✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (1)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 علاویه شوان در اروپا
1️⃣ #فریتیوف_شوان پس از بازگشت از مستغانم، بر اساس نامهای که از شیخ عَده بن تونس گرفته بود، و درباره مناقشات در پیرامون آن در قسمت قبل سخن گفتیم، پایههای #فرقه خود را بنا نهاد. شوان از همان آغاز «اسلام» را غایت نمیدانست بلکه غایت او #حکمت_خالده (خرد جاویدان) یا #دین_خالده بود.
2️⃣ در سال 1934، که شوان #فرقهسازی را آغاز کرد، 27 ساله بود. او بهعنوان نماینده علاویه در بال سوئیس علاقمندان را به طریقت میپذیرفت. شوان مجلس ذکر هفتگی را در آپارتمان خود به راه انداخت. جمع میشدند، به شکل حلقه مینشستند و ذکر میگفتند. از هشت بعدازظهر آغاز میشد و گاه تا یک صبح ادامه مییافت. صدای ذکر چنان بلند بود که همسایگان شاکی بودند. چندی بعد ساختمانی در حاشیه رود راین پیدا شد و محل «زاویه» به آنجا منتقل شد. در این مکان حلقه ذکر منظم شد، و شرکتکنندگان لباس عربی میپوشیدند و عمامه میبستند.
3️⃣ پس از بازگشت شوان به سوئیس، رابطه با #مادلین از سر گرفته شد ولی مادلین این رابطه را قطع کرد. ناکامی در عشق مادلین، شوان را به شدت آزرد. او به محل قرار با مادلین در کنار دریاچه لمان میرفت و برای مادلین شعر میگفت و دعا میخواند به این امید که مادلین به سویش بازگردد. گزیدهای از این اشعار در «خاطرات و تألمات» شوان منتشر شده است. شوان غالباً تکرار میکرد: «هرکس مادلین را دوست ندارد عضو طریقت نیست».
4️⃣ در نوشته #سیدحسین_نصر در سوگ شوان، نامی از عشق به مادلین و «شعرهای زمینی» برای مادلین نیست؛ همانگونه که نام رساله شوان درباره وحدت یهودیت و مسیحیت و اسلام تحریف شده، و همانگونه که دیدار با «بودای طلایی» در «خلوت» مستغانم به دیدار با خضر (نبی سبز) تبدیل شده! نصر ماجرا را چنان مبهم روایت میکند که خواننده گمان میبرد اشعار شوان «فرازمینی» و برای شیخ احمد العلاوی بوده است!
5️⃣ دستاوردهای شوان در جلب عدهای به اسلام در نامههایی که دوستان #رنه_گنون به قاهره میفرستادند به گنون گفته میشد ولی گنون از مکاشفات عجیب و فرا-اسلامی شوان مطلع نبود. گنون به شوان علاقمند شد تا جایی كه علاقمندان به اسلام را به شوان ارجاع میداد. به این ترتیب، طریقت علاویه شوان در اروپا گسترش یافت.
✍️ عبدالله شهبازی
⭕ مدرسه انقلاب فضای مشق انقلابی
https://eitaa.com/madresseinqhilab
_________________________
@Madresseinqhilabadmin
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (3)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 گنون و فرقهسازی شوان
1️⃣ #فریتیوف_شوان در آغاز، مانند بسیاری از نومسلمانان اروپا، خود را علاقمند به #رنه_گنون معرفی میکرد و مسلمانیاش با کتابهای گنون آغاز شد. گفتیم که گسترش اولیه طریقت شوان به دلیل حمایت گنون بود تا بدانجا که علاقمندان به اسلام را به شوان معرفی میکرد.
2️⃣ اولین دیدار شوان با گنون در سال 1938 بود. شوان به قاهره رفت و یک هفته تقریباً هر روز با گنون دیدار کرد. شوان در «خاطرات و تألمات» درباره این دیدارها ساکت است و تنها اشاره میکند که #نومیدکننده بود. نمیدانیم شوان رؤیای سال 1937 خود را، که او را به مقام #شیخ ارتقاء داد، به گنون گفته یا نه!
3️⃣ در سال 1939 جنگ جهانی دوم آغاز شد. شوان سفری به بمبئی کرد و بلافاصله بازگشت. او از بمبئی نسخهای از کتاب سانسکریتِ #بهاگاواد_گیتا را با خود آورد نه برای مطالعه بلکه، آنگونه که شوان نوشته، «به دلیل قدرت برکتدهنده آن»!
4️⃣ در سال 1948 شوان مقالهای نوشت درباره #غسل_تعمید مسیحیان و آن را #سنتی_باطنی خواند. این مقاله با عنوان «رازهای مسیحی» در مجله مطالعات ترادیشنالیستی منتشر شد و نارضایتی شدید گنون را برانگیخت. در همین زمان ریور به گنون گزارش داد که پیروان شوان مجله را بایکوت کرده و تنها آن شمارههایی را میخرند که مقالات شوان در آن درج شده.
5️⃣ از این زمان مخالفت گنون با راهی که شوان آغاز کرده بود آشکار شد. گنون موضع و کرداری روشن داشت. او معتقد بود که #مراقبه و #مناسک_باطنی باید بهطور اکید در چارچوب #راستکیشی انجام شود و #ظواهر_شریعت را نقض نکند.
6️⃣ شوان، برخلاف گنون، معتقد بود که مناسک باطنی اصل است و چارچوب ظاهری اهمیت کم تر دارد. این نگاه در عملکرد #فرقه_شوان تجلی مییافت: پیروان شوان #نماز را به جماعت نمی خواندند در حالی که مسلمانان جماعت را «سنّت» میدانند و بر اقامه آن تأکید دارند. در سال 1948 ریور (از پاریس) به گنون (در قاهره) نوشت که اعضای طریقت شوان دیگر در ماه رمضان #روزه نمیگیرند!
✍️ عبدالله شهبازی
⭕ مدرسه انقلاب فضای مشق انقلابی
https://eitaa.com/madresseinqhilab
_________________________
@Madresseinqhilabadmin
✡️ فرقهسازی فریتیوف شوان (5)
📚 مریمیه: از شوان تا سیدحسین نصر (7)
🌐 گنون و فرقهسازی شوان
1️⃣ در اواسط سال 1950، کوتا نیز از #فریتیوف_شوان جدا شد. کوتا و هارتنگ در نامه هایشان به گنون به آنچه #اسلامزدایی از سوی شوان خوانده میشد معترض بودند. کوتا و هارتنگ معتقد بودند شوان بخشهایی از شریعت را ترک کرده و مناسکی ابداع کرده که محصول «تخیّل» اوست. پیشتر، در سال 1948، ریور نیز به گنون شکایت کرده بود که شوان مناسکی ابداع کرده که از خارج از اسلام اخذ شده.
2️⃣ کوتا و هارتنگ در ژوئیه 1950، در نامههای خود به گنون، شوان را متهم کردند به: «مقام الهی قائل شدن برای یک انسان». (منظورشان خود شوان بود.) واسلان نیز از نقش غیراسلامیِ «جامع ادیان بودن»، شوان پرده برداشت. طبق مندرجات «خاطرات و تألمات»، شوان در نیمه دهه 1960 به این باور رسید که دارای نقش یونیورسال (جامع = فرا-اسلامی) است و در سالهای 1980 و 1990 خود را تجلّی الهی میدید. گویا کوتا، هارتنگ و واسلان، از نظر زمانی، خیلی زودتر نشانههای این تحولات را در شوان دیده بودند.
3️⃣ سرانجام، در سپتامبر 1950 #رنه_گنون از واسلان خواست نامهای به شوان بنویسد و جدا شدن علاویه پاریس را از علاویه شوان اعلام کند. گفتیم که واسلان از سال 1940 شعبه علاویه را در پاریس اداره میکرد. گنون در ماه اکتبر طی نامهای دلایل خود را اینگونه بیان کرد: «در لوزان مناسک دینی به حداقل ناچیزی تقلیل یافته و حتی در ماه رمضان روزه نمیگیرند.»
4️⃣ گنون معتقد بود علاویه شوان از طریقتی صوفی به «سازمان مبهم یونیورسالیست» تغییر کرده. واسلان در نامه 25 صفحهای اکتبر 1950 به شوان، او را متهم کرد که اسلام را به «یونیورسالیسم ظاهری و سطحی» تبدیل کرده و برای خود نقشی جامع، فراتر از اسلام، قائل است و نیاز به «ایمان ناب محمدی» را نادیده میگیرد.
5️⃣ در سال 1950 گنون، و به تبع او ریور، علاقمندان به اسلام را نه به شوان بلکه به واسلان در پاریس یا به ماریدو معرفی میکردند. #راجر_ماریدو دوست قدیمی گنون بود که در مغرب نزد یکی از شیوخ #درقاویه به طریقت فوق پیوست و از شیخ «اجازه» گرفت برای تأسیس شعبه طریقت در اروپا. به این ترتیب، شوان حمایت گنون را بهطور کامل از دست داد.
✍️ عبدالله شهبازی
⭕ مدرسه انقلاب فضای مشق انقلابی
https://eitaa.com/madresseinqhilab
_________________________
@Madresseinqhilabadmin