eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.7هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.4هزار ویدیو
378 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 یا زینب کبری (س) ... 🍃 گوشه ای از یک نگاهت میکند نوکر درست با نگاه دیگرت هم میشود قنبر درست حال و روز روزگار من خراب اندر خراب این خرابی ها شود با دختر حیدر درست تا کبوترهای صحنت گرم لانه سازی اند میکنیم از خُرده چوبِ لانه ها منبر درست بهر پروازی به دور گنبدت ، جبریل هم میکند از ریشه های چادر تو ، پر درست بسکه اربابم به تو حساس هست و خواهری ست کربلایم میشود با حضرت خواهر درست ذره ای از حُرمتِ صحنت اگر که بشکند ... زیر پای زینبیون میشود محشر درست هر چه میخواهی سوا کن از میان نوکران لااقل از جسم ماها میشود سنگر درست روی تلّ خاکهای کربلا ... روز دهم ... اضطرار ناله هایت میکند مُضطر درست
Amir Boroomand - Soltane Ghalbam (MusicTarin).mp3
4.81M
سلطان قلبم یاد حرم هواییم میکنه هرروز هفته خدا امام رضاییم میکنه♫●♪ ♫●♪سلطان قلبم یاد حرم هواییم میکنه هرروز هفته خدا امام رضاییم میکنه♫●♪ ♫●♪عطر ضریحت دوباره کربلاییم میکنه هواتو کرم چی میشه خوب کنی حال منو♫●♪ ♫●♪شکسته بالم میشه شفا بدی بال منو امدم اقا که بدی روزی سال منو♫●♪ ، سلطان قلبم یاد حرم هواییم میکنه امیر برومند @majmaozakerine
4_5915875794457987309.mp3
16.73M
یازهرا🌺: 🎤حاج سید مجید بنی فاطمه [سلام الله علی زینب...] . 📁شب چهارم محرم ۱۳۹۹ . 🗓یکشنبه ۲ شهریور ماه ۱۳۹۹ . 📌حسینیه ی ریحانه الحسین (س) واقع در پارک ارم مرجع نشر آثار سیدمجیدبنی فاطمه @majmaozakerine
‍ 🍂🍁🔴سینه زنی واحد زیبا_ ویژه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها _حاج محمد کمیل 🔴🍁🍂 •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈• سَکَنات تو علی ، در وَجَناتت زهرا شیر زن مثل تو دیگر ، نمیاید دنیا چادرت چادر زهراست ، حجابت نور است به گمانم گِرهٔ معجرت اصلا کور است صبح یک شعبه از انوار رُخت شد پیدا در حدیث آمده خورشید ، نیامد بالا تو خداوند حیائی ، به خداوند قسم حکم شاعر شد و در مدح تو برداشت قلم دختر فاطمه یا اُم أبیهای دگر چه بنامیم تو را ، کوثر و بعد از کوثر ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ ••• نام تو واژهٔ سختی‌ست که معنا نشده مثل تو هیچکسی زینت بابا نشده نور در نوری وخورشید حجابت شده است تازه زانوی اباالفضل رکابت شده است دشت با آن همه اندوه تماشائی بود آنچه می دید فقط چشم تو زیبائی بود اصلا این دشت پریشان تو بود از اول کربلا عرصهٔ جولان تو بود از اول ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ @majmaozakerine لکهٔ ننگ به پیراهن تاریخ شدند دشمنان تو اسیرت شده ، توبیخ شدند دختر حیدر کرار ، حقارت هیهات غمِ بی معجری و حرف اسارت ، هیهات آنچه گفتند و شنیدید ، نیامد سر تو دست دشمن نرسیده نخی از معجر تو کوفه تا شام به هجده سرِ بر نیزه قسم از سرِ دوشِ تو یکبار نیفتاد عَلم از سرِ مقنعه ، گردی بتکانی کافیست تیغ وشمشیر چرا،خطبه بخوانی کافیست ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ ••• ظاهرت زینب کبری شده ، باطن حیدر وقت آن است علی جلوه کند بر منبر نکن ابراز غضب را ، نمی‌ارزد کوفه خم به ابروت بیاور ، که بلرزد کوفه خطبه هایت همه آیات در انزال علی‌ست ذوالفقار سخنت ، تیزتر از مال علی‌ست تیغ برداشته ای ، ضربهٔ نطقت کاری‌ست واژه در واژه ، علی در سخنانت جاری‌ست گرم هوهو شده این تیغ که میچرخد مست شعردیوانه توصیف تو شد،وصف شکست • ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ ••• همه مبهوت رجزخوانی چشمان توهستند پریشان تو هستند علی آمده یا زینب کبری همه حیران تو هستند علی در سخنانت ، حرکاتت ، عملت ، طرز نگاهت ، غضبت ، شیوهٔ نطقت ، نفست ، لحن فصیحت ، کلامت ، نظرت ، حجب و حیایت ، جبروتت ، قدمت ... شیر خدا در تو رسیده‌ست به تکرار به کشتیِ سخن را دم پیکار چه خوب است بگویند به توزینب کرار ... ••• ┄┅═══✼🌹✼═══┅┄ • •┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•
بود آخرین لحظه عمر من الاشام غم با تو گویم سخن چه خوش بود آیین غمخواریت ز آل علی میهمان داریت دگر جانم از غصه بر لب رسید گذشت آنچه از تو به زینب رسید خداحافظ ای شهر آزارها خداحافظ ای کوی و بازارها خداحافظ ای شاهد جنگ ها خداحافظ ای بارش سنگ ها خداحافظ ای شهر رنج و بلا خداحافظ ای چوب و طشت طلا خداحافظ ای قصه بزم می خداحافظ ای رأس بالای نی خداحافظ ای اشک جمّازه ها خداحافظ ای زیب دروازه ها خداحافظ ای شهر دشنام ها خداحافظ ای کوچه ها، بام ها خداحافظ ای سنگ خون و جبین خداحافظ ای سیدالساجدین خداحافظ ای رنج ها، دردها خداحافظ ای خاک ها، گردها خداحافظ ای ناقة بی جهاز خداحافظ ای اختران حجاز خداحافظ ای خاک ویران سرا خداحافظ ای آل خیرالورا خداحافظ ای خردسال اسیر خداحافظ ای چار ساله صغیر خداحافظ ای یاس نیلی شده یتیم نوازش به سیلی شده همین جا خودم دیدم از خون خضاب سر نیزه ها هجده آفتاب همین جا کنارم نی و دف زدند به دیدار هیجده گلم صف زدند همین جا دلم شد ز غم چاک چاک که خورشیدم افتاده بر روی خاک همین جا به زخمم نمک می زدند عزیز دلم را کتک می زدند همین جا به فرقم عدو خاک ریخت به روی گلم خاک و خاشاک ریخت همین جا ز غم جان من خسته بود که ده تن به یک ریسمان بسته بود همین جا ز غم بود جان بر لبم که بنشسته طی شد نماز شبم همین جا به ما خصم دشنام داد حسین مرا خارجی نام داد همین جا دو چشمم ز خون تر شده که یاسم به ویرانه پرپر شده همین جا به ویرانه بلبل گریست غریبانه بر غربت گل گریست همین جا ز غم جانم آمد به لب که در گِل گُلم دفن شد نیمه شب دریغا که آن گوهر پاک رفت چو زهرا غریبانه در خاک رفت الا ای همه نسل ها بعد من بگویید از قول من این سخن که زینب بدین کوه اندوه و درد به موج بلا چون علی صبر کرد خدا داند و غصه های دلش که داغ حسینش بود قاتلش مرا یک جهان درد و داغ و غم است که توصیف آن بر لب میثم است استاد حاج غلامرضا سازگار @majmaozakerine
🔹 ای یادگار سه امام زینب 🔹 بر قلب سوزانت سلام زینب سلام ما به اون خانمی که یه عمری مصیبت دید اما صبر کرد... چهار پنج سال بیشتر نداشت داغ جدش رسول خدا رو دید... اما صبر کرد ... هنوز آب غسل پیغمبر خشک نشده بود... پهلوی مادرش زهرا رو شکستند... جلو چشمان زینب به مادرش سیلی زدند...اما صبر کرد.. بلاکشه دورانه زینب... هنوز ..داغ مادرش رو از یاد نبرده بود...فرق شکسته باباش امیرالمومنین رو دید... بمیرم برات خانم.... یه روز هم تکه های جگر برادرش امام حسن رو دید.. اما بازم صبر کرد... روز عاشورا هم در نصف روز....تمام عزيزانش رو شهید کردند... اما... تمام دلخوشی زینب حسین بود... امان از اون لحظه ای که حسین هم صدا زد زینبم... خواهرم منم دیگه رفتم... زینب جان... خواهرم... خداحافظ. .. صدا زد ... حسینم داداش برا من که دیگه کسی نمونده... تمام دلخوشی من تو بودی... تو هم میخواهی بری زینبت رو تنها بگذاری... حسین.. صدا زد خواهرم... تا صدای الله اکبر من میاد...بدون من هنوز زنده ام .. ابی عبدالله رفت میدان... زینب کبری. ..داخل خیمه ...تا صدای تکبیر برادر رو میشنوه... دلش آرام میشه... حالا میخواهی برا زینب گریه کنی بسم الله... امان از اون لحظه ای که دیگه صدای تکبیر برادر رو نشنید... داخل خیمه... هی بلند ميشه.... هی میشینه زمین.... میگه حسین...بردار... زینبت به فدات بشه حسین... چرا صدای تکبیرت نمیاد داداش... یدفه دید صدای ذوالجناح اومد.... دوان دوان اومد بیرون... شاید خوشحال شده زینب... میگه بردارم حسین برگشته... یه نگاه کرد...دید ذوالجناح اومده اما حسین نیومده.. بی تاب شد زینب.. یاصاحب الزمان... دوان دوان... به طرف گودی قتلگاه... هی صدا میزنه....وای عزیز مادرم حسین... بالای تل زینبیه... یه نگاه کرد... دید... والشمر جالس علی صدره... شمر روی سینه برادر... خدا چکار کنه زینب...فقط دستاش رو گذاشت روی سر هی صدا میزنه.... وامحمدا....واعلیا... تسلای دل زینب صدا بزن یاحسین... 🔹 حسین آرام جانم 🔹 حسین روح و روانم فایل صوتی👇 @majmaozakerine
بسم الله الرحمن الرحيم... یارحمن و یارحیم... 🔹 مه مبارک در ابر آرمیده بیا یبن الحسن... ایام رحلت عمه جانتون زینب کبری سلام الله علیها.. کجایی پسر فاطمه... 🔹 امید آخر دلهای داغدیده بیا امام زمان....آقااا😭 🔹به طول غیبت و اشک مدام و سوز دلت 🔹که جان شیعه ز هجران به لب رسیده بیا آقا بیا و ببین... حرم عمه جانتون زینب رو دشمناتون محاصره کردند... آقا... بیا و ببین... جوونهایی که به عشق حرم عمه جانتون زینب... میرن و با بدنهای تکه تکه برميگردند... آقا... بیا و ببین... بچه هایی که کنار جنازه پدر شهیدشون ضجه میزنند.. ای... آقای مهربان...بابای مهربان...کجایی... آقا...اگه شما بیای... دل یتیمان شهدا آرام ميشه... بیا به داد دل خانواده ی شهدا برس... آقا....بیا که دل شیعه خونه... یبن الحسن... ای... مرهم زخم شیعه کجایی یبن الحسن... آقا....امشب چطوری قسمت بدم... 🔹 عزیز فاطمه جدّت حسین در یم خون 🔹 تو را صدا زند از حنجر بریده بیا 🔹به آن لبی که بر آن چوب میزدند به طشت 🔹به خواهری که گریبان خود دریده بیا آقا جانم... خودتون فرمودید هر وقت خواستید برا فرجم دعا کنید خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید... یا صاحب الزمان... خدابه ناله های زینب کبری... دیگه فرج آقامون رو برسان... حالا امام زمانت رو صدا بزن... یا صاحب الزمان...😭 فایل صوتی👇 @majmaozakerine
لحظه ها لحظه های آخر بود آخرین ناله های خواهر بود خواهری که میان  بستر بود خنجری خشک و دیده ای تر بود چقدر سینه اش مکدر بود دستش رو به قبله تا کرده روی خود را به کربلا کرده مجلس روضه را بپا کرده باز هم یاد درد ها کرده یاد باغ گلی که پرپر بود پلکهایش کمی تکان دارد رعشه ای بین بازوان دارد پوست نیروی استخوان دارد یادگاری ز خیزران دارد چشم از صبح خیره بر در بود تا علی اکبرش اذان ندهد سروِ قدش تا نشان ندهد تا علمدار سایبان ندهد تا حسینش ندیده جان ندهد انتظارش چه گریه آور بود زیر این آفتاب می سوزد تنش از التهاب میسوزد یاد عباس و آب میسوزد مثل روی رباب میسوزد یاد لبهای خشک اصغر بود میزند شعله مرثیه خوانیش زنده ماندن شده پشیمانیش مانده زخمی به روی پیشانیش آه از روز کوچه گردانیش چقدر در مدینه بهتر بود سه برادر گرفته هر سورا و علی هم گرفته بازو را دور تا دور قد بانو را تا نبینند چادر او را آه از آن دم که پیش اکبر بود ناگهان یک سپاه خندیدند بر زنی بی پناه خندیدند او که شد تکیه گاه خدیدند مردمی با نگاه خندیدند بعد از آن نوبت برادر بود آن همه ازدهام یادش هست جمع کوفیُ شام یادش هست چشمهای حرام یادش هست حال و روز امام یادش هست چشمها روی چند دختر بود یک طرف دختری که رفته از حال یک طرف تل خاک در گودال زیر پای جماعتی خوشحال یک تن افتاده تا شود پامال باز دعوا میان لشکر بود جان او تا ز صدر زین افتاد خیمه ای شعله ور زمین افتاد نقش یک ضربه بر جبین افتاد گیسویی دست آن و این افتاد حرمله هم جلوتر رفت یک نفر گوئیا سر آورده زیر یک شال خنجر آورده ضربه ای که به حنجر آورده عرق شمر را در آورده وای سر روی دست مادر بود 🔸شاعر: @majmaozakerine
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا