eitaa logo
محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
786 ویدیو
16 فایل
شهدا ازجنس لبخند خدا هستند پاک وساده ومهربان رفیق باز و باوفا میهمانی هایشان هم با بقیه فرق دارد فقط کافی است یکبار هم که شده دلت را به دلشان بسپاری این بار محفل عشق را امتحان کن @mohammad_hmn virasty.com/mohammad_hmn کپی آزاد اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
ﻗﺒﻞ ﺍﺯﺷﺮﻭﻉ ﺟﻨﮓ ﻫﻤﻴﺸﻪ ﺣﻤﻴﺪ ﺗﻮی ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﺣﻤﻴﺪ ﺍﺯﺧﻮﻧﻪ میرﻓﺖ ﻣﻦ اصلا ﺗﺤﻤﻞ ﺍﻭﻥ ﺧﻮﻧﻪ ﺭﻭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﻣﻌﻤﻮلا میرﻓﺘﻢ ﺧﻮﺍﺑﮕﺎﻩ ﭘﻴﺶ ﺩﺧﺘﺮﺍ ﻳﺎ ﭘﻴﺶ ﺧﻮﺍﻫﺮ ﺣﻤﻴﺪ ﻳﺎ ﺧﻮﻧﻪ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺣﻤﻴﺪ ﻭقتی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻳﻪ ﻣﺪتی ﺍﺯ ﻛﺮﺩﺳﺘﺎﻥ ﺑﺮمیگشت ﻧﻤﻴﺪﻭﻧﺴﺖ ﻣﻦ ﻛﺠﺎﻡ ﺑﻌﺪ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺯﻧﮓ میزد اونا هم میگفتند ﺣﻤﻴﺪ ﺑﺎﺯ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺭﻭ ﮔﻢ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻭﻥ ﻣﻨﻮ ﺯﻭﺩ ﭘﻴﺪﺍ میکرد ﺩﺭ ﻋﺮﺽ۲-۳ ﺳﺎﻋﺖ ﻭلی ﻣﻦ ۳۴ ﺳﺎﻟﻪ که... به روایت همسر #شهیدحمید_باکری ✅ محفل عشق @mafeleshg
در زمانی که چروک بودن لباس ها و نامرتب بودن موها نشانه بی اعتنایی به ظواهر دنیا بود ، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود . پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود . به چشمم خوشگل ترین پاسدار روی زمین می آمد . روح و جسمش تمیز بود . وقتی می خواست برود بیرون ، می ایستاد جلوی آینه و با موهایش ور می رفت . به شوخی می گفتم : « ول کن حمید ! خودت را زحمت نده ، پسندیده ام رفته ... » می گفت : « فرقی نمی کند ، آدم باید مرتب باشد ... » 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ « محفل عشق » 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
یقین بدانید تنها اعمال شما كه مورد رضایت خداوند متعال قرار خواهد گرفت اعمالی است كه تحت ولایت الهی و رسولش و امامش باشد . بنابراین در هر زمان و هرموقعیت همت به اعمالی بگمارید كه مورد تائید رهبری و امامت باشد . در زندگیتان همواره آزاده باشید و هیچ چیز غیر از خدا و آنچه خدائی است دل نبندید و بدانید كه دنیا زودگذر و فانی است ، فریب زرق و برق دنیا را نخورید . برحذر باشید از وسوسه های نفس و مدام به یاد خدا باشید تا از شر نفس و شیطان در امان باشید .... 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
در اولین ساعت عملیات خیبر ، 900 نفر به اسارت در آمدند . در بین این اسیران ، یک سرتیپ عراقی هم که فرماندهی نیروها را به عهده داشت بود. حمید خطاب به آنها گفت : مواظب خودتان باشید ، اگر قصد فرار یا کار دیگری را در سر داشته باشید ، همه تان را به رگبار می بندیم . سرتیپ عراقی پرسید : شما چطور به این جا آمدید؟ حمید شوخی ، جدی به او گفت : ما اردن را دور زدیم و از طرف بصره به این جا آمده ایم. سرتیپ عراقی مجددا پرسید: پس آن نیروهایی که از روبرو می آیند از کجا آمده اند؟ حمید با دست به زمین اشاره کرد و گفت: از زمین روئیده اند! این جا بود که چشم های فرمانده عراقی داشت از حدقه بیرون می زد....!! 📕 سايت ابر و باد 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
#تلنگر رهبر انقلاب : جوانان لشکر عاشورا و سرداران شجاع آذربایجانی #شهیدمهدی_باکری و #شهیدحمید_باکری و شهدای دیگر در میدانهای نبرد جان ‌شان را فدا کردند... « اللهم عجل لولیک الفرج » 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
در اولین ساعت عملیات خیبر ، 900 نفر به اسارت در آمدند . در بین این اسیران ، یک سرتیپ عراقی هم که فرماندهی نیروها را به عهده داشت بود. حمید خطاب به آنها گفت : مواظب خودتان باشید ، اگر قصد فرار یا کار دیگری را در سر داشته باشید ، همه تان را به رگبار می بندیم . سرتیپ عراقی پرسید : شما چطور به این جا آمدید؟ حمید شوخی ، جدی به او گفت : ما اردن را دور زدیم و از طرف بصره به این جا آمده ایم. سرتیپ عراقی مجددا پرسید: پس آن نیروهایی که از روبرو می آیند از کجا آمده اند؟ حمید با دست به زمین اشاره کرد و گفت: از زمین روئیده اند! این جا بود که چشم های فرمانده عراقی داشت از حدقه بیرون می زد....!! 📕 سايت ابر و باد 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
داشت از خاطرات شناسایی تعریف می کرد که ناگهان به فکر فرو رفت ، پس از چند لحظه سکوت ، آهی کشید و سرش را تکان داد و گفت ، از فرزندانم خبری ندارم ، هنوز حرفش تمام نشده بود که گفت ، لا اله اله الله ، همیشه تا ذکر می گفت ، آرام می گرفت و غم ها از دلش بیرون می رفت..... 📕 امام سجاد و شهدا ، ص18 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
در اولین ساعت عملیات خیبر ، 900 نفر به اسارت در آمدند . در بین این اسیران ، یک سرتیپ عراقی هم که فرماندهی نیروها را به عهده داشت بود. حمید خطاب به آنها گفت ، مواظب خودتان باشید ، اگر قصد فرار یا کار دیگری را در سر داشته باشید ، همه تان را به رگبار می بندیم . سرتیپ عراقی پرسید ، شما چطور به این جا آمدید؟ حمید شوخی ، جدی به او گفت ، ما اردن را دور زدیم و از طرف بصره به این جا آمده ایم. سرتیپ عراقی مجددا پرسید ، پس آن نیروهایی که از روبرو می آیند از کجا آمده اند؟ حمید با دست به زمین اشاره کرد و گفت ، از زمین روئیده اند! این جا بود که چشم های فرمانده عراقی داشت از حدقه بیرون می زد....!! 📕 سايت ابر و باد 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
در اولین ساعت عملیات خیبر ، 900 نفر به اسارت در آمدند . در بین این اسیران ، یک سرتیپ عراقی هم که فرماندهی نیروها را به عهده داشت بود. حمید خطاب به آنها گفت : مواظب خودتان باشید ، اگر قصد فرار یا کار دیگری را در سر داشته باشید ، همه تان را به رگبار می بندیم . سرتیپ عراقی پرسید : شما چطور به این جا آمدید؟ حمید شوخی ، جدی به او گفت : ما اردن را دور زدیم و از طرف بصره به این جا آمده ایم. سرتیپ عراقی مجددا پرسید: پس آن نیروهایی که از روبرو می آیند از کجا آمده اند؟ حمید با دست به زمین اشاره کرد و گفت: از زمین روئیده اند! این جا بود که چشم های فرمانده عراقی داشت از حدقه بیرون می زد....!! 📕 سايت ابر و باد 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
حمید ( برادر شهید مهدی باکری ) در اول آذر ۱۳۳۴ در ارومیه بدنیا آمد. پدرش کارمند کارخانه قند ارومیه و مادرش خانه دار بود که ۱۸ ماه بعد از تولد او بر اثر حادثه رانندگی فوت کرد . ششمین فرزند خانواده باکری بود و دوران مدرسه را در ارومیه گذراند و با وجود اینکه دانشگاه قبول شد اما بنا به پیشنهاد آقا مهدی تصمیم گرفت به سربازی برود . سربازی اش در یکی از ژاندارمری های اطراف ارومیه بود . چون خانواده زیر نظر ساواک بود ، پدر فعالیت های سیاسی آنها را ممنوع کرده بود . بعد از تمام شدن خدمت ، یک سال همراه آقا مهدی به تبریز رفت و فعالیت های خود رو علیه نظام شاهنشاهی از همین دوره شروع کرد . در سال ۵۵ ابتدا به ترکیه رفت ، سپس برای ادامه تحصیلات راهی کشور آلمان شد اما یک هفته بیشتر سر کلاس حاضر نشد . با استقرار سید روح ‌الله خمینی در حومه پاریس ، تحصیل در آلمان را رها کرد و عازم فرانسه شد . در پاریس مأموریتی جدید به او دادند . عازم سوریه و لبنان شد تا دوره آموزش نظامی را بگذراند . در این کشورها جنگ های شهری ، چریکی و روش های سازماندهی و شیوه ساختن بمب های دستی را یاد گرفت . در همین دوران به کمک چند تن از دوستان اسلحه وارد ایران کردند و در این راه آقا مهدی ، یاور بزرگی بود . حمل و پنهان کردن سلاح ها تا مرز ترکیه به عهده حمید بود و انتقال آنها تا تبریز به آقا مهدی محول شده بود . با پیروزی انقلاب سریع به ایران برگشت و سال ۵۸ عضو سپاه پاسداران شد . با شروع جنگ مثل خیلی ها ، عازم خوزستان شد و در این مدت چند ماه هم همراه آقا مهدی در جهاد سازندگی فعالیت می کرد . در بحبوحه جنگ و در اواخر دی ۵۸ با خانم فاطمه چهل امیرانی ازدواج کرد و صاحب دو فرزند به نام های احسان و آسیه شدند . در عملیات های حصر آبادان ، رمضان ، فتح المبین ، بیت المقدس ، والفجر یک ، والفجر دو حضور داشت و جانشین فرمانده لشکر ۳۱ عاشورا بود . در عمليات فاتحانه خيبر با اولين گروه پيشتاز كه قبل از شروع عمليات بايستی مخفيانه در عمق دشمن پياده می ‌شدند و مراكز حساس نظامی را به تصرف در می ‌آوردند و كنترل منطقه را در دست می ‌گرفتند ، عازم و در ساعت ۱۱ شب چهارشنبه ۳ اسفند ۶۲ شروع عمليات خيبر بود كه با بی سيم خبر تصرف پل مجنون ، در عمق ۶۰ كيلومتری عراق را اطلاع داد . پلی كه با تصرف كردن آن دشمن متجاوز قادر نبود نيروهای موجود در جزاير را فراری دهد و يا نيروی كمكی برای آنها بفرستد ، در نتيجه تمام نيروهايش در جزاير كشته يا اسير شدند و اين عمل ، ضمانتی در موفقيت اين قسمت از عمليات بود و عاقبت با دو روز جنگ شجاعانه در مقابل انبوه نيروهای زرهی دشمن ، فقط با نارنجك و آرپی جی و كلاش ولی با قلبی پر از ايمان و عشق به شهادت ، در حفظ آن پل مهم جنگيدند و در همانجا به لقاء‌الله پيوست و شهید شد و پیکرش هرگز برنگشت ... 📕 سایت هادیون « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
•﷽• السلام علیک یا (عج) وصیت به فاطمه { همسر شهید } می دانم در حق شما مدام ظلم کرده‌ ام و وظیفه‌ ام را بجا نیاورده‌ ام ولی یقین بدان که خود را بنده ای قاصر و کم کاری میدانم و امید دارم که حلالم نمائید . احسان و آسیه امانت‌هایی هستند در دست تو و مدام در تربیت اسلامی آن‌ها باید همت گمارید و توجیه و کنترل مواردی که به آن‌ها وصیت نموده‌ ام به عهده شماست . از کوچکی آن‌ها را با قرآن آشنا کرده و به کلاس قرائت قرآن بروید . از کوچکی آن‌ها را در مجالس و مجامع خصوصاً نماز جمعه ، دعای کمیل و یادبود شهداء شرکت بدهید . درآمد یا پولی نداشته و ندارم که مهریه‌ تان را بدهم ان شاءالله که حلال خواهید کرد . ان شاءالله که شما و عموم فامیل در یادبود من به یاد شهدای کربلا و امام حسین گریه و عزاداری نمائید و مرتب به یاد بیاورید که هستی دهنده اوست و باید شکر به مصلحت الهی گفت.... « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
در زمانی که چروک بودن لباس‌ها و نامرتب بودن موها نشانه بی‌اعتنایی به ظواهر دنیا بود ، حمید خیلی خوشگل و تمیز بود. پوتین هایش واکس زده و موهایش مرتب و شانه کرده بود. به چشمم خوشگل‌ترین پاسدار روی زمین می‌آمد. روح و جسمش تمیز بود. وقتی می‌خواست برود بیرون ، می‌ایستاد جلوی آینه و با موهایش ور می‌رفت. به شوخی می‌گفتم ، ول کن حمید! خودت را زحمت نده ، پسندیده‌ام رفته. می‌گفت ، فرقی نمی‌کند ، آدم باید مرتب باشد..... 📕 نیمه پنهان ماه، جلد۳ ص۱۱ « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg