eitaa logo
{ مأوا..
3هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
19 فایل
خُدا تو را آفرید تامابرای تمام عمر"پـنــاه" داشته باشیم یاصاحب‌الزمــــان {مجموعه‌‌مردمی‌مهدی‌زهرا} 👤ارتباط با ما ↶ @yamahdi313_R 💳شماره‌ کارت جهت کمک به فعالیتهای مهدوی ↶ 6037997591643433 کپی با ذکرصلوات برای ظهور امام زمان http://zil.ink/maevaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
در زمان غیبت کبری به کسی منتظر گفته می شود و کسی می تواند زندگی کند که منتظر باشد.منتظرِ شهادت،منتظر ظهور امام زمان عجل الله. الهی بِحَقِّ زِینَب کُبری عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج🌼🌱 @maevaa_ir
بسم رب المهدی 🌱مجموعه مردمی مهدی زهرا جهت برپایی موکب عید غدیر و اطعام مهدوی نیازمند یاری شما عزیزان است. تقاضا می شود کمک های نقدی خود را به شماره کارت زیر واریز نمایید. 6037_9975_9164_3433 ~جعفری امید است بتوانیم لبخند رضایتی را بر لبان مبارک مولایمان امام زمان بنشانیم.@maevaa_ir
📝 فرازی از سخنان پیامبر اکرم در دربارهٔ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف: 🌱 آگاه باشید! او (حضرت مهدی) از سوی پروردگارش سخن می‌گوید. @maevaa_ir
💫مسابقه به عشق علی به شوق مهدی 🌱به مناسبت ایام عید سعید غدیر خم با موضوع نامه ۳۱ نهج البلاغه 📚برای شرکت در مسابقه و دریافت محتوا و سوالات، درکانال مجموعه مهدی زهرا به آدرس زیر عضو شوید. https://eitaa.com/joinchat/1607532601C549155e435 🔹محتوای مسابقه به صورت پیوسته، هر روز در کانال ارسال می شود. ⏱زمان برگزاری مسابقه: ۱۶ تیرماه ۱۴۰۲ 📜مهلت پاسخگویی: از ساعت ۹ صبح همان روز تا ساعت ۲۲ شب می باشد. سوالات، در کانال بارگذاری خواهد شد. 💠 شرایط برنده شدن و شرکت در قرعه کشی: عضویت در کانال مأوا، ارسال بنر به ده نفر، پاسخ صحیح به تمام سوالات. 🎁همراه با ۱۴ جایزه ویژه: سه کارت هدیه ۲ میلیون ریالی و ۱۱ هدیه نفیس مادی و معنوی از کربلای معلی و نجف اشرف
🍃جز تمنای ظهورت به لبم نیست دعایی عرفه فرصت خوبیست به چَشم تو بیایم🍃 ♥️یا صاحِبَ الزَّمان♥️ گزارشی از فعالیت در روز عرفه در رفسنجان و نوق🌱 @maevaa_ir
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا سَفينَةَ النَّجاةِ💚 سلام برتو ای کشتی نجات💚 ✨صبح مان را بادعای عهد به نیت تعجیل در ظهور آقای مهربانمان شروع میکنیم.☺️ @maevaa_ir
✨ هر‌وقت آنچه مانع رسیدن تو به امامت شده است را قربانی کنی، آن‌روز برایت عید قربان است. 💐 عید سعید قربان بر امام زمان و تمام مسلمین جهان مبارک باد. @maevaa_ir
{ مأوا..
امامِ من💫 نامه‌ها و‌ نوشته‌ها و امانت‌های مالی مردم همراهش بود. باید به امام تحویل می‌داد. وقتی رسی
امامِ من💫 در ذهنش گذشت که تنها یک امام بر بدن امام نماز می‌خواند. جعفر که...که جعفر دست بالا برد تا تکبیر اول را بگوید..؛ پسری زیبارو جلو آمد، عبای جعفر را گرفت و گفت: _عمو، عقب بیا که من نماز بر پدرم شایسته‌تر از تو هستم...🥰 حالش، حال دگرگون قبل نبود، حال سردرگم و بی‌کسی، بعد از نماز ایستاد که همان پسر مقابلش قرار گرفت و فرمود: _ای بصری؛ نامه‌ها و نوشته‌هایی را که همراهت هست بیاور. اشک در چشمانش حلقه زد. دلش از دگرگونی به آرامش رسید.💚چشمش را بست و در دل چنان خدا را شکر کرد که تا به حال نکردبود🌹 *کمال الدین و‌تمام النعمة ج۲. ص۴۵۷. خدا ظلم نمی‌کند. هیچ‌وقت و هیچ‌جا به هیچ‌کس! حتی ذره‌ای: همین که من و شما در این دنیای وسیع و عجیب، بی‌همراه و هم‌دل و معلم و پیامبر و امام و راه‌بر رها نشده‌ایم... خدا رهایمان نکرده🌱...اولین مخلوق عالم یک پیامبر است...اولین انسان روی کره‌ی زمین یک پیامبر است.... اول راهنما فرستاده، هادی و دست‌گیر....بعد ما را خلق کرده....؛ که حتی برای لحظه‌ای و ذره‌ای هم زندگی‌مان خراب نشود....برای خواب‌مان، خوراک‌مان، کلا‌ممان، پوشش‌مان، رابطه‌هایمان، دید و ندیدمان و... این داستان ادامه دارد... 📚 صفحه۲۴ @maevaa_ir
✍این خاطره را شهید حجت الاسلام سید علی اندرزگو برای آزاده شهید حجت الاسلام و المسلمین سید علی اکبر ابوترابی نقل کرده اند: یک بار مجبور شدیم به صورت قاچاقی از طریق مشهد به افغانستان برویم. بین راه رودخانه وسیع و عمیقی وجود داشت که ما خبر نداشتیم. آب موج می زد بر سر ما و من دیدم با زن و بچه نمی توانم عبور کنم. راه بر گشت هم نبود، چون همه جا در ایران دنبال من بودند. همان جا متوسل به وجود آقا امام زمان ارواحنافداه شدیم. نمی دانم چه طور توسل پیدا کردیم گفتیم: آقا! این زن و بچه توی این بیابان غربت امشب در نمانند، آقا! اگر من مقصرم این ها تقصیری ندارند. در همان وقت اسب سواری رسید و از ما سوال کرد این جا چه می کنید؟ گفتم: می خواهیم از آ ب عبور کنیم. بچه را بلند کرد و در سینه ی خودش گرفت، من پشت سر او، خانم هم پشت سر من سوار شد. ایشان با اسب زدند به آب؛ در حالی که اسب شنا می کرد راه نمی رفت. آن طرف آب ما را گذاشتند زمین. من سجده شکری به جا آوردم و در همان حال گفتم بهتر است از او بیشتر تشکر کنم. از سجده برخاستم دیدم اسب سوار نیست و رفته است در همین حال به خودم گفتم لباس هایمان را دربیاوریم تا خشک شود نگاه کردیم دیدیم به لباس هایمان یک قطره آب هم نریخته است! به کفش و لباس و چادر همسرم نگاه کردم دیدم خشک است. دو مرتبه به سجده شکر افتادم و حالت خاصی به من دست داد. اللهم ارنی الطلعة الرشیدة🌹 🌴 @maevaa_ir