eitaa logo
کانال اشعار(مجمع الذاکرین)
2.2هزار دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
54 فایل
این کانال اشعارمذهبی توسط محب الذاکرین خاک پای همه یازهراگویان عالم مهدی مظفری ازشهراصفهان ایجادشد
مشاهده در ایتا
دانلود
در غزه، هزار طفل غمگین، تشنه‌است صد لاله و صدهزار نسرین، تشنه‌است برگرد و برای کودکان آب بیار! یا حضرتِ عباس! فلسطین تشنه‌است
. نشسته در گلوی حق دوباره خارها بیا امید قلب جمع بی قرار ها به ضجه می زند جهان تو را صدا، بیا ز حنجر بلا چشیده روی دارها نشسته در میان خاک و خون ،بیا نجات بخش شهر مانده در حصارها به عرش می رسد صدای ضجه هایشان ولی به خاکیان نمی رسد هوار ها! سکوت کرده سازمان کور ناملل برای قتل عام موج انفجارها بیا اگرچه در کنار تو نبوده ایم شبیه وعده های داده در شعار ها نشسته ایم بی وجود درک معرفت گلایه مند از تمام انتظار ها نشسته ای در انتظار ما و دلخوشی به انقلاب روح و ذهن بی بخارها برای ما که نه ولی ظهور کن بیا برای التماس و اشک داغدار ها
. السلام علیک یا اباعبدالله هر روز بدان که روز ما عاشوراست هر قطعه ی خاک ما دماء الشهداست لبنان و یمن ، ، فلسطین ، ایران هر گوشه ی این جهان ما کرببلاست ⛤⛤⛤⛤⛤⛤⛤ هر لحظه ی تاریخ پر از تمثیل است گاهی به فرات و علقمه گه نیل است بر شمر و یزید و حرمله لعنت باد هم شمر زمان ما که اسرائیل است
ای قلم شعری به کام دل بگو چند بیتی از مقام دل بگو منزلش را محترم نامیده‌اند اهل دل، دل را حرم نامیده‌اند خانه‌ی دل جز برای دوست نیست جایگاه هرکه غیر از اوست نیست موج را بیهوده بر ساحل مبند از عدم بگذر، به دنیا دل نبند سینه‌ات را مخزن اسرار کن در دل خود با خدا دیدار کن باید از دل معبری را وا کنی کربلای خویش را پیدا کنی چاوشی پر سوز می‌خواند مرا کربلا هر روز می‌خواند مرا کربلا جغرافیای یارهاست معبد تاریخی فریادهاست آخرین سر منزل آمال ماست ما پی اوییم؛ او دنبال ماست کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست از یمن پیچیده بوی کربلا تا گرفت آیینه سوی کربلا صبح را تا مرز شب آورده‌ایم کربلا را تا حلب آورده‌ایم می‌کشاند تا فراتش نیل را غرق خواهد کرد اسرائیل را کربلا یعنی سرا پا سوختن دین به چندین کیسه زر نفروختن جز اطاعت از ولی الله نیست گندم ری را به آن‌جا راه نیست باید از عشقش دلی پُر داشتن از امان‌نامه تنفر داشتن کربلایی از خدا شرمنده نیست بطنش از مال حرام آکنده نیست قاتلی که در دل گودال بود پیش از این‌ها دزد بیت‌المال بود آخر غارت‌گران این می‌شود دزد بیت‌المال بی دین می‌شود زینب کبری سر بازارها شد اسیر مال مردم‌خوارها کربلا در خون خود غلتیدن است بی امان با مفسدان جنگیدن است جنگ حتماً موشک و خمپاره نیست خانه‌های مردم آواره نیست کار او تغییر باورهای ماست جنگ گاهی پشت سنگرهای ماست گاهی بین کیسه‌های گندم است جنگ گاهی بر معاش مردم است کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست بین دل‌ها سرزمینش را ببین ماجرای اربعینش را ببین اربعین آیینه‌ی بیداری است اربعین در روح مردم جاری است دور‌ی‌اش هرچند ما را داغ کرد آتشی در سینه‌ی عشاق کرد همچنان اما به یادش زنده‌ایم از هوای اربعین آکنده‌ایم کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست کربلا ما را مقاوم ساخته مکتب او حاج قاسم ساخته کربلا یعنی سر آغاز حسین حاج قاسم کیست سرباز حسین جبهه‌ی ما سایه‌ای از کربلاست هر شهیدش آیه‌ای از کربلاست این شهیدان عشق را سنگر شدند نوجوان‌هامان علی اکبر شدند دلبری محو رخ دلداده‌ای وه چه آقایی! چه آقازاده‌ای! حرف جانبازی شود، آماده اوست ای برادر! بنگر آقازاده اوست ارباً اربا در ره دین است این رسم آقازادگی این است این عده‌ای لفظ ز معنا خالی‌اند بس که آقازاده‌ی پوشالی‌اند ای دل امشب بیشتر بی تاب باش محو آقازاده‌ی ارباب باش کربلا شهری کنار رود نیست کربلا در مرزها محدود نیست
شب شعر است و بالا می‌روم از منبری دیگر به شوقی که بخوانم باز هم شعر تری دیگر بخوانم از علمدارِ سرافرازان "سِیفُ البَحر" ندارد مثل او دین محمد یاوری دیگر پُر از غیرت، پُر از همت، پُر از آوازه و شوکت نمی‌زاید شبیه‌اش را دوباره مادری دیگر اُحُد جولانگه تیغ دو تا شیر خدا باشد بتازد در میان معرکه چون حیدری دیگر و مادامی که حمزه سینه در میدان سپر کرده ندارد احتیاجی مصطفی بر سنگری دیگر همه با غرّش شیر رسول الله افتادند نمانْد از رقص شمشیرش توان لشکری دیگر سراپا بود سمعاً طاعتا در نزد فرمانده نمی‌آید چنین فرمانده و فرمانبری دیگر "به پایان آمد این دفتر، حکایت همچنان باقی‌ست " ببین از نسل حمزه لشکر نام آوری دیگر جگرخواران غزّه با دو چشم خویش می‌بینند به کام وارثان حمزه فتح خیبری دیگر دفاعِ از ولی را خون پاک شیعه تبیین کرد نمانَد بی کس و تنها دوباره رهبری دیگر هوای گریه دارم، لاجرم ای اهل مرثیه! شوم وارد به بزم روضه اما از دری دیگر اگرچه داغدار پیکری مثله شده هستم گریزی می‌زنم اما به سوی پیکری دیگر بر احوال صفیّه گرچه می‌سوزد دلم اما بسوزد بیش از این‌ها دل برای خواهری دیگر امان از نیزه هنگامی که بنشیند به پهلویی ولی داغ دلم را تازه کرده خنجری دیگر خدایا در دل غم‌ها نگاه خواهری تنها اسیر خنجر کندی نبیند حنجری دیگر..
. بسم رب الحسین(ع) سنگین شده بار غصه‌اش بر دوشم پیچیده صدای غربتش در گوشم جان داده ،گرسنه،کودکی ،در ای ننگ به غیرتم اگر خاموشم ........ تصویر تو کی می‌رود از چشم ترم از داغ گرسنگیِ تو خون‌جگرم خون خون مرا می‌خورد از غربت تو ای کاش برای تو کمی نان بخرم ........ قرآن که «کلوا» و «واشربوا» تنها نیست این لفظ عزیز خالی از معنا نیست در خوانش تان چرا برای ذکر آیات« و یطعمون مسکین » جا نیست ......... این سیره مسیر هیچ قرآنی نیست این راه مرام هیچ ایمانی نیست همسایه تو گرسنه خوابید ای مصر این بی خبری رسم مسلمانی نیست .