eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.6هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
377 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توکه باشی دلم دیگه نمی لرزه همین گریه به لبخند تو می ارزه حسین جانم حسین جانم بزار سایت همیشه روسرم باشه بزار سایت همیشه روسرم باشه قراره ما قراره ما قراره ما شب جمعه حرم باشه حسین جانم حسین جانم حرم گفتم هوای کربلا کردم حرم گفتم هوای کربلا کردم هواییتم فقط دور تو میگردم حسین جانم پناهم باش به جز روضت پناهی نیست به غیراز تو برا من تکیه گاهی نیست حسین جانم به قربونت نگاه اطلسی داری همش آقا واسم دلواپسی داری حسین جانم حسین جانم دانلود مداحی تو که باشی دلم دیگه نمیلرزه رضا نریمانی غلط گفتم که چیزی توی کاسم نیست تو رو دارم چی کم دارم حواسم نیست سبک بالم تو ایوون تو جا دارم از این دنیا یه قطعه کربلا دارم حسین جانم حسین جانم حسین جانم حسین جانم سلام آقا که الان روبروتونم سلام آقا که الان روبروتونم من ایستادم زیارتنامه میخونم حسین جانم حسین جانم حسین جانم دوست دارم دوست دارم دوست دارم حسین جانم السلام علیک یا سیدنا العطشان سیدنا الغریب سیدنا المظلوم یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله یا ابا عبدالله تو رو دارم چی کم دارم حواسم نیست رضا نریمانی
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ..🔸 غارت انگشترت را دیده ام با چشم خود صد جسارت بر سرت را دیده ام با چشم خود زیر نعل این ستوران در میان معرکه تاختن بر پیکرت را دیده ام با چشم خود کنج گودال غم آید ناله ای در گوش ما قد خمیده مادرت را دیده ام با چشم خود بر سر بازار شامی ها به دست اجنبی زینت گل دخترت را دیده ام با چشم خود اربن اربا تشنه لب در گوشه ای از نینوا غربت پیغمبرت را دیده ام با چشم خود مشک گریان و عمود آهنین را علقمه پاره پاره دلبرت را دیده ام با چشم خود سـجاد احمدیان ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ..🔸 از ابتدای راه دائم بی قرارم حق دارم‌آخر!مادرم‌! دلشوره دارم گرما کشیدن روزها بسیار سخت است با شیرخواره دربیابان کار سخت است هروقت با عزت به محمل مینشینم هی ذکر میگویم بلا دیگر نبینم اصلا بلا باشد!علی اکبر که داریم وقت خطرها ساقی لشگر که داریم چشم غریبه تا سوی محمل میفتد کارش به شمشیر ابوفاضل میوفتد زینب دلش لبریز از حس غرور است در کاروان هرچیز میخواهیم‌ جور است پوشیه کافی چادر و‌معجر فراوان در دست و گوش بچه ها زیور فراوان از لطف سقا مشک ها لبربز آبند مثل فرشته بچه ها آرام خوابند شکر خدا خورشید هم مارا ندیده آقا خودش سایه سر ماها کشیده از معنی این سرزمین هم ترس دارم کرببلا یعنی غم! از غم ترس دارم میترسم از سرنیزه ها از طبل هاشان میترسم از خار مغیلان بیابان میترسم این‌معصومه ها تنها بمانند یک یک به زیر سم مرکب ها بمانند میترسم از ذبحی که با تکبیر باشد طفلم به جای شیر سهمش تیر باشد ای وای از آن نحری که خنجر کند باشد سهم عقیله حرفهای تند باشد ای وای ازآن روزی که یک لشکر بخندند نامحرمان دستان زینب راببندند روزی نیاید چشم ها مارا ببیندد زینب سلام الله علیها را ببینند ای کاش جایی قحطی چادر نباشد یعنی سکینه از کسی دلخور نباشد ای کاش ناموس علی زندان نباشد قرآن بروی شاخه آویزان نباشد سید پوریا هاشمی ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ ...🔸 من فقیری بینوایم دوستت دارم حسین سائل کرببلایم دوستت دارم حسین رند عالم سوزم اما تا به اسمت می رسم نوکری بی دست و پایم دوستت دارم حسین هر که هستم خوب یا بد، دوزخی، اهل بهشت بی خدایم، با خدایم دوستت دارم حسین من بهشت بی تو را پس دادم آقا سال هاست ساکن بزم عزایم دوستت دارم حسین تربت تو جای خود‌دارد غبار زائرت بارها داده شفایم دوستت دارم حسین این که در داغ تو اشکی دارم و سینه زنم مادرت کرده دعایم دوستت دارم حسین لطف زینب شاملم شد اکبرت دستم گرفت با غم تو آشنایم دوستت دارم حسین در میان هروله بر سینه می کوبم اگر با رقیه همنوایم دوستت دارم حسین لنگ لنگان خویش را تا پای نیزه می رساند ای پدر بشنو صدایم دوستت دارم حسین امیر عظیمی سلام‌الله علیها ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸السَّلامُ عَلَيْكِ يا سَيِّدَتَنا رُقَيَّةَ ...🔸 سلام ای سر بابا تنت کجا رفته شنیده ام که تنت بین بوریا رفته خوش آمدی‌ پدرم دیدن من آمده ای چه شد که نصف شبی به خرابه سر زده ای هوای اهل و عیالت هوای سوختن‌ است همان قدم که نداری بروی چشم من‌ است خبر بگیر ز حالم عجیب بد حالم شبیه پیر زنی درمیان اطفالم نه دست‌ مانده برایم نه پا و نه کمری خلاصه عرض کنم میشود مرا ببری مرا ببر که گره خورده است موی سرم چقدر با ته‌ نیزه زدند روی سرم مرا ببر که به پیشانیم نشان دارم کبودی بدی از لطف ساربان دارم کشیده خوردم از آنکس که بغض حیدر داشت چه بی مقدمه زد! گونه ام ترک برداشت لب تو زخم‌ شده چوب خیزران خورده لبم کبود شده مشت از سنان خورده همینکه با من‌ مظلوم قاتلت لج شد میان حلقه زنجیر گردنم کج شد گرفت حنجره ام‌حرفهام خس خس شد ز تازیانه دو دستم شکست بی حس شد سرنماز لگدهای بی هوا خوردم چه فحش ها که من از بی نمازها خوردم مقابل من لب تشنه آب میخوردند گرسنه بودم و پیشم کباب میخوردند زنان کوفه به عمه اشاره میکردند لباسهای مرا پاره پاره میکردند اراذل سر بازار شام را که نگو و رقص های زنان روی بام‌ را که نگو غریبه ای به خرابه سرک کشید پدر چقدر قهقهه زد عمه را که دید پدر اگرچه بعد تو دیگر شکست حرمت‌ ما ولی نخورد زمین پرچم قداست ما زمان غارت معجر خدا حجاب کشید نگاه هیچ غریبه به موی ما نرسید سید پوریا هاشمی سلام‌الله علیها ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔷 السَّلامُ عَلَیْكَ یا بَقِیَّةَ اللَّهِ فى اَرْضِهِ.. 🔷 عمری گریستی و غَمَت ناشنیده ماند در سینه‌ات صدایِ تو ای نورِدیده ماند هیات تمام شد همه رفتند شام قبل اما هنوز مادرِ قامت خمیده ماند از گریه چشم خون شد و مویت سفید شد از ناله سینه آتش و رنگت پَریده ماند اینجا همه شبیه تو مِشکی‌ست رَخت ما همرنگ تو شدیم و عبایت ندیده ماند کاری برای عصر ظهورت نکرده‌ایم اینجا چقدر میوه‌ی کالِ نچیده ماند احساسِ ما به آمدن تو چه فایده وقتی کلام سیدِ ما ناشنیده ماند ظرفیت شنیدن یک روضه را بده عمری گذشت و مقتل آن سر بُریده ماند حق می‌دهم اگر به سر و سینه میزنی بر رویِ عمه‌های تو جایِ کشیده ماند قربانِ آن دو چشم که گریانِ زینب است ای وای از غمت شبِ طفلان زینب آست حسن لطفی سلام‌الله علیها ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی 🔸 تا عزای شه لب تشنه عزای حسن است پس حسینیه ی ما صحن و سرای حسن است نهضت کرببلا تحت لوای حسن است گریه ی این دهه روزیش به پای حسن است کربلا آمده اند این دو به امضای حسن هرچه داریم به قربان پسرهای حسن نوبت نوکری ساحت عبدالله است رحمت الله همان رحمت عبدالله است صحبتی هست اگر صحبت عبدالله است ذکر لبها مددی حضرت عبدالله است یازده ساله ولی حافظ قرآن‌ است این به سکوتش منگر غرش طوفان‌ است این کربلایی مدنی بوده از اول نسبش این‌ حسن زاده حسین است فقط روی لبش در حرم عبد حسین است همیشه لقبش نوجوانی علی زنده شده از ادبش این چه شانیست که هنگام بیانش شده است جان‌ ناموس خدا حافظ جانش شده است باز انگار حسن دست به دست زهراست تل شده کوچه و زهرای قبیله تنهاست بازهم‌ حرف علی شد سر نامش دعواست ریسمان خنجر کند است و به مقتل غوغاست کوچه ی سنگی و گودال به هم‌ پیوستند قنفذ و شمر در این فاجعه ها هم دستند روی تل بود دلش در وسط میدان بود به رویش گرچه نیاورد ولی گریان بود عمه هم‌ مثل خودش بی رمق و حیران بود همه سیراب و عمویش چقدر عطشان بود ناگهان دست کشید و سوی میدان آمد به سرش میزد و با ذکر عموجان آمد آمد و دید که غوغا شده دور پدرش یک نفر نیزه فرو کرده میان کمرش یک نفر هم زده بر صورت او با سپرش یک‌ نفرهم زده با کهنه غلافی به سرش ولی الله تنش زیر لگدها مانده نیزه ی بدقلقی در دهنش جا مانده حرمت خون خدا زیر سنان چال شد و زینت دوش نبی زینت گودال شدو.. آنقدر خون ز تنش رفت که بیحال شد‌و تن‌ پاکش وسط هلهله پامال شدو.. یاعلی گفت و صدارا به گلویش انداخت خویش را گریه کنان روی عمویش انداخت دست خود را سپر بی کسی آقا کرد زیر لب با عموی تشنه لبش نجوا کرد پلک خون بسته خود را به چه زحمت وا کرد و‌خودش را بغل زخم عمویش جا کرد گفت هرچند عمو زخمی و درهم شده ام باز صد شکر فدایی امامم شده ام سید پوریا هاشمی علیه السلام ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸السَّلَامُ عَلَی عَبْدِ اللهِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِی الزَّكِی 🔸 اگر که رعیت ارباب رعیت حسن است بدست سینه زنان برگ دعوت حسن است بساط گریه ی هیئت ز برکت حسن است تمام ماه محرم روایت حسن است حسینیه حسنیه ست خانۀ دل ماست مقام صلح حسن همطراز عاشوراست سپرده دست حسینش اگر پسرها را برای معرکه ها نذر کرده سرها را چه بهتر است نبندند این گذرها را که شرمسار نسازند خون جگرها را به دست های عقیله ست دست عبدالله امید کل قبیله ست دست عبدلله به سن و سال کمش غیرت حسن دارد خلاصه ای ز کرامات پنج تن دارد عجیب حال و هوایی جمل شکن دارد کفن برای چه وقتی که پیرهن دارد نگاه میکند از تل تمام قائله را شنیده از سوی میدان صدای هلهله را دوید و دید به مقتل سروصدا مانده عموی بی کفنش زیر دست و پا مانده هزارو نهصد و پنجاه زخم جا مانده چقدر میزند او را سنان وامانده عموش در ته گودال پاره پاره تن است برای غارت پیراهنش بزن بزن است کسی نشسته به سینه که خنجری بکشد به قصد قرب به رگ های حنجری بکشد درست در جلوی چشم خواهری بکشد نشد حسین نفس های آخری بکشد رسید سینه زنان لا افارق العمی سپاه کوفه بدان لا افارق العمی کشید دست خودش را سپر درست کند سپر برای عمو نه پدر درست کند پناه بر بدنی محتضر درست کند به گریه مرهم چشمان تر درست کند دوباره حرمله با یک سه شعبه بلوا کرد یتیم را به روی سینۀ پدر جا کرد سید پوریا هاشمی علیه السلام ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ
‍ ‍ ❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸السَّلَامُ عَلَى الْقَاسِمِ بْنِ الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ ... 🔸 تو که نزدیک تر از من به منی لاله ی چاک شده پیرهنی ای گل اندام عمو غرق به خون مانده ام این که تویی یا حسنی فرش خون پهن شده بر بدنت غارت نیزه شده پیرهنت پاره پاره پیکری مانده ز تو دانه دانه شده تسبیح تنت بدنت نیزه بی جا خورده قامت کوچک تو تا خورده اسب ها رو به تنت اوردند چقدر صورت تو پا خورده دور تو بزم به پا گردیده تنت اماج جفا گردیده بس که با سنگ جوابت دادند بدنت سنگ نما گردیده حسن کردی علیه السلام ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ
❁﷽❁ ❣️✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍂🌺 ✨ 🔸ألسَّلامُ عَلَى الرَّضیعِ الصَّغیرِ... 🔸 پدری خَم شده تا دردِ کمر را بِکِشَد مادری مانده که تا نازِ پسر را بکشد چشمِ او خورد به لبهای تَرک خورده و گفت کاش می‌شُد به لبش دیده‌ی تر را بکشد بُردنِ این تَنِ بی وزن برایش سخت است نیست عباس که این قُرصِ قمر را بِکِشَد؟ از دو سو تیر به بیرون زده باید چه کند از کدامین طرف این تیرِ سه سر را بِکِشَد خواست از سمتِ سه‌شعبه بکشد سر چرخید بهتر این دید که او قسمتِ پَر را بِکِشَد تیر از بچه که رَد شد جگرش تیر کشید نَکُند با سرِ این تیر جگر را بِکِشَد هرچه می‌خواست بیاید به حرم باز نشد یک نفر کاش که تا خیمه پدر را بِکِشَد باید او قبر کَنَد خاک کُنَد شرح دهد آه این سینه‌ غَمِ چند نفر را بِکِشَد زیرِ لب گفت فقط آه رباب آه رباب وای اگر پیشِ سنان بارِ سفر را بِکِشَد حرمله گفت پسر را زد و بابا را کُشت باید او در کمرش کیسه‌ی زَر را بِکِشَد هم سبک هم که گران است سرش پس دعواست قسمتِ کیست در این قائله سَر را بِکِشَد کاش می‌شُد که نمی‌دید رُباب این دفعه نیزه‌ای رد شده از خاک پسر را بِکِشَد حسن لطفی علیه السلام ✨ ✨🍃🌺 ✨⭐️🍂 ❣️✨✨✨✨ ╚════ ೋღ❤️ღೋ ════╝