.
وَلَدَتهُ فَاطِمَةُ بِبَيتِ اللهِ يَا
طُوبَى لِطَاهِرةٍ أتَتْ بِمُطهَّرِ
عَقِمَتْ فَلَمْ تَلِدِ الْحَرائِرُ مِثلَهُ
بَلْ قَدْ عَقِمْنَ فَلَمْ يَلِدْنَ کَقَنْبَر
ابنُ فلاح الكَاظميّ تـ ١٢٢٠ هـ
عنك هذا السم يبن المصطفى * كابدته ليتها أكبادنا
من لنا والقلب يهواك إذا * حل في جسر الهوى ميعادنا
كيف ترضى ولقاك عيدنا * بالحديد قيدوا أعيادنا
📜موضوع شناسی غناء از دیدگاه آیت الله خامنه ایی
✍🏻محمد جمالی دهناشی
⭕️دو راه حل برای جمع بین اقوال:
در این بین که اقوال مختلفاند و نمیتوان بهراحتی به مفهوم غناء علم پیدا کرد فقهای امامیه راهحلهایی برای شناخت صحیح موضوع ارائه کردهاند که بررسی آنها بر ما لازم است.
●راهحل اول:
بعضی از علما همچون مرحوم نراقی که دلیلی بر تعیین یکی از این معانی ندیدهاند، اقدام به قدرمتیقنگیری کردهاند بدین صورت که ما تمام قیود موجود در اقوال را کنار یکدیگر قرار میدهیم و غناء را آن چیزی میدانیم که متصف به همه این قیود باشد. بنا بر این معیار، غناء آن صوتی است که هم دارای مد است و هم ترجیع و هم اطراب و این صوت لزوماً دارای رفع صوت و موالات آن و باقی قیود هم میباشد. نتیجه راهحل مرحوم نراقی با تعریف مشهور فقها از غنا موافقت دارد.
●راهحل دوم:
بعضی دیگر از علما همچون شهید ثانی(۱) و فاضل مقداد(۲)و صاحب مفتاح الکرامه(۳)راهحل را منحصر در رجوع به عرف دیدهاند. آنها با توجه به مخاطب بودن عرف در خطابات شارع و ابهام موجود در مفهوم موضوع، عرف را دارای صلاحیت تعیین موضوع غناء میدانند پس بعد از قبول اهلیت عرف برای این امر بحث بر سر این میرود که عرف عصر معصوم ملاک است یا غناء از اموری نیست که تشخیص آن دستخوش زمان قرار گیرد پس عرف هر زمانی ملاک است.
________________________
(1)-مسالک الافهام ، ج 14، ص 180.
(2)-التنقیح الرائع، ج 2، ص 11.
(3)-مفتاح الکرامه، ج 12، ص 169.
⏺دو فصلنامه《الانوار الهادیه》-بهار و تابستان ۱۴۰۳-شماره۲
#مقالات_طلاب
#برشی_از_مقالات
1⃣
📜موضوع شناسی غناء از دیدگاه آیت الله خامنه ایی
✍🏻محمد جمالی دهناشی
❌نقد راهحلها:
آیتالله خامنهای بر این دو قول خدشه وارد میکنند. به نظر ایشان قول اول از قبیل اخذ اصول عملیه و جریان اصاله الاباحه در غیرمتیقّن است و این زمانی مفید است که در تفحص ادله دچار یاس از وجدان دلیل شویم. پس تفحص در ادله بر این قول رجحان و تقدم دارد و چنانچه قولی مستدل بود دچار تعارض با قول مرحوم نراقی نمیشود. قول دوم؛ یعنی رجوع به عرف هم مفید نیست؛ چون شأن عرف تعیین مصداق بعد از علم به مفهوم موضوع است. شبهه موضوعیه گاهی مفهومی است و گاهی مصداقی (خارجی). همانطور که احکام از جانب شارع صادر میشوند، شارع معین میکند که این حکم به چه چیزی تعلقگرفته و این از بدیهیات فقه است؛ بنابراین شأن عرف رفع شبهات مصداقی است نه مفهومی بدین ترتیب عرف صلاحیت شناساندن مفهوم موضوع را ندارد.
از دیدگاه آیتالله خامنهای راهحل مشکل موجود منحصر در رجوع به استعمالات اهل لغت و ادب و فقه و عرف است. برای علم به اینکه مراد شارع از غناء چیست باید دید غناء در چه چیزی استعمال میشده؛ چون مسلماً استعمالات شارع در غیر استعمال عرب که متشکل از این گروهها میباشد نیست مگر آن چیزی که با دلیل از این قاعده عام خارج شود (مثلاً ثابت شود که نقل یا مجاز صورتگرفته است).
با بررسیهای انجام شده توسط آیتالله خامنهای در اصناف مذکور به این آگاهی میرسیم که غناء در دو معنای عام و خاص استعمال شده است. از آنجایی که رابطۀ این دو معنا، عموم و خصوص مطلق است، تباینی بین این دو نیست تا موجب اشتراک لفظی غناء شود.
معنای عام غناء همان کشیدن صوت است که در زبان فارسی به آن آواز گفته میشود؛ یعنی صدایی که غیر از تکلم معمولی باشد. مراد مطلق آواز است چه مهمل باشد چه معنادار چه دارای کلمات باشد چه صرف کشیدگی صدا چه صدای خوش و زیبایی باشد چه صدای نکره و زشت چه بر طبق موازین موسیقایی باشد چه نباشد. تعدادی از تعاریف غناء که توسط علما ارائه شد ناظر به این معنای عام هستند؛ مانند مد الصوت و مد الصوت و ترجیعه.
معنای خاصی که غناء در آن استعمال شده عبارت است از آواز با ویژگیهایی که در زبان فارسی به آن خوانندگی گفته میشود. این غناء دارای ترجیع میباشد و زیر و بم خاصی دارد بدین ترتیب صرف کشیدگی صدا غناء خاص نیست.
برای شناخت معنای اول باید به اهل لغت مراجعه شود؛ ولی برای شناخت معنای دوم، رجوع به قول لغویین اشتباه است و متأسفانه تعدادی از علما این اشتباه را مرتکب شدهاند؛ زیرا لغویین به دنبال یافتن معنای خاص نیستند. مرجع صحیح در شناخت معنای خاص، عرف است. این رجوع به عرف غیر از رجوع سابق است که بر آن خدشه وارد کردیم. آنجا در اصل معنای غناء اجمال و ابهام بود؛ ولی اینجا با توجه به استعمال عرب فهمیدیم که غناء معنای عام و خاص دارد و ابهام سابق بر طرف شده است پس برای شناخت این معنای خاص یعنی خوانندگی به عرف مراجعه میکنیم. شاید مراد بعضی فقها از ارجاع موضوع غناء به عرف همین قضیه باشد نه آن چیزی که در گذشته گفتیم و مربوط به ارجاع به عرف در اصل مفهومشناسی غناء بود.
واضح است که موضوع حرمت غناء، غناء عام نیست و شاهد بر آن، عدم حرمت قطعی بسیاری از مصادیق غناء عام نزد فقها است؛ مانند اینکه صدا صرفاً کشیده شود بدون هیچ ترجیع و اطراب و مفسدهای یا اینکه قرآن با صوت کشیده و الحان عربی خوانده شود. بنابراین بر خلاف تصور تعدادی از فقها، قرائت قرآن تخصصاً از موضوع غناء حرام خارج است نه تخصیصاً.
حال که تنها غناء خاص میماند و حرمت به آن تعلق میگیرد، تحقیق خود را در دو مبحث باید ادامه دهیم. در مبحث اول باید معنای خاص را بفهمیم و در مبحث دوم بدانیم آیا همه افراد غناء خاص حرام هستند یا نه.
⏺دو فصلنامه《الانوار الهادیه》-بهار و تابستان ۱۴۰۳-شماره۲
#مقالات_طلاب
#برشی_از_مقالات
2⃣