سلام عزیزای دلم خوب هستین گلای خوشبو🌼😘
صبح روز شنبه تون بخیر باشه🌻🌞☺
👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش نقاشی گربه با عدد ۹🐱🐱9⃣
‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿︵‿
👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کاردستی آموزش اعداد
جوجوی اعداد😍
این یه ترفند خیلی جالب برای اینه که به بچهها ترتیب اعداد رو آموزش بدید🥰
#کاردستی
👫@majaleh_khordsalan
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
( پلو با مرغ و سبزیجات 🍲)
✨مواد لازم👇🏻
🔸یک سوم فنجان برنج 🍚
🔸¼ فنجان مرغ چرخ کرده یا به قطعات کوچک برش دهید
🔸¼ فنجان کدو تنبل (مکعب های کوچک یا رنده شده)
🔸¼ فنجان کدو سبز (مکعب های کوچک یا رنده شده)
🔸¼ فنجان پیاز خرد شده 🧅
🔸¼ قاشق غذاخوری فلفل دلمهای تازه (خرد شده به قطعات کوچک)
🔸رب یا گوجه فرنگی له شده 🍅
🔸یک قاشق روغن زیتون 🥄
🔸یک فنجان و یک چهارم یا یک و نیم فنجان آب جوش
🔸ادویه های اختیاری (زیره، گشنیز و نعنا خشک)
🔸 نمک بالای از یک سال 🧂
✅طرز تهیه:
در قابلمه ای روی حرارت متوسط روغن زیتون و پیاز را بریزید و کمی هم بزنید تا کمی طلایی شود.بقیه مواد به جز برنج را اضافه کنید و چند دقیقه با ادویه هم بزنید.برنج را اضافه کرده و فقط یک دقیقه هم می زنیم.آب جوش را اضافه کنید، و مثل زمانی که برنج کته درست میکنید صبر کنید تا آب تمام بشود،سپس نیم ساعت بزارید دم بکشه،غذا رو با بافت مناسب کودک سرو کنید و می تونید غذا را له کنید یا سبزی های داخل آن را رنده کنید 👍🏻
🔺مجاز از ۸ ماهگی
👫@majaleh_khordsalan
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه بازی خوشمزه😍
#بازی
👫@majaleh_khordsalan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشق نقش باباش شدم😌😁😂
👫@majaleh_khordsalan
7.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کاردستی هیزم درست کنید😍
#آموزش_کاردستی
👫@majaleh_khordsalan
آی قصه قصه قصه
کلاه فروش بیچاره
يكي بود و يكي نبود ، مردي از راه فروش كلاه🧢🎩👒 زندگي مي كرد . روزي شنيد كه در يكي از شهرها، كلاه طرفداران زيادي دارد . براي همين با تمام سرمايه اش كلاه🧢🎩👒 خريد و به طرف آن شهر راه افتاد .
روزهاي زيادي گذشت تا به نزديكي آن شهر رسيد . جنگل 🌳🌳🌳با صفائي نزديكي آن شهر بود و مرد 🧓خسته تصميم گرفت كه آنجا استراحت كند كلاه فروش در خواب بود كه باصدايي بيدار شد با تعجب به اطرافش نگاه كرد و چشمش به كيسه كلاه ها افتاد كه درش باز شده بود و از كلاه ها 🧢🎩👒خبري نبود مرد🧓 نگران شد دور و بر خود را نگاه كرد تا شايد كسي را ببينند ولي كسي را نديد . ناگهان صدائي از بالاي سر خود شنيد و سرش را بلند كرد و از تعجب دهانش باز ماند . چون كلاه هاي او بر سر ميمونها🐒🐒 بودند . مرد با ناراحتي سنگي به طرف ميمونها پرت كرد و آنها هم با جيغ و هياهو به شاخها هاي ديگر پريدند.
مرد كه از اين اتفاق خسارت زيادي ديده بود نمي دانست چكار كند ، زيرا بالارفتن از درخت🌳 هم فايده نداشت چون ميمونها🐒🐒🐒 فرار مي كردند . ناراحت بود . پيرمردي👨🦳 از آنجا عبور مي كرد ، مرد 🧓كلاه فروش را غمگين ديد از او پرسيد : گويا تو در اينجا غريبه اي ! براي چه اينقدر غمگين هستي . پيرمرد 👨🦳وقتي ماجرا را شنيد به او گفت : چاره اينكار آسان است آيا تو كلاه ديگري داري ؟
مرد🧓 كلاه فروش ، كلاه خود را از سرش در آورد و به پيرمرد👨🦳 داد . پيرمرد 👨🦳كلاه را بر سرش گذاشت و مثل ميمونها چندبار جيغ كشيد و بعد كلاه را از سر برداشت و در هوا چرخاند و بعد آنرا بر زمين انداخت.
مرد 🧓كلاه فروش خيلي تعجب كرد ولي مدتي گذشت و ميمونها 🐒🐒نيز كار پيرمرد را تقليد كردند و كلاه را از سرشان به طرف زمين پرتاب كردند . كلاه فروش🧓 با خوشحالي كلاه ها را جمع كرد و از تدبير و چاره انديشي مناسب آن پيرمرد👨🦳 تشكر كرد . هديه اي🎁 براي تشكر به پيرمرد👨🦳 داد و به راه خود ادامه داد .
#قصه_متنی
👫@majaleh_khordsalan
دوچرخه قشنگ من - @mer30tv.mp3
4.5M
#قصه_شب
دوچرخه قشنگ من
😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴🥱😴
👫@majaleh_khordsalan