eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
1.6هزار دنبال‌کننده
8 عکس
0 ویدیو
2 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
چقدر بدون تو ترسیدم بابا خرابه  سرده  و لرزیدم بابا هر چی چشامو می بستم توو خواب حرمله رو باز می دیدم بابا رو نیزه بودی منم کتک میخوردم رو نیزه بودی اسمتو که می بردم رو نیزه بودی سنان که می آزردم حالا با سر پیش منی بابا من الذی أیتمنی بابا بند دوم: رمق نداره دیگه زانوم بابا کبوده صورتم‌ و پهلوم بابا شبیه مادرته می بینی که شکستگیِ رویِ ابروم بابا عمو نبود که ببینه دنیام سوخته عمو نبود که معجر زیبام سوخته عمو نبود که ببینه موهام سوخته حالا با سر پیش منی بابا من الذی أیتمنی بابا بند سوم: سپر برام می شد هربار عمه چه طعنه ها شنید از اغیار عمه خدا میدونه چقدر فکر ما بود میون ولوله ی بازار عمه بزم حرام و کعب نی و دندانت بزم حرام و درد و غم طفلانت بزم حرام و غصه ی توو چشمانت حالا با سر پیش منی بابا من الذی أیتمنی بابا
حق بده اینجور اگه نامرتبم/اگه پریشونم اگه یه شب دیگه تو رو نبینمت /زنده نمی مونم چقد دلم میخواد یه بار دیگه منو /بغل کنی بابا چقد دلم میخواد  دوباره بشینم /رو شونه ی سقا می زدنش زیر دست و پا می گفت بابا بابا بابا جونی نداشت اما بی صدا می گفت بابا بابا بابا نمی تونم راه برم اما بابا جون /می کِشٓنم زوری مگه یه دختر که پر از زخم پاهاش /هُل میدن اینجوری روی سر عمه ی من داد نکشین/ما هم خدا داریم شبا توو کابوس می بینم با عمه هام /میون بازاریم نیمه شب از خواب که می پرید می گفت بابا بابا بابا پاشو روی زمین می کشید می گفت بابا بابا بابا من که خودم گوشوارمو میدم بهت/چی می‌خوای از جونم مگه خودت دختر نداری بی حیا /ببین چه حیرونم هر کاری کردم خاطرات بزم می /نشد فراموشم چجوریه هر کسی  از راه می رسه /میزنه توو گوشم با دست بسته می خورد زمین می گفت بابا بابا بابا با چش خیس و دل حزین می گفت بابا بابا بابا
نبین توی خرابه هام آسمونا جای منه من دختر شاهم و دنیا واسه بابای منه نبین الان گرسنمه عالم روزی خورمه دختر شامی من ملک مراقب چادرمه دستی به جز ابالفضل ، سه ساله آزگاره رخصت شونه کردن موی منو نداره اما آتیش خیمه ، دور دید چشم عمومو غروب روز عاشورا ، اگر سوزونده مومو کجا بودی ؟ مو داشتم تا کمرم کجا بودی ؟ دستش بود زیر سرم مث پروانه ها میگشت دور و برم … کجا بودی…؟ وای… نبین میخوابم رو زمین ، رو پر قو بوده سرم هنوز تو گوشمه صدا لالایی برادرم نبین زبونم میگیره ، اون روزا رو میدیدی کاش شیرین زبونی منو کسی تو دخترا نداشت یه روز تو آسمونا منم ستاره داشتم اسم داداشامو روی ستاره ها میذاشتم اما الان یه ماهه رو نیزه ها نشستن وقتی که میزدن منو چشماشونو میبستن کجا بودی ؟ غم این قافله نداشت کجا بودی ؟ پاهام آبله نداشت روی دستام جای سلسله نداشت… کجا بودی؟ای… نبین گوشم پاره شده ، بدون گوشواره نبود یادش بخیر ام البنین گوشوارمو خریده بود چشام سیاهی میره و چند روزه دشوار میبینم تو روبروم نشستی اما تورو هم تار میبینم یه شب میون صحرا افتادم از رو ناقم از قافله جامونده بودم زجر اومد سراغم بسه دیگه نمیخوام یادم بیفته اونشب منم برم داره صدام میکنه عمه زینب برو دختر … خوش باشی روز و شبات برو دختر … بازی کن با رفیقات نگهداره باباتو خدا برات … برو دختر
به پای پر آبله قسم / عجل لولیک الفرج به دست در سلسله قسم / عجل لولیک الفرج به ناله های حضرت رقیه به زخم روی صورت رقیه فقط همینه حاجت رقیه عجل لولیک الفرج بند دوم: به رقیه ی محزون قسم عجل لولیک الفرج به لبهای پر از خون قسم عجل لولیک الفرج قسم به خاک معجر رقیه به دست و بازو و سر رقیه که شد شبیه مادر رقیه عجل لولیک الفرج بند سوم: به رقیه ی ویران نشین / عجل لولیک الفرج به جامانده ی از اربعین / عجل لولیک الفرج به آن که بوده بی قرار بابا نیامده سر مزار بابا به آن که جان داده کنار بابا عجل لولیک الفرج
کسی چه می دونه چه حالی داره رقیه ی یتیمه دل شکسته با اتفاقایی که واسم افتاد ... حق بده که نمازام شده نشسته می دونی چرا بابا اول اینکه خیلی رو خارا دویدم دوم اینکه طعم لگد (کتک) رو چشیدم سوم اینکه تا افتادم از رو ناقه مثل مادرت خمیدم... بشمرم بازم یا نه بسه دیگه بابا ... نه؟ رد بشیم از این حرفا می ریم مدینه یا نه ؟ بابا بابا ... بابا بابا خدا کنه هیچ دختری تو دنیا نشینه رو ناقه با دسته بسته با اتفاقایی که واسم افتاد ... غرور من مثل سرت شکسته می دونی چرا بابا اول اینکه خیلی سرم داد کشیدن دوم اینکه گوشوارمو پس نمیدن سوم اینکه خندیدن به اشک چشمام وقتی لباسامو دیدن ! بشمرم بازم یا نه اینه رسمه دنیا نه ؟ خون شده دلم بابا می ریم مدینه یا نه؟ بابا بابا ... بابا بابا . علم اشک روی دوش گرفتم با عمه زینب ما علمدارتیم روسرمه سایه ی تو همیشه حق ندارن به من بگه بچه یتیم می دونی چرا بابا اول اینکه خون علی تو رگامه دوم اینکه راهتو میدم ادامه سوم اینکه مهمون منی بابایی الان سرت رو پاهامه می مونم تا فردا ..نه؟ دلخورم ؟ به ولله نه ظلم و زیر و رو کردم منم مثه زهرا... نه ؟
. منو از تو جدا کرده ای خدا مرگش بده خولی عجب شری به پا کرده تا خودش خسته شده واسه کتک شمر رو صدا کرده بابا جونم منو راحت نمیذاره / همش میگه با فریاد / چرا پیشت نمیاد/ اگه بابات دوست داره منو راحت نمی‌ذاره/ امون از تازیونه‌اش/ اینم بابا نشونش/ ببین بازوم ورم داره بابا جونم ____ یه شب راحت نخوابیدم این شبا تا صبح از درد لگدهاشون می‌نالیدم لحظه‌ای بابا اگه خوابم می‌برد خوابت رو می‌دیدم تو خوابم داداش اکبر بود / تو بودی و رباب انگار/ تو چشماش اشک شوق بود و/ رو دستاش علی اصغر بود تو خوابم داداش اکبر بود /ولی با ضربه‌های شمر / پریدم از خواب و گفتم / اگه می‌مردی بهتر بود باباجونم .👇
. سرت رو بالش خاک خرابه حقیقت داره بابا یاسرابه؟ حالا که اومدی بخون لالایی که شایددخترت یه کم بخوابه نمی دونی چقدرخستم می دونم باورش سخته برات من دخترت هستم نمی دونی چقدرخستم ازاون شب که زمین خوردم چقدر درد میکنه دستم خرابمو،روشن کردی بابا می دونستم،برمیگردی بابا یه دنیاحرفای نگفته دارم ولی تمومشوکنارمیزارم نمی دونی چقدردلم میخوادکه دوباره سرمو روپات بزارم نمی دونی کجارفتم خبر داری میون مجلس نامحرما رفتم نمی دونی کجا رفتم توی بازار شام و کوفه از کرببلا رفتم خبرداری،تا اسمتو میبردم فقط بابا،سیلی محکم خوردم .👇
. اومدی روشنی شبهای رقیه     بابای رقیه سر بریدته رو دستای رقیه      بابای رقیه تو کوچه ها دیدم         تو سنگ کین خوردی از صورتت پیداس        خیلی زمین خوردی بابا حسین جانم بابا میدونی که کبوده بدن من            مجروح تنِ من تفریحشون شده شب و روز زدن من    مجروح تنِ من دردایی که دارم      عمرم رو کم کرده من هم مثه زهرا     بازوم ورم کرده بابا حسین جانم قاتل تو خیلی تو صحرا کتکم زد     بابا ، کتکم زد تو بغل رباب حتی کتکم زد            بابا، کتکم زد بابا نمیدونم            چی بوده تقصیرم بسکه لگد خوردم     از زندگی سیرم بابا حسین جانم با "کعبِ نی" زدن به بازوی رقیه     پهلوی رقیه۲ ببین آتیش چه کرده با موی رقیه    با موی رقیه۲ پاره شده گوشم         چشمام نمیبینه ضجرو نمیبخشم         دستاش چه سنگینه بابا حسین جانم .👇
. منو از تو جدا کرده ای خدا مرگش بده خولی عجب شری به پا کرده تا خودش خسته شده واسه کتک شمر رو صدا کرده بابا جونم منو راحت نمیذاره / همش میگه با فریاد / چرا پیشت نمیاد/ اگه بابات دوست داره منو راحت نمی‌ذاره/ امون از تازیونه‌اش/ اینم بابا نشونش/ ببین بازوم ورم داره بابا جونم ____ یه شب راحت نخوابیدم این شبا تا صبح از درد لگدهاشون می‌نالیدم لحظه‌ای بابا اگه خوابم می‌برد خوابت رو می‌دیدم تو خوابم داداش اکبر بود / تو بودی و رباب انگار/ تو چشماش اشک شوق بود و/ رو دستاش علی اصغر بود تو خوابم داداش اکبر بود /ولی با ضربه‌های شمر / پریدم از خواب و گفتم / اگه می‌مردی بهتر بود باباجونم .👇
. سرت رو بالش خاک خرابه حقیقت داره بابا یاسرابه؟ حالا که اومدی بخون لالایی که شایددخترت یه کم بخوابه نمی دونی چقدرخستم می دونم باورش سخته برات من دخترت هستم نمی دونی چقدرخستم ازاون شب که زمین خوردم چقدر درد میکنه دستم خرابمو،روشن کردی بابا می دونستم،برمیگردی بابا یه دنیاحرفای نگفته دارم ولی تمومشوکنارمیزارم نمی دونی چقدردلم میخوادکه دوباره سرمو روپات بزارم نمی دونی کجارفتم خبر داری میون مجلس نامحرما رفتم نمی دونی کجا رفتم توی بازار شام و کوفه از کرببلا رفتم خبرداری،تا اسمتو میبردم فقط بابا،سیلی محکم خوردم .👇
. اومدی روشنی شبهای رقیه     بابای رقیه سر بریدته رو دستای رقیه      بابای رقیه تو کوچه ها دیدم         تو سنگ کین خوردی از صورتت پیداس        خیلی زمین خوردی بابا حسین جانم بابا میدونی که کبوده بدن من            مجروح تنِ من تفریحشون شده شب و روز زدن من    مجروح تنِ من دردایی که دارم      عمرم رو کم کرده من هم مثه زهرا     بازوم ورم کرده بابا حسین جانم قاتل تو خیلی تو صحرا کتکم زد     بابا ، کتکم زد تو بغل رباب حتی کتکم زد            بابا، کتکم زد بابا نمیدونم            چی بوده تقصیرم بسکه لگد خوردم     از زندگی سیرم بابا حسین جانم با "کعبِ نی" زدن به بازوی رقیه     پهلوی رقیه۲ ببین آتیش چه کرده با موی رقیه    با موی رقیه۲ پاره شده گوشم         چشمام نمیبینه ضجرو نمیبخشم         دستاش چه سنگینه بابا حسین جانم .👇