جامعه متعادل | مهدی تکلّو
✂️محبوبیت یا اقتدار
برخی #پلیس را مقتدر می پسندند و برخی #محبوبیت را در صفات پلیس اصل می دانند. اما به نظر می رسد خود این دوگانه هم چندان اصالت نداشته باشد. در حقیقت نیروی انتظامی در کشاکش این دوگانگی از خودبیگانه می شود و در بازی های رسانه ای دور می خورد.
مثل کسی که سعی میکند برای رضایت دیگران زندگی کند، این دوگانه پلیس را از عمل به وظایفش باز میدارد. گاهی برای حفظ اقتدار از نیروی خود حمایت و قدردانی میکند. و گاهی هم برای جلب نظر ها آن طرفی غش میکند.
مثل چند ماجرای اخیر که در همین آخری اش پلیس با شتابزدگی (و برای حفظ محبوبیت) با دو مامور خود برخورد کرده و در برخی نقل ها خبر از عزل آن دو مامور شنیده شد. و پس از ساعاتی، باز هم با شتابزدگی (برای حفظ #اقتدار) گفتند که روند برخورد با دو مامور متوقف (یا تکذیب) شد.
این دهان بینی تصمیم گیری را برای بدنه ی گسترده ی نیروی انتظامی سخت تر میکند. مخصوصا در شرایطی که سایر دستگاه ها از انجام تکالیف خود در مسائل اجتماعی سر باز زده اند و تمام تقصیرات به گردن پلیس به مثابه دفاع آخر می افتند.
اما چه باید کرد؟ به نظرم پلیس به ویژه در برخورد با مفاسد اجتماعی دو چیز را باید در نظر بگیرد:
1- آن چیزی که ضرورت دارد فراغت از دعوای اقتدار و محبوبیت است و توجه به #وظیفه که همان تامین امنیت جانی، مالی و #اخلاقی در جامعه است. یا به تعبیری حفظ حدود و احکام اسلامی.
2- مطلب دیگری که ضرورت دارد افزایش آمادگی پلیس برای مقابله با معضلاتی مثل #دختر_تهرانپارس است که برای کشور از کاه کوه می سازد. این یعنی بخشی از بدنه نیروی انتظامی باید دوره های تخصصی روانشناسی برخورد با مفاسد اجتماعی را ببینند و با مشورت از متخصصان تدبیرهای لازم برای به حداقل رساندن آسیب های را اخذ کنند. یعنی پلیسی با تخصص برخورد با ناامنی های اخلاقی.
囧 @segerme
#بازنشر به مناسبت برنامه های روز دختر
انتقام👊
میخواستم قبل از رسیدن هفته #عفاف و #حجاب، در مورد برنامه های مناسبتی این ایام مطلبی را بنویسم، فرصت نکردم؛ اما با گذشت این روزها سوژه های مناسبتری برای این موضوع جفت و جور شد.
سالهاست که موضوع #حجاب از سبد مسائل اجتماعی - فرهنگی خارج و به یک موضوع سیاسی بلکه امنیتی بدل شده است. به طور خلاصه میتوانم، دستپاچگی مدیران فرهنگی (اعم از مردم و مسئولین) و عطف جریان مهاجم فرهنگی به #حجاب_اجباری را به عنوان دلایل عمده فهرست کنم.
اما به نظر می رسد، موضوع #حجاب در این سالها بیشتر از این که خودش اصل باشد، قرار است پازل مبارزه علیه #حکومت را تکمیل کند. وگرنه اجبارِ حداقل میزان حجاب در یک حکومت اسلامی بدیهی ست. کما این که حکومت اسلامی در مورد سایر مفاسد اجتماعی ملزم به واکنش است. پس معلوم می شود، مبارزه علیه حجاب اجباری همان مبارزه با جمهوری اسلامی ست در بسته بندی جدید.
لذا وقتی جمهوری اسلامی نشانه باشد، حکماً هر گونه انشقاق و افتراق و #گسست میان مردم، از آن جایی که موجب تضعیف #جمهوریت نظام خواهد شد میتواند خودش هم یک هدف باشد. تحریک #گسل های اجتماعی در دستور کار است. مبارزه #مدنی یا رسانه ای علیه حجاب اجباری که این روزها پرچمش را #معصومه_علینژاد با دلارهای آمریکایی به دست گرفته از همین قبیل است. قرار است جامعه زنان و مردان را به ورطه دو قطبی دیگری بکشانند. قرار است مخالفین و موافق حجاب ( ِ اجباری) مانند تقابل استقلال و پرسپولیس به جان هم بیفتند. رقص دختر کشف حجاب کرده در شب شهادت امام صادق (ع) جلوی درب مسجد را در این بستر و از این عینک معنا کنید.
هر چه مساله ی حجاب بیشتر به #معرکه ی حجاب تبدیل شود و هر چه در آتش این ماجرا ، هیزم #نفرت بیشتری ریخته شود، به نفع جریان معاند است. هر چه بیشتر بدحجاب و باحجاب در وضعیت تقابل و نفرت قرار بگیرند، هر چه بیشتر این دوگانه شدت بگیرد و تلقی دشمن انگاریانه طرفین از یکدیگر جدی تر شود، اتفاقاً حل مساله ی #حجاب هم مشکل تر می شود.
حال مع الاسف اقدامات مدیران و دست اندرکاران فرهنگی هم در همین زمین بازی رقم میخورد. اقدامات علیه فحشا را در مبارزه با مسیح علینژاد خلاصه میکنند و برای اثبات پوچی نظر وی، دنبال سند و مدرک برای ابتذال او می گردند. انگار اگر معلوم شود او قبل از ازدواج تجربه بارداری داشته یا فلان سال با فلان نماینده مجلس صیغه بوده، استدلال های (مغالطه های) او هم پاسخ داده خواهد شد. حاشا که بعد از این باید منتظر #مظلوم_نمایی او جذبش جدیدش باشند.
فلذا طبیعی ست که این دست اندرکاران فرهنگی #دستپاچه، برای هفته حجاب و عفاف، منتظر باشند تا همایش بگیرند بلکه با این کار اردوکشی کرده و تعداد چادری ها و مذهبی ها را به رخ بکشانند! سالن همایش هم اگر کوچک باشد تا عده ی زیادی بیرون بمانند چه بهتر!
این بزرگواران هم ناخواسته بازیچه شده اند و عرصه خطیر #فرهنگ را با میدان جنگ و عرصه ی #رجزخوانی اشتباه گرفته اند. این اردوکشی ها و لشکرکشی ها ضمن این که به نظر میرسد بیشتر به جهت تخلیه عصبانیت باشد، در آتش نفرت این دوقطبی بیشتر می دمد. چند خانم که شاید حجاب مناسبی هم نداشته باشند در این #همایش ها حضور پیدا میکنند؟ در راهپیماییهای حجاب که انگار میخواهند سر به تن دیگر زنان نباشند چند دختر اصطلاحاً بدحجاب شرکت میکند؟
جریان حزب اللهی تصور می کند تمام آنچه که باید با آن مبارزه کند، از تمامی مفاسد فقط حجاب است و آن را هم در مبارزه با اشخاص خلاصه میکند. برای همین فکر میکند اگر خواهر علینژاد را بیاورد و رجز بخواند انتقام خودش را گرفته و حساب بدحجاب ها را کف دستشان گذاشته است. و با دست خود تمام بدحجاب ها را در صف مخالفین جمهوری اسلامی معنا میکند.
حال آن که پرداختن به مساله ی حجاب بماهو حجاب بزرگترین اشتباه راهبردی این سی و خرده ای سال ماست. حجاب انعکاس سبک زندگی و نظام عقاید و منظومه ی گرایشهای زن است. برای نجات مردم از آتش سوزی دود را از پنجره بیرون نمیکنند! باید آتش را خاموش کرد.
برخورد ناصواب جریان فرهنگی مذهبی کشور که عملاً بازیچه ی جریان مقابل شده را یک طرف بگذارید. اما برخورد رهبری با پدیده #بدحجابی دقیقا عکس چنین برخوردی ست . یعنی تقلیل موضوع به یک موضوع ساده ی فرهنگی. رهبری پرداختن به این مسائل رو بنایی را #حقیر و فرعی میداند و ظاهر نامناسب زن را در کنار همه ی نقایص ظاهر و باطن انسان تصویر میکند.
囧 @segerme
جامعه متعادل | مهدی تکلّو
حل مساله حجاب، به آرامش احتیاج دارد.
🔶 حل مساله #حجاب، به آرامش احتیاج دارد.
راه حل مساله حجاب در ایران امروز هر چه باشد، برای شروع به #آرامش احتیاج دارد. مسائل تبیینی که آرامش حوصله می طلبد را نباید به عرصه های هیستریک رجزخوانی و میدان رزم و عرصه ی رو کم کنی مبدل کرد.
در فضای #تنش، لشگرکشی و مجادله، حق طلبی، انصاف و تعقل و #آزاداندیشی شکل نمیگیرد. من خودم را روبروی تو و تو را دشمن خودم می بینم. مثل دعواهای خیابانی که بی آن که معلوم باشد حق با کیست، یا حتی اگر سوء تفاهم هم شده باشد، هر کس از بچه محلش دفاع میکند. انتقام عده ای خاص بلکه حتی اجیر شده را نمیشود از بدحجاب کوچه و خیابان گرفت. آن هم زنان و دخترانی که در این میانه بلاتکلیفند. نه لزوما طرفدار آنطرفی ها هستند و نه حاضرند ظاهر این طرفی ها انتخاب کنند.
وضعیت استقلال پرسپولیسی همان چیزی است که مصیح #علینژادها پی میگیرند. ایجاد #تنفر و شورش مردم علیه مردم. وضعیتی که در آن دو قطب بیشتر نداریم. یا بدحجاب و معاند و مخالف #اسلام و نظام یا #محجبه و چادری طرفدار #نظام . شرایطی که بدحجاب ها را همه در یک دسته می بینیم، همه را پول گرفته از سرویس های اطلاعاتی بیگانه تصور میکنیم و یک دایره محدود دور خودمان میکشیم و شعار می دهیم. و این گونه حجاب را جناحی میکنیم. حال آن که صورت بندی ها و برشهای اجتماعی ما در واقعیت چنین نیست. با این همایش ها فقط رگهای ورم کرده خالی را می توان آرام کرد. و گرنه دردی درمان نمیشود.
جناجی کردن حجاب به این صورت، یعنی ندید گرفتن جنبه های عقلانی و انسانی آن که موجب عمومی شدن آن می شود. در این نگاه حجاب در اختیار عده ای خاص با مشخصات خاص است که دور هم در یک ورزشگاه و یک همایش جمع می شوند و هر کس بیرون است را بیگانه تصور میکنند. یعنی دستی دستی تمام خانم های بدپوشش را به جناح روبرو هل میدهد.
اما خصوصی کردن حجاب اینجا پایان نمی یابد. ایراد دیگر این همایشها این است که با تقلیل روز بزرگ دختر به روز حجاب، ظرفیت فوق العاده هم نشینی و هم زیستی محجبه ها و غیرمحجبه ها را می سوزاند. می شد این احساس #دیگری که بدحجابها به محجبه ها دارند را در این مناسبت ها کاهش داد. می شد دایره مذهبی ها را تنگ نکرد و فرصت مراوده و مکالمه را از بین نبرد.
البته نه انفعال را توجیه نظری میکنم نه موافق مفهوم فانتزی #حجاب_اختیاری هستم. اما تمام حرف در این است. حجاب عرصه لشگرکشی نیست. چهل سال است که فرصت نشده در کمال آرامش از حجاب صحبت کرد و امروز از غیرعقلانی کردن مفاهیم رنج می بریم در حالی که انقلاب واقعا نیازمند مردم است و با بیرون کردن بدحجاب ها از کشور مشکل حجاب حل نمیشود.
囧 @segerme
👁 بختک معیوب نگری
مبارزه با تفکر ِ « جدایی دین از سیاست » و یا به تعبیری بی اعتنایی دین به عرصه زندگی دنیایی آسان نیست. جدایی دین از ساحت زندگی دنیایی، یک شبهه ی جدلی صرف نیست که بتوان با دو کلام مباحثه به راحتی پرونده اش را بست و کنار گذاشت.
برخورد نامتعادل و ناصواب با خلقت (توحید) و به تبع آن، زندگی دنیا #بیماری چند صد ساله ی بشر است. بشریت در این سالیان دراز، خارج از چارچوب نظام اندیشه ای امام هیچ گاه نتوانسته میان دنیا و آخرت جمع کند. گروهی به دنیا تاختند و دریدند و چشم از آخرت فروبستند و برخی توانشان را بی نگاه به دنیا، روانه ی آخرت کردند. هر دو گروه هم گرفتار...
این بیماری اما در تار و پود زندگی جوامع به مثابه ی یک #بختک ، بی صدا رخنه کرده و به این سادگی دست بردار نمی شود. آن چنان که برخی معتقدین به تلازم دین و دنیا هم خود گرفتار تنافی دین و دنیا هستند و نمیتوانند حضور توحید را در جای جای زندگی فردی و جمعی شان ببینند.
توحید به تقریر مکتب امام تمام عالم را پر میکند و پشت در دنیا نمی ماند. در مکتب امام دنیا مسیر آخرت است. بدون دنیا امر اخروی معنا پیدا نمیکند. دنیا در اندیشه امام مهم است. باید توحید را در دنیا محقق کرد و این توحید همچنان مظلوم است. پس، مبارزه اصلی مکتب امام که انقلاب 57 را در پی داشت با همین تفکر معیوب ادامه دارد.
囧 @segerme
هدایت شده از سنا | بازیابی هویت زن
نگاه کن
قشنگ پیداست نیمی بلکه همه نهضت به دوش این زن است.
زن در #مکتب_امام رسالتش جهان سازی ست و در جهاد همپای مرد موظف و مسئول است...
#شیخ_زکزاکی
🚺 @sanaa_ir
سکولاریزم چگونه در انتخاب شغل موش می دواند؟ (1)
#سکولاریزم فقط جدایی دین از سیاست نیست. بلکه ماموریت سکولاریزم این است که هر امر دینی، قدسی و غیبی را به آن طرف حواله بدهد و دین را در برابر مسائل #دنیا دعوت یا اجبار به سکوت کند.
سکولاریزم فقط محدود کردن امر دین به زندگی فردی نیست. بلکه سکولاریزم دین را در ناحیه ی عبادات و معنویات شخصی زنجیر میکند.
هر اندیشه ای را باید هم در مقام نظر بررسی کرد و هم در مقام عمل. توحید را هم عملی میتوان فهمید و هم روی کاغذ. تخطی از توحید نظری شرک آشکار است و سرپیچی از توحید عملی شرک خفی. یعنی می شود در نظر معتقد بود و در عمل مشرکانه زیست.
سکولاریزم هم، چنین است. سکولاریزم را میتوانیم در مقام نظر، نفی یا تایید کنیم و همزمان میتوانیم صبح با سکولاریزم از خواب بیدار و شب همخوابش بشویم.
سکولاریزم یعنی فراغت دین از ساحت زندگی دنیایی بشر. یعنی خالق تو در ریز و درشت زندگی ات با تمام تصمیم ها و انتخاب هایی که داری حق دخالتی ندارد. و اساساً نمیتواند دخالتی هم داشته باشد. سکولاریزم یعنی عبودیت را در عبادات ظاهری محصور دانستن و امور دیگر مانند تحصیل، ازدواج، شغل، روابط اجتماعی و بسیاری دیگر را خارج از دایره توحید تصویر کردن. یعنی عبد خدا بودن در برخی امور و نبودن در برخی امور. و این شرک خفی ست.
چگونه میتوان نظر و رای خالق را در مورد انتخاب شغل جویا شد؟ هرچند پاسخ روشن است اما در جای دیگر بحث خواهم کرد. اما عجالتا زندگی توحیدی یعنی توحید را در تمام رگهای زندگی #دنیایی جاری کردن. و حتما فرق دارد انتخاب شغل کسی که توحید را می شناسد و میخواهد در یک جامعه اسلامی توحیدی زندگی کند با کسی که سر و گوشش این جاها نمی جنبد.
囧 @segerme