eitaa logo
کربلایی محمود اسدی (شائق) ۱۳۵
426 دنبال‌کننده
3 عکس
31 ویدیو
4 فایل
اشعار و مداحی
مشاهده در ایتا
دانلود
۵۴ ای آشنا به درد علی(علیه‌السلام)در وطن بمان خانه شود بدون تو بیت الحزن بمان هستی بهار و دلخوشی این چمن به توست ای‌تو بهار من مرو از این چمن بمان وقتی که میزنی مژه دلگرم میشوم آرامش علی(علیه‌السلام)مرو ازپیش من بمان دیدی که من چقدر غریبم؛سپاه من پس لااقل تو حرف جدایی مزن بمان از دست تا نرفته؛تو بگشا دو چشم خویش ترسم زغصه‌ی توبمیرد حسن(علیه‌السلام) بمان بایک اشاره باز شود زخم سینه ات آخر چگونه غسل دهم این بدن بمان فکری‌به‌حال‌ِبی‌کفنی‌حسین(علیه‌السلام)کن از بهر آن شهید بدون کفن بمان @mahmud_asadi_shaegh135
۵۵ هستم غریب و هست علی آشنای من پهلو شکسته ام من و، نامش دوای من حیدر اگر که شوهر من هم نبود باز در بین کوچه بود سپر،دست و پای من وقتی علی رسید و عبا روی من کشید یک جمله گفت...فاطمه افتاده،وای من سلمان دگر عیادتی از ما نمی کند تنها تر از همیشه شده مقتدای من در بین کوچه شد کمک دست من حسن در بین خانه هم شده زینب عصای من ای دوستان که در غم من گریه می کنید پشت سر شماست همیشه دعای من @mahmud_asadi_shaegh135
۵۶ اشک من پاک مکن بازوی تو ریخت به هم با تماشای تن تو شوی تو ریخت به هم راه می رفتی و دیدم که زمین می افتی باورم گشته گلم،زانوی تو ریخت به هم نه فقط شعله ی در خانه ی ما را سوزاند از حرارت چکنم گیسوی تو ریخت به هم خاطرت هست که در کوچه حسن می لرزید خاطرت هست ز سیلی روی تو ریخت به هم خاطرت هست در خانه به رویت افتاد یاد داری ز لگد پهلوی تو ریخت به هم خاطرت هست که با خنده به من قنفذ گفت یا علی در پس در بانوی تو ریخت به هم @mahmud_asadi_shaegh135
۵۷ همای عرش نشین علی شکسته پرت چرا نهان کنی از مرتضی دو چشم ترت چرا عصابه به سر بسته ای عزیز علی گمانم آنکه به دیوار کوچه خورده سرت بلندشو سپر من که بی سپر ماندم عدو به طعنه صدا زد علی چه شد سپرت به جای شیر چرا خون ز سینه ات جاری ست نفس کشیدی و خونابه ریخت دوروبرت شکسته باد دو دست مغیره و قنفذ زدند هر دو تورا در مقابل پسرت حسین دید زمین خوردن تو را امّا خدا کند که نیفتد به قتلگه گذرت اگر کبودی بازوی تو تماشا کرد خدا کند که نبیند رخ تو را پدرت @mahmud_asadi_shaegh135
۵۸ ای همه‌ی همه هست من فاطمه یا فاطمه می‌روی از دست من فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) بار سفر بسته ای فاطمه یا فاطمه مگر ز من خسته ای فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) دار و ندار علی فاطمه یا فاطمه بمان کنار علی فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) ز آسمانم مرو فاطمه یا فاطمه یار جوانم مرو فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) تو از علی رو مگیر فاطمه یا فاطمه دست به پهلو مگیر فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) نرفته است از نظر فاطمه یا فاطمه صحنه ی دیوار و در فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) دو دست من بسته شد فاطمه یا فاطمه دست تو بشکسته شد فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) به تو لگد می زدن فاطمه یا فاطمه تو را چه بد می زدن فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) بود و نبود علی فاطمه یا فاطمه یاس کبود علی فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) فدای افتادنت فاطمه یا فاطمه به کوچه هل دادنت فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) چه بی خبر می زدن فاطمه یا فاطمه چهل نفر می زدن فاطمه یا فاطمه (سلام الله علیها) @mahmud_asadi_shaegh135
۵۹ تیشه به نخل باغ امیدم دگر زدند در عرش شعله بر دل و جان پدر زدند دیگر خوشی زخانه ی ما پا کشید و رفت غمها فقط به خانه رسیدند و سر زدند با بودن تو زندگیم روبراه بود آخر تمام زندگیم ام را نظر زدند بردار سر زخاک و ببین کودکان تو ناله ز ماتمت همه شب تا سحر زدند دیدند ناکسان که همه لشگرم تویی ازمن تو را گرفته به جانم شرر زدند از ره رسید قنفذ و من آه میکشم کو با مغیره بر تن تو بیشتر زدند گیرم تو را زدند در آن کوچه ها ولی دیگر چرا مقابل چشم پسر زدند یارب چگونه زنده بمانم که دیده ام تاحدّمرگ فاطمه(سلام الله علیها)را پشت در زدند @mahmud_asadi_shaegh135
۶۰ وقتی به قبر تو نگهی ای قمر کنم با اشک بهر تو،شب خود را سحر کنم گاهی نظر به چادر خاکیت افکنم گاهی نگه به خون روی میخِ در کنم از بهر نبش قبر تو یک عده آمدند اما دگر ز قبر تو، دفع خطر کنم گفتم به آن جماعت بی دین خدا گواست از بهر قبر فاطمه(علیهاسلام) سینه سپر کنم گر زیر و رو شود کمی از خاک قبر او این خاک را ز خون شما لیک،تر کنم دیدند این علی،علیِ(علیه‌السلام)بین کوچه نیست تا که زنند سیلی و من هم نظر کنم دیدند این علی، علیِ(علیه السلام)بدر و خیبر است دیگر نه آنکه صبر به خون جگر کنم این خاک زیر و رو نشد اما به قتلگاه از ماتم حسین چه خاکی به سر کنم در زیر پای اسب تنی زیر و رو شود ماندم چگونه از بر آن تن گذر کنم @mahmud_asadi_shaegh135
۶۱ به زیر خاک نهان گشته ای پناه علی به رفتن تو رمق رفته از نگاه علی بیا دوباره به خانه ببین غریب شدم به موج غصه تویی یک تنه سپاه علی ببین که مانده سلام علی بدون جواب صدای توست همه دلخوشی و تکیه گاه علی چگونه با تو بگویم مغیره خنده کنان میان کوچه شود سبز بین راه علی ز شب سیاه تر است آسمان من،زیرا میان کوچه زمین خورده است ماه علی گناه فاطمه،شائق! حمایت از من بود عدالت است فقط در جهان گناه علی @mahmud_asadi_shaegh135
۶۲ موقع غسل تو دیدم به تنت گریه می کرد چسان پیرهنت مردم و زنده شدم تا دیدم لخته خون بود به روی کفنت با چه زحمت به دل شب زهرا به دل خاک سپردم بدنت کودکان تو اگر می خوابند می کند لرز دل شب حسنت نرود از نظرم تا به ابد با لگد پیش علی بد زدنت دشمنت طعنه زنان گفت علی چاه گردیده دگر هم سخنت @mahmud_asadi_shaegh135
۶۳ خدا گواست که سوزانده اند دلها را در آن دقیقه که بستند دست مولا را نه یک نفر دو نفر نه مغیره و قنفذ چهل نفر همه با هم زدند زهرا را رسول گفت که زهرا گل من است اما گذاشت خصم روی چادر گلش پا را بدون فاطمه،حیدر نداشت دنیایی گرفته اند ز مولا تمام دنیا را مدینه مادر ما پشت هم لگد میخورد صدای ناله ی او سوخت قلب بابا را سه ساله هم وسط دشت کربلا افتاد به کعب نیزه کتک می زدند زنها را یکی به روی سرش تازیانه می چرخاند یکی به نیّت غارت یتیم تنها را حرامزاده به دنبال معجرو،طفلی به روی خار دویده تمام صحرا را @mahmud_asadi_shaegh135
۶۴ بی تو ای زندگی ام،زندگی ام شد دشوار بعد تو غصه و غمهای علی شد بسیار با وجود تو علی داشت حمایتگرو،حال خیز و بنگر که علی بعد تو گشته بی یار از سر قبر تو آیم چو به خانه بینم هست از دوری تو زینب مضطر،بیدار رفتی و یاد تو هرگز نرود از خاطر یاد آن روز که در خانه تو بودی بیمار یاد آن روز که در خانه تماشا کردم وقت ره رفتن تو،دست تو را بر دیوار دو قدم رفتی و با سر به زمین می خوردی بگمانم که از آن ضربه دو چشمت شد تار کاش بودی و ز من روی نهان می کردی ولی از پیش من زار،نمی رفتی زار @mahmud_asadi_shaegh135
۶۵ رفتی و مانده ام از هجر تو آخر چکنم همدمم بی تو شدم بی کس و یاور چکنم کوثرم ساقی کوثر ز نفس افتاده تو بگو بعد تو ای سوره ی کوثر چکنم تو نه تنها سپرم،لشکر حیدر بودی بی سپر بعد تو با اینهمه لشکر چکنم مثل تو در وسط کوچه زمین می خوردم قوت و تاب و توان رفته ز پیکر چکنم زینبت چادر خاکی تو بر سر دارد می زند داد که از داغ تو مادر چکنم گر که آرام شوند از غم تو طفلانت حسنت سخت به قلبم زند آذر چکنم گوشه ای می رود و گریه امانش ندهد مات و مبهوت شود خیره سوی در چکنم @mahmud_asadi_shaegh135