eitaa logo
محله شهیدمحلاتی
412 دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
5.8هزار ویدیو
98 فایل
برای ارتباط برقرار کردن به آیدی زیر پیام بدهید : @STabatabai
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ سه کامیون طلا کمک آل‌سعود به منافقین /بخش اول ♨️ مسعود خدابنده عضو سابق مرکزیت سازمان مجاهدین خلق و سرتیم حفاظت از مسعود رجوی بود. وی از روزهای ابتدایی انقلاب به جمع این گروه پیوست و تا سال 75 همچنان در سازمان حضور داشت. 🔻 مسعود خدابنده که برادرش ابراهیم نیز از اعضای جداشده سازمان است، با نام مستعار «رسول» در سازمان فعالیت می‌کرد و در تابستان 60 مسئول مستقیم انتقال محمدرضا کلاهی و مسعود کشمیری عوامل انفجار در حزب جمهوری اسلامی و دفتر نخست‌وزیری بود. 🔴 به‌تازگی کتاب «تهران تا تیرانا» حاوی خاطرات مسعود خدابنده منتشر شده است که ناگفته‌هایی از منابع مالی گروهک منافقین را افشا می‌کند که در ادامه می‌خوانید: 💢 در ماه‌های اولیه پیروزی انقلاب سازمان مجاهدین خلق با دستبرد به بانکها و مؤسسات پول مورد نیازش را تأمین می‌کرد. در سال 1360 و به‌دنبال اعلان مبارزه مسلحانه علیه نظام سازمان نیاز به پول بیشتری داشت. ‼️آن زمان پول به‌طور مستقیم از طرف سرویس‌ها پرداخت می‌شد و بخش مالی مسئول انتقال آن به داخل بود ولی بعدها وقتی سازمان از طرف دونالد رامسفلد به‌همراه کمک‌های دیگر به صدام هدیه شد و سازمان به عراق منتقل شد، قضیه فرق کرد. 🔹در زمان صدام عملاً محدودیت مالی برای مجاهدین وجود نداشت یعنی اگر ما پروژه‌ای را ارائه می‌کردیم و تصویب می‌شد مسئله مالی آن ابداً مطرح نبود و مشکلی نداشت. ⭕️ بخشی از مخارج جنگ صدام با ایران را عربستان سعودی (با تأیید آمریکا) و گاهی هم کویت یا شیوخ دیگر می‌دادند و در این بین مجاهدین نیز سهم خودشان را داشتند، یادم هست در دوره‌ای به‌صورت موقت رابطه رجوی و عربستان مستقیم شد و مسعود به عربستان احضار شد (مسافرتها مخفی بود ولی بعدها فیلم و عکس آن منتشر شد). 🔸 سه کامیون طلا به بغداد آوردیم! 💢 شاهزاده ترکی الفیصل آن زمان مسئول استخبارات عربستان بود و سابقه ارتباطش با سازمان به آن سالها برمی‌گردد، ملک عبدالله هم ولیعهد بود؛ ملک عبدالله گاه حتی مستقیم کارهای رجوی را کنترل و رسیدگی می‌کرد. همان روزها من در یکی از سفرها به عربستان سه کامیون طلا (هر کدام به‌میزان یک تن) و انبوهی هدایا از جمله ساعت‌های رولکس طلا با مارک سلطنتی و اقلام دیگر به بغداد آوردیم که بعدها به‌کمک تعدادی از تجار اردنی وابسته به دربار عربستان اینها را به پول تبدیل کردیم. ❌ سازمان البته در این سه چهار دهه با اموالی که از خانواده‌های اعضایش دزدید، با مبالغی که از سرویس‌ها تحت عنوان خرج نفرات گرفت، با سرانه‌ای که از صدام حسین دریافت می‌کرد و مبالغی که از طریق فروش نفت قاچاق به دست می‌آورد توانست انبوهی شرکت و هتل و دارالتجاره هم افتتاح کند؛ در جریان فروش نفت قاچاق برای صدام 10 درصد درآمد را نگه می‌داشت که به‌سرعت تبدیل به چند هتل بزرگ در لندن شد. 🔹 مریم رجوی با چند ده‌میلیون دلار اسکناس دزدیده‌شده در فرانسه دستگیر شد ♨️ بعد از فرار مریم رجوی از عراق او را با چند ده‌میلیون دلار اسکناس دزدیده‌شده از بانک‌های عراق در پاریس دستگیر کردند و فرانسه مسئله را به سوریه اطلاع داد که در همان زمان چند ده‌میلیون دیگر با صندوق‌هایی از جواهرات و طلا در مرز عراق به سوریه که بار قاطر کرده بودند، کشف و ضبط شد. @mahale114
⭕️ سه کامیون طلا کمک آل‌سعود به منافقین /بخش دوم ♨️ البته بعد از دستگیری مریم رجوی در پاریس (سال 2003) تحقیقاتی شروع شد که منابع مالی سازمان را هم نشانه گرفت. سازمان برای فرار از دست تحقیقات مجبور شد حجم چشم‌گیری از پول‌ها را خرج کند؛ مقدار زیادی هم از بین رفت چون مجبور بودند آن مبالغ را جابه‌جا کنند. 🔻شرکت‌های بسیاری که سازمان در اختیار داشت تعطیل شد و خلاصه حجم درآمد کاهش یافت؛ طبق برآورد سازمان‌های فرانسوی که مسئول تعقیب این قضیه بودند امروز مجاهدین خلق کمتر از 20 درصد پولی را که زمان صدام جمع کردند در اختیار دارند. 🔴 این را در میزان خرج‌کردها را هم می‌شود دید؛ تحرکات سازمان چه در منطقه و چه در اروپا و امریکا عملاً با مخارجی که قبلاً می‌کردند قابل مقایسه نیست. به‌جرئت می‌شود گفت امروز هم منابع اصلی و اولیه مالی سازمان فرق زیادی نکرده است، باز همان سرویس‌های امریکایی و اسرائیلی منابع مالی سازمان را تأمین می‌کنند و مسئولیت ارسال با خزانه شیخ عربستان است! 💢 البته روشها و واسطه‌ها فرق کرده است؛ زمانی مستقیم در فرانسه به چند صد حساب بانکی واریز می‌شد، زمانی از طریق صدام حسین به دستشان می‌رسید، گاهی با چمدان، گاهی با کامیون، گاهی از طریق پولشویی و گاهی هم از طریق خیریه‌هایی که تأسیس کرده بودند این پول تأمین می‌شد. 🔸 کمپ آلبانی در 5 زمین کشاورزی ساخته شده است 🔴 امروز در آلبانی 5 زمین کشاورزی خریداری شده و در آن کمپی برای مجاهدین ساخته شده است که نه‌تنها مجوز ساختمان ندارد که اصلاً ردی از آن یا سکنه آن در دفاتر دولتی آلبانی وجود ندارد، این زمین را به‌واسطه یکی از معروف‌ترین قاچاقچی‌های سلاح آلبانی به‌صورت نقد تهیه کرده‌اند و هیچ داد و ستد بانکی و ردّ اداری انجام نشده است. کلیه مصالح ساختمانی از طریق ایتالیا بدون پرداخت مالیات و مجوز واردات آمده است که باز هیچ ردی از حساب و کتاب و بانک و مالیات در آن نیست. 💢 چندی پیش دو نفر اسرائیلی را در مرز آبی با ایتالیا دستگیر کردند که حجم درخور توجهی اسکناس به‌همراه داشتند؛ البته کسی نفهمید ماجرای آن دو اسرائیلی چه شد. سازمان مجاهدین در آلبانی نه‌تنها یک حساب بانکی ندارد که اصلاً در دفاتر وزارت کشور و (این روزها در دفاتر وزارت بهداشت) اصلاً نه این نفرات ثبت هستند و نه قرارگاهی در نقشه وجود دارد؛ پلیس هم یکی دو بار خواست به‌خاطر قتل‌های مشکوک وارد صحنه شود که از شیش (سرویس امنیتی آلبانی تحت نظارت سازمان سیا) هشدار دادند و آنها را منع کردند. 🔸 مافیای آلبانی با مجاهدین رابطه خوبی دارد ‼️اصلاً یکی از دلایلی که مجاهدین را بعد از سقوط صدام به آلبانی منتقل کردند، همین فساد گسترده در سیستم این کشور است. آلبانی در اروپا به‌عنوان دروازه قاچاق مواد مخدر، فساد مالی و قاچاق سلاح شناخته می‌شود. بسیاری از سلاح‌هایی که از غرب به دست گروه‌های تروریستی در سوریه می‌رسید و می‌رسد، از آلبانی عبور می‌کند. مافیای آلبانی البته این روزها رابطه خوبی با مجاهدین خلق دارد که مسائل مختلفی از جمله مسئله پولشویی را حل می‌کند. @mahale114
🔴محسن هاشمی از چه چیزی نگران است؟/ حفظ جان مردم از نظر هاشمی گره‌گشایی نیست چون اساساً مردم را جز خود وقبیله‌شان نمی‌دانند 🔹آقای محسن هاشمی گفته رئیسی در 16 ماه گذشته هیچ گرهی از کار مردم باز نکرده است. از این جماعت که مردم در نگاه آنها تعریفی جز خود و قبیله‌شان ندارد، این قضاوتها چیز عجیب و جدیدی نیست چرا که از نگاه سراسر نخوت آنها به مردم، دهها هزار بیرجندی که چند روز پیش در ورزشگاه بیرجند و مصلای نهبندان به استقبال رئیس‌جمهور رفته‌اند، اساساً "مردم" نیستند. 🔹این هم عجیب نیست که هنوز 16 ماه نگذشته از مخروبه‌ای که دولتشان در نظام حکمرانی بجای گذاشت، اینگونه مدعی شده و زبان باز کرده‌اند؛ همان دولتی که خانوادگی پای کارش بودند و مرحوم هاشمی با افتخار می‌گفت اگر حمایت من نبود رأی روحانی 3 درصد بیشتر نبود. 🔹البته اگر محسن هاشمی خودش را به آن راه بزند و بگوید رئیسی هیچ گرهی باز نکرده، مردم که فراموش نمی‌کنند دولت محبوب و مورد حمایت هاشمی، کشور را با تورم 60 درصد، رساندن قیمت ارز از 3700 به 27 هزار تومان (360 درصد افزایش)، روزانه 700 کشته کرونایی، افزایش فقر و بیکاری، قطع ارتباط دولت با مردم، تعطیلی پروژه‌های عمرانی و اجرای سیاستهای مخربی مانند ارز ترجیحی تحویل داد. 🔹خواب‌زده را نمی‌توان بیدار کرد بنابراین فایده‌ای ندارد که به محسن هاشمی یادآوری شود رئیسی با تأمین انبوه واکسن جان دهها هزار ایرانی را نجات داد، نقطه نقطه کشور را دوباره به کارگاه سازندگی و پیشرفت تبدیل کرد و جور اصلاح سیاستهای غلط و مخرب مانند اصلاح ارز ترجیحی را به جان خرید. البته هنوز آواربرداری از افتضاح حکمرانی حاصل از دولت مورد حمایت خاندان هاشمی ادامه دارد، اما همچنان که اشاره شد اینها در نظر امثال هاشمی گره‌گشایی نیست چون احتمالاً در اوج گرفتاری کرونایی و نگرانی‌های مردم، این جماعت اشرافی از محموله‌های خاص واکسن خارجی بهره‌مند بوده‌اند؛ بنابراین حفظ جان مردم بویژه محرومان از نظر آنها دستاورد خاصی نیست. همچنین اصلاح سیاست رانت‌زا و تورم‌زای ارز ترجیحی و سیاستهای شفافیت‌آفرین دولت در بخش شرکتهای دولتی و بانکها هم از نظر آنها کار مهمی نیست چون تاریخچه آنها و جریان و دولت متبوعشان نشان می‌دهد اساساً زیست‌بوم آنها یک زیست‌بوم رانتی است. 🔹البته یک چیز برای این جماعت مهم است و آن، امید و اعتماد مردم به دولت انقلابی است. اینکه روحیه جهادی و انقلابی کشور را روی دور تند سازندگی، امید و زندگی انداخته است، مطلوب این جریان خاص نیست. به همین علت هم شب و رزوشان را گذاشته‌اند که مبادا مردم ذره‌ای امید در دلشان جوانه بزند، و مبادا شیرینی ارتباط بی‌واسطه با دولت و کار جهادی، تلخی روحیه متکبرانه و کارهای نکرده و زمین مانده دوستان آقای هاشمی را در خاطر مردم زنده کند. @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دهم : صفحه ششم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل دهم : صفحه هفتم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .................... روی پل زنجان-میانه، بچه‌ها همه باهم یک دو سه گفتند و ترمز قطار را کشیدند. جیغ گوش‌خراش کشیده شدن چرخ قطار بر روی ریل بلند شد و قطار ایستاد. مسئول قطار برای پیدا کردن شخص خاطی آمد، ولی وقتی دید همۀ کوپه‌ها باهم ترمز کشیده‌اند کم مانده بود گریه کند. ایرج جلو افتاد و با معذرت‌خواهی، از اقتضای جوانی بچه‌ها گفت و مسئول را راضی کرد تا دوباره قطار حرکت کند. قطار به مراغه رسید. شب را در مسجدی سپری کردیم و صبح زود به‌سمت ارتفاعات ماووت راه افتادیم. مقر ما قبل از شهر ماووت، در موقعیت شهید شکری‌پور قرار داشت. آنجا سنگرهای خوب بتنی زیر کوه درست کرده بودند و در آن مستقر بودیم. مرحلۀ اول عملیات بیت‌المقدس2 انجام شده بود و درگیری شدیدی در خط مقدم حاکم بود. ما در آنجا منتظر دستور برای الحاق به خط مقدم بودیم. من آستر اورکتی داشتم و به‌خاطر سرمای زمستانی، آن را زیر بادگیر می‌پوشیدم. یک لحظه بادگیر را در آوردم و با آستر در محوطه بودم که حاج‌مهدی گفت: «همین الان خودت رو به خط برسون. آقای نساج مسئول محور لشکر رو پیدا کن و بگو من‌و مهدی فرستاده، اومدم خط رو ببینم.» من فقط به‌اندازۀ برداشتن کوله و خداحافظی با دوستان درنگ کردم و سوار تویوتایی شدم که به‌سمت خط می‌رفت. در خط اوضاع به‌هم‌ریخته بود و بلبشویی برپا بود. از هرکس سراغ نساج را می‌گرفتم، پی کاری بود و فرصت دیدنم را نداشت، بلکه زیرلب جوابی می‌داد و می‌رفت. آن‌هایی هم که فرصت داشتند کمی براندازم می‌کردند و با دیدن قیافۀ غریب و آستر غلط‌اندازم می‌پرسیدند کی هستی و چرا دنبال نساج می‌گردی؟ هرچه سنگرها را زیر آتش سنگین خط، زیرورو کردم نه اثری از نساج پیدا شد و نه خبری. همان موقع شانزده اسیر بعثی را می‌خواستند به عقبه بفرستند. با خود گفتم حالا که نتوانستم مسئول محور را پیدا کنم لااقل در برگرداندن اسرا کمک‌کار باشم. همراه دو نگهبان نوجوان شدم و به سهم خود اسرا را سروسامان دادم. در راه، گروهی از خبرنگاران خارجی ما را نگه داشتند. رزمنده‌ای که همراهشان بود گفت: «چیزی بگو. گفتم: «چی بگم؟» گفت: «شعری چیزی بخون که روحیۀ بسیجی‌ها منعکس بشه.» من هم به یاد شهید عزیز حاج‌محسن امیدی «دایه دایه وقت جنگه» را برایشان خواندم. با رسیدن به عقبه، اسرا را سوار آیفا کردیم و خودم سوار کامیونی شدم که به عقب برمی‌گشت. راننده تبریزی بود و تُرک‌زبان. وقتی فهمید همدانی هستم شروع کرد ترکی حرف زدن. گفتم: «من ترکی بلد نیستم؛ ما از لرهای همدان هستیم.» گفت: «مگه می‌شه؟ همدان که لر نداره، همه ترک هستن.» گفتم: «نه، اتفاقاً اکثریت لر زبان هستن.» راننده باور نکرد و به من مشکوک شد. وقتی به دژبانی رسیدیم از ماشین پیاده شد و مرا نشان دژبان داد و گفت: «من به این مشکوکم؛ احتمالاً منافق باشه.» دژبان مرا از ماشین پیاده کرد. به نگهبانی برد و بازجویی‌ها شروع شد. دژبان گفت: «کی هستی و اینجا چه می‌کنی؟» «از لشکر انصارم و فرمانده‌مون...» «پس چرا مقرتون نیستی؟ کجا داری فرار می‌کنی؟» «فرار چیه؟ فرمانده‌مون من‌و پی مأموریتی به خط فرستاد. می‌دونی چیه؟ این راننده بنده‌خدا نمی‌دونست همدان لر داره و اصرار داشت ترکی حرف بزنم. من چه‌کار کنم؟» از اقبال خوبمان دژبان می‌دانست همدان لر دارد و برایم ماشینی جور کرد تا به مقر شهید شکری‌پور برگردم. وقتی رسیدم غروب شده بود. ماوقع را به حاج‌مهدی گفتم. حاجی گفت: «اشکالی نداره؛ فردا حرکت می‌کنیم و همون موقع هماهنگی ها رو انجام می‌دیم.» فردای آن روز، بارندگی شدیدی بود. با ماشین‌ها به‌سختی در گل‌ولای حرکت کردیم و خود را به شهر ماووت رساندیم. مدرسه‌ای به‌عنوان محل اسکان فراهم شده بود. آتش خمپاره‌ایِ دشمن نقطه‌به‌نقطۀ شهر را می‌زد و مدرسه در امان نبود. همان روز گوشه‌ای از مدرسه هدف قرار گرفت و تعدادی شهید و مجروح شدند. بعد از انفجار، شیخ تورج جلالوند را دیدم که سر روی آرپی‌جی‌اش گذاشته بود و با حال نزاری گریه می‌کرد. گفتم: «چی شده شیخ؟» گفت: «لروند شهید شد.» لروند رزمندۀ غیور و جنگاور دلیری بود. او علاوه‌بر اینکه داماد خانوادۀ جلالوند بود با جلالوند رفاقتی عجیب داشت. گفتم: «خوشا به سعادتش. اینکه بی‌قراری نداره. شما طلبه‌ای، باید صبوری کنی.» گفت: «نه، دیگه بعد از لروند نمی‌تونم زنده بمونم. دیگه تحمل دنیا رو ندارم و باید بهش ملحق بشم.» همان شب از شهر بیرون زدیم و وارد عملیات شدیم. ابتدای مسیر، علت الله شیراوند که باما خویشاوندی هم داشت، درد کلیه گرفت و از درد به خود می پیچید. @mahale114
⭕️ رژیم صهیونیستی| انفجار مبهم در تل‌آویو؛ هیچ‌کس حاضر به اطلاع‌رسانی نیست ♨️ کانال تلگرامی عبری‌زبان کودکود به‌نقل از فیلمی که روزنامه یدیعوت آحارانوت هم در پایگاه اطلاع‌رسانی‌اش بارگذاری کرده است، تأکید کرد، با وجود آنکه بسیاری از ساکنان تل‌آویو صدای این انفجار را در ساعت 3 و 3 دقیقه بامداد شنبه شنیدند اما هیچ کس نمی‌داند علت وقوع آن چه بوده و در کجا اتفاق افتاده است. 🔻به‌نوشته این رسانه ده‌ها نفر از اهالی منطقه تل‌آویو و بات یام، صدای انفجار مهیبی را شنیدند و بعد از آن هم گزارش‌‌هایی درباره حرکت تعداد زیادی از نیروهای امنیتی و امدادی (رژیم صهیونیستی) به‌سوی منطقه محله چهارم یافا منتشر شد. 🔴 در ادامه این گزارش آمده است، تا این لحظه (عصر شنبه) هیچ اطلاعاتی در مورد علت وقوع انفجار منتشر نشده است و با وجود پرسش از بالاترین سطوح، اطلاعات خاصی در این باره به دست نیامده است. 💢 به‌نوشته این رسانه عبری‌زبان، با وجود این، منابع میدانی تأکید می‌کنند که پیام‌‌هایی درباره شنیدن صدای انفجار را از ساکنان مناطق شمال تل‌آویو دریافت کرده‌اند و گفته می‌شود صدای این انفجار تا حومه یافا هم شنیده شده است، اما تا لحظه تهیه گزارش مکان وقوع این انفجار مشخص (یا اعلام) نشده است. @mahale114
⭕️ هیچ شناوری از «اژدر حوت» ساخت ایران در امان نیست ♨️ وبگاه تخصصی امور نظامی نوشت، روسیه و ایران از اژدر‌های ابرحفره زا بهره می‌برند که تاکنون آلمان و آمریکا از آن استفاده می‌کردند. 🔻یک وبگاه آمریکایی اخیرا در مطلبی به برخورداری ایران و روسیه از یک اژدر پیشرفته با سرعت بسیار بالا خبر داد. 🔴 وبگاه «19 فورتی فایو» در مطلبی به قلم «هاریسن کاس» نظامی سابق آمریکایی و تحلیلگر کنونی امور دفاعی نوشت، روسیه و ایران از «اژدر‌های ابرحفره زا» بهره می‌برندکه تا تاکنون آلمان و آمریکا از آن استفاده می‌کردند. 💢 نویسنده در زمینه این اژدر نوشت: شوروی سابق در دهه ۶۰ میلادی شروع به آزمایش اژدرهای ابرحفره زا کرد. نوع اژدر فعلی روسیه «وی ای- ۱۱۱ اشکوال» است که از سال ۱۹۷۷ در خدمت است. برخی گزارش‌ها حاکی از آن است که این اژدر می‌تواند به سرعت ۲۹۰ مایل در ساعت برسد و روس‌ها ممکن است در حال کار برای توسعه نمونه‌ای با توانایی بیش از ۳۵۰ مایل در ساعت باشند. ‼️ نویسنده نوشت: ایران نیز یک اژدر ابر حفره‌ زا نیز به نام «حوت» دارد. کارشناسان نظامی مدعی هستند که ایران اژدر وی ای ۱۱۱ را مهندسی معکوس کرده است. اژدر حوت از سال ۲۰۰۶ در خدمت ایران است. 🔹ایران اژدر ابرحفره زای خود را با موفقیت از یک کشتی در تنگه هرمز آزمایش کرد. ⭕️ حوت یک اژدر سطح به دریا و دارای پیشرانه راکتی و با قابلیت فراحفره زایی ساخت ایران است که نخستین بار در رزمایش پیامبر اعظم سال ۱۳۸۵ آزمایش شد. سرعت این موشک برابر ۱۰۰ متر بر ثانیه است که ۳ تا ۴ برابر بیشتر از سرعت اژدرهای معمولی است. 🔺گفته می‌شود، با توجه به قدرت و سرعت بالای اژدر حوت، اهداف سطحی و زیر سطحی امکان فرار از دست این جنگ افزار را ندارند. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آقای رئیسی: دفاع ما از اسلام، دفاع از ایران، دفاع از ارزشها، دفاع از مقدسات، دفاع در برابر تجزیه طلبان، بهایی ها، صهیونیست ها، همجنس‌بازها بدخواهان و اجنبی به معنای پذیرش دلار ۳۸ هزار تومانی و پراید ۲۲۲ میلیون تومانی نیست. تیم و سیاست اقتصادی‌تان رو لطفا به سمت اصلاح بیشتر ببرید @mahale114
2_1152921504637617704.mp3
3.34M
🎧آنچه خواهید شنید؛👇 ✍شیطان، ابزار آزمایش ماست😳 تا آخرین موجودی باطن ما را، برایمان رو کند! ❣چراااااا ؟؟ @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بیا باهم گَشتی در کاخِ نَنه‌ی ۹۰ ساله‌ی شاه پهلوی بزنیم ♦️متاسفانه دشمنان ما روی ضعف حافظه تاریخی مردم حساب ویژه ای باز کردن...! 🔻تصاویری کمتر دیده‌شده از بیمارستان اختصاصی که در کاخ داشت تا انباری از مشروب و سینمایی با انواع و اقسام فیلم‌های سکسی و.... 📍توله‌های ایشون الان دنبال زن زندگی آزادی هستن! بخدا خیلی بی ربط و عجیبه و مسخرس!🥴🤥 ✅حتما امروز هم در نظام ضعفها وسوء استفاده هایی هست ولی مردم نباید فراموش کنند چه کسانی برما حکومت میکردند. پ ن: 🔻لطفاً مواظب فریب و نیرنگ‌های به ویژه هم باشیم تا گول نخوریم. 🔹جوانان عزیزما نه شروع انقلاب را دیدند،نه ترورهای کور منافقین در دهه شصت را درک کردند و نه چیزی از هشت سال دفاع جانانه مردان غیور کشورعزیزمون را در دفاع مقدس میدانند. 🔸 قاعدتاً از نحوهٔ حکومت شاه و زندگی مردم ایران هم کلا بی خبرند. مگر اندکی از جوانانی که از بزرگترهای دلسوز مطالب مختصری شنیده باشند. ▪️متاسفانه بیشتر مردم ما ویژه جوانان عزیزما اطلاعات خود را از فضاهای مجازی پیگیری میکنند،که این یک فاجعه‌ای بزرگ است. 🔻پس این نوع مطالب میتواند به آنان کمک فراوانی کندکه ان شاءالله صداوسیمای ما بیشتر به بپردازد. ✍️سیدنا @mahale114
4_5978663053774816341.mp3
51.52M
🔊 سخنرانی استاد رائفی‌پور 📝 «خانه عنکبوت ( ٣٩» 📅 ٢٩ آبان ۹٣ - تهران @mahale114
امیرالمؤمنین علیه السلام میفرماید: من كَثُرَ لَهوُهُ قَلَّ عَقلُهُ كسى كه زياد به سرگرمى بپردازد، عقلش كم است. 📚 غرر الحكم ۸۴۲۶ @mahale114
✍ بدی‌ها را به باد بسپار و خوبی‌ها را روی سنگ حک کن 🔹دو رفیق در دل کویری راه می‌رفتند. در میانه سفر بر سر موضوعی جدالی میانشان در گرفت و یکی از آن دو سیلی محکمی بر صورت دیگری زد. 🔸رفیقی که سیلی خورده بود، بی‌هیچ حرفی بر روی ریگ‌های روان نوشت: «امروز بهترین دوستم سیلی محکمی به من زد.» 🔹آن دو به راهشان ادامه دادند تا به واحه‌ای در دل کویر رسیدند و تصمیم گرفتند تا در آن آبادی شست‌وشو کنند تا سرحال شوند. 🔸رفیقی که سیلی خورده بود، در میان باتلاقی گرفتار شد و در حال غرق‌شدن بود که دیگری به کمکش آمد و او را نجات داد. 🔹رفیق سیلی‌خورده بر روی تخته‌سنگی نوشت: «امروز بهترین دوستم مرا از مرگ نجات داد.» 🔸رفیقش با تعجب پرسید: چرا وقتی تو را زدم و آزردم بر روی ریگ‌های روان نوشتی و حال که نجاتت دادم بر روی تخته‌سنگ؟ 🔹او پاسخ داد: وقتی کسی ما را می‌آزارد باید آن را بر روی ریگ‌های روان بنویسیم تا بادهای فراموشی بتوانند آن را با خود ببرند و از یادمان دور سازند، اما وقتی کسی کار نیکی برایمان انجام می‌دهد باید آن را بر روی تخته‌سنگی حک کنیم تا از یادمان نرود. @mahale114
شبنامه 1062.mp3
10.64M
ایران به باکو: این غلط اگر رخ داد کار رژیم علیف برای همیشه تمام خواهد شد... شبنامه / ایران از کانال‌های مختلف یک هشدار بسیار مهم را برای الهام باکو فرستاده است / ظاهرا ایران دیدارهای الهام باکو با مقامات آلبانی را مساوی با تلاش برای حضور منافقین در خاک باکو می‌داند / جمهوری اسلامی در این خصوص هشدارهایی به باکو داده است / در این ویدئو علاوه بر این مهم، به جلسه تاریخی نیروهای مسلح ایران با الهام باکو خواهیم پرداخت... / @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوتاه ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ چادر حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها آیت الله مصباح یزدی @mahale114
4_5805228245683015336.mp3
19.03M
🎧صوتی              ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ 📝 منِ تشنه رو جرعهٔ آبم بده 👤 کربلایی‌سید‌رضا نریمانی                      @mahale114
مادر دلم هواتو کرده.mp3
10.94M
🎧 صوتی | ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ مادر دلم هواتو کرده... حاج‌محمود کریمی @mahale114
4_5805228245683015340.mp3
10.33M
🎧 صوتی:              ◼️◼️◼️◼️◼️◼️◼️ نگین مهر مادریت رو حلقه بندگیمه حاج‌ حنیف_طاهری                               @mahale114
41.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مباحث مهدوی 👈💢 شرح و تفسیر دعای ندبه و امام شناسی 👈 رائفی پور جلسه دوم2⃣ قسمت پنجم5⃣( ادامه دارد...) ✅به یاری خدا و یاری امام زمان (عج) ادامه مباحث را روزانه تقدیم حضورتان خواهیم کرد. 👈 حداکثری لطفا به ترتیب شماره بندی، با یک صلوات به نیت ظهور منتشر بفرمایید 🌺 ‏ @mahale114
سلام 🔸سامانه جامع گزارشات مردمی امر به معروف و نهی از منکر دیدبان(سجاد)🔸 ۱- جرائم امنیت اخلاقی و آسیب های اجتماعی کشف حجاب،پارتی ها،صفحات مجازی مروج فساد و فحشا،فروش مشروبات الکلی،خانه فساد ۲- مباحث اقتصادی و مفاسداماکنی پوشش نامناسب متصدیان صنوف،فروش البسه و اقلام ناهنجارفروشگاه ها و مراکز مروج فساد،گران فروشی،کم فروشی و احتکار مراکز خرید و فروش و ترویج منکرات در اماکن عمومی(بوستان ها،اماکن تفریحی و...) ۳- ترویج معروفات در سطح استان و محلات گزارش معروفات رایج جهت تقدیر و تشکر از صاحبان صنوف، دستگاه‌ها، ادارات و اشخاص حقیقی و حقوقی جهت ارسال گزارشات به همراه مستندات به سامانه سجاد از طریق ایتا به آیدی زیر اقدام نمایید. 💬 ارتباط و ارسال گزارشات:👇👇 @Admin_Sajjad_Qom @STabatabai👈👈 دریافت گزارشات مــردمی بصورت شبانـه روزی قرارگاه امربه معروف و نهی از منکر ثارالله استان قم @mahale114
محله شهیدمحلاتی
فصل دهم : صفحه هفتم : نماز ناتمام #خاطرات_رزمندۀ_جانباز، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام)
فصل دهم : صفحه هشتم : نماز ناتمام ، حجت‌الاسلام حسین شیراوند (ضرغام) .............. دردهای عجیب‌وغریبش را در برزول دیده بودم و حالا در سرمای کوهستانی و دقیقاً در شب عملیات، دوباره این دردها به‌سراغش آمده بود. وقتی حال‌وروزش را دیدیم به‌دستور حاج‌مهدی او را به عقب برگرداندیم و دوباره به بچه‌ها ملحق شدیم. حاج‌مهدی از عمد، من و شیخ حمزه را در گروهان‌ها سازمان‌دهی نکرده بود تا دم دستش باشیم و اگر کاری غیرمنتظره پیش آمد انجام دهیم. معرکۀ نبرد در جادۀ ماووت-سلیمانیه بود. جایی که یک سرش دست ما و سر دیگرش دست عراقی‌ها بود. در نقطه‌ای از مسیر، نیروهای صدام به‌خوبی موضع گرفته بودند و راه ما را برای پیشروی سد کرده بودند. سه تپۀ تا بن دندان مسلح، به‌صورت ردیف در سمت راست جاده و یک پاسگاه و تپه‌ای دیگر در سمت چپ جاده، مواضع بعثی‌ها بود. ما به‌جای اینکه از روبه‌رو با آن‌ها بجنگیم و وارد جاده‌ای شویم که به تله بیشتر شبیه بود، جاده را دور زدیم و از سمت پاسگاه با آن‌ها درگیر شدیم. در همان ساعات نخست حمله، با کمک آتش توپخانه و دلاوری بچه‌ها، پاسگاه در هم کوبیده شد و با عقب راندن سربازان مستقر در آن، به «پاسگاه خرابه» معروف شد. پس از پیدا کردن جای پا در پاسگاه خرابه، گروهان شهید رجایی برای فتح تپۀ مجاور به‌سمت راست رفت و بعد از آن وظیفه داشت به آن‌سوی جاده برود و تپه اول را بگیرد. گروهان شهید بهشتی هم باید به آن‌طرف جاده می‌رفت و تپۀ دوم و سوم را تصرف می‌کرد که برای شناسایی بهتر، روی آن اسم گذاشته بودیم و به آن تپۀ وسط و تپۀ شمشیری می‌گفتیم. به‌همراه گروهان شهید بهشتی وارد کانالی اریب شدیم که به‌سمت تپۀ وسط و تپۀ شمشیری ‌می‌رفت. دشمن تمام منطقه را زیر آتش و تیر مستقیم گرفته بود و کانال تنها پناهگاه امن ما محسوب می‌شد. اما همین کانال با برف و باران، به‌غایت چسبنده شده بود و راه رفتن در آن هیهات بود. چکمه‌ها یکی پس از دیگری در گل می‌رفت و قدم از قدم برداشته نمی‌شد. شیخ رحمت موسیوند جلوی من در گل گیر کرد. به بالای کانال رفتم و دستش را کشیدم، اما فایده نداشت. دست‌آخر دو سنگ بزرگ در دو طرف کانال گذاشتم، پایم را روی آن ستون کردم و با کتفم شیخ رحمت را به بالا هل دادم تا بالاخره از آن مخمصه بیرون آمد و راه کانال باز شد. کانال تا جاده می‌رفت و از جایی سر درمی‌آورد که جاده پل شده بود و زیر آن، محل عبور آب‌های فصلی بود. بچه‌های امداد همان‌جا سنگر گرفتند و بساطشان را پهن کردند. تپۀ اول توسط گروهان شهیدرجایی فتح‌نشده، گروهان شهیدبهشتی به‌فرماندهی احمد کرمعلی برای به‌دست آوردن تپۀ وسط و تپۀ شمشیری به خط زد. جنگ تمام‌عیاری در حال رخ دادن بود. حاج‌مهدی پای پل، به من و شیخ حمزه گفت: «گره به کار گروهان شهید رجایی خورده. سری بهشون بزنید و برام خبر بیارید.» همین کانال را دوباره برگشتیم. آن‌قدر زمین کانال چسبنده و حرکت در آن طاقت‌فرسا بود که از خیر آن گذشتیم و گلوله‌های بیرون کانال را به جان خریدیم. با دویدن در بیرون کانال، نرسیده به پاسگاه خرابه، خودمان را در شیب تپه انداختیم و بالا رفتیم. این راه میان‌بر دقیقاً مقابل چشم بعثی‌ها بود و تیر و رگبار زیادی می‌آمد؛ اما کمبود وقت، راه دیگری برایمان نگذاشته بود. اهمیت ندادیم و خودمان را به بالای تپه رساندیم. این تپه دقیقاً روبه‌روی تپۀ اول بود. دشمن در آن‌سوی جاده 30 الی 40 متر بیشتر با این تپه فاصله نداشت و نمی‌گذاشت رزمندگان گروهان شهید رجایی نفس بکشند. یا تیر و رگبار می‌گرفت یا از سنگرهای نزدیک‌ترِ خود بر روی تپه نارنجک می‌انداخت. بچه‌هایی که ضرب‌دست خوبی داشتند این کارشان را بی‌جواب نمی‌گذاشتند و به‌سمت آن‌ها نارنجک می‌انداختند. در همان ابتدای کار، به تپۀ اول حمله شده بود و ضمن دستیابی به نقطه‌هایی ازآن، دشمن به‌کمک نیروی تازه‌نفس توانسته بود دوباره تپه را بگیرد و جای پای خود را محکم کند. با شیخ حمزه از کنار سنگرها عبور می‌کردیم و جلو می‌رفتیم. تعداد شهدا و مجروحان به‌وضوح زیاد بود. هر شهید و مجروح گوشه‌ای افتاده بود و کار از دست امدادگران و نیروهای تعاون گردان خارج شده بود. لحظه‌ای شیخ حمزه رفت تا با فرمانده گروهان؛ آقای مالمیر صحبت کند. من هنوز سنگرها را برانداز می‌کردم که دیدم شیخ تورج جلالوند ورودی سنگر را صندلی کرده است. پایش آویزان است و سر را به زیر انداخته. سلام کردم، سلامم را جواب نگفت. نگران شدم. برای اینکه ببینم چه اتفاقی افتاده، دستی به شانه‌اش گذاشتم که بدن بی‌جانش سنگینی کردوباصورت به زمین افتاد. دستان سردش نه نبضی داشت ونه نفس می‌کشید. تورج خیلی وقت بود شهید شده بود. @mahale114
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚠️ بیماری خطرناک تفرد ⚠️ 🔴 بیماری که کشور را فلج خواهد کرد. ⬅️ لطفاً این بحث را جدی بگیرید. 🎥 بخشی از سخنرانی امین بسطامی 💢 این بیماری در اکثر مردم وجود دارد ولی شدت آن فرق می‌کند. (مراقب خودمان باشیم) @mahale114