فکر نکنید افرادی مثل خوارجِ دوران امام علی(ع) الان دراطراف ما وجود ندارند
وجود دارند
خوارج آمدند وابتدا به علی(ع) گفتند
یاعلی ما باتو هستیم
بعدهمین ها از پشت به علی ضربه زدند
این نیست که ماهم دراطراف خودمان چنین آدم هایی را نداشته باشیم
الان هم مثل زمان حکومت حضرت خوارجی هستند که دارند اذیت می کنند
میبینی این ور وآن ور نفوذ کرده
اینها هزار کانال دارند
#شهیدهمت 🌹
@mafeleshg
#به_سوی_خرمشهر
- هرچقدر نیروهای تیپ۲۷ به خرمشهر نزدیک تر می شوند، استحکامات و موانع جهت جلوگیری از بازپس گیری خرمشهر بیشتر می شود . ( #دژ_مارد )
#شهیدهمّت : ... عراق به قدری از بابت خرمشهر خیالش راحت بود که فکر می کرد تا ۲۰ سال بعد هم ما نمی توانیم به خرمشهر نزدیک شویم.
- کار فوق العاده #سعید_قاسمی و #بهرام_میثمی دو نیروی شجاع و از جان گذشته در امر شناسایی منطقه برای مرحلۀ سوم.
بعداز ظهرِ شنبه ، اول_خرداد_۶۱ ، همۀ نیروهای تیپ در پشت خاکریز های کانال عرایض آماده اند تا به محض تاریک شدن هوا ، یورش نهایی خود را به سمت مواضع دشمن شروع کنند.
ساعت ۲۲:۱۵ ، گشودن گذرگاه مناسبی توسط عوامل تخریب به مسئولیت #جعفر_جهروتی_زاده و حرکت به سمت مواضع دشمن از نقطۀ رهایی.
- پیشروی #گردان_بلال و #گردان_انصار به ترتیب به فرماندهی #بهمن_نجفی و #اسماعیل_قهرمانی بر روی سیل_بند_سراسری_کاملاّ_مسلح و آتش شدید دشمن روی نیروها
آغاز مرحلۀ_پایانی عملیات #بیت_المقدس در ساعت ۲۲:۳۰ ، شنبه اول_خرداد_۶۱
با رمز یا_محمّد_ابن_عبدالله (ص) و با هدف محاصره_و_آزادسازی_خرمشهر.
عبور نیروهای تیپ از یک گذرگاه_یک_و_نیم_متری کنار میدان مین و آتش بسیار سنگین تیربار دشمن
#ناصر_صالحی؛ معاون گردان_بلال، شجاعانه و دلاورانه به شهادت می رسد. با ۳ نارنجک ، خود را به خاکریز دشمن می زند و انفجار نارنجک ها تیربار دشمن را از کار می اندازد و خود مورد اصابت گلوله های تیربار قرار می گیرد و با فروریختن دژ ، مانع عبور از سر راه رزمندگان برداشته می شود.
- خالی بودن جناح راست و چپ #حاج_احمد و فریادهای مکرر ایشان بر سر #صیاد_شیرازی مبنی بر اینکه هم از چپ می خورد هم از راست
هوا روشن شده است به دلیل خالی ماندن جناحین، عملیات تا صبح روز دوم طول می کشد...
📕 همپای صاعقه
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج 🌹
✅ « محفل عشق »
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88
#خـــاطرات_شهدا
آقـا حمیـد قصه ی مـا ، جوون بـود و بـا کله ای پـر از بـاد ،
لات هـای محله کلی ازش حساب می بردنـد.
خلاصه بزن بهادری بود بـرای خودش.!!
یـه روز مادر ایـن آقـا حمید ، ایـشون رو از خونه بیرون انـداخـت و گـفت :
بـرو دیگـه پـسر ِمـن نیستـی ، خستـه شـدم از بـس جـواب ِکـاراتـو دادم ...
همه ی همسایه هـا هـم از دستش کلافـه شـده بودنـد ...
تا اینکه برادرش شهید شد و حمید تحت تاثیر پیکر برادر ...
روزی از روزهـا یـک راننـده ی کـامیون ، بهش می گه :
حمیـد تـو نمی خـوای آدم شی ؟؟! بیـا بـا من بریم جبهه ،
حمیـد میگه اونجـا من رو راه نمیدن با این سابقه ،
راننده به حمید می گه تو بیا و ناراحت نباش ...
سید حمید مـا مدتی بعد بر میگرده رفسنجـان ، اولین جـا هم میره پیش دوستـاش کـه سر کوچه بودن !!
می گه بچه هـا من دارم میرم جبهه !! شما ها هم بیائیـد!!
می گه بچـه هـا خاک بر سر من و شماهـا ؛ پاشیم بریم
ناموسمـون در خطـره...!
اومد خونـه از مادر حلالیـت طلبیـد و خداحافظی کرد و رفـت ...
بـه جبهـه کـه رسید کفشاشـو داد به یکی ، و دیگـه توی جبهه کسی
اونـو با کفش نـدیـد ، می گفت :
اینجا جایی که خون شهدامـون ریخته شده ؛ حرمت داره ...
و معروف شــد به (سید پا برهنه)
اونقدر مونـد تـا آخـر با #شهیدهمت دو تایی سـوار موتـور ،
هدف قرار گرفتن و رفتن پیش سید الشهداء...
(عملیات خیبر سال 62)
#شهیدسیدحمید_میرافضلی.
📕 پابرهنه در وادی مقدس
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ محفل عشق ، زندگی به سبک شهدا
🇮🇷 eitaa.com/joinchat/644087811C0093ab0c88