4_5895454968722228690.mp3
2.5M
♨️حل مشکلات با هدیه هزار صلوات به مادر امام زمان (عج)
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤 #آیت_الله_مجتهدی_تهرانی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
سید مهدی میرداماد.mp3
15.7M
#زمینه | چهل ساله که رو لبم لبخند نمیاد
مهدی میرداماد 🏴
⚫️*روضه و توسل بسیار جانسوز_ویژه فاطمیه _ شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها _استاد حاج محمد نوروزی*⚫️
◾️▪️🔲▪️◾️
اسماء بنت عميس ميگه:ديدم با تمام عجله اي كه علي براي غسل دادن داشت، زود آب بريز. غسل رو از كجا شروع مي كنند؟ از سر. سر و گردن رو غسل بده؟! همچين كه چادر ِ زهرا رو باز كرد، اسماء بيا ببين صورتش سياهه، ببين چشمش كبوده،"امشب يه غسل دادني برات بخونم كه خودت حظ كني." غسل مي دهم ميت ِ ي حاضر را به نيابت ِ سمت ِراست، اسماء ميگه همچين كه آب ريختم روي ِ كتفش ديدم غسل رو تعطيل كرد،سر به ديوار گذاشت،آقا چرا كارو تموم نمي كنيد؟گفت:اسماء بيا ببين اين استخوان نابجا جوش خورده. آقا بيا كارو تموم كن، با هم بشينيم گريه كنيم،همچين كه اومد سمت چپ رو غسل بده،اينجا ديگه همه طاقت ِ علي رو تاب شده ديدند،آخه پهلو سوراخ ِ،وقتي اومدن دنبال ِ سلمان،سلمان ميگه: من وقتي اومدم از خونه بيرون،سلمان قريب به 300 سال سن داره،يه پير مرد وقتي از خونه بياد بيرون يواش يواش راه مياد، اما بچه مي دوه، ديد حسن و حسين دارن با عجله مي دون، سلمان صدا زد آقا زاده ها صبر كنيد من پا به پاتون نمي تونم بيام،آهسته بريد منم بيام، حسن برگشت گفت: سلمان بابام داره مي ميره، سلمان،سلمان،"مي خوام اين روضه رو برات در بسته بخونم، سر بسته نمي دونم چه جور مي خونن" تا كنار ِ قبر هم اگر جنازه اي رو بيارن، ببينند خون از كفن بيرون زده بايد برگردونند، كفن عوض كنند، گفت: سلمان تا حالا دو بار كفن عوض كردم،بيا،بيا. شايد بگي من دارم زبانحال ميگم، اما وقتي اون نامرد دومي تو صورت مقداد زد،مقداد رو خاك ها افتاد، مقداد گفت: به من زدي طوري نيست، ولي ديشت خون از پهلوش مي اومد، تو چه با فاطمه كردي؟...اصبغ بن نُباته ميگه: نيمه شب صدام زد ، گفت:اصبغ پاشو، گفتم: خانم چه وقت ِ از شب ِ؟ گفت:شب از نيمه گذشته،گفتم:چي ميگي؟ گفت:پاشو دارن گريه مي كنند. گفتم: زن بگير بخواب مادر مرده اند، علي زن مرده است،بگير بخواب آروم باش، همسايه ي ما هستند، حالا دو شب دارن گريه مي كنند طوري نيست تموم ميشه. گفت: اصبغ تو مادر نيستي، من مادرم، من طاقت ندارم صداي ِ بچه ي بي مادر بشنوم،پاشو.
اصبغ بن نباته همسايه ي ديوار به ديوار علي ميگه بلند شدم، اومدم در ِ خونه ي علي رو در زدم، تا در زدم در ِ خونه رو ديدم آرام شد صدا"بذار يه دعايي بكنم اينجا:الهي هيچ آبرو مندي رو بي آبرو نكن،الهي هر كسي يه آبرويي رو پيش مردم حفظ كرده،آبروش رو نريز" آرام شد، در و كه باز كرد، يه نگاه كرد،اصبغ ببخشيد،خيلي اذيتت كردم، تا فاطمه كه زنده بود كه خودش، حالا هم كه رفته بچه هاش، مارو ببخش. دستم رو گذاشتم روي شونه هاش ، گفتم:علي چي شده؟ بغض كرده بود علي، گفتم:بلند گريه كن، من همسايه شما هستم اومدم ببينم چي شده؟ علي نشت در آستانه در،گفت:اصبغ يه شب حسن گريه ميكنه، من وزينب و حسين آرومش مي كنيم، يه شب زينب گريه ميكنه، من و حسين و حسن آرومش مي كنيم، يه شب من گريه مي كنم اونها من و آروم مي كنند. گفتم :امشب چي شده طولاني شده؟ زنم نخوابيد، گفت: امشب حسين بهانه گرفته، هر وقت حسين گريه مي كنه همه ي ما بي طاقت ميشيم"امشب مي خوام روضه ي زنونه بخونم، مردونه گريه كنيم"مادر، امشب حسين مادر مادر ميكنه، همه ي ما بهم ريختيم،گفتم:آقا بچه است، چرا نمي بريش كنار قبر مادرش، ببرش آروم ميشه،گفت:قول دادم ببرمش، صداش كرد: حسين، حسين جان. مي آيي بريم كنار قبر مادرت؟ بلند شد، گفت:شرط داره نبايد بلند بلند گريه كني، آروم.چشم. روي چشمم، ببين علي چه طوري روضه مي خونه، علي ميگه دست ِ كوچكش رو گرفتم، آمديم، همچين كه نزديك ِ قبر رسيديم گفت:بابا دستم رو رها كن، علي ميگه: من گفتم الان ميره رو قبر مادر، شيون مي كنه، ناله مي زنه، اما همچين كه دستش رو رها كردم،قربون ِ ادبت برم حسين، دستش رو گذاشت رو سينه اش، السلام عليك ِ يا اُماه ، مادر سلام، زهرا....علي ميگه:به اون خدايي كه جان علي در يد قدرت اوست،تا حسين سلام داد،شنيدم از دل ِ قبر فاطمه صدا اومد: وعليك السلام يا ولدي يا حسين... مادر سلام، مادر سلام....
#حاج_محمد_نوروزی
#روضه_حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
هدیه به پیشگاه قطب عالم امکان امام زمان عج
4_5850558717799438423.mp3
1.48M
#السلام_علیک_یا_فاطمةالزهرا
#شهادت_حضرت_زهرا علیها السلام
جمعی ازمنتظران ظهور
🎤 #کربلایی_خلیل_ناصری
📔پشت در خونه ی مولا ...
✍به قلم شاعرین:
#کربلایی_رضا_نصابی
#کربلایی_الیاس_محمدشاهی (احسان)
#کربلایی_سعید_نوروزیان (خادم الحسین ع)
#اجتماع_عظیم_فاطمیون
اللهم عجل لولیک الفرج
#امام_زمان_عج
بر درد تنهایی دچارم ای نگارم
پایان ندارد انتظارم ای نگارم
پاییزی ام، هجران امانم را بریده
برگرد ای باغ و بهارم ای نگارم
آواره ای بودم مرا نوکر نوشتی
نوکر شدن شد افتخارم ای نگارم
با تو که باشم قدر یک دنیا می ارزم
منهای تو، بی اعتبارم ای نگارم
این آبرو، این اشک ها، این مهر زهرا
من هر چه دارم از تو دارم ای نگارم
می ترسم از جان کندنم، پیشم میآیی؟
در وقت سخت احتضارم ای نگارم
مثل همیشه آخرِ کارم ، خودم را
دست رقیه می سپارم ای نگارم
کنج خرابه ناله زد فخر دو عالم
بابا بیا امشب کنارم ای نگارم
دیگر نمی بینم سرت را روی نیزه
کم سو شده چشمان تارم ای نگارم
#حضرت_فاطمه_الزهرا_سلام_الله_علیها
#مدح
#فاطمیه
#غزل
هرچه خوبی می شناسی جمع در یافاطمه ست
تکیه گاهِ ما یقین دارم که تنها فاطمه ست
شکر می گویم خدا را که غبارِ این درم..
آبرو و اعتبارِ گریه کُن ها..فاطمه ست
رشته های چادرش حبل المتینِ انبیاست
ناجی هر عاشقی در روزِ عقبا فاطمه ست
مرده را جان می دهد با یک دعای مضطرش
در حقیقت الگوی صدها مسیحا فاطمه ست
کارِ این بانوی عظما دستگیری از فقیر..
سفره دارِ بینوایان بینِ دنیا فاطمه ست
از گنهکارانِ امّت لحظه ای غافل نشد..
این بدان معناست که امیّدِ فردا فاطمه ست
مادرِ کلّ ِ امامان.. مادرِ ساداتِ عشق..
مفتخر هستیم چونکه مادرِ ما فاطمه ست
فاطمیون.. کلّ ِ دنیا را بهشتی می کنند..
ای بنازم باغِ زیبا و مصّفا فاطمه ست..
حضرت ختمِ رسل مادر خطابش می کند
صاحبِ این کلمه ی امّ ابیها فاطمه ست
کفو و همتایش علی شیرخدا باشد فقط
همسرِ والامقام و نفسِ مولا فاطمه ست
#محسن_راحت_حق
#حضرت_زهرا
نخ تسبیح زهرا عروة الوثقی حیدر بود
علی دنیای زهرا بود و او دنیای حیدر بود
گواهی می دهم زهرا فقط همتای حیدر بود
خدا هم مثل زهرا خیره بر سیمای حیدر بود
زمین و آسمان از نور زهرا نور می گیرند
تمام کائنات از زینبش دستور می گیرند
درخت آفرینش را وجود او شکوفا کرد
خدا روز ازل با عشق زهرا را تماشا کرد
نفس هایش مرا عیسی تر از صدها مسیحا کرد
نبی حق داشت عمری از خدا دختر تقاضا کرد
چه باید گفت از زهرا از آن انسان بی تکرار
نگو زهرا ، بگو دار و ندار و حیدر کرار
کسی غیر از خدا و مرتضی نشناخت زهرا را
کسی غیر از خدا و فاطمه نشناخت مولا را
خدا از باقی خاک و گل او ساخت دنیا را
یقین دارم که زهرا روز محشر می خرد ما را
ملائک روز و شب گرم طواف خانه اش بودند
عوالم میهمان سفره ی شاهانه اش بودند
احسان نرگسی رضاپور
.
📝 #داره_میسوزه_بین_شعله_مادرم
🖊 #شور #فاطمیه
🖊 #مراسم_هفتگی_۲۸_دیماه
🖊 #هیات_روضة_العباس "ع"
داره میسوزه بین شعله مادرم
داره میسوزه پیش چشم های ترم
داره میسوزه مادر خون جگرم
داره میسوزه چادر و موی سرش
داره میسوزه همهی بال و پرش
داره میسوزه روبهروی شوهرش
لگد زدن درو شکستنو
غرور حیدر رو شکستنو
نمیگذرم از اون چهل نفر
پهلوی مادر رو شکستنو
السلام علی غریب وا اما
امان از مسمار
نفسش به لب رسید
امان از مسمار
مادرم دیگه برید
امان از مسمار
شد برادرم شهید
امان از مسمار
غرق خون شده تنش
امان از مسمار
پیش چشم حسنش
امان از مسمار
وحشیانه زدنش
دارن میونه کوچه ها عزا
دادن میون کوچه ها عذاب
چقد به حضرت ابوتراب
میخندیدن حرومی ها بهش
بسته بودن دستاشو با طناب
السلام علی غریب وا اما
بسه نامردا
همهی سبو شکست
بسه نامردا
دنده و پهلو شکست
بسه نامردا
با قلاف بازو شکست
بسه نامردا
از علی حیا کنید
بسه نامردا
مادر رو رها کنید
بسه نامردا
قنفذ جدا کنید
یکی برا کمک نیومدو
مغیره مادرم رو بد زدو
افتاد بود روی خاک کوچه و
از روی پیکرش ردشد و
السلام علی غریب وا اما
.
حضرت_زهرا مرثیه_حضرت_زهرا
میشویَمَت که آب شوم در عزایِ تو
یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو
قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن
تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو
گر وا نمیشدند گرههای این کفن
دق مرگ می شدند زِ غم بچههای تو
خون جایِ آب میچکد از سنگِ غسلِ تو
خون میچکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو
در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو
گُم شد میانِ خندهیِ مَردُم صدایِ تو
در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد
هرکس که بود نیمه شبی در دعایِ تو
حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا
رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو
تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است
آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو
____
🔳 بسم الله الرحمن الرحیم 🔳
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلمک
#حضرت_زهرا
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
ماه عزای فاطمه روح مُحرم است
خون گریه کن ز غم،که عقیق یمن شوی
رخصت دهد خدا که تو هم سینه زن شوی
در فاطمیه از دل و جان گریه می کنیم
همراه با امام زمان گریه می کنیم
در فاطمیه رنگ جگر سرخ تر شود
آتش فشان غیرت ما شعله ور شود
شمشیر خشم شیعه پدیدار می شود
وقتی که حرف کوچه و دیوار می شود
لعنت به آنکه پایگذار سقیفه شد
لعنت به هر کسی که به ناحق خلیفه شد
لعنت بر آنکه برتن اسلام خرقه کرد
این قوم متحد شده را فرقه فرقه کرد
تکفیر دشمنان علی رکن کیش ماست
هر کس محب فاطمه شد،قوم وخویش ماست
ما بی خیال سیلی زهرا نمی شویم
راضی به ترک و نهی تبرا نمی شویم
قرآن و اهل بیت نبی اصل سنت است
هر کس جدا ز این دو شود،اهل بدعت است
ما همکلام منکر حیدر نمی شویم
«با قنفذ و مغیره برادر نمی شویم»
ما از الست طایفه ای سینه خسته ایم
ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم
امروز اگر که سینه و زنجیر می زنیم
فردا به عشق فاطمه شمشیر می زنیم
ما را نبی «قبیله ی سلمان» خطاب کرد
روی غرور و غیرت ما هم حساب کرد
از ما بترس،طایفه ای پر اراده ایم
ما مثل کوه پشت علی ایستاده ایم
از اما بترس، شیعه ی سرسخت حیدریم
جان برکفان جبهه ی فتوای رهبریم
از جمعه ای بترس که روز سوارهاست
پشت سر امام زمان ذوالفقارهاست
از جمعه ای بترس،که دنیا به کام ماست
فرخنده روز پر ظفر انتقام ماست
از جمعه ای بترس،که پولاد می شویم
از هرم عشق مالک ومقداد می شویم
وحید قاسمی