#خاطرات_شهدا
از قرارگاه هلیکوپتری برای بردن قائم مقام تیپ آمده بود . خلبان پیاده شد و سراغ برادر قمی را گرفت .
علی با سر و وضع خاک و خلی آنطرف تر ایستاده بود و با بچهها صحبت می کرد او را به خلبان نشان دادیم ولی خلبان نا باورانه و به خیال آنکه اورا دست انداخته ایم به سمت قرارگاه برگشت .
ساعتی دیگر خلبان برگشت و با عصبانیت گفت با من شوخی نکنید برای کار مهمی باید آقای قمی را به قرارگاه ببرم .
یکی رفت و علی را آورد و خلبان با تعجب با علی راهی قرارگاه شد.....
سردار
#شهیدعلی_قمی
📕پلاک ۱۰
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
~~~~~~~~~~~~~~
🇮🇷 @mafeleshg