eitaa logo
محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
1.2هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
707 ویدیو
15 فایل
شهدا ازجنس لبخند خدا هستند پاک وساده ومهربان رفیق باز و باوفا میهمانی هایشان هم با بقیه فرق دارد فقط کافی است یکبار هم که شده دلت را به دلشان بسپاری این بار محفل عشق را امتحان کن @mohammad_hmn virasty.com/mohammad_hmn کپی آزاد اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد، بی‌مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد: دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود. احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت. ادب بالا‌ترین شاخصه او بود. 📕مهر مادر اثر گروه شهید هادی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ « محفل عشق » 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم، مادر اصغر جلو آمد، بی‌مقدمه گفت: آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد: دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود. احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت. ادب بالا‌ترین شاخصه او بود. 📕مهر مادر اثر گروه شهید هادی 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
برف شدیدی باریده بود. وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم. علی اصغر را جلوی خانه‌ شان در خیابان طیب پیاده کردیم. پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم. وقتی وارد خانه شدیم ، مادر اصغر جلو آمد ، بی ‌مقدمه گفت ، آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد ، دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه تو برف نشسته اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه. صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده!! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود. احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت. ادب بالا‌ترین شاخصه او بود...... 📕مهر مادر 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
برف شدیدی باریده بود ، وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم ، علی اصغر را جلوی خانه ‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم ، پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم ، وقتی وارد خانه شدیم ، مادر اصغر جلو آمد ، بی‌مقدمه گفت ، آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد ، دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه توی برف نشسته ، اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه ! ، صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود ، احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت ، ادب بالا‌ترین شاخصه او بود..... 📕 مهر مادر 🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 ✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا 🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
برف شدیدی باریده بود ، وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم ، علی اصغر را جلوی خانه ‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم ، پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم ، وقتی وارد خانه شدیم ، مادر اصغر جلو آمد ، بی‌مقدمه گفت ، آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد ، دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه توی برف نشسته ، اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه ! ، صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود ، احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت ، ادب بالا‌ترین شاخصه او بود..... 📕 مهر مادر « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » ~~~~~~~~~~~~~~ 🇮🇷 @mafeleshg
برف شدیدی باریده بود ، وقتی قطار دو کوهه وارد ایستگاه تهران شد ساعت دو نیمه شب بود. با چند نفر از رفقا حرکت کردیم ، علی اصغر را جلوی خانه ‌شان در خیابان طیب پیاده کردیم ، پای او هنوز مجروح بود. فردا رفتیم به علی اصغر سر بزنیم ، وقتی وارد خانه شدیم ، مادر اصغر جلو آمد ، بی‌مقدمه گفت ، آقا سید شما یه چیزی بگو!؟ بعد ادامه داد ، دیشب دو ساعت با پای مجروح پشت در خانه توی برف نشسته ، اما راضی نشده در بزنه و ما رو صدا کنه ! ، صبح که پدرش می‌خواسته بره مسجد اصغر رو دیده! از علی اصغر این کار‌ها بعید نبود ، احترام عجیبی به پدر و مادرش می‌گذاشت ، ادب بالا‌ترین شاخصه او بود..... سردار 📕 مهر مادر « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » 🇮🇷 @mafeleshg