#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۷۸
شبی که دشمن بی شرم با من روبرو می شد
دلم با یاد غم هایی به اشک و آه خو می شد
دو دستم تا که شد بسته به دل یاد از علی کردم
خدایا بین کوچه چه جفاها که بر او می شد
میان راه ملعونی اهانت کرد بر زهرا (علیها سلام)
دو چشمم پر ز اشک از کینه و ظلم عدو می شد
دویدم پشت مرکب یادم از ده نعل اسب آمد
شنیدم جسم جدم زیر مرکب زیر و رو می شد
اگر چه از نفس افتادم اما نیزه داری نیست
ولی بر گردن جدم نوک نیزه فرو می شد
چه شد در گودی گودال با آن پیکر بی سر
همین اندازه می گویم که پاشیده گلو می شد
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۷۹
باز هم ولوله در عالم بالا افتاد
بین یک مشت اراذل، گل طاها افتاد
تا که آتش به در خانه ی ما افکندند
لرزه بر جان و تن دختر نو پا افتاد
بین آتش دل من سوخت به یاد عمه
چه شراری به در خیمه ی زنها افتاد
دختری در وسط شعله عمو را می جست
بین آتش نوه ی حضرت زهرا افتاد
نیمه شب بود که از خانه مرا می بردند
یوسف فاطمه از ناله،خدایا افتاد
تا در قصر پیاپی به زمین میخوردم
یادم از زینب و تنهایی آقا افتاد
از حرم عمه ی ما تا لب گودال دوید
بارها پیش نگاه همه از پا افتاد
این بریده شدن سر، چهقَدَر طول کشید
خواهری گوشه ی گودال که از نا افتاد
سر روی دست حرامی و همه دست زدند
دختری پیش نگاه سر بابا افتاد
تا که با کعب نَی ئی،بر تن اطفال زدند
از روی نیزه بمیرم، سر سقا افتاد
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۸۰
ببین مادر که یاست را به سوی خار می بردند
مرا با این کهولت از پی آزار می بردند
شبانه،پا برهنه،بی عمامه،در پی مرکب
مرا با دست بسته با دلی خونبار می بردند
کسی بر من دلش جز آتش خانه نمی سوزد
مرا در پیش چشم کودکانم زار می بردند
به ضرب تازیانه بین ره بر من جسارت شد
حرامیها مرا در مجلس اغیار می بردند
مرا شب در میان کوچه بردند و دلم سوزد
که زینب را به روز روشن از بازار می بردند
کسی در کوچه بر افتادنم اصلا نمی خندید
ولیکن عمه را با خنده ی انظار می بردند
دویدن سخت باشد بهر پیر مرد و یک دختر
سه ساله عمه ام را با کتک اشرار می بردند
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۸۱
اگر چه سخت روز و شب چو ابری زار می گریم
نه از اینکه شدم بی یاور و بی یار می گریم
شده هر صحنه ای از غربتم یادآور یک غم
چو جد خویش مثل حیدر کرار می گریم
اگر چه خانه ام آتش گرفت از کینه،تنها من
به یاد سینه ی صدیقه و مسمار می گریم
به کوچه بد زمین خوردم که زهرا را صدا کردم
به یاد صورتی که خورده بر دیوار می گریم
مرا در کوچه گرداندند یاد شام افتادم
به یاد عمه ام در کوچه و بازار می گریم
شنیدم عمه ام را می زدند و خارجی خواندند
چو او بوده اسیر خنده ی انظار می گریم
کشیده تیغ بر رویم سه بار آن بی حیا و،من
به یاد آن لب و دندان که شد خونبار می گریم
دلم شد غرق خون وقتی که شد جسمم کفن،شائق
بر آن جسمی که دیده زیر نعل آزار می گریم
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#قطعه
۲۸۲
کاش آید اجل از راه و ببیند حالم
غیر غم ها به دل سوخته زانو نزدند
بسته شد دست من و یاد علی افتادم
همسرم را به خدا ضربه به بازو نزدند
به رخم سیلی و ،شلاق به تن خورد ولی
وسط هلهله و بین هیاهو نزدند
مثل عمه سر هر کوچه مرا گرداندند
ولی از بام دگر سنگ ز هر سو نزدند
می کشیدند مرا در وسط کوچه ولی
مثل گودال،دگر چکمه به پهلو نزدند
گرچه بی عمامه می بردند نیمه شب مرا
سر برهنه شدم و پنجه به گیسو نزدند
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۸۳
نوحوا علی الحسین چه رنجی کشیده است
آنکه قدش ز بار مصیبت خمیده است
نوحوا علی الحسین بنالید در غمش
چون مادری که ماتم فرزند دیده است
نوحوا علی الحسین که زینب به اشک و آه
از روی تل به جانب گودی دویده است
نوحوا علی الحسین بدن بین قتلگاه
مانند بسملی است که در خون تپیده است
بر استخوان سینه،سنان نیزه را فشرد
زهرا صدای خرد شدن را شنیده است
نوحوا علی الحسین که خواهر نگاه کرد
از مچ،یکی دو دست برادر بریده است
نوحوا علی الحسین که تقسیم شد تنش
مرکب به کُلّ دشت تنش را کشیده است
نوحوا علی الحسین از این شعر شائقا
رنگ از رخ تمام ملائک پریده است
****
(قال الصادق علیه السلام
نوحوا علی الحسین نوح الثکلی علی ولدها
امام صادق علیه السلام فرمودند :
همچون مادرِ فرزند ازدست داده بر حسین ناله کنید)
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۸۴
در این مدینه هیچ به جز غم خبر نبود
از غصه سوخت دل ولی چون جگر نبود
از بس که آب گشته تنم از جفای خصم
باقی زجسمِ من اثری غیر سر نبود
صد شکر،گرچه خانه ام آتش گرفته است
ناموس من به خانه دگر پشت در نبود
اطفال من چو جوجه،همه لرزه بر بدن
امّا یکی از آنهمه بشکسته پر نبود
با دست بسته برد مرا دشمنم ولی
در بین کوچه خواهر من دربدر نبود
تیع ستم کشید به رویم عدو ولی
دیگر سخن ز چوب و سر و طشت زر نبود
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۸۵
گر چه جز ظلم بر تو دیده نشد
گل یاست به تیغ چیده نشد
بین شعله دوید ناموست
گیسوی دخترت کشیده نشد
میخ بر سینه ای نزَد آسیب
ناله ی همسرت شنیده نشد
سر برهنه به کوچه ات بردند
ولی از تن سرت بریده نشد
پشت مرکب تو را کشاند عدو
پهلویت ازسنان دریده نشد
تیغ بر قتل تو کشید ولی
خون ز لبهای تو چکیده نشد
شکر حق خواهر عزادارت
بین نامحرمان خمیده نشد
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#غزل_مرثیه
۲۸۶
از غربتم کسی بخدا با خبر نشد
کس با خبر ز سوز دلم جز جگر نشد
آتش گرفت خانه ام امّا نه همچو دل
خانه در آن زمان؛چو دلم پر شرر نشد
وقتی که سوخت در،زنِ آبستنی نبود
اینجا زنی ز ضرب لگد بی پسر نشد
شد ظلم هرچه بر من و برخانواده ام
امّا زظلم کرب وبلا بیشتر نشد
هر سو دوید دختر من بین شعله ها
امّا کسی به جانب او حمله ور نشد
پای پیاده در پی مرکب دویده ام
با اینهمه بریده زتن دست وسر نشد
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#زمزمه
۲۸۷
شهر مدینه من نشرالحقایقم
رئیس مذهب و امام صادقم
چون کوفیان این مردمان نامردند
جور و جفا پیوسته بر من کردند
واویلتا واویلتا واویلا
****
عدو به خانه ام با کینه آمده
بار دگر یکی لگد به در زده
آتش گرفته خانه ام چون حیدر
نبوده زهرایی دگر پشت در
واویلتا واویلتا واویلا
****
ابن ربیع دون شکسته حرمتم
با تازیانه اش می زد به صورتم
مرا به دست بسته با خود می برد
از کوچه ای که مادرم سیلی خورد
واویلتا واویلتا واویلا
****
دشمن اگر مرا از خانه برده است
پای برهنه و شبانه برده است
چه غم اگر قلب مرا آزردند
گریم که زینب را به کوچه بردند
واویلتا واویلتا واویلا
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
#امام_صادق_صلوات_الله_علیه
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#زمزمه
۲۸۸
دشمن بی شرم،خون به قلبم کرد
شد سراپایم پر ز آه و درد
زهر کین به تنت شرر افروخت
جگرت ز جفای عدو سوخت
خدا خدا خدا،خدا امامم رفت
نیمه شب دشمن بر سرت می ریخت
خون دل از چشم ترت می ریخت
بی حیا حرمتت را شکسته
از جفا هر دو دست تو بسته
خدا خدا خدا،خدا امامم رفت
هر بلا آمد بر سرت آقا
شد چه تشییع از پیکرت آقا
شکر حق که کفن بدنت شد
نیزه باران ولی کِی تنت شد
خدا خدا خدا،خدا امامم رفت
****
#محمود_اسدی_شائق
@mahmud_asadi_shaegh135
۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۲