eitaa logo
ماه مــــهــــــــــر
5.4هزار دنبال‌کننده
11.2هزار عکس
12.8هزار ویدیو
402 فایل
آیدی کانال👇 @mah_mehr_com 🌹کاربران می توانند مطالب کانال با ذکر منبع فوروارد کنند🌹 مطالب کانال : 👈قصــــــــــــّه و داستان آمـــــــــــــوزشی 👈کلیب آموزشی و تربیتی ***ثبت‌شده‌در‌وزرات‌ارشاداسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 روز خود را با بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ آغاز کنید 🔹امام باقر(ع): خود را در دنیا چنان منزل ده که گویی ساعتی در آن منزل داری وسپس از آن کوچ می‌کنی. امروز یکشنبه ۱۴ مرداد ماه ۲۹ محرم ۱۴۴۶ ۴ آگوست  ۲۰۲۴ 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
هرصبح بہ رسم نوڪرے از ما تورا سلام اے مانده در میان قائله تنها، تو را سلام ما هرچہ خوب و بد، بہ درِخانہ‌ے توییم از نوڪران مُنتظر آقا تو را ســلام 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com ‌‌‌‌‌❀🍃✿🍃❀ ❀🍃✿🍃❀
🌸دوستان خوبم 🍰امیدوارم 🌸 یه روز عالی راکنار خانواده 🍰و عزیزانتون سپری کنید 🌸کاشانه تون پراز 🍰محبت باشه 🌸ولحظه هاتون آرام صبحتون بخیر💖 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
48.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎈🤠🎈🤠🎈🤠🎈 کارتون زیبای این قسمت : « سنگ آسیاب » 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
303-GhasedakMaghror-www.MaryamNashiba.Com.mp3
7.06M
💠 قاصدک مغرور 🔻موضوع: غرور 🎼 با صدای بانو مریم نشیبا 📚عموکتابی | مربی تربیتی 🌷▶═🌸🌿☃️.══════╗ 𝕁𝕠𝕚𝕟➲ @mah_mehr_com
💠 شهید کوفی ❇️ نامه ای به امام نوشته بود و روز شماری می‌کرد برای آمدنش، مسلم که به کوفه آمد سراسیمه به استقبالش رفت، خبرچینی به ابن زیاد گفت: عمارة بن صَلْخَب با مسلم بیعت کرده و از کوفیان برای امام بیعت می‌گیرد، ابن زیاد عصبانی شد، دستور داد دستگیرش کنند و به زندان بیندازند. 🟡 بعد شهادت مسلم و هانی ابن زیاد گفت: سر عماره رو جلوی طایفه اش جدا کنید و هر سه سر رو برای یزید به شام ببرید. 📌 حائری، ذخیرة الدارین، تحقیق: دریاب نجفی، ۱۴۲۲ق، ص۴۹۸. 📌 بلاذری، أنساب الأشراف،۱۴۱۷ق، ۱۹۹۶م، ج ۲، ص۸۵. 📎 📎 📎 📎 @mah_mehr_com
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔹بیمه ی امام حسین (علیه السلام) ✔️ چطور فرزندمان نماز خوان و با حجاب می‌شود؟ ✔️ توی تعارض بین درس بچه و هیئت رفتن یه کاری کنید هیئت را از دست ندهد ✔️ با امام حسین علیه السلام هم حجابش درست میشود هم نمازش 🎙استاد @mah_mehr_com
فوت كوزه گري استاد كوزه گري بود كه خيلي با تجربه بود و كوزه هاي لعابي كه مي ساخت خيلي مشتري داشت . شاگردي نزد وي كار مي كرد كه زرنگ بود و استاد به او علاقه داشت و تمام تجربه هاي كاري خود را به او ياد داد . شاگرد وقتي تمام كارها را ياد گرفت . شروع به ايراد گرفتن كرد و گفت مزد من كم است . و كم كم زمزمه كرد كه من مي توانم بروم وبراي خودم كارگاهي راه اندازي كنم و كلي فايده ببرم . هرچه استاد كوزه گر از او خواهش كرد مدتي ديگر نزد او بماند تا شاگردي پيدا كند و كمي كارها را ياد بگيرد تا استاد دست تنها نباشد ، پسرك قبول نكرد و او را دست تنها گذاشت و رفت . شاگرد رفت و كارگاهي راه اندازي كرد وهمانطور كه ياد گرفته بود كاسه ها را ساخت و رنگ كرد و روي آن لعاب داد و در كوره گذاشت . ولي متوجه شد كه رنگ كاسه هاي او مات است و شفاف نيست . دوباره از نو شروع كرد و خاك خوبتر انتخاب كرد و در درست كردن خمير بيشتر دقت كرد و بهترين لعاب را استفاده كرد و آنها را در كوره گذاشت ولي باز هم مشكل قبلي بوجود آمد . شاگرد فهميد كه تمام اسرار كار را ياد نگرفته . نزد استاد رفت و مشكل خود را گفت . و از استاد خواهش كرد كه او را راهنمائي كند . استاد از او پرسيد كه چگونه خاك را آماده مي كند و چگونه لعاب را تهيه مي كند و چگونه آنرا در كوره مي گذارد . شاگرد جواب تمام سوالها را داد . استاد گفت : درست است كه هر شاگردي بايد روزي استاد شود ولي تو مرا بي موقع تنها گذاشتي . بيا يك سال اينجا بمان تا شاگرد تازه هم قدري كار ياد بگيرد و آن وقت من هم تو را راهنمائي خواهم كرد و تو به كارگاه خودت برو . شاگرد قبول كرد يكسال آنجا ماند ولي هر چه دقت كرد متوجه اشتباه خودش نمي شد . يك روز استاد او را صدا زد و گفت بيا بگويم كه چرا كاسه هاي لعابي تو مات است . استاد كنار كوره ايستاد و كاسه ها را گرفت تا در كوره بگذارد به شاگردش گفت چشمهايت را باز كن تا فوت وفن كار را ياد بگيري . استاد هنگام گذاشتن كاسه ها در كوره به آنها چند فوت مي كرد . بعد از او پرسيد : ” فهميدي “ . شاگرد گفت : نه . استاد دوباره يك كاسه ديگر برداشت و چند فوت محكم به آن كرد و گرد وخاكي كه از آن برخاسته بود به شاگرد نشان داد و گفت : اين فوت و فن كار است ، اين كاسه كه چند روز در كارگاه مي ماند پر از گرد و خاك مي شود در كوره اين گرد وخاك با رنگ لعاب مخلوط مي شود و رنگ لعاب را كدر مي كند . وقتي آنرا فوت مي كنيم گرد وغبار پاك مي شود و لعاب خالص پخته مي شود و رنگش شفاف مي شود . حالا پي كارت برو كه همه كارهايت درست بود و فقط همين فوت را كم داشت . اين مثل اشاره به كسي دارد كه بسيار چيزها مي داند ولي از يك چيز مهم آگاهي ندارد . مثلهاي كه به اين موضوع دلالت دارند عبارتند از : فلاني هنوز فوتش را ياد نگرفته اگر كسي فوت اين كار را به ما ياد مي داد خوب بود برو فوت آخري را ياد بگير همه چيز درست است و فقط فوتش مانده. 🏺🏺🏺🏺🏺🏺🏺 🌸🍂🍃🌸 @mah_mehr_com
از کودکتان در کارهای منزل کمک بگیرید👇🏻 این کار سبب رشد مسؤولیت پذیری و بالا رفتن اعتمادبنفس فرزندتان میشود👌🏻 بچه های کوچک می توانند در جمع کردن لباس هاشون یا دستمال کشیدن کمدشون به شما کمک کنند😉 سعی کنید کارهایی متناسب با سنشون بهشون محول کنید تا کودک از پس آن برآید😊 این کار سبب بالا رفتن اعتماد به نفس کودک میشود☺️ @mah_mehr_com