eitaa logo
مدرسه علمیه حکمت و عرفان باقرین علیهماالسلام
2.8هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
131 ویدیو
27 فایل
» کانال مدرسه علمیه حکمت وعرفان باقرین (علیهما السلام) » مدرسه علوم اسلامی، ویژه خواهران » تحت اشراف استاد گران‌قدر، حجة الاسلام و المسلمین سید یدالله یزدان پناه. پذیرش👇 عمومی: @hekmat_baqerain ادمین کانال: @Bagherain11
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰قسمت صد و هشتاد و ششم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل اول 🔶 خدای تعالی آداب عبودیت در قرائت را به چهار رکن قائم فرموده: 2⃣ رکن دوم تحمید است؛ و آن در قول "الحَمدُ للّهِ رَبِّ العالَمین" حاصل شود‌. چون مصلی به مقام ذکر متحقق شد و همه ذرّات کائنات را اسماء الهيه ديد و به چشم استقلال به موجودات عوالم غيب و شهود نگریست؛ ⬅️ مرتبه تحمید برای او دست دهد و دل او اعتراف کند که : 🌱 جمیع محامد از مختصات ذات احدی(است) 🌱 و دیگر موجودات را در آن شرکت نیست زیرا که از خود کمالی ندارند تا حمد و ثنائی برای آن ها واقع شود. 3⃣ رکن سوم تعظيم است؛ و آن در "الرّحمن الّرحیم" حاصل شود. ✅ چون عبدِ سالک إلی الله در رکن تحمید 📍مَحمِدت را به حق تعالی منحصر کرد؛ 📍و از کثرات وجودیه سلبِ کمال و تحمید نمود؛ 👈 به افق وحدت نزدیک شود و چشم کثرت بینی او کم کم کور شود و صورتِ رحمانیت که بسط وجود و رحیمیت که بسطِ کمال وجود است بر قلب او تجلّی کند. ⬅️ پس عظمت حق در قلب او جایگزین شود و این حال چون تکمین یافت به رکن چهارم منتقل شود. 4⃣ (رکن چهارم) مقام تقدیس است؛ که حقيقت تمجید است. بعبارت دیگر تفویض امر الي الله است و آن: 🔸رؤيت مقام مالكيت و قاهريت حق؛ 🔸و فرو ريختن غبار کثرت؛ 🔸و شکستن بتهای کعبه دل؛ 🔸و ظهور مالک بیت قلب؛ 🔸و تصرف نمودن آن را (قلب را توسط مالک آن) بی مزاحم شیطانی است. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۰ و۲۴۱
🔰قسمت صد و هشتاد و هفتم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل اول 🔶 در حديث مصباح الشریعه می گوید "چون تکبیر گفتی کوچک بشمار همه موجودات را در نزد کبریای حق" تا آن که می فرماید: "در وقت نماز از قلب خود اعتبار کن؛ 📍اگر حلاوت نماز را دریافتی؛ 📍و سرور و بهجت آن در نفست حاصل شده؛ 📍و قلب به مناجات حق مسرور و به مخاطبات او متلذ است؛ ⬅️ بدان که خداوند تو را تصدیق فرموده در تکبیرت. ✅ و إلا نداشتن لذت مناجات و محروم بودن از حلاوت عبادت را، دلیل بگیر بر تکذیب کردن خداوند تو را و مطرود نمودن از درگاهش." ⭐️پس ای عزیز! ☘ قلب را به آداب عبودیت مأنوس کن؛ ☘ و به ذائقه روح، حلاوت ذکر خدا را بچشان. 👈 این لطیفه الهیه در ابتدا امر، به شدتِ تذکر و انس با ذکر حق حاصل شود؛ ولی در ذکر، قلب، مرده نباشد و غفلت بر آن مستولی نشود. 💠و چون با تذکر، قلب را مانوس نمودی ⬅️ 💫کم کم عنایات ازلیه شامل حالت گردد؛ 💫 و فتح ابواب ملکوت بر قلبت گردد. ✳️ علامت آن، تجافی از دار غرور و انابه به دار خلود و استعداد برای موت قبل از رسیدن موت است. ♥️ بارالها 🍃از لذت مناجات و حلاوت مخاطبات خود ما را نصیبی عنایت فرما؛ 🍃و ما را در زمره ذاکران و جرگه منقطعان به عزّ قدس خود قرار ده؛ 🍃و دل مرده ما را حیاتی جاویدان بخش و از دیگران منقطع و به خود متوجه فرما. "إنَّکَ ولیُّ الفَضلِ و الإنعام" 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۲ و ۲۴۳
🔰قسمت صد و هشتاد و هشتم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب در قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔶 از آداب مهمه قرائت خصوصا قرائت در نماز: 👈 استعاذه از شیطان رجیم است که خار طریق معرفت و مانع سير و سلوک الي الله است. چنانچه خدای تعالی خبر دهد از قول او در سوره مبارکه اعراف آنجا که فرماید: 🔻" قالَ فَبِما أغوَیتَنی لأقعُدَنَّ لَهُم صِراطَکَ المُستَقیم" 🔺 قسم خورده است که سر راه مستقیم را بر اولاد آدم بگیرد و آنها را از آن باز دارد. ✅ پس در نماز که صراط مستقیم انسانيت است، بی استعاذه از این راهزن صورت نگیرد و بدون پناه به حصن حصین الوهیت از شر او ایمنی حاصل نشود. ❌ این استعاذه و پناه بردن، با لقلقه لسان و صورت بی روح و دنیای بی آخرت تحقق پیدا نکند. ◼️چنانچه مشهود است که این لفظ را کسانی هستند که چهل پنجاه سال گفته و از شرّ این راهزن نجات نیافته و در اخلاق و اعمال بلکه عقاید قلبیه از شیطان تبعيت و تقلید نموده اند. ❗️اگر درست پناه برده بودیم از شرّ این پلید، ذات مقدس حق تعالی که 🌱فیاض مطلق 🌱و صاحب رحمت واسعه 🌱و قدرت کامله 🌱و علم محیط 🌱و کرم بسیط است؛ ما را پناه داده بود و ایمان و اخلاق و اعمال ما اصلاح شده بود. ✳️ پس باید دانست که هر چه از این سير ملکوتی و سلوک الهی بازماندیم؛ 📍 به واسطه اغوای شیطان، 📍و واقع شدن در تحت سلطنت شيطانيه، 👈 از قصور یا تقصیر خود ماست که به آداب معنويه و شرایط قلبیه آن قيام نکردیم. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۴
🔰قسمت صد و هشتاد و نهم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔶 یکی از مهمّات آداب استعاذه، خلوص است. چنانچه خدایتعالی از شیطان نقل فرماید که گفت: "فَبِعِزَّتِکَ لأُغوینَّهُم أجمَعین إلّا عِبادَکَ مِنهُمُ المُخلَصین" 🖌 این اخلاص بالاتر از اخلاص عملی است چه عمل جوانحی یا جوارحی؛ 👈 زیرا که به صیغه مفعول است و اگر منظور اخلاص اعمالی بود به صیغه فاعل تعبیر می شد. 💠در اول امر اخلاص عمل باعث خلوص قلب شود و چون قلب خالص شد انوار جلال و جمال که به تخمیر الهی در طینت آدمی ودیعه بود در مرآت قلب ظاهر شود و جلوه کند و از باطن قلب به ظاهر ملکِ بدن سرایت کند. ✔️ آن خلوص که موجب خروج از تحت سلطنت شيطانيه است؛ خالص شدن هویت روح و باطن قلب است برای خدای تعالی 💫 و کلام حضرت امیرالمؤمنین در مناجات شعبانیه " إلهی هَب لی کَمالَ الإنقطاعِ إلیک" ، اشاره به این مرتبه‌ از خلوص است. ❤️‍🔥 چون قلب به این مرتبه‌ از اخلاص رسد و از ماسوی بکلّی منقطع شود و در مملکت وجود او به جز حق راه نداشته باشد ⬅️ 📍شیطان را که از غیر راه حق بر انسان راه یابد بر او راه نباشد؛ 📍و حق تعالی او را به پناه خود بپذیرد؛ 📍در حصن حصین الوهیت واقع شود. ✳️ پس کسی‌که به باطن و ظاهر و قلب و قالب در حصن حق واقع شود و به پناه او برود؛ 👈 از جميع مراتب عذاب که عذاب احتجاب از جمال حق و فراق از وصال محبوب بالاترین آن هاست ایمن شود. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۵ و۲۴۶
🔰قسمت صد و نودم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔶 ذکرِ خیر اصحاب ولایت و معرفت موجب محبّت و تواصل و تناسب شود؛ ⬅️ و این تناسب باعث تجاذب شود؛ ⬅️ و این تجاذب باعث تشافع شود؛ 💠 که ظاهرش اخراج از ظلمت های جهل به انوار هدایت و علم است‌ و باطنش ظهور به شفاعت است در عالم آخرت. ✔️ چرا که شفاعتِ شفعاء، بی تناسب و تجاذبِ باطنی صورت نگیرد و (از روی جزاف و)باطل نخواهد بود. بالجمله مقام کمالِ این مرتبه(خالص شدن هویت روح و باطن قلب برای خدای تعالی): 📍از مختصات نبیّ ختمی است بالاصاله؛ 📍و از برای کمّل و خلص اهل بیت او است بالتّبعیه؛ ✖️ولی مؤمنان و مخلصان نیز نباید از همه مراتب آن چشم پوشیده؛ به اخلاص صوریِ عملی و خلوصِ ظاهری فقهی قناعت کنند. ◽️زیرا که وقوف در منازل از شاهکارهای ابليس است که بر سرِ راه انسان و انسانیت نشسته و او را با هر وسیله هست از عروج به کمالات و وصول به مدارج باز می دارد. 👈 پس باید همّت را بزرگ کرده و اراده را قوّت داده؛ ☘ بلکه این نور الهی و لطیفه ربّانیه از صورت به باطن و از ملک به ملکوت سرایت کند. 🪞انسان به هر مرتبه از اخلاص که نائل شود: 🌱 به همان اندازه در پناه حق رفته؛ 🌱و حقيقتِ استعاذه متحقق شده؛ 🌱و دست تصرف دیو پلید و شیطان کوتاه گردد. 📚آداب الصلوة| صفحه ۴۷ و ۴۸
🔰قسمت صد و نود و یکم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔸 اگر صورت مُلکیه انسانیه را برای خدا خالص کردی؛ 🔹و جیوش ظاهره دنیاویه نفس را که عبارت است از قوای متشتته در ملک بدن به پناه حق بردی؛ 🔸و أقالیم سبعه ارضیه را که چشم و گوش و زبان و بطن و فرج و دست و پا است؛ تطهیر از قذاراتِ معاصی نمودی و به تصرّف ملائکة الله که جیوش الهیه اند دادی؛ ⬅️ کم کم این أقالیم حقّانی شود و به تصرّف حق متصرّف گردد تا آنجا که خود(اقالیم) ملائكة الله شود یا چون ملائكة الله "لا یَعصونَ اللهَ ما أمَرَهُم و یَفعَلونَ ما یُؤمَرون" گردد. ✅ پس مر تبه أولی استعاذه صورت گیرد و شیطان و جیوشش از مملکت کوچ کنند و به باطن رو آورند و به قوای ملکوتیه نفسانیه هجوم کنند. 🔻 از این جهت کار سالک مشکل تر و سلوکش دقیق تر گردد؛ 🌿 باید قدم سیرش قوی تر و مراقبتش کامل تر گردد؛ 🌿 از مهالک نفسانیه که عجب و ریا و کبر و افتخار و غیر آن است بايد به خدای متعال پناه برد؛ 🌿 و کم کم به تصفیه باطن از کدورات معنويه و قذارات باطنیه اشتغال پیدا کند. 💎 در این مقام بلکه جميع مقامات، توجه تام به توحيد فعلی حق و متذکر ساختن قلب را به این لطیفه الهیه و مائده آسمانی از مهماتِ سلوک و ارکان عروج است. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۸ https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و دوّم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔶 بالجمله چون در قلب ریشه توحيدِ فعلی حق، محکم شد و با 💧 آب علم 💧توأم با عملِ لطیف _که قرع باب قلبت کند_ آبیاری گردید؛ نتیجه آن : 👈 تذکر مقام ألوهیت شود و قلب کم کم صافي برای تجلّی فعلی حق شود. چون خانه از خائن و آشیانه از بیگانه خالی شد⬅️ 🪴 صاحب خانه آن را متصرّف شود؛ 🪴 و دست ولایت حق از ملکوتِ باطن و قلب تا ملک و ظاهرِ بدن، قوای ملکوتیه و مُلکیه را در تحت تصرّف و حکومت خود درآورد؛ 🪴و شیاطین یکسره از این مرحله کوچ کنند. 2⃣ این مرتبه‌ دوم از لطیفه ربّانیه استعاذه است. 🖌در این وادی هولناک و بحر عمیقِ خطرخیز، از دمِ حکیمی ربّانی یا عارفی نورانی که رشته علمش متّصل به اولیاء كُمّل است؛ استفاده توحیدات ثلاثه را علماً کردن اعانتی بسزا کند . ✔️ ولی شرط این استفاده آنست که با نظر آیه و علامت و سير و سلوک الي الله بدان اشتغال ورزد. ❌و إلّا خود، خار طریق و حجاب چهره جانان شود . پس از این مقام، استعاذه روح و استعاذه سرّ و دیگر مراتب استعاذه است‌. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۹ https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و سوّم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔶 یکی دیگر از آداب و شرائط استعاذه ، ایمان است. و آن، غیر از علم است‌ ولو به برهان حِکمی حاصل شود. ✖️شیطان با آنکه علم به مبدأ و معاد به نصّ قرآن داشته؛ در زمره کفار محسوب شده است. ❗️اگر ایمان عبارت از همین علم برهانی بود؛ باید کسانی که این علم را دارند از تصرّف شیطان دور باشند و نور هدایتِ قرآن در آنها تابان باشد با اینکه می بینیم این آثار با ایمان برهانی حاصل نشود.اگر بخواهیم از تصرّف شیطان خارج شویم و در تحت پناه حق تعالی واقع شویم باید: 🔸با شدّت ارتیاض قلبی، 🔸دوام توجّه یا کثرت آن، 🔸و شدّت مراوده و خلوت، حقایق ایمانیه را به قلب رسانده تا قلب الهی شود و چون قلب الهی شد از تصرف شیطان تهی شود. 🔻چنانچه خدایتعالی فرماید: "اللهُ وَلیُّ الَّذینَ امَنوا یُخرِجُهُم مِنَ الظُّلُماتِ إلَی النّور" 🔹پس مؤمنین را که حق تعالی متصرف و متولّی ظاهر ‌و باطن و سرّ و علن است؛ ⬅️ از تصرّفات شیطان خالص و در سلطنت رحمان داخلند و از همه مراتب ظلمات به نور مطلق، آنها را خارج کند. ▪️از ظلمتِ معصیت و طغیان، ▪️و ظلمت کدورات اخلاق رذیله، ▪️و ظلمت جهل و کفر و شرک، ▪️و(ظلمت) خودبینی و خودخواهی و خودپسندی، 💫به نور طاعت و عبادت، 💫و انوار اخلاق فاضله، 💫و نور علم و کمال ایمان و توحيد، 💫و(نور)خدابینی و خداخواهی و خدادوستی منتقل شود. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۴۹ و۲۵۰
🔰قسمت صد و نود و چهارم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل دوم: در بعضی آداب استعاذه 🔶 تتمیم و نتیجه : معلوم شد که حقيقت استعاذه عبارت است از حالت و کیفیت نفسانیه که از: 🌱علم کامل برهانی به مقام توحيد فعلی حق، 🌱و ایمان به این مقام، حاصل شود. 👈 یعنی پس از آن که به طریق عقل منوّر 📍با برهان متین حکمی؛ 📍و شواهد نقلیّه مُستفاده از نصوص قرآنیه؛ 📍و اشارات و بدایع کتاب الهی؛ 📍و احاديث شريفه؛ فهمید که: ✅ سلطنت ایجادیه و استقلال در تاثیر بلکه اصل تاثیر، منحصر است به ذات مقدس الهی و دیگر موجودات را شرکت در آن نیست؛ ↩️ باید دل را از آن آگاه کند و با قلم عقل به لوح قلب حقیقتِ :" لاإله إلّا الله" و " لا مُؤَثِّرَ في الوُجودِ الّا الله" را بنویسد. ❤️‍🔥چون قلب به این لطیفه ایمانیه و حقيقت برهانیه ایمان آورد؛ در آن حالت انقطاع و التجائی حاصل شود. ✖️و زمانی که شیطان را قاطع طریق انسانيت و دشمن قوی خود یافت حالت اضطراری حاصل شود که این حالت قلبی حقيقت استعاذه است. 🖌چون زبان، ترجمان قلب است؛ آن حالت قلبیه را با کمال اضطرار و احتیاج به زبان آورد و أعوذ بالله من الشیطان الرجیم را از روی حقيقت گوید. 🔹اگر در قلب از این حقایق اثری نباشد و شیطان متصرف قلب و سایر مملکت وجودیه او باشد؛ ⬅️ استعاذه نیز از روی تصرف و تدبیر شیطان واقع شود و در لفظ استعاذه بالله من الشیطان گوید و در حقیقت استعاذه بشیطان من الله واقع شود. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۵۱
🔰قسمت صد و نود و پنجم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل سوم: در بیان ارکان استعاذه 🔶 (ارکان استعاذه) چهار است: 1.مُستَعیذ. ۲.مُستعاذ منه‌. ۳.مُستعاذ به. ۴.مُستعاذ لأجله. ✳️ رکن اول در مستعیذ است و آن حقيقت انسانیه است؛ از اول منزل سلوک إلي الله تا منتهی النهاية فنای ذاتی. " و إذا تَمَّ الفَناءُ المُطلَق هَلَکَ الشّیطانُ و تَمَّ الإستِعاذه" 💠 بالجمله انسان قبل از شروع به سلوک و سير إلي الله مُستعیذ نیست و پس از آنکه سير تمام شد و از آثار عبودیت به هیچ وجه باقی نماند و به فنای ذاتی مطلق نائِل شد؛👈 🌱از استعاذه و مستعاذ منه و مستعیذ اثری باقی نماند؛ 🌱و جز حق و سلطنت الهیه در قلب عارف چیزی نیست؛ 🌱 و از قلب خود و خود، نیز خبری ندارد. ⬅️ چون حالت صحو و انس و رجوع رخ داد باز استعاذه را حقیقتی باشد لکن نه مانند آن استعاذه که برای سالک است‌. ✔️پس انسان در دو مقام مستعیذ نیست: 📍یکی قبل از سلوک و آن حال احتجاب محض است که در تحت تصرف و سلطنت شیطان است؛ 📍یکی بعد از ختم سلوک که فنای مطلق دست دهد که از مستعیذ و... ✔️و در دو مقام مُستعیذ است: 📍یکی در حال سلوک إلي الله که استعاذه کند از خارهای طریق وصول که قعود بر صراط مستقیم انسانيت کردند. چنانچه از قول شیطان حکایت فرماید: "فَبِما أغوَیتَنی لأقعُدَنَّ لهم صراطَک المُستقیم". 📍یکی در حال صحو و رجوع از فنای مطلق، که استعاذه کند از احتجابات سلوکیه و غیر آن. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۵۲ تا ۲۵۴
🔰قسمت صد و نود و ششم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل سوم: در بیان ارکان استعاذه 🔶 ركن دوم مستعاذ منه است و آن ابليس لعين و شيطان رجيم است. ❎ آنچه در اين سلوك الهى و سير إلى الله، مانع از سير شود و خار طريق گردد؛ 🔥آن شيطان يا مظاهر آن مى باشد كه اعمال آنها نيز عمل شيطان است. ✳️ آنچه از عوالم غيب و شهود و عوارض حاصله براى نفس و حالات مختلفه آن، ﺣﺠﺎب روى جانان شود؛ ⬅️ 🔹چه از عوالم ملكيه دنياوی باشد: چون فقر و غنا و صحّت و مرض و قدرت و عجز و علم و جهل و آفات و عاهات و غير آن 🔹چه از عوالم غيبیه تجرديه ومثاليه باشد: چون بهشت و جهنم و علم متعلق به آن حتى علوم عقلية برهانيه كه راجع به توحيد و تقديس حق است. ❌ تمام آنها از دامهاى ابليس است كه انسان را از حق و انس و خلوت به او باز ميدارد و به آنها سرگرم می كند. 💠 بالجمله آنچه تورا از حق باز دارد و از جمال جميل محبوب جلّ جلاله محجوب كند شيطان تو است؛ چه در صورت انسان باشد يا جن؛ وآنچه كه به آن وسيله تو را از اين مقصد و مقصود باز دارند دام هاى شيطاني است؛ 🔻چه از سنخ مقامات و مدارج باشد يا علوم و كمالات يا حِرَف و صنايع يا عيش و راحت يارنج و ذلت يا غير اينها ... ✖️اينها عبارت از دنياى مذموم است و دام شيطان است؛ ✔️و استعاذه از آن بايد كرد. 📚آداب الصلوة| صفحه۲۵۴ تا۲۵۶ https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab
🔰قسمت صد و نود و هفتم🔰 ▪️مقاله ثالثه: در مقارنات نماز باب چهارم : در ذکر شمّه ای از آداب قرائت و پاره ای از اسرار آن مصباح دوم: آداب قرائت در خصوص نماز فصل سوم: در بیان ارکان استعاذه 🔶 ركن سوم در مُستَعاذٌ به است. بدان که حقيقت استعاذه ،به سالک در مراتب سلوک اختصاص دارد. ↩️ پس حقيقت استعاذه و مُستَعیذ و مُستعاذ منه و مُستَعاذ به ، به حسب مقامات و مراتب سايرين و مدارج و منازل سالکان فرق می کند. ✳️ سوره شريفه ناس اشاره به این تواند باشد که فرماید: " قُل أعوذُ بِرَبّ النّاس مَلِکِ النّاس إلهِ النّاس" 🌱 سالک از مبادی سلوک تا حدود مقام قلب به مقام ربوبیّت پناه برد؛ و این ربوبیّت می تواند ربوبیّت فعلیه باشد 🌱(زمانی که) سير سالک به مقام قلب منتهی شد؛ مقام سلطنت الهیه در قلب ظهور کند. 👈 و در این مقام به مقام مَلِکِ الناس از شرّ تصرّفات قلبیه ابليس و سلطنت باطنیه جائرانه او پناه برد. چنانچه در مقام اول از شر تصرّفات صدریه او پناه برد. 🌱 چون سالک از مقام قلب نیز تجاوز نمود به مقام روح که از نفخه الهیه است و اتّصالش به حق تعالی بیشتر است از اتصال شعاع شمس به شمس ؛ ⚡️در این مقام، مبادی حیرت و هیمان و جذبه و عشق و شوق شروع شود و در این مقام به إله الناس پناه برد. 🌱 چون از این مقام ترقی کند و ذات بی مرآت شئون، نصب العین شود و به عبارت دیگر به مقام سرّ رسد؛ "أعوذُ بِکَ مِنک" مناسب با اوست. 💠 و بدان که استعاذه به اسم الله به واسطه جامعیت مناسب با همه مقامات است و آن در حقيقت استعاذه مطلقه است و دیگر استعاذه ها مقیّده است. 📚آداب الصلوة| صفحه ۲۵۶ و ۲۵۷ https://eitaa.com/joinchat/1103298577C35a67e59ab