#تلنگر #پندانه ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﺁﻓﺮﯾﺪﻩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺩﺭ ﺯﻧﺠﯿﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ... @mahdiyegoodarzi

#شور ( قسم به آب چشمه ها ) مراسم عزادارى شب سوم فاطميه اول هيأت‌ راية‌العباس ( عليه‌السّلام ) با مداحى #حاج_محمد_صميمى سه شنبه ١٧ دى ١٣٩٨ @mahdiyegoodarzi

#شور ( نذر غماى تو آقا سر و تنم ) مراسم عزادارى شب سوم فاطميه اول هيأت‌ راية‌العباس ( عليه‌السّلام ) با مداحى #حاج_محمد_كريمى سه شنبه ١٧ دى ١٣٩٨ @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #موج_مثبت ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺍﻧﺎ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺁﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﯾﻚ ﻓﺮﺻﺖ ﺧﻮﺏ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻨﺸﯿﻨﺪ، ﺧﻮﺩ، ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﺩ. .... @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #پندانه ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺭﻫﺮﮐﺎﺭ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪﺍﻧﺪ ﮐﺠﺎ ﺑﺎﯾﺪ ﺗﺮﻣﺰ ﮐﺮﺩ..... @mahdiyegoodarzi

#تقدیم_به_ساحت_مقدس_حضرت_بقیه_الله_عج #باز_نشر هرشعرشما واژه ی خونین دارد چون خونِ دلِ انارِ شیرین دارد برپیکره ی زمانه ی وانفسا هربیت غزل قبای تدفین دارد ازسینه ی عشاق توآمارچه گفت؟ ازناله واشک وغم ،چه تخمین دارد؟ هردیده بخون در رهت ای گل حتی آنکس که زبان چین و لاتین دارد غیرازتو نگویدبه زبان سینه ی تنگ هر سینه که از آینه تمکین دارد آیین تومحشرخدا جویی دل حتی زشما نشانه بی دین دارد انفاس کریمانه ی تو آیه ی وحی!!! انفاس بشر هوای تسکین دارد... غایب زنظرهایی وحاضربه بصر غافل نشود دلی که تکوین دارد درجمع توخوبان جهان حاضرولیک دورست دلم.....غمی به کابین دارد بازا وبراین جهان خاموش بتاب نورت به جهان وجانم آذین دارد (مهدیه_گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۶

#باز_نشر @mahdiyegoodarzi

#باز_نشر @mahdiyegoodarzi

❤️🍃 🍃🌸آواهای محتوایی🌸🍃 🍃🌸🎼❤️آوای ترانه عشق ، مولای من 🍃❤️مجنون لیلای من ❤️♥️ @mahdiyegoodarzi

‌🎵 #بشنوید #واحد ( درد پهلو خوب نه ، بدتر شده ) عـــزادارى فاطمــيه اوّل بامداحى‌ #حاج‌_محمود_كريمى هـيــأت راية العباس | ۱۳٩٤ @mahdiyegoodarzi

#تلنگر #پندانه با هر رفتنی اشك نريز و با هر امدني لبخند نزن شايد انكه رفته باز گردد و شايد انكه امده برود انقدر محكم و مقتدر باش كه با بنيان سست محبت ها و بي مهري ها نلرزی... @mahdiyegoodarzi

#با_ارادت_تقدیم_به_همسران_شهدای_مدافع_حرم #باز_نشر درمیان صدغزل،پنهان نشسته ناگزیر! یک دل تودارِتنها ، بانگاهی سربه زیر... جرعه های شعرمی نوشد،ورای بغض واشک! گریه اش تحریرمیگردد به شعری دلپذیر؛... شعله میخواندگلوی هرشبش-شوریدِگی شمع میسوزد پرِ پروانه اش را،بی نظیر... روزهایش طی شود،خالی و درکنج سکوت، میکشداورابه هرسو ، صد خیال گوشه گیر... کو همانی که فضای خانه را پُرکرده بود؟ زیرتلّ خاک وسنگست آن تنِ پاکش اسیر... عاقبت این واژه های سرخ دارش میزنند واژه های خون نوشتِ گریه های دردِ پیر... (مهدیه-گودرزی) @mahdiyegoodarzi ۶۸