🔰 به نام خداوند مهربانی ها 🔰
شروع فراخوان 33
1402/4/27
😞 حکایت 8ساله جوانی در زندان ..... بنام مددجو مرتضی خسرو آبادی
متولد 1378
محکومیت از سال 1394درسن 16 سالگی
🔰شرح ما وقع را بشنویم از زبان مرتضی . باپدر بزرگ ومادر بزرگم سالها بود منو داداشم مصطفی دریکی از محلات حومه شهر زندگی میکردیم.
(متاسفانه بخاطرشرایط سخت زندگی و اعتیاد پدرم، مامانم جدا شد... .🔴
ودراین سالهای حبس پدر بزرگ ومادر بزرگم از دستم دادم واصلا دراین چندسال ندیدمشون چراکه خیلی زود از دنیا رفتند ودق کردند 😓 🔴
.اون زمان جدایی پدر ومادرم من 5 ساله وبرادر م تقریبا 3 ساله بود...سالها سپری شد درس میخواندیم و اهل هیچ خلافی نبودیم. بیشتر به ورزش فوتبال خصوصا کشتی علاقه داشتم...
⚫️تا آن روز سیاه.. وقتی از سر کار برگشتم خانه رفتم.... وسالن ورزشی نزدیک محله مان برای تماشای فوتسال
... بعد از اتمام بازی هنگام خروج از محوطه منو صدا زدند.... واز جایی ما با هم دوست بودیم منو که صدا زدند...
که بیا اینجا منم رفتم زمین خرابه وخلوتی بود... جلوتر که رفتم یکی از اونا به این به نام( ام.. ع....) حرف های نامربوطی میزد وخواسته هایی نامشروع ..
ظاهرا چیزی مصرف کرده بودند..... ببنمون درگیری رخ داد ومقتول هم از پشت منو گرفت من در حال تقلا بودم که از دستشون فرار کنم وترس واضطراب شدیدی وجودم گرفته بود.... دستم رفت پشت کمر مقتول احساس کردم چاقو پشتت کمرش داره
نا خدا گاه چاقورو از پشتش برداشتم و به خیال خودم یک ضربه به پاش زدم ولی غافل از اینکه چاقو به شاهرگ اصلی ران مقتول خورده بود....
هنوز چاقو دستم بود امید اومد جلو ضرباتی به من زد اومدم فرار کنم نزاشت منم چند ضربه سطحی زدم به دستش...... . که منو ول کرد و منم فرار کردم و چاقو رو تو همون زمین پرت کردم.....
دنیا پیش چشمم سیاه شده بود فقط میدویدم.. ترسیده بودم فکر نمیکردم بمیره ...
بااتوبوس رفتم فلکه آب وبعد هم چندساعتی رفتم حرم.... وهمون شب یک اتاق مسافرخانه گرفتم تا صبح بیدار بودم.
نمیدونستم چکارباید انجام بدم....
تااینکه صبح روز بعد از آگاهی به گوشی من زنگ زدن منم آدرس منزل عمه ام رو دادم و خودم هم رفتم اونجا
اومدن ومن هم همهچی را گفتم...
البته فکر نمیکردم ضربه به پا موجب فوت شده باشه 😔😔🔶🔶
ای کاش اون روز من برا دیدن فوتسال نمیرفتم..
اونا مشروب خورده بودن و فکرهای کثیفی داشتند......
😔ابتدا وارد اصلاح وتربیت شدم
وبعد از18 سالگی منو به زندان مرکزی مشهد انتقال دادند..
حکم قصاص برای من صادر نشد.. اما به 5سال حبس وپرداخت یه دیه مرد که امسال برابر با👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
900،000،000میلیون تومان
میباشد محکوم شدم...
الان حبسم 3 سال تمام شده.. وفقط بخاطر دیه درزندان هستم .. چراکه توانایی پرداخت دیه را ندارم ..
🔊درتیم کشتی زندان عضوهستم..
و تا بحال حافظ جزء30 قرآن هستم وهمچنین مشغول حفظ جزء 29 میباشم
با تدابیر آموزشی شغلی مسئولین محترم زندان برای همه مددجویان.... حرفه های آرایشگری، خیاطی. معرق کاری را درحد اشتغال آموزش دیده ام...
مسئولین محترم زندان تمام تلاششون برا کمک به من انجام دادند. حتی اعسار
اما نشد که نشد..
🔰
همراهان گرانقدر وخیرین محترم
اینبار نیز دست نیاز مون را سوی
شما خیرین بزرگوار آوردیم تا با کمک شما عزیزان این پرونده(فراخوان 33) را نیز مانند پرونده های قبل تکمیل کنیم و شادی را به این جوان وخانواده اش هدیه نماییم
🟠🟠🟠 تمام تلاشمان این است که مبلغ دیه راکم نماییم باخانواده مقتول جلسه ای داشته باشیم... به زودی مبلغ دیه را اعلام خواهیم نمود 🟠🟠
جهت اطمینان تمام خیرین و اعضا گروه شماره حساب عمه مرتضی
توسط دادگاه مسدود شده وفقط حق واریز را دارند و حق برداشت توسط دادگاه می باشد
🔴🔵🔴🔵
# نداشتن توان مالی خانواده (پدر بزرگ ومادر بزرگ..
#جدایی پدر ومادر ومتاسفانه اعتیادزیاد پدر
#مشکلات متعدد و بالا بودن مبلغ درخواستی دیه .
- - - - - - - - -
🔷 دوستانی که تمایل دارند #صحت و #سقم قضیه را بدانند میتوانند در #ساعات_اداری با کارشناس ومددکار محترم دایره قتل زندان مرکزی مشهد جناب آقای حجی پور) به شماره تلفن زیر تماس بگیرند.
05138946135
مدارک و مستندات👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2922512859Ca5fc976190
🔵🔴 🔵
✴️ عزیزانی که تمایل دارند در این کار انسان دوستدانه و خداپسندانه شرکت نمایند ، می توانند کمک های نقدی خود را به شماره کارت ذیل واریز نمایند:
شماره کارت دریافت کمک های مردمی بنام مریم خسرو آبادی
5859831237065270
👆
#شوق رهایی(ایتا)
https://eitaa.com/joinchat/700186823C578c98e827
#شوق رهایی (واتساپ)
https://chat.whatsapp.com/E75j2vP31DCFhnIGiliHu6
#شوق رهایی (تلگرام)
https://t.me/+tLmyrXpUG9Y0ZWM0
🎙 #نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔰 به نام خداوند مهربانی ها 🔰
شروع فراخوان 33
1402/4/27
😞 حکایت 8ساله جوانی در زندان ..... بنام مددجو مرتضی خسرو آبادی
متولد 1378
محکومیت از سال 1394درسن 16 سالگی
🔰شرح ما وقع را بشنویم از زبان مرتضی . باپدر بزرگ ومادر بزرگم سالها بود منو داداشم مصطفی دریکی از محلات حومه شهر زندگی میکردیم.
(متاسفانه بخاطرشرایط سخت زندگی و اعتیاد پدرم، مامانم جدا شد... .🔴
ودراین سالهای حبس پدر بزرگ ومادر بزرگم از دستم دادم واصلا دراین چندسال ندیدمشون چراکه خیلی زود از دنیا رفتند ودق کردند 😓 🔴
.اون زمان جدایی پدر ومادرم من 5 ساله وبرادر م تقریبا 3 ساله بود...سالها سپری شد درس میخواندیم و اهل هیچ خلافی نبودیم. بیشتر به ورزش فوتبال خصوصا کشتی علاقه داشتم...
⚫️تا آن روز سیاه.. وقتی از سر کار برگشتم خانه رفتم.... وسالن ورزشی نزدیک محله مان برای تماشای فوتسال
... بعد از اتمام بازی هنگام خروج از محوطه منو صدا زدند.... واز جایی ما با هم دوست بودیم منو که صدا زدند...
که بیا اینجا منم رفتم زمین خرابه وخلوتی بود... جلوتر که رفتم یکی از اونا به این به نام( ام.. ع....) حرف های نامربوطی میزد وخواسته هایی نامشروع ..
ظاهرا چیزی مصرف کرده بودند..... ببنمون درگیری رخ داد ومقتول هم از پشت منو گرفت من در حال تقلا بودم که از دستشون فرار کنم وترس واضطراب شدیدی وجودم گرفته بود.... دستم رفت پشت کمر مقتول احساس کردم چاقو پشتت کمرش داره
نا خدا گاه چاقورو از پشتش برداشتم و به خیال خودم یک ضربه به پاش زدم ولی غافل از اینکه چاقو به شاهرگ اصلی ران مقتول خورده بود....
هنوز چاقو دستم بود امید اومد جلو ضرباتی به من زد اومدم فرار کنم نزاشت منم چند ضربه سطحی زدم به دستش...... . که منو ول کرد و منم فرار کردم و چاقو رو تو همون زمین پرت کردم.....
دنیا پیش چشمم سیاه شده بود فقط میدویدم.. ترسیده بودم فکر نمیکردم بمیره ...
بااتوبوس رفتم فلکه آب وبعد هم چندساعتی رفتم حرم.... وهمون شب یک اتاق مسافرخانه گرفتم تا صبح بیدار بودم.
نمیدونستم چکارباید انجام بدم....
تااینکه صبح روز بعد از آگاهی به گوشی من زنگ زدن منم آدرس منزل عمه ام رو دادم و خودم هم رفتم اونجا
اومدن ومن هم همهچی را گفتم...
البته فکر نمیکردم ضربه به پا موجب فوت شده باشه 😔😔🔶🔶
ای کاش اون روز من برا دیدن فوتسال نمیرفتم..
اونا مشروب خورده بودن و فکرهای کثیفی داشتند......
😔ابتدا وارد اصلاح وتربیت شدم
وبعد از18 سالگی منو به زندان مرکزی مشهد انتقال دادند..
حکم قصاص برای من صادر نشد.. اما به 5سال حبس وپرداخت یه دیه مرد که امسال برابر با👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
900،000،000میلیون تومان
میباشد محکوم شدم...
الان حبسم 3 سال تمام شده.. وفقط بخاطر دیه درزندان هستم .. چراکه توانایی پرداخت دیه را ندارم ..
🔊درتیم کشتی زندان عضوهستم..
و تا بحال حافظ جزء30 قرآن هستم وهمچنین مشغول حفظ جزء 29 میباشم
با تدابیر آموزشی شغلی مسئولین محترم زندان برای همه مددجویان.... حرفه های آرایشگری، خیاطی. معرق کاری را درحد اشتغال آموزش دیده ام...
مسئولین محترم زندان تمام تلاششون برا کمک به من انجام دادند. حتی اعسار
اما نشد که نشد..
🔰
همراهان گرانقدر وخیرین محترم
اینبار نیز دست نیاز مون را سوی
شما خیرین بزرگوار آوردیم تا با کمک شما عزیزان این پرونده(فراخوان 33) را نیز مانند پرونده های قبل تکمیل کنیم و شادی را به این جوان وخانواده اش هدیه نماییم
🟠🟠🟠 تمام تلاشمان این است که مبلغ دیه راکم نماییم باخانواده مقتول جلسه ای داشته باشیم... به زودی مبلغ دیه را اعلام خواهیم نمود 🟠🟠
جهت اطمینان تمام خیرین و اعضا گروه شماره حساب عمه مرتضی
توسط دادگاه مسدود شده وفقط حق واریز را دارند و حق برداشت توسط دادگاه می باشد
🔴🔵🔴🔵
# نداشتن توان مالی خانواده (پدر بزرگ ومادر بزرگ..
#جدایی پدر ومادر ومتاسفانه اعتیادزیاد پدر
#مشکلات متعدد و بالا بودن مبلغ درخواستی دیه .
- - - - - - - - -
🔷 دوستانی که تمایل دارند #صحت و #سقم قضیه را بدانند میتوانند در #ساعات_اداری با کارشناس ومددکار محترم دایره قتل زندان مرکزی مشهد جناب آقای حجی پور) به شماره تلفن زیر تماس بگیرند.
05138946135
مدارک و مستندات👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2922512859Ca5fc976190
🔵🔴 🔵
✴️ عزیزانی که تمایل دارند در این کار انسان دوستدانه و خداپسندانه شرکت نمایند ، می توانند کمک های نقدی خود را به شماره کارت ذیل واریز نمایند:
شماره کارت دریافت کمک های مردمی بنام مریم خسرو آبادی
5859831237065270
👆
#شوق رهایی(ایتا)
https://eitaa.com/joinchat/700186823C578c98e827
#شوق رهایی (واتساپ)
https://chat.whatsapp.com/E75j2vP31DCFhnIGiliHu6
#شوق رهایی (تلگرام)
https://t.me/+tLmyrXpUG9Y0ZWM0
🎙 #نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
🔰 به نام خداوند مهربانی ها 🔰
شروع فراخوان 33
1402/4/27
😞 حکایت 8ساله جوانی در زندان ..... بنام مددجو مرتضی خسرو آبادی
متولد 1378
محکومیت از سال 1394درسن 16 سالگی
🔰شرح ما وقع را بشنویم از زبان مرتضی . باپدر بزرگ ومادر بزرگم سالها بود منو داداشم مصطفی دریکی از محلات حومه شهر زندگی میکردیم.
(متاسفانه بخاطرشرایط سخت زندگی و اعتیاد پدرم، مامانم جدا شد... .🔴
ودراین سالهای حبس پدر بزرگ ومادر بزرگم از دستم دادم واصلا دراین چندسال ندیدمشون چراکه خیلی زود از دنیا رفتند ودق کردند 😓 🔴
.اون زمان جدایی پدر ومادرم من 5 ساله وبرادر م تقریبا 3 ساله بود...سالها سپری شد درس میخواندیم و اهل هیچ خلافی نبودیم. بیشتر به ورزش فوتبال خصوصا کشتی علاقه داشتم...
⚫️تا آن روز سیاه.. وقتی از سر کار برگشتم خانه رفتم.... وسالن ورزشی نزدیک محله مان برای تماشای فوتسال
... بعد از اتمام بازی هنگام خروج از محوطه منو صدا زدند.... واز جایی ما با هم دوست بودیم منو که صدا زدند...
که بیا اینجا منم رفتم زمین خرابه وخلوتی بود... جلوتر که رفتم یکی از اونا به این به نام( ام.. ع....) حرف های نامربوطی میزد وخواسته هایی نامشروع ..
ظاهرا چیزی مصرف کرده بودند..... ببنمون درگیری رخ داد ومقتول هم از پشت منو گرفت من در حال تقلا بودم که از دستشون فرار کنم وترس واضطراب شدیدی وجودم گرفته بود.... دستم رفت پشت کمر مقتول احساس کردم چاقو پشتت کمرش داره
نا خدا گاه چاقورو از پشتش برداشتم و به خیال خودم یک ضربه به پاش زدم ولی غافل از اینکه چاقو به شاهرگ اصلی ران مقتول خورده بود....
هنوز چاقو دستم بود امید اومد جلو ضرباتی به من زد اومدم فرار کنم نزاشت منم چند ضربه سطحی زدم به دستش...... . که منو ول کرد و منم فرار کردم و چاقو رو تو همون زمین پرت کردم.....
دنیا پیش چشمم سیاه شده بود فقط میدویدم.. ترسیده بودم فکر نمیکردم بمیره ...
بااتوبوس رفتم فلکه آب وبعد هم چندساعتی رفتم حرم.... وهمون شب یک اتاق مسافرخانه گرفتم تا صبح بیدار بودم.
نمیدونستم چکارباید انجام بدم....
تااینکه صبح روز بعد از آگاهی به گوشی من زنگ زدن منم آدرس منزل عمه ام رو دادم و خودم هم رفتم اونجا
اومدن ومن هم همهچی را گفتم...
البته فکر نمیکردم ضربه به پا موجب فوت شده باشه 😔😔🔶🔶
ای کاش اون روز من برا دیدن فوتسال نمیرفتم..
اونا مشروب خورده بودن و فکرهای کثیفی داشتند......
😔ابتدا وارد اصلاح وتربیت شدم
وبعد از18 سالگی منو به زندان مرکزی مشهد انتقال دادند..
حکم قصاص برای من صادر نشد.. اما به 5سال حبس وپرداخت یه دیه مرد که امسال برابر با👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻
900،000،000میلیون تومان
میباشد محکوم شدم...
الان حبسم 3 سال تمام شده.. وفقط بخاطر دیه درزندان هستم .. چراکه توانایی پرداخت دیه را ندارم ..
🔊درتیم کشتی زندان عضوهستم..
و تا بحال حافظ جزء30 قرآن هستم وهمچنین مشغول حفظ جزء 29 میباشم
با تدابیر آموزشی شغلی مسئولین محترم زندان برای همه مددجویان.... حرفه های آرایشگری، خیاطی. معرق کاری را درحد اشتغال آموزش دیده ام...
مسئولین محترم زندان تمام تلاششون برا کمک به من انجام دادند. حتی اعسار
اما نشد که نشد..
🔰
همراهان گرانقدر وخیرین محترم
اینبار نیز دست نیاز مون را سوی
شما خیرین بزرگوار آوردیم تا با کمک شما عزیزان این پرونده(فراخوان 33) را نیز مانند پرونده های قبل تکمیل کنیم و شادی را به این جوان وخانواده اش هدیه نماییم
🟠🟠🟠 تمام تلاشمان این است که مبلغ دیه راکم نماییم باخانواده مقتول جلسه ای داشته باشیم... به زودی مبلغ دیه را اعلام خواهیم نمود 🟠🟠
جهت اطمینان تمام خیرین و اعضا گروه شماره حساب عمه مرتضی
توسط دادگاه مسدود شده وفقط حق واریز را دارند و حق برداشت توسط دادگاه می باشد
🔴🔵🔴🔵
# نداشتن توان مالی خانواده (پدر بزرگ ومادر بزرگ..
#جدایی پدر ومادر ومتاسفانه اعتیادزیاد پدر
#مشکلات متعدد و بالا بودن مبلغ درخواستی دیه .
- - - - - - - - -
🔷 دوستانی که تمایل دارند #صحت و #سقم قضیه را بدانند میتوانند در #ساعات_اداری با کارشناس ومددکار محترم دایره قتل زندان مرکزی مشهد جناب آقای حجی پور) به شماره تلفن زیر تماس بگیرند.
05138946135
مدارک و مستندات👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2922512859Ca5fc976190
🔵🔴 🔵
✴️ عزیزانی که تمایل دارند در این کار انسان دوستدانه و خداپسندانه شرکت نمایند ، می توانند کمک های نقدی خود را به شماره کارت ذیل واریز نمایند:
شماره کارت دریافت کمک های مردمی بنام مریم خسرو آبادی
5859831237065270
👆
#شوق رهایی(ایتا)
https://eitaa.com/joinchat/700186823C578c98e827
#شوق رهایی (واتساپ)
https://chat.whatsapp.com/E75j2vP31DCFhnIGiliHu6
#شوق رهایی (تلگرام)
https://t.me/+tLmyrXpUG9Y0ZWM0
🎙 #نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#همسترفتنه
🔴دلیل بعدی این که #تلگرام دست به این اقدام زد این بود که بعد از #فیلترینگ_تلگرام بسیاری از افراد به #سمت_شبکه های #اجتماعی_داخلی مثل #روبیکا و #ایتا کوچ کردن ، و #تلگرام که بیشترین #مخاطبش_ایرانی هستند، داشت #مخاطبینش رو از دست میداد
به همین دلیل #نیاز به یک #تنفس_مصنوعی داشت تا دوباره #مردم رو #تحریک کنه تا به سمت #تلگرام #مهاجرت_معکوس کنند
🔴و اما #فرضیه ای که نزدیک به #واقعیته اینه که در #فتنه ٨٨ #دشمن با #برنامه_ریزی بر روی #شبکه_اجتماعی #فیسبوک زمینه رو برای ایجاد #آشوبهای_داخلی در #ایران فراهم کرد
بعدها در #فتنه های بعدی #تلگرام جایگزین #فیسبوک شده
به طوری که در #فتنه_بنزین و قبل از اون ، کانالهای #تلگرامی مثل #آمد_نیوز و کانالهای #سرگرمی یهو تبدیل به #کانالهای_آموزش #آشوب در کشور شدن
🔴به طوری که #زمان و #مکان و #آموزش_آشوبها همه در #کانالهای_تلگرامی ارائه میشد و اذهان #عمومی مردم رو #مهندسی میکرد
🔴الان هم که نزدیک #انتخابات #سرنوشت_ساز_ایرانه ، #تلگرام با #اتخاذ این سیاست ، دوباره مردم رو به این #شبکه_اجتماعی کشونده
بنده منتظر این هستم که #کانالهای_سرگرمی یواش یواش وارد فاز #تخریب_نامزدهای #جبهه_انقلابی کنند
🔴اگر این اتفاق بیفته قطعا این #سیاست_صهیونستهای #داخلی و #خارجی برای #مهندس_افکار #عمومیه
🔴و اما نکته #آخر اینکه
#ربات_همستر و #نات_کوین به احتمال بسیار زیاد امکان #دسترسی به #گوشی و #اکانتهای_شما و همچنین #رمزهای_عبوری که تو #گوشی_ذخیره کردید رو پیدا میکنه و امکان هر گونه #کلاهبرداری هم وجود داره
در #خبرها خوندم که تا الان ٣٨٧ مورد به #پلیس_فتا مراجعه کردن که بعد از #نصب این #ربات به #حسابهاشون دسترسی پیدا شده و ازشون #کلاهبرداری صورت گرفته
اگر این خبر #صحت داشته باشه باید مراقب بود
🔴به نظر بنده در کل، خود #ربات های #نات_کوین و #همستر خطری ندارند بلکه این #رباتها_ابزاری برای رسیدن به یک #مقصود دیگه ای هستن که بعدا مشخص میشه
پس باید با @احتیاط با این موضوع#برخورد کرد
🔴در مورد فتوای #حرام و #حلال بودن این #رمز_ارزها هم باید به نظر #مراجعتون مراجعه کنید چون برخی #مراجع که اصلا در این مورد فتوایی ندارند
برخی هم که دارند با همدیگه فرق داره
🔴به نظر بنده از #دفاتر مراجع #معظم استفتا کنید خیلی بهتره
🔴امیدوارم که تونسته باشم #اطلاعات_مناسبی پیرامون #بازی و #ربات_همستر و #نات_کوین در اختیارتون قرار بدم
@zohe72.کانال کمیل