eitaa logo
‹ مَحــٰـاءْ ›
1.2هزار دنبال‌کننده
74 عکس
17 ویدیو
0 فایل
- بسم‌نامَش‌ودرپَناهش🤍 - ـ که از تمامی درد‌هایِ این دنیا .. به گریه‌ی بر غمت پناه آوردیم ؛ حسين جان :) -‌ میشنویم؛🌱 https://harfeto.timefriend.net/17332326197694
مشاهده در ایتا
دانلود
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
عشق یعنی که دَمی بشنوی از نام ِ رضا ؛ و دلت گریه‌کنان راهی ِ مشهد بشود ..
وعده ی وصلِ توام داد اندکی تسکینِ دل تا رخِ خوبت نبینم دل نیاساید مرا ..
وقت تنگ است .. باید زود حرکت کنیم درد زیاد است و زمان کم باید بیدار باشیم تا دیر نشود و از قافله عقب نمانیم ؛ کوله بار خود را پر کنیم و اگر چنین نکنیم افسوسمان ثمری ندارد.. -شهید‌احمد‌عربشاهی-
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
ببین که جز تو برایم دِگر نمانده کسی ؛ دِگر مگر تو به دادِ من و دلم برسی ..
185.2K
یه وقتا فقط باید گریه کرد ؛ تو تنها کسی هستی میشه بهش تکیه کرد :))
آقای امام حسین ؛ شما یه مشهد به ما ببخشید ما قول میدیم کربلا رو از پنجره فولادِ امام رضا بگیریم :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
هر موقع که از دنیا و آدماش خسته میشدم بیشتر صداتون میزدم .. الانم اومدم بگم که خسته شدم آقای امام حسین ؛ خیلی خسته شدم :))
اغْفِرْ لِىَ الذُّنُوبَ الَّتِى تُنْزِلُ الْبَلَاءَ خدایا بیامرز برایم آن گناهانی که بلا را نازل میکند .. -دعای‌کمیل-
این همه درماندگی را نیست درمانی ولی ؛ یار اگر آغوش بگشاید مداوا می‌شویم ..
- ای وای حسین ؛.mp3
8.78M
با حال مناسب گوش بدید :)!
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
و من سالهاست به سمتِ تو فرار میکنم ؛ مگر کدام پناهگاه از آغوشِ تو امن تر است..؟
و تو ؛ به راستی تنها کسی هستی که می شود به او تکیه کرد :)! -انتَ کَهفی...
گویند آنجایی که دل آرام گیرد ؛ مقصد است ! و مقصدِ من آغوشِ ماهِ کربلاست ..
آدمی با از دست دادن هایش ؛ به دست می آورد .. -استاد‌صفایی‌‌حائری-
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
از خنده‌ی ترحمِ مردم که بُگذریم ؛ با من کسی به غیرِ غمت مهربان نبود :)
هرکسی بتواند .. دردِ اصلی خود را درک کند ؛ رنج هایش کاهش خواهد یافت .. دردِ اصلی همه‌یِ انسان‌ها، چه خوب و چه بد، دوری از خداست ؛
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
قسم به حقارتِ واژه و‌ شکوهِ سکوت! که گاه شرح حالِ آدمی را ممکن نیست .. ولی امام حسین ؛ حالِ مارو از سکوتمون میفهمه :)
‹ مَحــٰـاءْ ›
-
نه اینکه حرفی نباشه‌‌ هست، زیاد هم هست‌ .. اما بعضی حرفا رو نمیشه زد منم نمیگم ؛ ولی شما بشنو :))
آقای امام حسین ؛ و تو همانی که برایِ دیدارت قلبم با شوق از قدم هایم سبقت می گیرد ..
تحویلِ سال به وقتِ مُحَرّم است ؛ حَوّل قلُوبَنا بِبُکاءِ عَلَی الحُسَین‌ ..
برای قلبِ خسته‌ای که یکی می‌زند و یکی نمی‌زند.. برای نگاهِ نگرانی که نمی‌داند می‌رسد یا نمی‌رسد.. برای زخم‌ها و دردهایی که مرهمی جز نام تو نمی‌شناسند.. مُحرّم‌ت تنها پناه است ؛ راست می‌گفت .. مُحرَّم‌َت‌ را دوست‌ دارم ؛ خستگی‌ها را‌ از یادم‌ می‌برد و آدم‌ها‌ را ..!
حسین کشتیِ نجات است ؛ این را کسی میفهمد .. که در حالِ غرق شدن باشد :)
گر دخترکی پیشِ پدر ناز کند ؛ گره‌ی کرب‌وبلای همه را باز کند ..