{ مأوا..
امامِ من💫 نوهی پادشاه بود.پادشاه روم آن زمان میشود قسمتی از اروپای خودمان. ملیکا شاهزاده ای بود🙂
امامِ من💫
ملیکا سالم بود.😍همه یک معجزه دیده بودند. ملیکا چون ملکهای مقتدر مانده بود.
زلزله با او و تخت او و شأن و مقامش کاری نداشت،اما به دلش راه آمده بود. چندی بعد پسرعموی خوشگذران دیگری خواهانش شد.😓دوباره سفرهی عقد، دوباره دل ناراحت ملیکا، دوباره یاری خدا، دوباره زلزله....😥
ملیکا ملکهی آسمانی لقب گرفته بود.
یک وجههای داشت این دختر باحیا ، زمین به یاریاش بلند شده بود.🥰
قوانین جهان، مجرای خاصی دارد. اگر در دایره های این محور قرار بگیری، چرخشت نابودت نمیکند، برایت تولید نور میکند.☀️
میدان مغناطیسی زمین و زمان، محورش یکی است.
در این محور همه میدانها یاریات میکنند.
خارج از آن است که پر از سختی و ترس و نابودی است. از دایرهی قوانین الهی ، اگر پابیرون نگذاری، تمام جنود الهی در خدمت تو در میآیند. حتی اگر خودت متوجه نباشی و نخواسته باشی!
حیا، عفت... محدودیت نیست! حجاب ... محدودیت نیست. بیرون نرفتن از محدوده الهی است! بودن و ماندن در محوریت خالق است. مخلوق با کمک شیطان مدام تو را به بیرون از حریم الهی میکشاند. عقل، اگر سلیم باشد، تو را دعوت به ماندن در میدان مغناطیسی خالق میکند. بمانی، ماندگار میشوی. بیرون بروی، له و خراب می شوی.
آب آلوده را کسی نمیپذیرد، چه رسد به روح آلوده، زندگی آلوده، انسان آلوده که حتی خود شیطان هم نگاهش نمیکند.
📚 #کتاب_امام_من صفحه10
این داستان ادامه دارد...
@maevaa_ir
آیت الله ابطحی4_5926775369188247808(1).mp3
زمان:
حجم:
2.78M
#تشرفات
✨تشرف میرزاتقی زرگری محضر مقدس حضرت بقیة الله ارواحنافداه
🎤: آیت الله ابطحی رحمةالله علیه
#پیشنهاد_ویژه_دانلود
(خیلی عالیه حتما گوش کنید🌱)
@maevaa_ir
مراقب باشید... 💫
شیطان به محض اینکه ببیندقلب شما متوجه امام زمان تان شده،سریع به فکر ایجاد شک و انحراف شما می افتد.
@maevaa_ir
{ مأوا..
{خُدا تو را آفرید تا ما برای تمام عمر" #پَـنــاه " داشته باشیم آقایصاحبالزمــــان`
{ اشتیاقِ دیدنت را از دلِ تنگم مگیر ، مولایِ من ..!
✨السَّلامُ عَلَیکَ یا وَعدَ اللهِ الَّذی ضَمِنَه✨
سلام بر تو ای وعده ی ضمانت شده ی خدا!
#سلام_امام_زمانم💚
روزمان را با تلاوت قرآن کریم به نیت تعجیل در فرج آقای مهربانمان شروع کنیم.
#جزء_اول
#صفحه_سوم
#نذر_ظهور
@maevaa_ir
{ مأوا..
امامِ من💫 ملیکا سالم بود.😍همه یک معجزه دیده بودند. ملیکا چون ملکهای مقتدر مانده بود. زلزله با او
امامِ من💫
شب بود و ملیکای طاهره، ملیکای معصومه، در خواب رؤیایی می دید صادقانه.
در اتاقش، در آن قصر مجلل پادشاهی روم، ملیکا در خوابی آرام بود که پرشده بود از صحنه هایی رویاگونه، دید که در باغ قصر نورهایی بی نظیر پایین می آیند. ازآسمان آبی تا زمینی که رنگ وبوی لطافت داشت. ملیکا خودش را درجمعی میدید که روحش به تلاطمی همراه با نسیم می انداخت. دلش گواهی می داد که آنان را می شناسد، سرشتش با آن ها و محبت شان در هم آمیخته بود و همین شادی وصف ناپذیری را در ذره ذره وجودش جاری میکرد، اما حافظه اش...نمی شناخت انگار درمیان آن صحنه ها، دست بردست، کناری به لذت تماشا ایستاده بود. یکی که عیسی بن مریم بود، میزبانی می کرد. احترام می گذاشت بر دیگرانی که درخشان تر بودند که نور همه ی خواب ملیکا از وجود و حضورشان بود .همانان که باعث می شدند او همراه چشمان عیسی بن مریم، تنها به آنها بنگرد و دل نکند و شنید که محمد صلی الله علیه و اله است؛ محمد مصطفی شنید که بانوی همراهش فاطمه است.😍شنید خبری درباره ی خودش را. خواستگاری او از عیسی بن مریم...
این داستان ادامه دارد...
📚#کتاب_امامِ_من صفحه۱۱
@maevaa_ir
عکس دخترش رو زده بود تو دفتر فرماندهیش.بهش گفتم:مرتضی اون عکس رو بردار.اینجوری دلت گیره نمیتونی بپریا!
گفت:نه میخوام با همه وابستگی هام فدایی امام زمان(عجل الله)بشم.🥺
#شهیدانه
#شهید_مرتضی_مسیب_زاده
#امام_زمان
@maevaa_ir
🍃 امام زمانم!
پدر مهربانمان!
کاش یکروز قلبهای همهٔ ما برای نیامدنت تندتند میزد…💔
کاش همه با هم چشم به راهت میدوختیم و کاش جانهای همهٔ ما در بیقراریِ دیر آمدنت گُر میگرفت.
آنوقت حتماً میآمدی...😔
#دلنوشته
#امام_زمان
@maevaa_ir
{ مأوا..
{ اشتیاقِ دیدنت را از دلِ تنگم مگیر ، مولایِ من ..!
{آقای من مارو بابتِ تمام کارهایی که
تو الویتِ تو نبود ولی ما وقت حسابی براش گذاشتیم ، ببخش..