eitaa logo
💕سردارشهیدمحمودکاوه💕
1.6هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
126 فایل
✨کاوه:فرزندکردستان ،معجزه انقلاب✨ 🌷امام خامنه ای:"محمود"زمان انقلاب شاگردمابودولی حالااستادماشد🌷 الفتی با خاک پاوه داشتیم🌹 مثل گل محمود کاوه داشتیم🌹 نی نوایی از دم محزون اوست🌹 خاک کردستان رهین خون اوست🌹 ارتباط باادمین کانال👇👇 @fadak335
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ دی
مسابقه(۴)🍃 3⃣ خورد توی ذوقم،ولی دلم نمی آمد دست خالی برگردم.به آقای یوسفی گفتم:"پس بی زحمت،شما کمی لای در رو باز بذارید تا از همین جا نگاهش کنم." چراغ خوابی تو اتاقش روشن بود که نور کمی داشت، با روشنایی آن می شد را دید. رو به قبله دراز کشیده بود.کمی که دقت کردم،به نظرم رسید دارد با کسی حرف می زد،ولی دور و برش خلوت بود.🌱 دقت کردم ببینم چه می گوید،متوجه نشدم.با کنجکاوی برخاستم و رفتم جلو. همین طور که از لای در نگاهش می کردم،فهمیدم دارد نماز می خواند.انگار آهسته،گریه هم می کرد.چنان به حالش غبطه خوردم که قابل وصف نیست.نمی دانم چه مدت گذشت.وقتی به خود آمدم دیدم سرش را بلند کرده و دارد مرا نگاه می کند.🍀 پرسید:"اینجا چی کار می کنی طاهره؟با کی اومدی؟" اولش جا خوردم،ولی وقتی دیدم کار از کار گذشته،رفتم تو اتاق. گفتم:"دلم برات تنگ شده بود،اومدم احوالت رو بپرسم."انگار کمی حالش گرفته شده بود که مزاحم خلوتش شده ام.لبخندی زد و گفت:"برو خونه.حالم خوبه." بر اثر روحیه معنوی او،آرامش عجیبی پیدا کردم.🍃 حال و هوای خوشی به من دست داد. خوب به خاطر دارم آن شب،مسیر بیمارستان تا خانه را بی اختیار گریه می کردم.همان روزها،پدرم و هم رزمایش داشتند زمینه را فراهم می کردند که او برای معالجه ببرند به یکی از کشورهای غربی،اما نمی دانم چرا هی امروز و فردا می کردند.یک روز تو خانه نشسته بودم که دیدم در می زنند‌.در را که باز کردم، برجا خشکم زد!🌿 ادامه دارد... راوی:طاهره کاوه(خواهر بزرگوار ) 📚 🆔@mahmodkaveh
۲۶ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۶ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۷ دی
السلام علیک یا صاحب الزمان ▪️رجب که به نیمه می‌رسد انگار محتشم دوباره زبان می‌گیرد، انگار کربلا دوباره جان می‌گیرد، انگار زخم‌های دل زینب دوباره سر باز می‌کند. 🚩 منتقم خون خدا! قسم به تمام ثانیه‌هایی که زینب شکست ولی برخاست... و زمین خورد اما ایستاد؛ جهان ما آمدنت را کم دارد... فقط به خاطر زینب ظهور کن! بحقّ زینب سلام الله علیها... 🏴 🏴🏴🏴 🆔@mahmodkaveh
۲۷ دی
🍃✨ اگر بدانید امام زمان ارواحنافداه چقدر مشتاق هستند که بین شما باشند. 🔹شما فکر نکنید الفاظی که امام زمان ارواحنافداه برای شیعیانشان به کار می‌برند، فقط برای اولیای خاصّشان است. 🔹وقتی شما، چه باتوجّه و چه بی‌توجّه در خانه‌ات نشسته‌ای و به یاد امام زمان ارواحنافداه می‌افتی، امام زمان ارواحنافداه به یادت می‌افتد. 🔹یعنی آقا خواسته و به یادت بوده، تو هم قلبت متوجّه شده و یک‌دفعه به آن مغناطیس بزرگی کشیده شده که همه‌ی عالم را جذب کرده است. 🔹قلبت یک‌دفعه به یاد امام زمان ارواحنافداه می‌افتد. می‌گویی: آقاجان! می‌فرماید: جانم! (حالا تو نمی‌شنوی و گوش تو سنگین است و عیب دارد.) می‌گویی: آقا جان قربانت شوم. آقا می‌فرماید: من هم فدایت شوم. تو سکوت می‌کنی آقا بیشتر می‌فرماید. می‌فرماید: تو عزیز من و شیعه‌ی من هستی. من دوستت دارم. تو فرزند من هستی. ▪️استاد اخلاق حاج آقا حفظه الله تعالی 🏴🏴🏴 🆔@mahmodkaveh
۲۷ دی
8.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷 پیمان شیعه با امام زمان علیه السلام چه بود؟ هر چقدر کمتر برا امام ،وقت بذاریم بیشتر آسیب تو زندگی میبینیم. 🏴🏴🏴 🆔@mahmodkaveh
۲۷ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۷ دی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۷ دی
مسابقه(۴)🍃 4⃣ انتظار دیدن هرکسی را داشتم غیر از ؛آن هم با سر تراشیده و پانسمان کرده! گودی چشمانش،نحیفی و لاغری اش را بیشتر به چشم می آورد.بی اختیار گریه ام گرفت.با صدای گریه آلوده گفتم:" تو با این سر و وضعت چطور اومدی؟باید چندروز دیگه تو بیمارستان می موندی و استراحت می کردی."🌿 گفت:"دنیا جای استراحت نیست.باید برم لشکر.کار زمین مونده زیاد دارم. پیدا بود برای رفتن عجله دارد.گفت:"حقیقتش خواهر،تو این چند روز،من رو حسابی مدیون کردی." گفتم:"برای چی؟"🍃 گفت:"بالاخره این همه اومدی و رفتی و زحمت کشیدی." باز گریه ام گرفت.گفتم:" شما بیشتر از این ها به گردنم حق داری." گفت:"به هرحال وظیفه من بود که بیام ازت تشکر کنم." سر صحبت که باز شد،فهمیدم تصمیمش برای رفتن،جدی است.🌱 او زیر بار اعزام به خارج و معالجه در آنجا نرفته بود.گفتم:"داداش! فکر می کنی کار درستی می کنی؟" گفت:"انسان تو هر شرایطی باید ببینه وظیفه اش چیه؟" گفتم:"تو اصلاً به فکر خودت نیستی.با این ترکش های توی سرت،داری به خودت ظلم می کنی!"🍀 ادامه دارد... راوی:طاهره کاوه(خواهر بزرگوار ) 📚 🆔@mahmodkaveh
۲۷ دی
🌸 دو ڪار را هرگز فراموش نڪنید : ۱- هر روز خواندن زیارت عاشـورا ۲- قناعت ڪردن در تمامی ڪارها 🌱
۲۷ دی