💗| #رمان_مسیحا
✨| #پارت_دویست_هفتاد_شش
مسیح لبخندش را ڪنترل مےڪند،سعے مےڪند متوجہ برق شیطنت چشمانش نشوم.
سرفہاے مصلحتے مےڪند و جدے مےگوید
:+اگہ ازم پرسید چےڪاره ے نیڪے هستے چے بگم؟
سرم را پایین مےاندازم،سہ گوش باریڪ روسرے را دور انگشتانم مےپیچانم.
:_راستشو..
مسیح بلند مےشود و روبہرویم مےایستد.
خوشحالے در مردمڪهاے سیاهش،پیچ و تاب مےخورد و در همین حال،یڪ قدم بہ من نزدیڪ مےشود.
نگاهش مےڪنم.
سرش را ڪمے ڪج مےڪند و در چشمهایم خیره مےشود.
:+آها،فہمیدم...یعنے بگم پسرعموشم؟
آب دهانم را قورت مےدهم.
:_تلفن سوخت بس ڪہ زنگ زد...
مسیح بلند مےخندد و موبایل را از دستم مےگیرد.
قبل اینڪہ موبایل را روے گوشش بگذارد مٻگوید:بعدا مفصل راجع این موضوع حرف مےزنیم...همین ڪہ بہم میگے
"پسرعمو"
حسه دویدن خون،زیر رگهاے صورتم، پوستم را مےسوزاند.
حتم دارم ڪہ لپهایم گل انداخته اند.با خجالت سرم را پایین مےاندازم و پشت میزـمےنشینم.
مسیح ، با لبخند شیطنتآمیزش بہ گونہهاے داغشدهام نگاه مٻڪند و موبایل را روے گوشش مےگذارد.
:+بلہ؟
:+بلہ،بفرمایید...
:+من همسرشون هستم..
:+آهــا..
:+باشہ...
:+خدانگہدار
مسیح موبایل را روے میز مےگذارد و سرجایش مےنشیند.بیخیال و بےتوجہ بہ من،مشغول خوردن غذایش مےشود.
دستهایم را زیرچانہام قالب مےڪنم و بہ غذاخوردنش خیره مےشوم.با اشتہا،قاشق پشت قاشق بہ طرف دهانش
مےبرد.
خنده ام مےگیرد،قبلا گفتہ بود "زیاد پرخور و پراشتہا نیست"
خندهام را قورت مےدهم و سرفہ اے مےڪنم..
مسیح سرش را بلند مےڪند و با تعجب مےپرسد
:+چرا غذاتو نمےخورے؟
ابروهایم را بالا مےبرم و با انگشت بہ موبایلم اشاره مےڪنم.
:_جسارتا پشت خط ڪے بود؟
مسیح بہ صرافت مےافتد
:+عہ ببخشید،آخہ این دستپخت طلاخانم هوش و حواس نمےذاره ڪہ واسہ آدم...از آموزشگاه رانندگے بود..
زهرخندے مےزنم.
ِ خاطرات نوزده
سالگی پرماجرایم،یڪے یڪے برابر چشمانم جان مےگیرند.
دانیال
سیاوش
مسیح
مسیح
مسیح
آشنایے با تو،عجیبترین اتفاق بود.
هنوز نمےتوانم بگویم تلخ بود یا شیرین.
هرچہ بود داروے مسڪنے بود بر زخمهاے ڪہنہے خانوادگے.
همین دیشب ڪہ تلفنے با عمووحید حرف مےزدم،مےگفت حال پدربزرگ بہتر است و از دیدن عکسهاے
عروسےما،ڪہ بابا و عمومحمود ڪنار هم ایستادهاند، احساس خوشبختے ڪرده و بہ فکر خودش،با خیال راحت
مےتواند دست و دل از دنیا بشوید.
عمو ڪہ اینها را مےگفت،بغض مردانہاش را پشت ڪلمات پنہان مےڪرد.
✍🏻نویسنده:
#فاطمهنظری
@mahruyan123456 🍃