🔴 عهد و پیمان جزائری با علامه مجلسی
🔷 محدث جزائری می گوید: هنگامی که برای کسب دانش و طلب معرفت و کمال به شهرهای مختلف سفر کردم، آوازه برآمدن ستاره اجتهاد - مولایمان مجلسی - را از افق شهر اصفهان شنیدم و به عزم درک محضرش راهی اصفهان شدم. در آنجا از برکات انفاس شریفش بهره مند شدم و چنان به او نزدیک شدم که همچون یکی از اعضای خانواده او گشتم و اقامتم نزد او به طول انجامید.
🔶 در طول این مدت آثار بزرگ و جلال و آراستگی به حلال، در انواع مادیات و تجملات از او مشاهده کردم تا آنجا که حتی لباس های نوکران و کنیزان ایشان که به کار پخت و پز گماشته شده بودند از پارچه های پشمی کشمیر بود.
🔺چون چنین مشاهده کردم در دلم کدورتی حاصل شد و از این که فردی چون او چنین به دنیا و چیزهایی که امامان ما از آنها دوری میکردهاند توجه بسیار کرده است ناراحت و اندوهگین شدم تا زمانی مجلس خلوتی با او پیش آمد فرصت را غنیمت شمرده و در این باره با او سخن گفتم، اما در میان بحث و مجادله خود را از مقاومت ناتوان یافتم و گفتم: مولای من! شما هر چه می خواهید بفرمایید چرا که شما غواص بحارالانوار هستید و من در برابر شما زره ای بلکه کمتر از آن هستم اگر میپذیرید بیایید بحث را کنار گذاشته و با یکدیگر عهد و پیمان ببندیم.
🔵 محدث جزایری به علامه مجلسی پیشنهاد میکند که بیاید با خدای متعال پیمان ببندیم که هر یک از ما پیش از دیگری از دنیا برود به خواب دیگری در آید و پس از اجازه یافتن برای سخن گفتن درباره حقیقت آنچه در آن عالم آشکار شده و بر وی منکشف شده است حقیقت مطلب در مورد بحث و گفتگو را برای دیگری بازگو کند.
🔺 استاد علامه مجلسی این پیشنهاد را از جزائری پذیرفت و هر یک از آن دو در برابر دیگری متعهد گردیدند.
ادامه دارد ...
🆔 @majleci
🔴 رحلت علامه و وفای به عهد و پیمان او
🔷 محدث جزائری میگوید: از قضای روزگار پس از گذشت چند روز علامه بیمار شد به طوری که بیماری ایشان منجر به فوت شد. در پی این حادثه ناگوار دل های مومنین شکسته شد، درب های مغازه ها و مساجد بسته شد و تا هفت روز مراسم عزاداری برپا شد.
🔶 من نیز از جمله عزاداران او بودم. دیگر عهد و پیمانی که بین ما بسته شده بود را به فراموشی سپرده بودم تا آنکه هفتهای از وفات او گذشت و من به قصد زیارت تربت پاک او رفتم. مشغول تلاوت قرآن بودم و پیاپی اشک می ریختم و به خاطر از دست دادن او افسوس می خوردم تا آنکه همانجا -در مرقد علامه - خواب بر من غلبه کرد. او را در همان جا بیرون از آرامگاه دیدم در پیشگاه او ایستادم در حالیکه علامه به زیباترین شکل و هیئت آراسته بود.
🔵 با خود فکر کردم که او که فوت کرده است اوصاف نیک او را برشمردم و بر وی سلام کردم و انگشت ابهام دستش را گرفتم و گفتم: مولای من روز موعود فرا رسید پس آنچه شما را به سوی مرگ کشانید و آنچه هنگام مرگ و پس از آن دیدید و شنیدید با توجه به عهد و پیمانی که بستیم برایم بیان کنید.
ادامه دارد ...
🆔 @majleci
🔴 تصحیح یک اشتباه
🔹بنا بر تصريح صاحب روضات، بين قبر مطهّر علامه مجلسی و پدر بزرگوارش قبر يکی از برادران او واقع است.
♦️متأسفانه سالها قبل پس از نصب ضریح، صورت سه قبر در داخل ضريح قرار گرفته که قبر اول به ملا محمد رضا فرزند علامه مجلسی منسوب گشته، و پس از آن قبر علامه مجلسی و پدر بزرگوارش واقع شده.
🔸اما قبور داخل ضريح به ترتيب از علامه مجلسی، سپس برادرش - که نامش را نمی دانیم - و پس از آن مولانا محمد تقی مجلسی است، و دليلی بر دفن ملا محمد رضا فرزند علامه مجلسی در کنار پدر نداریم.
♦️متاسفانه نام دوتن از مدفونین داخل ضریح (عالم ربانی میرزا محمد تقی الماسی و آقا سید محمد علی امام جمعه) حذف شده. این دو جلو قبر ملا محمد تقی مدفون اند.
🔹نکته مهم این که سالها قبل به هنگام نصب ضریح، جسد مطهر علامه مجلسی پس از سه قرن به صورت سالم رؤیت شد که خبر آن در جراید آن زمان منتشر گردید.
♦️متاسفانه آقای مهدی پور نویسنده کتاب اجساد جاویدان بر اساس چینش نادرست فعلی سنگ نوشته ها در کتاب خود وانمود کرده که جسد پسر علامه مجلسی رؤیت شده!! حال آن که به تصریح صاحب روضات و علامه گزی قبر اول متعلق به علامه مجلسی است.
🆔 eitaa.com/majleci
خصوصیات اخلاقی علامه مجلسی
مرحوم سید نعمت الله جزایری شاگرد علامه مینویسد:
من چهار سال در منزل علامه مجلسی سکونت داشتم در این مدت حتی یک عمل مباح از مجلسی ندیدم تا چه رسد به اینکه یک عمل مکروه از او دیده باشم هرچه بود یا عمل واجب بود یا مستحب؛ حتی عمل مباح از او سر نمیزد.
اوقات مجلسی مستغرق در خدمت به مردم و اجتماع بود و لحظهای فراغت نداشت از صبح تا شام به کار مردم و دعاو ی شان رسیدگی میکرد؛ تدریس؛ مباحثه؛ نماز جمعه و جماعت دید و بازدیدها از جمله کارهای روزانه او بود نزدیکی او به سلاطین به خاطر خدمت به مردم بود؛
چون به هر حال فرمانروایان حکومت میکنند و اگر افراد شایسته در دستگاه حاکم وقت نباشند جای آنها را افراد ناشایست پر میکنند و سرانجام کار جامعه و مردم به فساد میگراید.
📘منبع :زندگینامه علامه مجلسی تالیف سید محمد حسین سجاد
🆔http://eitaa.com/majleci
🔴 لباس علّامه؛ ساده زیستی
🔷 در زمان مرحوم مجلسی اجناس خارجی و لباس های بیگانه به این معنا و مفهومی که حالا در بین ما هست متداول نبود و بیشتر اجناس ایرانی همچون ابریشم و زعفران به خارج صادر میشد و در مقابل مقدار جزئی پارچه وارد می گردید.
🔶 علامه مجلسی و علمای هم عصر او دارای لباس های ساده ای بودند. در تصویری که از علامه مجلسی در دست است مرحوم مجلسی با لباسی درباری به نظر میآید که لباس فاخر و ترمه باشد، ولی با اندک دقتی روشن میشود که این لباس از ترمه نیست و نوعی لباس پارچه بوده است که در یزد می بافند و نوعی قدک کرباس رنگی است. عمامه ای هم که به سر می نهادند از کرباس بوده است.
🔵 خوراک و ناهار و شام ایشان بسیار ساده و درِ خانه اش هم به روی مردم باز بود.
همواره در منزلش، از عده ای فقرا و مردم عادی آن هم بر سر سفره ای که خود می نشست پذیرایی می نمود. از نزدیک به درد دل آنها گوش فرا می داد و نیازشان را برطرف می کرد.
🔺 با اینکه شیخ الاسلام و امام جمعه بود هیچگونه -به قول معروف- کبکبه و دبدبه ای نداشت.
🆔 @majleci
#مقدمه_بحار_الانوار
#انگیزه_نوشتن_بحار
#علامه_مجلسی
متن زیر خلاصهای از مقدمه
بحارالانوار علامه مجلسی است.
اى پويندگان حق و يقين!
و پيروان خاندان سيد المرسلين!
بدانيد كه من در اوائل جوانى اشتياق زيادى به تحصيل انواع علوم و فنون داشتم، و بفضل الهى وارد دائره آن شدم، و با خوب و بد آن مواجه گشتم، دستم از انواع علوم پُر شد. از هر چشمه اى جرعهی گوارائى نوشيدم، و از هر خرمنى، مشتی برداشتم.
سپس به فوائد و نتائج آن علوم نگريستم. و در آن بخس از علوم كه براى آخرتم سودمند بود، دقّت و تأمّل نمودم.
و به فضل و الهام الهی به يقين رسیدم كه اگر علم و دانش از منبع زلالى كه از سرچشمه هاى وحى ميجوشد گرفته نشود، #عطش_انسان_را_برطرف_نمىسازد.
من در نتيجه مطالعات خود دریافتم که:
تمام علوم در قرآن مجيد،
و در اخبار خاندان پيغمبر است.
و دانستم كه قرآن، عقول بندگان را براى فهم کامل خود كافى نميداند. و جز پيغمبر و امامان، كسى به علم قرآن احاطه پيدا نميكند!
وقتی به اين نتيجه رسيدم، آن علومی را كه در راه آموختنش عمرم را صرف كرده بودم _با اينكه آن علوم در زمان ما رواج كامل داشت_ رها کردم. و سراغ چيزى رفتم كه ميدانستم در سراى ديگر به حالم نافع ميباشد.
با اينكه احاديث و اخبار در عصر ما بازار #كسادى دارد!!
از ميان علوم دينى نیز، بررسى و جستجوى #اخبار_ائمه اطهار را براى كار خود برگزيدم و در آن باره به بحث و تحقيق و مطالعه پرداختم و با دقّت، آنها را از نظر گذراندم، و به اندازۀ لازم، نيروى تفكّر خود را پيرامون آن به كار انداختم.
من در مسیر احادیث اهل بیت، به گلزارهاى پُر گل و بوستانهاى سرسبزى رسيدم.
بعد از مطالعه و تحقيق كتب متداول و مشهور و احاطه بر آنها، به تتبّع در اصول معتبره گمنام پرداختم. براى تأمين اين منظور در شرق و غرب به جستجوى آن احادیث #كوشيدم.
عدهاى از برادران دينى من در اين راه #به_من_كمك_كردند ، و براى يافتن آنها به شهرها سفر نمودند، و به هر نقطهاى كه امكان داشت سر زدند، تا آنكه بفضل خداوند عزم خود را جزم كردم كه همه آنها را در يك كتاب بزرگ نظم و ترتيب دهم.
بحمدِ الله آنچه ميخواستم به بهترين وجه، جامه عمل پوشيد، و بيش از آنچه اميد داشتم و خود را براى آن آماده كرده بودم، تحقّق يافت…
در عين حال در نظر دارم كه اگر مرگ مهلت دهد و تفضّل الهى مُساعَدَت نمايد، شرح كاملى بر #کتاب_بحار_الانوار بنويسم و براى استفاده خردمندان قلم را بقدر كافى در پيرامون آن بگردش درآورم.
اى برادران دينى من!
و اى دوستان ائمه طاهرين!
اگر شما در اظهار دوستى خود صادق هستيد، بشتابيد به سمت سُفرهای كه من گستردهام.
از خداوند سبحان میخواهم که به فضلش، مرحمت و منّتى بر اين بنده بگذارد و كتاب مرا تا موقع #قيام_قائم آل محمد صلى اللَّه عليه و آله باقى گذاشته، و آن را مرجع دانشمندان و یابندگان علوم ائمه قرار دهد.
🆔@majleci