eitaa logo
🎇تماشاگه راز🎇
117 دنبال‌کننده
551 عکس
239 ویدیو
31 فایل
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز دست غیب آمد و بر سینۀ نامحرم زد حافظ غزل ۱۵۲ ایدی مدیر صفحه: @s_m_a57 @majaleezendegi
مشاهده در ایتا
دانلود
عید مولای ما 📖 کتاب "آن چهارده روز"(برگ سوم) 🔰امتحان دوم: خوابیدن به جای پیامبر(ص) در شبی مخاطره‌آمیز 🔹امام(ع) در ادامه فرمود: اما امتحان دوم این بود: قریشیان همواره در این فکر بودند که چگونه می‌توانند پیامبر را به قتل برسانند. تا اینکه روزی در دارُالنَدوه(محل مشورت سران قریش) پس از بررسی‌ بسیار، بر یک نقشه اتفاق نظر پیدا کردند. در آن جلسه، که ابلیس ملعون هم در شمایل «مُغِیرَة بن شُعْبه» حاضر بود، تصمیم گرفتند که از هر طایفۀ قریش یک مرد داوطلب شود و این گروه، شبانه هنگامی که پیامبر خواب است به ایشان حمله کرده و کار را یکسره کنند و بدین ترتیب بنی‌هاشم(خویشان پیامبر) با همۀ قبایل قریش طرف می‌شد و یک قاتل مشخص از یک قبیله در میان نبود تا بتوانند او را قصاص کنند. اما جبرئیل بر نبی اکرم(ص) نازل شد و ایشان را از نقشۀ قریش و زمان هجوم مطلع کرد و به پیامبر گفت که آن هنگام از شهر خارج و به غاری در آن اطراف برود. پیامبر(ص) هم مرا از ماجرا باخبر ساخت و دستور داد تا (در شب هجرت) در بسترش بخوابم تا با این جان‌فشانی، جان او محفوظ بماند. 🔹من نیز با کمال میل و به سرعتِ تمام این فرمان را اجرا کردم و رضایت کامل داشتم که برای حفظ او کشته شوم. آنگاه پیامبر رفت و من در بسترش خوابیدم. در موعد مقرر، مردان قریش درحالی‌که مطمئن بودند اکنون پیامبر را می‌کشند، وارد اتاق شدند و آمادۀ حمله به بستر بودند که ناگهان من شمشیر کشیده، از خودم دفاع کردم. و خدا و مردم از این واقعه آگاه‌اند و این ماجرا را می‌دانند. سپس رو به اصحاب فرمود: آیا این‌گونه نیست؟ اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان. 👈هر روز برگی از کتاب خواندنی"آن چهارده روز"را در صفحه قرآنی رحیق را باهم می خوانیم 🔅صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
📃برگی از بوستان همواره سبز 🔰ناداری و دارایی! عقل، علم و عمل سه سرمایه گرانبها هستند که انسان با کاربرد و بهره برداری صحیح آنها راه تکامل و ارتقای معنوی و مادی خویش را هموار می سازد وخوشی و خوشبختی دنیا و شادمانی آخرتش را تامین می کند. شیخ شیرین سخن سعدی گوید: داروی تربیت از پیر طریقت* بستان کامی را بتر از علت نادانی نیست. ✅ و در گرانمایگی عمل گوید: سعدیا! گر چه سخندان و مصالح گویی به عمل کار برآید به سخندانی نیست بار درخت علم ندانم بجز عمل با علم اگر عمل نکنی شاخ بی بری مردان به سعی و رنج به جایی رسیده اند تو بی عمل کجا رسی ارنفس پروری نابرده رنج گنج میسر نمی شود مزد آن گرفت جان برادر که کار کرد هر کو عمل نکرد و عنایت امید داشت دانه نکشت ابله و دخل انتظار داشت ✅و نیز می گوید: شب گور خواهی منور چو روز از اینجا چراغ عمل برفروز گروهی فراوان طمع ظن برند که گندم نیفشانده خرمن برند برِ آن خورد سعدی که بیخی نشاند کسی برد خرمن که تخمی نشاند (بوستان حکایت 22) 🔅🔅🔅 *پیر طریقت، انسان کامل را گویند که متوجه ارشاد انسان های مصمم در پیمودن مراتب سیر و سلوک آنها باشد. و عقل و علم و عمل را درهم تنیده است. 🌱🌱🌱 🎆 صفحه مجال عیش صمیمانه‌ای از جنس زندگی ،لطفا ما را همراهی فرمایید(کلیک)
عید مولای ما 📖 کتاب "آن چهارده روز"(برگ سوم) 🔰امتحان سوم: کم‌سن‌ترین و کم‌تجربه‌ترین سرباز؛ در مقابل جنگاورترین‌ها امام فرمود: ای مرد یهودی! امتحان سوم این بود که: در جنگ بدر از جانب سپاه کفر، «شیبه» و «عُتْبه» دو پسر «ربیعه» و همچنین «ولید بن عُتْبه» که از جنگاوران قریش بودند ندای «هَل مِنْ مُبارز» سر داده و حریف طلب می‌کردند، اما هیچ‌یک از قریشیان در سپاه اسلام داوطلب نبرد نمی‌شد. رسول خدا(ص) من و دو نفر دیگر را برای مبارزه انتخاب کرد. من در آن هنگام کم‌سن‌ترین شخص در سپاه بودم و کمترین تجربۀ جنگی را داشتم. اما در آن روز خدای متعال به دست من ولید و شیبه را کشت. علاوه بر این، نام‌آوران جنگی دیگری را نیز کشتم و شماری را هم به اسارت درآوردم و موفقیت‌هایم از دیگر همرزمان بیشتر بود. در این نبرد پسرعمویم (عبیدة بن حارث) نیز به شهادت رسید. سپس رو به اصحاب کرد و فرمود: آیا این‌گونه نیست؟ اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان. 🔅🔅🔅 👈هر روز برگی از کتاب خواندنی"آن چهارده روز"را در صفحه قرآنی رحیق را باهم می خوانیم 🔅صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🟢 چرا امیرالمؤمنین علی(ع) چنین د‌ل‌آشناست و فراموش‌شدنی نیست؟ 🌹سالروز ولادت مولای متقیان و امیر مؤمنان مبارک باد! @rahighemakhtoom
🔰کلید گنج سعادت 📎سعادت همان رسیدن آدمی به هر نوع کمال ممکن است که انسان استعداد و شایستگى وصول به آن را دارد. 📎همان بهره بردارى صحیح از نیروهاى مختلف مادى و معنوى که در اختیار تو است. 📎و گنج همان سرمایه زوال ناپذیری است که برای دسترسی به آن شایستگی دیگری باید کسب کنیم تا به آن گنج ماندگار برسیم و آن پذیرش از سوی اهل دل است. 📎اهل دل همان هایند که دل به دل آفرین و دلدار حقیقی سپرده اند.آنان که نه بازی گرند و نه انسان را بازیچه قرار می دهند. دیدارشان آرامش آفرین,گفتارشان الهام بخش زندگی و رفتارشان دستگیری گمشدگان و در راه ماندگان و محبت به نوع انسان و نگاهشان به جهان و انسان نگاهی خدا محورانه است. 🔹«شبان» استعاره از موسی کلیم 🔹«شعیب» استعاره از اهل دل که خیر خواه و دستگیر و راهنمای حرکت است‌ 🔹«مراد» همان سعادتی است که موسی به دنبال آن است؛ رهایی آدمیان از بند و اسارت فرعون مصر و فرعون نفس است. 🔹«خدمت»استعاره از پذیرش طرح و برنامه و هدایت الهی همه جانبه اهل دل است. 🌷اهل دل را بشناسیم از اهل گل هنری ساخته نیست.🌷 🎇 مجال عیش صمیمانه‌ای از جنس زیست آگاهانه لطفاً ما را همراهی فرمایید. @majaleezendegi
عید مولای ما 📖برگی از کتاب "آن چهارده روز" 🔰امتحان ششم: تا جایی که دیدگان از شدت ترس سرخ شد! سپس امام(ع) فرمود: ای مرد یهودی! ششمین امتحان این بود که ما با رسول خدا(ص) وارد شهر شما یهودیان، خیبر شدیم. آنجا با جنگجویان سواره و پیادۀ یهودی، از قریش و غیر قریش روبرو شدیم که به‌خاطر اسب و سلاح‌های فراوانشان، چون کوه در برابر ما می‌نمودند. هم جایگاه و محل سکونت آنها ایمن و ضربه‌ناپذیر بود و هم شمارشان از ما بیشتر بود. آنها مبارز می‌طلبیدند و هیچ‌کس از ما به جنگ آنان نرفت مگر اینکه او را کشتند. تا جایی که دیدگان از شدت ترس سرخ شد! من در حالى به مبارزه فرا خوانده شدم که هرکس در فکر جان خود بود. هریک از همرزمانم به دیگرى نگاه می‌کرد و همه مى‏گفتند: اى ابوالحسن! برخیز. تا اینکه رسول خدا(ص) مرا به میدان فرستاد. هیچ‌یک از آنان داوطلب جنگ با من نشد، جز آنکه او را کشتم و هیچ سواری در برابرم مقاومت نکرد، جز آن او را درهم کوبیدم! آنگاه، چون شیرى که به‌شدت بر شکارش حمله می‌بَرَد، ‏بر آنها حمله بردم تا اینکه آنان را به درون شهرشان، که چون قلعه‌ای بزرگ بود، فرستادم و راه فرار را بر آنان بستم. درِ بزرگ قلعه‌شان را به دست خود کَندم و تنها وارد شهرشان شدم، هر مردى که خود را نشان مى‏داد، مى‏کشتم و هر کدام از زنان را که مى‏یافتم، اسیر مى‏‌کردم تا اینکه شهر را به تنهایى فتح کردم، و جز خداى یگانه هیچ شریک و یاوری نداشتم. سپس رو به اصحاب گفت: آیا چنین نبود؟ اصحاب گفتند: چرا ای امیرمؤمنان. 🌱🌱🌱 👈هر روز برگی از کتاب خواندنی"آن چهارده روز"را در صفحه قرآنی رحیق را باهم می خوانیم 🔅صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
عید مولای ما 📖برگی از کتاب "آن چهارده روز" 🔰امتحان هفتم: می‌خواستند تکه‌های بدنم را بر روی کوه‌ها پراکنده کنند! 🔹امیرمؤمنان(ع) فرمود: و اما امتحان هفتم ای مرد یهودی هنگامی بود که رسول خدا(ص) قصد فتح نهایی مکه را کرد و خواست که برای آخرین بار آنها را به اسلام دعوت کرده و اتمام حجت کند، همانطور که در ابتدا همین کار را کرده بود. 🔹پس نامه‌ای خطاب به اهل مکه نوشت که هم حاوی هشدار و بیم دادن از عذاب الهی بود و هم وعدۀ عفو و امید به بخشایش پروردگار. در پایانِ نامه هم «سورۀ برائت» را جای داد تا بر کفار مکه خوانده شود. 🔹پیامبر مسئولیتِ بردن نامه و قرائت آن را به همۀ یارانش عرضه کرد، اما به نظر همه آمد که مأموریتی سنگین و دشوار است. این‌گونه بود که کسی رغبت نشان نداد و مسئولیت را نپذیرفت. رسول خدا(ص) که چنین دید، یکی از اصحاب را خواست و مسئولیت را به وی سپرد و در صدد فرستادن او بود که جبرئیل نازل شد که این نامه را تنها خودت یا «کسی که از توست» می‌تواند ببرد. 🔹سپس رسول خدا(ص) پیام جبرئیل را با من در میان گذاشت و مرا با این نامه به سوی اهل مکه فرستاد. و اهل مکه، همانطور که می‌دانید، چنان از من نفرت داشتند که اگر می‌توانستند، هرچند با بذل جان و مال و همسر و فرزندانشان مرا تکه‌تکه کنند و تکه‌های بدنم را بر روی کوه‌ها پراکنده کنند، این کار را می‌کردند. اما من وارد مکه شدم و اهل مکه را جمع کردم و درحالی‌که مردان و زنانشان با تهدید و خط و نشان کشیدن با من روبرو می‌شدند و به من ابراز خشم و کینه می‌کردند، پیام پیامبر(ص) را به آنها رساندم و نامه‌اش را در جمعشان خواندم، که شما هم از چند و چون اقدام من باخبرید. 🔹آنگاه رو به اصحاب کرد و پرسید: آیا چنین نیست؟ اصحاب پاسخ دادند: چرا ای امیرمؤمنان. 🔹سپس امام فرمود: ای مرد یهودی! این مواضعی بود که پروردگار متعال مرا در آن امتحان کرد و در همۀ آنها به لطف و توفیق خودش مرا مطیع یافت. هیچ‌کس چنین سابقه و افتخاراتی ندارد. و اگر می‌خواستم، عظمت این آزمون‌‌ها را بیشتر توصیف می‌کردم، اما خدای متعال از خودستایی نهی کرده است. 🔹اصحاب گفتند: سخن شما کاملاً درست است. به خدا قسم، خداوند هم به شما امتیاز خویشاوندی با پیامبر(ص) را داده است و هم سعادت اخوت و برادری با ایشان را؛ به‌طوری که شما همان جایگاهی را دارید که هارون نسبت به موسی داشت. همۀ مواقفی که برشمردید و موارد دیگری که اشاره نکردید فضیلتی است که خدا ویژۀ شما قرار داده است، برای شما ذخیرۀ آخرت خواهد شد و هیچ‌یک از مسلمانان چنین فضایلی ندارد. این گواهی‌ای است که همگان به آن اذعان دارند؛ هم کسانى که تو را در کنار پیامبرمان دیدند و هم اشخاصی که بعداً تو را دیدند. 🌱🌱🌱 👈هر روز برگی از کتاب خواندنی"آن چهارده روز"را در صفحه قرآنی رحیق را باهم می خوانیم 🔅صفحه قرآنی رحیق @rahighemakhtoom
متن ۵۳ کتاب از علامه حسن زاده آملی ( apkbook.blog.ir).rar
16.84M
📚مجموعه بسیار ارزشمند تالیفات عارف فرزانه حضرت علامه حسن زاده آملی رحمه‌الله علیه👉 با هدیه صلوات به روح آن بزرگوار استفاده کنید.🙏 🎇 صفحه قرآنی رحیق گنجینه کم نظیر آموزه های وحیانی @rahighemakhtoom
آن چهارده روز.docx
64.5K
عید مولای ما 📖مجموعه کتاب خواندنی "آن چهارده روز" تقدیم به ارادتمندان مولی الموحدین حضرت امیرالمومنین علیه السلام 📃یادآوری می کنیم که برگهایی از این کتاب در هفته ولادت در همین صفحه با هشتگ تقدیم گردید .🌷 🌱🌱🌱 🎇 صفحه قرآنی رحیق گنجینه کم نظیر آموزه های وحیانی @rahighemakhtoom
الْمُؤْمِنُ أَخُو الْمُؤْمِنِ عَيْنُهُ وَ دَلِيلُهُ لَا يَخُونُهُ وَ لَا يَظْلِمُهُ وَ لَا يَغُشُّهُ وَ لَا يَعِدُهُ عِدَةً فَيُخْلِفَهُ 🔰Imam Sadiq (A.S.)‏ A believer is the brother of a believer, his eye, and his guide; he does not betray him, nor wrong him, nor deceive him, nor does he break a promise he made to him. 📚Bihar al-Anwar, vol. 71, pg. 268 مؤمن برادر مؤمن است چشم و رهنمای او است، نه خیانتش کند و نه ستمش رساند و نه با او دغلی کند و نه به او وعده دهد و تخلف کند. 📚بحار الانوار، ج ۷۱، ص: ۲۶۸ 🌷🌷🌷 🎇 صفحه قرآنی رحیق گنجینه ای ارزشمند آموزه های قرآنی @rahighemakhtoom
13.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎇 آدینه ای صفحه به شیفتگان مکتب علوی و مهدوی 🌸درود خداوند بر این منبری و شاعری که این را شعر سروده 📎پسندیدید به اهلش هدیه کنید. @rahighemakhtoo