ عُرْوَةُ اللَّهِ الْوَثِیقَةُ وَ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتِینُ...(بحارالأنوار،جلد ۸،ص ۱۷۴) 🔺شخص امام علی علیه‌السلام محور برای حبل الله المتین می‌باشد. 🔺ذکر نام مبارک شخص امام علی علیه‌السلام به این دلیل است که دیگران خود را امام جامعه معرفی نکنند و از مسئله‌ی امامت سوء استفاده ننمایند. 🟩قال النّبی صلّی الله علیه و آله:...وَ خَلَّفتُ فِیكُمُ الْعَلَمَ الْأَكْبَرَ عَلَمَ الدِّینِ وَ نورَ الهُدی وصیِّی عَلِیَّ بنَ أَبِی طالِبٍ أَلا هُوَ حَبْلُ اللَّهِ فَاعْتَصِمُوا بِهِ جَمِیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا عَنْهُ...(بحارالأنوار،جلد ۲۲،ص ۴۸۱) ادامه دارد...👇
🟩‌قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَرْكَبَ سَفِینَةَ النَّجَاةِ وَ یَسْتَمْسِكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقی وَ یَعْتَصِمَ بِحَبْلِ اللَّهِ الْمَتِینِ فَلْیُوَالِ عَلِیّاً بَعْدِی وَ لْیُعَادِ عَدُوَّهُ...(بحارالأنوار،جلد ۲۳،ص ۱۴۴) 🟩قال الإمام الباقر علیه‌السلام:...نَحْنُ الْحَبْلُ(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۵۲) 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:نَحْنُ حَبْلُ اللَّهِ الَّذِی قَالَ وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِیعاً(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۸۳) 🔺آن سببی که امام علی علیه‌السلام در این نامه می‌فرمایند،اهل بیت علیهم‌السلام می‌باشد. 🟩قال الإمام الباقر علیه‌السلام:...قَالَ حَبْلٌ مِنَ اللَّهِ كِتَابُ اللَّهِ وَ حَبْلٌ مِنَ النَّاسِ عَلِیُّ بْنُ أَبِی طَالِبٍ علیهماالسلام(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۸۴) 🔺تفرّق در ترک اعتصام به حبل الله اتّفاق می‌افتد؛همچنین وحدت در چنگ‌زدن به حبل الله رخ می‌دهد. 🔺درجات انبیاء علیهم‌السلام به‌میزان اعتصام آن‌ها به ولایت امام علی علیه‌السلام اعطاء شده است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۰ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۱۱ ، (مصادف با شب شهادت مولی‌الموحّدین امام أمیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه) --------------------------------------- «...أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ...» ✅مادّه‌ی«وعظ»به‌معنای«منع همراه با ترساندن»است؛همچنین در مواضع دیگری به‌معنای«تذکردادن به خیر در هر أمری که باعث رقت قلب می‌شود»نیز آمده است؛لکن در معنای اوّل بیشتر استعمال شده است. ✅فرق«موعظه»با«نصیحت»: موعظه ناظر به امور کلّی می‌باشد؛لکن نصیحت در مورد امور جزئی صدق می‌کند. ✅راه‌‌هائی که دربردارنده‌ی موعظه هستند: آیات: ۱)قرآن کریم: 🟩يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ(سوره‌ی یونس،آیه‌ی ۵۷) 🟩وَ لَقَدْ أَنْزَلْنا إِلَيْكُمْ آياتٍ مُبَيِّناتٍ وَ مَثَلاً مِنَ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِكُمْ وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ(سوره‌ی نور،آیه‌ی ۳۴) 🔺قرآن کریم بزرگ‌ترین موعظه از جانب خدای متعال می‌باشد. 🔺ظرفیّت قرآن کریم به میزانی است که می‌تواند برای آحاد مردم موعظه و پند باشد. ۲)عذابی که بر امّت‌های پیشین نازل‌شده: 🟩وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ الَّذِينَ اعْتَدَوْا مِنْكُمْ فِي السَّبْتِ فَقُلْنا لَهُمْ كُونُوا قِرَدَةً خاسِئِينَ(۶۵)فَجَعَلْناها نَكالاً لِما بَيْنَ يَدَيْها وَ ما خَلْفَها وَ مَوْعِظَةً لِلْمُتَّقِينَ(۶۶)(سوره‌ی بقره) ۳)سرگذشت انبیاء الهی علیهم‌السلام: 🟩وَ كُلاًّ نَقُصُّ عَلَيْكَ مِنْ أَنْباءِ الرُّسُلِ ما نُثَبِّتُ بِهِ فُؤادَكَ وَ جاءَكَ فِي هذِهِ الْحَقُّ وَ مَوْعِظَةٌ وَ ذِكْرى‏ لِلْمُؤْمِنِينَ(سوره‌ی هود،آیه‌ی ۱۲۰) 🔺در اغلب موارد من‌جمله آیات مذکور،موعظه همراه با وصف تقوا و ایمان آمده است؛روشن می‌شود تذکّر و پندپذیری با تقوا و ایمان معیّت دارد. روایات: ۱)مردگان: 🟩...فَكَفَى وَاعِظاً بِمَوْتَى عَايَنْتُمُوهُمْ حُمِلُوا إِلَى قُبُورِهِمْ غَيْرَ رَاكِبينَ وَ أُنْزِلُوا فِيهَا غَيْرَ نَازِلِينَ فَكَأَنَّهُمْ لَمْ يَكُونُوا لِلدُّنْيَا عُمَّاراً وَ كَأَنَّ اَلْآخِرَةَ لَمْ تَزَلْ لَهُمْ دَاراً...(خطبه‌ی ۱۸۸) 🟩وَ تَبِعَ جِنَازَةً فَسَمِعَ رَجُلاً يَضْحَكُ فَقَالَ كَأَنَّ اَلْمَوْتَ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا كُتِبَ وَ كَأَنَّ اَلْحَقَّ فِيهَا عَلَى غَيْرِنَا وَجَبَ وَ كَأَنَّ اَلَّذِي نَرَى مِنَ اَلْأَمْوَاتِ سَفْرٌ عَمَّا قَلِيلٍ إِلَيْنَا رَاجِعُونَ نُبَوِّئُهُمْ أَجْدَاثَهُمْ وَ نَأْكُلُ تُرَاثَهُمْ كَأَنَّا مُخَلَّدُونَ بَعْدَهُمْ ثُمَّ قَدْ نَسِينَا كُلَّ وَاعِظٍ وَ وَاعِظَةٍ وَ رُمِينَا بِكُلِّ فَادِحٍ وَ جَائِحَةٍ(حکمت ۱۲۲) ۲)موضوعاتی که ادراک عقلی بشر به آن تعلّق دارد(حتمی‌بودن قیامت): 🟩...فَإنّ اَلْغايةَ اَلْقيامةُ وَ كَفى بِذلكَ وَاعِظاً لِمَن عَقَلَ...(خطبه‌ی ۱۹۰) ۳)کلمات أمیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه: 🟩...و أَعظكمْ بِالْموعظة البالغة فتتفرّقون عنها...(خطبه‌ی ۹۷) 🟩‌...أيها الناس إني قد بثثت لكم المواعظ التي وعظ الأنبياء بها أممهم و أديت إليكم ما أدت الأوصياء إلي من بعدهم...(خطبه‌ی ۱۸۲) 🔺جامعیّت کلمات أمیرالمؤمنین علیه‌السلام در موضوع موعظه 🔺امام علی علیه‌السلام علاوه بر آگاهی به‌احیاء به‌وسیله‌ی موعظه،ابزار موعظه را هم بیان فرموده‌اند. ۴)پیکر مطهّر خود حضرت: 🟩...و إنما كنت جارا جاوركم بدني أياما و ستعقبون مني جثة خلاء ساكنة بعد حراك و صامتة بعد نطق ليعظكم هدوي و خفوت إطراقي و سكون أطرافي فإنه أوعظ للمعتبرين من المنطق البليغ و القول المسموع...(خطبه‌ی ۱۴۹) ۵)دنیا: 🟩...إن الدنيا دار صدق لمن صدقها و دار عافية لمن فهم عنها و دار غني لمن تزود منها و دار موعظة لمن اتعظ بها...(حکمت ۱۳۱) 🔺دنیا با هر دو حیثیّت(عالم طبیعت و علقه‌ی انسان به او)موضوع پند است. ✅موعظه به دوقسم قابل تقسیم است: ۱)قولی: الف)قرآن ب)روایات ۲)غیرقولی:امور محسوس 🔺موعظه‌ی قولی با دوروش صورت می‌پذیرد: ۱)پرداختن به‌امور عقلی ۲)پرداختن به‌امور تجربی 🔺موعظه‌ی غیرقولی گرچه با با گفتار ارتباطی ندارد،اما گاهی اوقات امام معصوم علیه‌السلام به نگاه‌کردن به‌امور محسوس جهت می‌دهد؛چون انسان گاهی از امور حسی غفلت دارد(حکمت ۱۲۲) ✅مواعظ برای اثرداشتن،با موانعی مواجه‌اند: 🟩بينكم و بينَ الموعظةِ حجابٌ من الغرّة(حکمت ۲۸۲) 🔺فریفته‌شدن به ظواهر دنیا،غفلت از باطن آن‌ را به‌دنبال دارد و مانع از پندپذیری است. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۱ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۱۹ --------------------------------------- «...أَحْيِ قَلْبَكَ بِالْمَوْعِظَةِ...» ✅طبق کلام شریف امام علی علیه‌السلام روشن شد که«غرور»اصیل‌ترین مانع برای موعظه است: 🟩بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ اَلْمَوْعِظَةِ حِجَابٌ مِنَ اَلْغِرَّةِ(حکمت ۲۸۲) ✅ادراک و تشخیص درست بیماری‌های قلبی،اوّلین قدم برای درمان آن‌ها است؛اگر خلط در امور صورت بگیرد،درمان ممکن نخواهد بود. ✅بسیاری از افراد و حتّی مترجمین،در تشخیص سه‌بیماری قلبی«غرور»«کبر»و«عجب» اشتباه عمل می‌کنند که این بسیار خطرناک است! ✅«غرور»حالتی نفسانی است که انسان آن چیزی را که ندارد توهّم داشتن می‌کند. 🔺انسان موعظه را قبول نمی‌کند چون فکر می‌کند آن را دارد در حالی که توهّم داشتن می‌کند. 🔺این توهّم داشتن در دو بُعد«علم»و«عمل»رخ می‌دهد. 🔺به‌میزانی که انسان از موعظه فراری است مغرور می‌باشد. ✅«کبر»حالتی نفسانی است که انسان آن چیزی را که دارا است بزرگ‌تر می‌بیند. ✅«عجب»حالتی نفسانی است که انسان به آن چیزی که دارد بسنده می‌کند و به‌همان دلخوش است: 🟩...وَ لاَ تُفْسِدْ عِبَادَتِي بِالْعُجْبِ‌...(صحیفه‌ی سجّادیّه علیه‌السلام،دعای ۲۰) ✅غرور به دوصورت قابل تحلیل است: ۱)ابتدائی:دوگونه است: حیثیت اوّل:اینکه بگوئیم خدای متعال بدون کسب،انسان را«بالفعل»مغرور آفریده! این کاملا اشتباه است: 🟩...فِطْرَتَ اللَّـهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها...(سوره‌ی روم،آیه‌ی ۳۰) حیثیّت دوّم:اینکه بگوّیم خدای متعال«بالقوه»استعداد کسب غرور را در وجود انسان مختار قرار داده است. این درست است و همین مدّنظر می‌باشد: 🟩لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا اَلْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ اَلْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ اَلْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلاَفِهَا...(حکمت ۱۰۸) ۲)غائی:خدای متعال بر اساس حرکت اختیاری انسان او را کمک می‌کند تا مغرور شود؛این نه‌تنها ظلم نیست،بلکه عین عدالت است: 🟩كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ...(حکمت ۱۱۶) 🔺سنّت استدراج و اضلال غائی شامل مؤمنین نمی‌شود. ✅عوامل غرور ۱)درونی:نفس: 🟩...إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ...(یوسف علیه‌السلام،آیه‌ی ۵۳) ۲)بیرونی:ابلیس: 🟩...لَقَدِ اِسْتَهَامَ بِكُمُ اَلْخَبِيثُ وَ تَاهَ بِكُمُ اَلْغُرُورُ...(خطبه‌ی ۱۳۳) 🟩وَ قَدْ مَرَّ بِقَتْلَى اَلْخَوَارِجِ يَوْمَ اَلنَّهْرَوَانِ بُؤْساً لَكُمْ لَقَدْ ضَرَّكُمْ مَنْ غَرَّكُمْ فَقِيلَ لَهُ مَنْ غَرَّهُمْ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ اَلشَّيْطَانُ اَلْمُضِلُّ وَ اَلْأَنْفُسُ اَلْأَمَّارَةُ بِالسُّوءِ...(حکمت ۳۲۳) ✅ابزار غرور: «دنیا»کانون تولید غرور است(منظور از دنیا آن علقه‌ی انسان به ما یملک خودش می‌باشد): 🟩...فَإِنَّ اَلدُّنْيَا...غُرُورٌ حَائِلٌ...(خطبه‌ی ۸۳) 🔺خود دنیا غرور است! 🟩...وَ اَلدُّنْيَا كَاسِفَةُ اَلنُّورِ ظَاهِرَةُ اَلْغُرُورِ...(خطبه‌ی ۸۹) 🟩فَإِنِّي أُحَذِّرُكُمُ اَلدُّنْيَا...وَ تَزَيَّنَتْ بِالْغُرُورِ...غَرَّارَةٌ غُرُورٌ مَا فِيهَا فَانِيَةٌ فَانٍ مَنْ عَلَيْهَا لاَ خَيْرَ فِي شَيْءٍ مِنْ أَزْوَادِهَا إِلاَّ اَلتَّقْوَى...(خطبه‌ی ۱۱۱) 🟩وَ أُحَذِّرُكُمُ اَلدُّنْيَا فَإِنَّهَا مَنْزِلُ قُلْعَةٍ...قَدْ تَزَيَّنَتْ بِغُرُورِهَا وَ غَرَّتْ بِزِينَتِهَا...(خطبه‌ی ۱۱۳) 🟩...اَلدُّنْيَا اَلْغَرُورَ وَ لاَ تَأْمَنْهَا عَلَى حَالٍ...(نامه‌ی ۵۶) ✅به‌تبع دنیا‌،دو چیز دیگر ابزار غرور هستند: ۱)آمال:آرزو‌ها: 🟩...وَ اِعْلَمُوا أَنَّ اَلْأَمَلَ يُسْهِي اَلْعَقْلَ وَ يُنْسِي اَلذِّكْرَ فَأَكْذِبُوا اَلْأَمَلَ فَإِنَّهُ غُرُورٌ وَ صَاحِبُهُ مَغْرُورٌ(خطبه‌ی ۸۶) ۲)حسب و جایگاه اجتماعی و خانوادگی: 🟩...وَ مَنْ قَارَضَ الشَّیْطَانَ قُرِنَ مَعَهُ مَا لَكُمْ تَتَنَافَسُونَ فِی الدُّنْیَا وَ تَعْدِلُونَ عَنِ الْحَقِّ غَرَّتْكُمْ أَحْسَابُكُمْ فَمَا حَسَبُ امْرِئٍ خُلِقَ مِنَ الطِّینِ إِنَّمَا الْحَسَبُ عِنْدِی هُوَ التَّقْوَی...(بحارالأنوار،جلد ۱۴،ص ۴۶) و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۲ 🗓چهارشنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۲۲ --------------------------------------- «...وَ أَمِتْهُ بِالزَّهَادَةِ...» ✅غرور دقیقاً میل انسان به‌دنیا است؛همین غرور،مانع پندگیری انسان می‌باشد؛در نتیجه برای پندگرفتن و موعظه‌پذیری،باید غرور را از بین برد. ✅قلب همان‌گونه که به إحیاء نیاز دارد،به إماته(مُردن)هم نیازمند است. ✅اگر موعظه‌پذیرفتن،موجب إحیاء قلب می‌شود،بنابراین غرور،قلب را می‌میراند؛لذا غرور باید در قلب بمیرد تا موعظه اتّفاق بیفتد. ✅«غرور»به‌معنای فریفته‌شدن به‌ظاهر است(سابق گذشت)؛در نقطه‌ی مقابلِ غرور،صفتی به‌نام«زهد»وجود دارد که غرور را در قلب می‌میراند. ✅«زهد»یعنی بی‌رغبتی نسبت به‌ظاهر دنیا؛این میل قلب به‌دنیا(غرور)با بی‌رغبتی نسبت به‌دنیا(زهد)می‌میرد. ✅«قلب»پیچیده‌ترین و البته عجیب‌ترین مخلوق الهی است که جایگاه بسیاری از صفات و‌ همچنین اضداد آن صفات می‌باشد: 🟩َقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا اَلْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ وَ ذَلِكَ اَلْقَلْبُ وَ ذَلِكَ أَنَّ لَهُ مَوَادَّ مِنَ اَلْحِكْمَةِ وَ أَضْدَاداً مِنْ خِلاَفِهَا...(حکمت ۱۰۸) 🔺قلب هم جایگاه غرور است هم زهد. 🔺قلب یک عنصر مادّی نیست که هم حکمت(زهد)و هم ضدحکمت(غرور)در آن با یکدیگر جمع نشود. 🔺حکمت یعنی دیدن باطن دنیا ✅«زهد»بر دوقسم می‌باشد: ۱)قهری و زوری:این نوع از زهد،ارزشی ندارد و زمانی حاصل می‌شود که آثار مرگ طلوع کند: 🟩...فَغَيْرُ مَوْصُوفٍ مَا نَزَلَ بِهِمْ اِجْتَمَعَتْ عَلَيْهِمْ سَكْرَةُ اَلْمَوْتِ وَ حَسْرَةُ اَلْفَوْتِ فَفَتَرَتْ لَهَا أَطْرَافُهُمْ وَ تَغَيَّرَتْ لَهَا أَلْوَانُهُمْ...وَ يَتَذَكَّرُ أَمْوَالاً جَمَعَهَا...وَ يَزْهَدُ فِيمَا كَانَ يَرْغَبُ فِيهِ أَيَّامَ عُمُرِهِ وَ يَتَمَنَّى أَنَّ اَلَّذِي كَانَ يَغْبِطُهُ بِهَا وَ يَحْسُدُهُ عَلَيْهَا قَدْ حَازَهَا دُونَهُ...(خطبه‌ی ۱۰۹) ۲)اختیاری:این نوع از زهد ارزشمند می‌باشد و إماته به‌وسیله‌ی آن اتّفاق می‌افتد: 🟩اَلزُّهْدُ كُلُّهُ بَيْنَ كَلِمَتَيْنِ مِنَ اَلْقُرْآنِ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ لِكَيْلاٰ تَأْسَوْا عَلىٰ مٰا فٰاتَكُمْ وَ لاٰ تَفْرَحُوا بِمٰا آتٰاكُمْ...(حکمت ۴۳۹) 🔺اگر قرار باشد انسان حسرت چیزهائی که از او فوت شده و به او نرسیده بخورد،دائماً باید حسرت بخورد؛چون دائماً چیزهائی از او درحال از‌ دست‌رفتن است. 🔺به‌اندازه‌ای به‌زهد نیازمندیم که به حکمت نیازمندیم؛چون زهد،ابزار حکمت است. ✅«زهد»اقسامی دارد: ۱)از حرام:همه‌ی مؤمنین به‌آن نیازمند هستند: 🟩...وَ لاَ زُهْدَ كَالزُّهْدِ فِي اَلْحَرَامِ...(حکمت ۱۱۳) 🔺چون همه‌ی افراد به‌آن نیازمند هستند،لذا هیچ زهدی مثل از حرام نیست. ۲)از حلال:مرتبه‌ای بالاتر از زهد از حرام است که هرکس توان رسیدن به‌آن را ندارد: 🟩اَلْمُؤْمِنُ يَنْظُرُ إِلَى اَلدُّنْيَا بِعَيْنِ اَلاِعْتِبَارِ وَ يَقْتَاتُ فِيهَا بِبَطنِ اَلاِضْطِرارِ...(غررالحکم و دررالکلم،جلد ۱،ص ۱۲۱) 🟩قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی اللّٰه علیه و آله:الدُّنْیَا سَاعَةٌ فَاجْعَلْهَا طَاعَةً وَ بَابُ ذَلِكَ كُلِّهِ مُلَازَمَةُ الْخَلْوَةِ بِمُدَاوَمَةِ الْفِكْرَةِ وَ سَبَبُ الْخَلْوَةِ الْقَنَاعَةُ وَ تَرْكُ الْفُضُولِ مِنَ الْمَعَاشِ وَ سَبَبُ الْفِكْرَةِ الْفَرَاغُ وَ عِمَادُ الْفَرَاغِ الزُّهْدُ...(بحارالأنوار،جلد ۶۷،ص ۶۸) 🟩قال الإمام أمیرالمؤمنین علیه‌السلام من صفات المؤمن:...قَلِیلُ الْفُضُولِ...(بحارالأنوار،جلد ۶۴،ص ۳۶۵) 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:یَا هِشَامُ إِنَّ الْعُقَلَاءَ تَرَكُوا فُضُولَ الدُّنْیَا فَكَیْفَ الذُّنُوبُ وَ تَرْكُ الدُّنْیَا مِنَ الْفَضْلِ...(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۱۳۸) ✅اثر زهد«حکمت»است و اگر آثار دیگری داشته باشد،همه‌ی آن‌ها زیر مجموعه‌ی حکمت خواهد بود: 🟩اَلدُّنْيَا خُلِقَتْ لِغَيْرِهَا وَ لَمْ تُخْلَقْ لِنَفْسِهَا(حکمت ۴۶۳) 🟩عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ:مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِی قَلْبِهِ...(بحارالأنوار،جلد ۲،ص ۳۳) 🟩قال الإمام الصادق علیه‌السلام:...مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا أَثْبَتَ اللَّهُ الْحِكْمَةَ فِی قَلْبِهِ...(بحارالأنوار،جلد ۶۶،ص ۴۰۶) 🔺قلب وقتی حکیم شد،تصرّفات حکیمانه می‌کند و دیگر جائی برای غرور باقی نخواهد ماند. و الحمدلله و صلّی الله علی محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۳ 🗓یک‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۲۶ ----------------------------------------- «…وَ قَوِّهِ بِالْيَقِينِ...» ✅اعمال انسان دوگونه است: ۱)محسوس(جوارحی_ظاهری) ۲)غیرمحسوس(جوانحی_باطنی) ✅اعمال جوانحی خود دوگونه است: الف)فکری ب)قلبی 🔺اعمال ظاهری انسان،فرایند عمل فکری و قلبی اوست. 🔺اعمال جوارحی اگر پشتوانه‌ی فکری و قلبی وحیانی نداشته باشند،اعتباری ندارند. 🔺فکر زمانی درست می‌اندیشد که منطبق بر مبنای اندیشه‌‌ورزی امام معصوم علیه‌السلام شکل گرفته باشد: 🟩...رأیی لکم تبعٌ...(زیارت جامعه‌ی کبیره) ✅انسان به‌میزانی ارزشمند است که فکر می‌کند: 🟩قِیمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ(حکمت ۸۱) ✅گاهی اوقات حجم اعمال ظاهری به‌میزانی زیاد است که انسان فریفته‌ شده و از پشتوانه‌ی آن که باید فکر و قلب باشد غفلت می‌کند: 🟩أَ جَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ وَ عِمارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّـهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ جاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّـهِ لا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّـهِ وَ اللَّـهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ(سوره‌ی توبه،آیه‌ی ۱۹) 🔺نباید گول اعمال ظاهری که پشتوانه‌ی درست فکری و قلبی ندارند را خورد. 🔺اعمال ظاهری هرچند حجم آن‌ها زیاد باشد ولی پشتوانه‌ی فکری و قلبی نداشته باشند،خالی از فائده خواهند بود. 🟩قَالَ الإمام الصادق علیه‌السلام:كَانَ أَكْثَرُ عِبَادَةِ أَبِی ذَرٍّ رَحْمَةُ اللَّهِ عَلَیْهِ التَّفَكُّرَ وَ الِاعْتِبَارَ(بحارالأنوار،جلد ۲۲،ص ۴۳۱) ✅اگر نظام فکری‌مان را ولائی نکنیم،اعمال ظاهری کارائی نخواهند داشت: 🟩نَوْمٌ عَلَى يَقِينٍ خَيْرٌ مِنْ صَلاَةٍ فِي شَكٍّ(حکمت ۹۷) 🔺کمال انسان در نوع اندیشه‌ی اوست. ✅«قلب»بُعد دیگری از ابعاد وجودی انسان است که کارش دگرگونی می‌باشد؛تحوّلات قلب،وابسته به نوع فکر است: 🟩الْأَفْكَارُ أَئِمَّةُ الْقُلُوبِ وَ الْقُلُوبُ أَئِمَّةُ الْحَوَاسِّ وَ الْحَوَاسُّ أَئِمَّةُ الْأَعْضَاءِ(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۹۵) 🔺اوّلین قدم برای قوت قلب،اصلاح فکر است و این به‌تنهایی کافی نیست. 🔺قلب،رابط بین فکر و اعضای انسان است. ✅روایت شریف امام صادق سلام‌الله‌علیه در رابطه‌ی با شناخت جایگاه قلب: 🟩عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ:سَمِعْتُهُ یَقُولُ لِرَجُلٍ اعْلَمْ یَا فُلَانُ إِنَّ مَنْزِلَةَ الْقَلْبِ مِنَ الْجَسَدِ بِمَنْزِلَةِ الْإِمَامِ مِنَ النَّاسِ الْوَاجِبِ الطَّاعَةِ عَلَیْهِمْ أَ لَا تَرَی أَنَّ جَمِیعَ جَوَارِحِ الْجَسَدِ شُرَطٌ لِلْقَلْبِ وَ تَرَاجِمَةٌ لَهُ مُؤَدِّیَةٌ عَنْهُ الْأُذُنَانِ وَ الْعَیْنَانِ وَ الْأَنْفُ وَ الْفَمُ وَ الْیَدَانِ وَ الرِّجْلَانِ وَ الْفَرْجُ فَإِنَّ الْقَلْبَ إِذَا هَمَّ بِالنَّظَرِ فَتَحَ الرَّجُلُ عَیْنَیْهِ وَ إِذَا هَمَّ بِالاسْتِمَاعِ حَرَّكَ أُذُنَیْهِ وَ فَتَحَ مَسَامِعَهُ فَسَمِعَ وَ إِذَا هَمَّ الْقَلْبُ بِالشَّمِّ اسْتَنْشَقَ بِأَنْفِهِ فَأَدَّی تِلْكَ الرَّائِحَةَ إِلَی الْقَلْبِ وَ إِذَا هَمَّ بِالنُّطْقِ تَكَلَّمَ بِاللِّسَانِ(بحارالأنوار،جلد ۵۸،ص ۳۰۴) 🔺چنین قلبی به‌وسیله‌ی«یقین»قوّت پیدا می‌کند و باید به‌سبب یقین قوی شود. و الحمدلله و صلّی الله علیٰ محمّد و آله... 👇👇👇👇👇👇 ┏━━🍃🌺🍃━┓ @madrese_velayat @rayatalhedayat @sajjadiyeh ┗━━━🍂━
«بسم الله الرحمن الرحیم» «السَّلاَمُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَىٰ» 🔹نامه‌ی ۳۱ ، جلسه‌ی ۲۴ 🗓سه‌شنبه ، ۱۴۰۳/۰۱/۲۸ --------------------------------------- «...وَ قَوِّهِ بِالْيَقِينِ...» ✅«یقین»وصف قلب است.حضرت امام أمیرالمؤمنین سلام‌الله‌علیه اوصاف قلب را بیان می‌فرمایند. 🟩عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ:لَمْ یُقْسَمْ بَیْنَ الْعِبَادِ أَقَلُّ مِنْ خَمْسٍ الْیَقِینُ...(بحارالأنوار،جلد ۱،ص ۸۶) 🔺یقین وصف کمیابی است. 🟩قال الإمام الصّادق علیه‌السلام:...وَ خَیْرَ مَا أُلْقِیَ فِی الْقَلْبِ الْیَقِینُ...(بحارالأنوار،جلد ۲۱،ص ۲۱۱) 🔺یقین بهترین وصف برای قلب است. ✅أعمال انسان دوگونه است: ۱)ظاهری ۲)باطنی ✅أعمال باطنی دونوع هستند: ۱)فکری ۲)قلبی ✅أعمال باطنی فکری به‌ سه‌صورت متصوِّر است: ۱)ثبات اندیشه بر اساس وحی(اختصاص به مؤمنین دارد) ۲)مؤمنین متشتّت ۳)ثبات اندیشه و نظام‌مند بر اساس مبانی کفر ✅أعمال باطنی قلبی به دوصورت تصوّر می‌شود: ۱)یقین بر اساس ولایت و مبانی وحیانی ۲)تشتّت بر اساس کفر 🟩أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه‌السلام قَالَ:إِنَّ الْعَبْدَ یُصْبِحُ مُؤْمِناً وَ یُمْسِی كَافِراً وَ یُصْبِحُ كَافِراً وَ یُمْسِی مُؤْمِناً...(بحارالأنوار،جلد ۶۶،ص ۲۲۶) 🔺فکر متشتّت نمی‌تواند موجد قلب متیقّن باشد. ✅«یقین»بر دوقسم است: ۱)إجمالی(ابتداء یقین):با اصلاح نظام فکری شروع می‌شود و تحقّق می‌یابد. ۲)تفصیلی:تنها با«عبادت»محقّق می‌شود. 🔺عبادت بدون یقین اجمالی ارزشی ندارد. 🔺یقین اجمالی بدون عبادت تبدیل به یقین تفصیلی نمی‌شود. 🔺عبادت مناسکی دارد که تولید یقین می‌کند. 🔺عبادت چون منسک ولایت است تولید یقین دارد. ✅بررسی یقین از حیث مفهوم و مصداق: الف)مفهوم:همان ثبات یقین در قلب که نقطه‌ی مقابل شک است. ب)مصداق:یقین در آیات و روایات مصادیق فراوانی دارد. ✅مصادیق یقین در آیات و روایات: 🟩وَ اعْبُدْ رَبَّكَ حَتَّى يَأْتِيَكَ الْيَقِينُ(سوره‌ی حجر،آیه‌ی ۹۹) 🔺یقین به‌معنای مرگ؛چون کسی که می‌میرد،دیگر شکّاک نخواهد بود. 🔺یقین تولید مرگ می‌کند؛خود مرگ که یقین نیست. 🔺یقینی که با مرگ محقّق شود،ارزشی ندارد. 🟩وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِيَوْمِ الدِّينِ(۴۶)حَتَّى أَتانَا الْيَقِينُ(۴۷)(سوره‌ی مدّثّر) 🔺یقین به‌معنای مرگ 🔺یقین چون همراه با جهنّم و تکذیب قیامت آمده،نمی‌تواند به‌معنای ثبات قلبی باشد. 🟩عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ:نَحْنُ الْمَثَانِی الَّتِی أَعْطَاهَا اللَّهُ نَبِیَّنَا وَ نَحْنُ وَجْهُ اللَّهِ نَتَقَلَّبُ فِی الْأَرْضِ بَیْنَ أَظْهُرِكُمْ عَرَفَنَا مَنْ عَرَفَنَا وَ جَهِلَنَا مَنْ جَهِلَنَا مَنْ عَرَفَنَا فَأَمَامَهُ الْیَقِینُ وَ مَنْ جَهِلَنَا فَأَمَامَهُ السَّعِیرُ(بحارالأنوار،جلد ۲۴،ص ۱۱۵) 🔺یقین به‌معنای مرگ 🔺مثانی به‌رودی گفته می‌شود که بازوهای آن به‌یکدیگر می‌رسند(أهل بیت علیهم‌السلام ناظر به قرآن و قرآن ناظر به أهل بیت علیهم‌السلام است) ◼️شبهه‌ی صوفیه: صوفی‌ها می‌گویند:طبق آیه‌ی ۹۹ سوره‌ی حجر،عبادت باید تا زمانی باشد که یقین حاصل شود؛زمانی که یقین حاصل شد،عبادت را باید رها کرد! 🔲جواب: ۱)یقین محصول عبادت است و عبادت،علّتِ برای یقین می‌باشد. ۲)یقین ذومراتب است؛بنابراین عبادت رهاشدنی نیست. ✅در بین عبادات،«نماز»بزرگترین منسک برای تولید یقین است: 🟩قَالَ النَّبِیُّ صلی اللّٰه علیه و آله:جُعِلَتْ قُرَّةُ عَیْنِی فِی الصَّلَاةِ...(بحارالأنوار،جلد ۷۹،ص ۱۹۳) 🟩عن سیدة النساء فاطمة ابنة سید الأنبیاء صلوات الله علیها و علی أبیها و علی بعلها و علی أبنائها الأوصیاء: أنها سألت أباها محمدا صلی الله علیه و آله فقالت یا أبتاه ما لمن تهاون بصلاته من الرجال و النساء قال یا فاطمة من تهاون بصلاته من الرجال و النساء ابتلاه الله بخمس عشرة خصلة ست منها فی دار الدنیا و ثلاث عند موته و ثلاث فی قبره و ثلاث فی القیامة إذا خرج من قبره فأما اللواتی تصیبه فی دار الدنیا فالأولی یرفع الله البرکة من عمره و یرفع الله البرکة من رزقه و یمحو الله عز و جل سیماء الصالحین من وجهه و کل عمل یعمله لا یؤجر علیه و لا یرتفع دعاؤه إلی السماء و السادسة لیس له حظ فی دعاء الصالحین و أما اللواتی تصیبه عند موته فأولاهن أنه یموت ذلیلا و الثانیة یموت جائعا و الثالثة یموت عطشانا فلو سقی من أنهار الدنیا لم یرو عطشه و أما اللواتی تصیبه فی قبره فأولاهن یوکل الله به ملکا یزعجه فی قبره و الثانیة یضیق علیه قبره و الثالثة تکون الظلمة فی قبره و أما اللواتی تصیبه یوم القیامة إذا خرج من قبره فأولاهن أن یوکل الله به ملکا یسحبه علی وجهه و الخلائق ینظرون إلیه و الثانیة یحاسب حسابا شدیدا و الثالثة لا ینظر الله إلیه و لا یزکیه و له عذاب ألیم(بحارالأنوار، جلد ۸۰،ص ۲۱) ادامه‌ دارد...👇