eitaa logo
مجله کودکان
18.7هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
3.6هزار ویدیو
115 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/B69m.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
7.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جذاب و خنده دار😁 اگر راست میگید اینو انجام بدید😂😍 بازی افزایش تمرکز و تعادل ودقت با سه نفر هم میتوان انجام داد. 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
13.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یک کاردستی زیبا و جذاب برای شروع یک بازی هیجان انگیز وسایل لازم: کاغذرنگی مقوا چسب مداد کش های کوچک لیوان یک بار مصرف 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌙🌙🌙🌙🌙🌙 دختر خوبم، ناز و عزیزم پسر ریز و تر و تمیزم آفتاب سر اومد، مهتاب مے تابه بچۀ ڪوچیک، آروم مے خوابه لالالالایی لالالالایی بادوم خونه، پستۀ خندون صورت ماهت، گل تو گلدون چقدر شیرینے، قند تو قندون برات مے خونم، از دل و از جون لالالالایی لالالالایی چیک و چیک وچیک، صداے بارون داره مے باره، از تو آسمون شبنم مے زنه، رو گل و ریحون خداے خوبم، ممنونم ممنوم تیک و تیک و تیک، ساعت بے تابه خاله قورباغه، توے مردابه واسه بچه هاش، قصه مے خونه خوابشون میاد، اینو مے دونه لالالالایی لالالالایی شب تون قشنگ و رویایی🧚‍♂️🧚‍♂️ 🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈🎈 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
🌸🌈الهی که 🌸🌈امروزتون 🌸🌈 پر از شادی 🌸🌈و آرامش باشه 🌸🌈روزتـون زیبـا و دل انگیز 🌼 🌈🌼 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
18.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗انیمیشن پلنگ صورتی💗 💗 🌈💗 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
‍ 🎲⌛️قصه ی موش دانا⌛️🎲 یه جنگلی بود که درختان آن روز به روز افسرده می شد آب چشمه هایش کمتر و کمتر می شد . در این جنگل موشی بود که خیلی جاها سفرکرده بود و چون خیلی باهوش بود هر چه را می دید سعی می کرد آن را به تجربیات خود اضافه کند و آن را یاد بگیرد . به همین دلیل دایره اطلاعات او از همه حیوانات آن جنگل بیشتر بود . این موش بین حیوانات به موش دانا ملقب شده بود و همه آنرا موش دانا صدا می زدند . موش دانا به دوستان خود گفت بهتر است بفکر ترک این جنگل باشیم و به جنگل دیگری برویم . دوستان او چون می دانستند موش دانا حرف بی ربطی نمی زند . حرف او را قبول کردند و به دستور موش خود را آماده ترک آن جنگل کردند . آنها رفتند تا جایی حدید برای زندگی پیداکنند . چون هدفشان معلوم بود اتفاقا به جایی رسیدند که خیلی جای خوبی بود . موش از انها خواست که در این جا برای خود لانه ای بسازند . دوستان موش دانا که خاله سوسکه عنکبوت سیاه هزار پا و مارمولک بودند به حرف موش دانا زیاد اهمیت ندادند و مشغول بازی و تفریح شدند ولی موش بلافاصله شروع به کندن زمین کرد و یکی دو روزی را بازحمت فراوان این کار طاقت فرسا را ادامه داد و بلاخره توانست لانه خود را آماده کند دوستان بازی گوش او همیشه در حال تفریح بودند و صدای قهقهه آنها هر روز شنیده می شد . موش دانا بعد از اتمام کار ساخت لانه بفکر جمع کردن آذوقه افتاد و رفت دنبال آذوقه و یکی دو روزی هر چقدر که می توانست آذوقه فراهم کرد و دوستان خود را به میهمانی دعوت کرد در ان روز آنها دور هم خیلی خوشگذراندند و در آخر موش دانا به آنها توصیه کرد دوستان من بفکر فردا هم باشید وضعیت هوا همیشه همینجوری نخواهد بود سعی کنید لانه ای محکم برای خود تهیه کنید . آنها از هم خداحافظی کردند و رفتند چند روزی به همین روال گذشت اما هنوز هیچ یک از دوستان موش لانه ای نساخته بود چند روزی گذشت هوا بطور ناگهانی سرد شد . دوستان موش دانا بفکر لانه ساختن افتادند . آنها بدلیل سردی هوا خیلی سریع لانه ای درست کردند که خیلی هم محکم نبود . بعد از ساعتی هوا طوفانی شد و در اولین ساعات شروع طوفان همه دوستان موش دانا لانه نچندان محکم خود را از دست دادند و همگی بی پناه شدند. تحمل این وضعیت برای همه آنها خیلی سخت بود و همه آنها در صحبتهای خود متوجه این نکته شدند که باید برای راه علاج بسراغ موش دانا بروند و از او کمک بگیرند . آنها باهم بسراغ موش دانا آمده و مشکل خود را با او در میان گذاشتند . موش دانا از آنها دعوت کرد که به لانه او بیایند و چند روزی را با او زندگی کنند و بعداز پایان طوفان و خوب شدن هوا بفکر سرپناهی محکم و دائمی برای خود باشند . آنها قبول کردند و چند روزی را با هم در کنار هم به خوبی و خوشی سپری کردند و از خاطرات شیرین گذشته خودشان تعریف کردند . خیلی به همه آنها خوش گذشت و بعد از اینکه طوفان فروکش کرد آنها همگی با همفکری همدیگر و کمک به همدیگر برای ساخت لانه ای محکم برای هم کار را آغاز کردند . 🐭 🌈🐭 🤹‍♂️@majaleh_kodakan
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"ساخت قایق با هندوانه" 👆🏻👆🏻👆🏻 ⛵️ 🍉⛵️ ⛵️🍉⛵️ 🍉⛵️🍉⛵️ ⛵️🍉⛵️🍉⛵️ 🤹‍♂️@majaleh_kodakan