eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
56 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
ای طبق تکون نخور سر بابام ازار می بینه اینقده جابه جا نشو اخه چشمام تار می بینه بذار سیر ببینمش از راه دور اومده معلومه از موهاش که از تنور اومده مُردم از این سرگذشت هم رو نی بود هم تو طشت مونده روی پیشونیش ردِّ سنگای تو دشت وای… …. ای روپوش بیا کنار خودتو رو زخماش نکشس خودتو بعد از این دیگه-به روی طبق کاش نکشی بذار سیر ببینمش با درد سر اومده به دخترای شام بگم پدر اومده مردم از این ماجرا-هم تو شام هم کربلا دیدمش هم بین طشت-هم میون بوریا وای… …. ای نفس بالا بیا-بذار که باهاش حرف بزنم اینقده جا به جا نشو-می بینی که زخمه دهنم بذار سیر ببوسمش-خسته راهه بابام سخته ولی یکم-نمی بینه چشام مردم از این پیچ و تاب-بین زنجیر و طناب یک دفه تو کوچه ها-یک دفه بزم شراب وای…
. (س) *بند اول* عمه قربونت بره چرا آخه روی خاک خوابیدی عمه قربونت بره رنگ صورتت میگه ترسیدی عمه قربونت بره فکر کنم باز خواب زجر و دیدی... عمه قربونت بره سر تا پا تن تو غرق خونه عمه قربونت بره بمیرم موهات نمیشه شونه عمه قربونت بره زدنت سیلی و تازیونه... هرکی ندونه من که خوب میدونم چه بلایی سرت آوردن هر کی ندونه من که خوب میدونم گوشواره از گوش تو بردن شام و کوفه تو رو آزردن عمه فداتشه رقیه؛شیرین زبونم کل وجود تو درده؛دردت به جونم... حالت وخیمه نداره؛تعریف عزیزم تو درد میکشی و واست؛من اشک میریزم... ///آه رقیه جانم.../// *بند دوم* من ازش بدم میاد از همونی که منو سیلی زد من ازش بدم میاد دختر زجر میزنه حرف بد من ازش بدم میاد از اونی که به بابام گفت مرتد من ازش بدم میاد از همون دزدی که برد گهواره من ازش بدم میاد نیزه داری که کارش آزاره من ازش بدم میاد حرمله سر به سرم میزاره... عمه کلافم؛حوصله ندارم؛از سفر کی میرسه بابا میخوام ببینه؛دختر سه سالش؛شده مثل مادرش زهرا... عمه بابامو میخوام حالا... میگم به بابا نبودی؛من سیلی خوردم عمه نبودش توو این راه؛حتما میمردم... میگم به بابا که زجر از؛ موهام کشیده زد با لگد توی پهلوم؛اون خیر ندیده... ///آه رقیه جانم.../// کرج 👇👇
هدایت شده از احسان تبریزیان
میبینم آخر اومدی، ای به شبم سحر اومدی حالا چرا با این عجله، حالا چرا با سر اومدی؟ اومدی بابا خوش اومدی،اومدی ولی دیر اومدی حالا که نمیتونم پاشم، حالا که شدم پیر اومدی بابا بابا بسه دیگه در به دری، بسه دیگه خون جیگری حالا که اومدی باید منو از اینجا ببری بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ############ چه گرد و خاکیه سرت،چی اومده سرت بابایی؟ اینقد موهات سفید نبودن! بمیرم دخترت بابایی؟ سر من پر از زخمه بابا، سر تو پر از خاکستره موهامو میریزم رو گوشم، نبینی بابایی بهتره بابا بابا کی فکر می کرد یه روز برسه، اسیری منو ببینی با سر بیای به دیدنمو، رو پای خستم بشینی بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ############# نشسته گریه می کنم، نماز نشسته می خونم میخوام که وایسم رو پاهام، ولی بابا نمی تونم هنوزم پر از اشکه چشام، هنوزم پر از زخمه صدام هنوزم نمیشه راه برم، هنوزم پر از خاره پاهام بابا بابا نمیذارم بری ُمنو دوباره تنها بذاری تو رو خدا منم ببر اگه هنوز دوستم داری بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ############# حالا که با سر اومدی، تو رو من از دست نمیدم اگه که جونم بدم، سر تو رو پس نمیدم این همه روی نیزه بودی، یه شبم سر تو مال من ببرم حالا که اومدی، با سرت بابا دنبال من بابا بابا چه بوی خیزرونی میاد دور و بره لب و دهنت عمه نمی داشت ببینم، مگه که دشمنا زدنت؟ بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔@ehsantabriziyan
. (س) شونت کجاست تنور یاخرابه خونت کجاست خودت‌که‌دیدی‌دیگه ازمن‌نپرس موی‌قشنگ‌دخترونت‌کجاست وقت‌حرفای‌منه این دفعه‌سرتو‌ رو پای‌منه این دفعه‌نوبت‌لالای‌منه لا لا لالا این‌سر بریده‌بابای‌منه بخواب‌بابا خودم‌حرفامو‌میدم‌جواب‌بابا خواب‌دیدم‌برات‌آوردم‌آب‌بابا سر تو‌خاکیه‌اما‌ندارم‌گلاب‌بابا بابا بابا ....۳ دستات‌کجاست؟ رقیه‌بمیره‌موهات‌کجاست؟ بهونه‌گرفتم‌و‌ زجر‌رسید منو‌میزد‌میگفت‌بابات‌کجاست؟ منوباخودت‌ببر من‌دیگه‌خسته‌شدم‌از‌این‌سفر راستی‌از‌تنور‌خولی‌چه‌خبر بابابا مثل‌‌مادر‌زدنم‌چهل‌نفر بخند‌بابا گریه‌میکنم‌برات‌بلند‌بابا بیا‌موی‌سرمو‌ببند‌بابا حرمله‌مومو‌ کشید گل‌سرم‌رو‌کندبابا بابا بابا ...۳ ✍شاعر: .👇
هدایت شده از احسان تبریزیان
میبینم آخر اومدی، ای به شبم سحر اومدی حالا چرا با این عجله، حالا چرا با سر اومدی؟ اومدی بابا خوش اومدی،اومدی ولی دیر اومدی حالا که نمیتونم پاشم، حالا که شدم پیر اومدی بابا بابا بسه دیگه در به دری، بسه دیگه خون جیگری حالا که اومدی باید منو از اینجا ببری بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ############ چه گرد و خاکیه سرت،چی اومده سرت بابایی؟ اینقد موهات سفید نبودن! بمیرم دخترت بابایی؟ سر من پر از زخمه بابا، سر تو پر از خاکستره موهامو میریزم رو گوشم، نبینی بابایی بهتره بابا بابا کی فکر می کرد یه روز برسه، اسیری منو ببینی با سر بیای به دیدنمو، رو پای خستم بشینی بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ############# نشسته گریه می کنم، نماز نشسته می خونم میخوام که وایسم رو پاهام، ولی بابا نمی تونم هنوزم پر از اشکه چشام، هنوزم پر از زخمه صدام هنوزم نمیشه راه برم، هنوزم پر از خاره پاهام بابا بابا نمیذارم بری ُمنو دوباره تنها بذاری تو رو خدا منم ببر اگه هنوز دوستم داری بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ############# حالا که با سر اومدی، تو رو من از دست نمیدم اگه که جونم بدم، سر تو رو پس نمیدم این همه روی نیزه بودی، یه شبم سر تو مال من ببرم حالا که اومدی، با سرت بابا دنبال من بابا بابا چه بوی خیزرونی میاد دور و بره لب و دهنت عمه نمی داشت ببینم، مگه که دشمنا زدنت؟ بابا بابا! من الذی ایتمنی؟ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🆔@ehsantabriziyan