eitaa logo
🌙⁦مَہ رویـــٰــان
1.8هزار دنبال‌کننده
4.3هزار عکس
827 ویدیو
87 فایل
انگشت به لب مانده ام از قاعده‌ی عشق... ما یار ندیده تب معشوق کشیدیم...🌹 رمان انلاین (( #طهورا 🌺)) به‌قلم⁩پاک‌وروان ⁦ خانم #محیا (#دل‌آرا) ⁦✍🏻 برای سوالات شما عزیزان من اینجام👇👇 @mahyaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
@mahruyan123456 (علی) قابل گفتن نیست حال و هوای اینجا . کلمات در ذهنم ردیف نمی شود در وصف سر زمین عشق . با چه عشقی بدون پوتین با پای برهنه روی سنگلاخ ها میدود نوجوان جنوبی و خبر آزاد سازی خرمشهر را می دهد !! حال عجیبی دارد زیارت عاشورا های دسته جمعی با رزمنده ها . مدت زیادی نمی گذرد از آمدنم؛ اما آنقدر دلبسته شده ام که حد و حصر ندارد ... میفهمم زندگی یعنی چه ؟ عشق چیست ! و عاشق کیست ! بوی خون و عشق در هم آمیخته شده . چقدر دلم برای فرمانده تنگ شده با لب تشنه و قلب تیر خورده به شهادت رسید . یک قطره آب پیدا نمی شد تا در گلویش بریزم ... به یاد لب عطشان ارباب و یارانش که تشنه لب در صحرای کربلا به شهادت رسیدند . مگر همین نیست که شهادت راه امام حسین است و بس ... تنها رشته ی باریکی در دلم وصل است که احساس خطر می کنم احساس ناخالصی ... حاج یونس می گوید : باید خالص شوی تا شهید شوی !!! نه من هنوز لیاقتش را ندارم . دلم بند همان دختر بچه است . دختری که تا دیروز همه ی رفتارهایش روی اعصابم بود و دختربچه ای شیطون و نازک نارنجی بود . من عوض شده ام یا او . به گمانم از همان که ترسیدم بر سرم آمد .عاشقی در نظرم مسخره بود حالا خودم هم در دامش افتاده ام . می دانم که فکر به نامحرم و تجسم چهره اش در ذهنم و به یادش بودن گناه هست . هر کارمی کنم تا ذهنم منحرف شود اما می رود جایی که نباید ... عاشقی شیوه ی رندان بلاکش باشد غم دنیای دنی چند خوری ؟ باده بخور... حیف باشد دل دانا که مشوش باشد ... ادامه دارد ... ✍نویسنده: ح*ر ❌کپی رمان حرام است ❌ @mahruyan123456 🍃