eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
424 دنبال‌کننده
3 عکس
31 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۱۵۷ تنها سپاه من مرو زهرا تویی پناه من مرو زهرا ای تکیه گاه من مرو زهرا فاطمه جانم وا کن دو چشم نازنین زهرا غریبی مرا ببین زهرا دیدم شدی نقش زمین زهرا فاطمه جانم عدو شرر به ماسوا می زد دیدم که در کوچه تو را می زد نصیب حیدر رنج و ماتم شد کم کم نفس کشیدنت کم شد سردار خیبر قامتش خم شد فاطمه جانم مرو که می شود علی تنها چشمان سیلی خورده را بگشا مُردم چو دیدم حال زارت را فاطمه جانم هنگام ره رفتن چرا ای یار عصای دست تو شده دیوار شکسته شد گنجینه ات دیدم من شعله بر آیینه ات دیدم میخی درون سینه ات دیدم عزیز حیدر ای لاله از تو برگ و بر افتاد لگد به در زدند و در افتاد یادم نرفته که ثمر افتاد عزیز حیدر خدا می دونه که چه نامردن سیصد نفر حمله به زن کردن **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۵۸ آرزویم همه این است گدای تو شوم یا که یک لحظه هوایی به هوای تو شوم چه شود ای پسر فاطمه با یک نظرت رسد آن روز که خاک کف پای تو شوم نیستم لایق اگر، خادم کویت گردم کاش از لطف، سگ درب سرای تو شوم تو خدای کرمی و کرمی کن آقا که منِ بی سرو پا نیز، برای تو شوم من آلوده کجا مجلس جد تو کجا؟ راه دادی تو مرا، ای به فدای تو شوم در فراقت به همین قطره‌ی اشکم که چکید دارم امید که مشمول دعای تو شوم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۵۹ بیا دلربایم فدایت شوم دعا کن برایم فدایت شوم به هر صبح و ظهرو شب و نیمه‌ شب بوَد این نوایم فدایت شوم من‌آلوده و روسیاهم ببخش ببین بینوایم فدایت شوم تو مولای کلّ جهانی و من تورا خاک پایم فدایت شوم چه کم گردد از تو بزن یک‌دمی غلامت صدایم فدایت شوم همین بس ولینعمت من تویی همین بس گدایم فدایت شوم به هر آدمی فخر دارم که من سگ این سرایم فدایت شوم غریبه نی‌ام اشک‌ریز حسینم ببین آشنایم فدایت شوم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۶۰ گل نرگس بیا یک سر توی روضه‌ی مادر ببین تنها مونده فاتح خیبر گل نرگس کاش می‌شد که امروز با صدا بگرییم پیش تو بشینیم با شما بگرییم کاش می‌شد با تو بزنیم به سر بیا شیعه شده دربدر بیا تا که تو نیای آقا هنوز مادرته پشت در بیا این روزا که علی شده بی فاطمه دل شما غرق ماتمه یکی بهش تسلیت نداد توو کوچه میخندیدن همه **** نیمه جونم با رفتنت به لبم رسید جونم که از قبرت دور بشم نمی‌تونم نیمه جونم کی فکرشو می‌کرد ای یار عزیزم با دست خودم من رو تو خاک بریزم باید که خاک‌و بریزم سر خودم دیدم با چشِ تر خودم مونده روی دیوار کوچه جای سر همسر خودم زینبت چادر تورو داره به بر می‌زنه به سینه و به سر یادگاری از تو مونده است خون تو مونده رو میخ در **** تورو نشناخت همونی که به کشتن تو پرداخت در سوخته رو، روی تنت انداخت تو رو نشناخت قرآن علی رو پشت در سوزوندن کار مارو دیدی به کجا کشوندن رفتی و چه اومد به حال و روز من بغض کرده یه گوشه‌ای حسن بی اختیار از جا پا میشه همش میگه مادرو نزن یادمه گفتی از حسین و جوشنش از پاره‌گی های پیرهنش مرکبا میان رو سینه و چیزی نمی‌مونه از تنش **** @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۶۱ قسم به دل که تویی دلربا عزیز دلم نوای هر چه دل بینوا عزیز دلم فقط امید دل بینوا ، بقرآن نه امید بخش همه انبیا عزیز دلم قسم به کعبه تویی کعبه و تویی زمزم قسم به ماه، تویی ماه ما عزیز دلم ز لطف توست تو را میزنم صدا مولا منِ خراب کجا تو کجا عزیز دلم اگر عزیز دل خود نگویمت چکنم چه خوانمت چه بگویم تو را، عزیز دلم ببخش اینکه عزیز دلم تو را خواندم تو را حسین چنین زد صدا عزیز دلم دعای ما که به جایی نمی‌رسد آقا خودت برای فرج کن دعا عزیز دلم به پهلویی که لگد خورد پشت در سوگند به سینه‌ای که شکسته بیا عزیز دلم تو را به چادر خاکیِ مادرت برگرد بیا به چادر خیرالنسا عزیز دلم به آن سری که روی نیزه ها سخن می‌گفت که مانده روی لبش جای پا عزیز دلم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۶۲ تا روز حشر دم ز ولای تو میزنم حتی اگر بریده بریده شود تنم ای چاره ساز عالم و آدم بیا ببا مولا قسم که از همه بیچاره تر منم من عاشقم هر آنکه بُوَد عاشق شما با دشمنان فاطمه هر لحظه دشمنم هر بار از گناه خودم توبه کرده‌ام این بار توبه می‌کنم از روضه رفتنم چون در میان روضه فرج را نخواستم خاکم به سر اگر به تو کمتر دعا کنم بعد از نمازو روضه دعا می‌کنم به تو این‌بار عهد بستم و این‌بار نشکنم در بین روضه گردن من تیرمی‌کشد یاد حسین تشنه‌ام و ذبح گردنم @mahmud_asadi_shaegh135
۱۱۶۳ بیا که شیعه ز هجران تو بریده بیا تو مرهمی به زار و داغدیده بیا تو از تمام بدی های ما گذشتی و باز به خوبی تو کسی را ندیده دیده بیا عزیز فاطمه! ای جان فاطمه، مولا قسم به فاطمه جانها به لب رسیده بیا چه رنجها که کشیده علی، چها دیده که خورده بین گذر همسرش کشیده بیا به دیده‌ای که پر از اشک شد لبِ گودال به قامتی که روی تل شده خمیده بیا به صورتی که ز سیلی کبود شد؛ برگرد به گوش دخترکی که شده دریده بیا به آن سری که روی نیزه رفت و کوچک بود که خون تازه ز حلقوم او چکیده بیا @mahmud_asadi_shaegh135