eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
40.5هزار دنبال‌کننده
8.3هزار عکس
3.3هزار ویدیو
373 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت 👇 @khadeem110 @majmazakerinee لینک کانال👆 https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یاد غم های تو میبارم یارم...یارم.. بی غم تو آقا بیمارم... یارم...یارم... یا اباعبدالله دلتنگم 😭😭😭😭
‍ ‍ ‍ روضه ومناجات جانسوز سیدالشهداء ع دعای عرفه دل که میگیرد دو چشم تر به دادم میرسد در زمان فقر این گوهر به دادم میرسد وسع کم هرگز برای ما فقیران ننگین نیست دست من خالی که باشد سر به دادم میرسد دست بر دارید مردم از سر من چون که من دلبری دارم که او بهتر به دادم میرسد از شب قدر تو جاماندم که امروز آمدم گفته اند اینجا حسین،آخر به دادم میرسد این کریمی را که من دارم گدایی می کنم مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم این کریمی را که من دارم گدایی می کنم مطمئن هستم که پشت در به دادم میرسم من سراغ هر کسی رفتم،دلم را زد شکست غالبا این لحظه ها مادر به دادم میرسد ... فاطمه میلش که باشد وضع بر میگردد و مرتضی با ظرفی از کوثر به دادم میرسد پاک ها کرببلا رفتند و من جا مانده ام فطرسم امروز،بالو پر به دادم میرسد @majmaozakerine بانوای حاج منصور ارضی 👇👇👇👇
بسیارزیبا سبک :شور بهترین مناسب خواندن از مکه قدم قدم رفت از مکه قدم قدم رفت ، صاحب حرم از حرم رفت وقتی قافله راه افتاد ، تا کرب و بلا دلم رفت ای خدا قراره چه خبر بشه نکنه رباب بی پسر بشه آسمون حسین بی قمر بشه واویلا ، واویلا ، واویلا اِرباً اِربا نشه علی اکبرش توی قتلگاه نریزن سرش از تو آسمون میگه مادرش ... فی امان الله اَبی عبدالله ، فی امان الله اَبی عبدالله ... وقتی میزنی پَر و بال ، میشه بدن تو پامال زینب روی تل میبینه ، زهرا میرسه به گودال پیراشون با عصا زدنت حسین پُر نیزه شد بدنت حسین چرا بوریاست کفنت حسین واویلا ، واویلا ، واویلا سنگ میباره رو سنگ توی قتلگاه آخه فهمیدن نداری سپاه سمت خیمه ها میره ذوالجناح ... فی امان الله اَبی عبدالله ، فی امان الله اَبی عبدالله ... وقتی سرتو بریدن ، بال و پرتو بریدن انگشت تورو برای انگشتر تو بریدن لشکر بی حیا پِی غارتن زن و بچه ها تو اسارتن بعد تو سیاه میکنن به تن واویلا ، واویلا ، واویلا شد دل بی قرار پُر ماتمت آرزوم اینه زیر پرچمت برسم بازم به مُحرمت ... فی امان الله اَبی عبدالله ، فی امان الله اَبی عبدالله .. @majmaozakerine
حضرت مسلم ابن عقیل سلام الله علیه اجرا شده شب اول محرم ۹۹ # استاد حاج منصور ارضی 🍂🥀🍁🍂🥀🍁🍂 السلام علیک یا مولاتی یا فاطمه الزهرا بسم رب النور رب العشق رب العالمین بسم احمد ، بسم زهرا و امیرالمؤمنین بسم رب الجود بسم مجتبی بسم کریم بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین تا شدم مجنونِ تو عقلم دو چندان رشد کرد در محرم نور ایمانم فراوان رشد کرد ذره ای هستم که از مهر شما آکنده ام شک اگر کردم به درمان شما شرمنده ام آنکه اهلِ حرف بود و در عمل جا زد منم آنکه دائم پای عشقت رنگ می بازد منم تو همان آقایی و روضه همان دارالشفاست گریه بر داغِ تو بر هر درد بی درمان دواست قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت هست مدیون تو سر تا پا وجودم یاحسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یاحسین حرف پیر زیرکی همواره در یادِ من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست می شود این روضه ها بی سایبان هم برقرار برتر از عرش است روضه سقف می خواهد چه کار چادر زهرایِ اطهر سایبانِ روضه هاست بانویِ پهلو شکسته میزبان روضه هاست روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش اختیارش نیست دست هیچ کس الا خودش پس به پایِ هم چرا بیهوده می پیچیم ما پایِ زهرا که وسط باشد همه هیچیم ما ما تأسی می کنیم امسال بر بانو رباب سینه زن خواهیم شد حتی به زیر آفتاب بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار گریه باید کرد مثل مادران داغدار گریه های مادرانه یادگار فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است سوختی در آتش صحرا بُنَیّ سوختم رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل «شاعر : علی ذوالقدر» *السلام علیک یا مسلم ابن عقیل…قربونت برم تو کوفه سرگردان شدی .. بی مقدمه شعر بخوانمُ گریه کنی ..* حضرتِ ماه نیا، شاه نیا، آه نیا سمتِ کوفه قدمی بیش دگر راه نیا بین این غمکده کفتار زیاد است زیاد منکِر حیدر کرار زیاد است زیاد از غریبی شده ام در به در و سرگشته هیچ کس پشت سرم نیست، ورق برگشته کوفیانی که نوشتند مریدت هستند ریسمان دور دوتا دست سفیرت بستند وسط کوچه به نیرنگ، مرا سیر زدند بر لب و بر دهنم قبضه ی شمشیر زدند از کنارم قدح آب خنک می بردند با لب تشنه مرا زیر کتک می بردند قسمت این بود که لب تشنه فدایت بشوم اولین تشنه لبِ بزم عزایت بشوم گفتم حسینُ، ناله کشیدم با اذن زهرا، مشکی پوشیدم گریه شد کارم، سینه زنِ یارم با زینب می خوانم، با زهرا می نالم لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. با چشم گریان، بر روی دارم با کام عطشان، جان می سپارم چشمم به راهت، کو آقا سپاهت یابن الزهرا گشته، کوفه قتلگاهم لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله .. کوفه هم آقا مثلِ مدینه بغض علی را دارد به سینه آمده لشکر بهرِ علی اصغر میریزد در صحرا جسم علی اکبر .. لبیک ثارالله ، یا اباعبدالله  🍁🥀🍂🍁🥀🍂🍁
Arzi_Babolharam_net_shab1.mp3
8.63M
حضرت مسلم علیه السلام منصور ارضی 🥀🍁🥀🍂🍁
‍ |⇦• و توسل ویژه ورود کاروان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به🎤 نفس حاج حنیف طاهری کربلا از محضر زینب تکامل یافته از نسیم چادر زینب تکامل یافته این بیابان میزبان دسته دسته گُل شده آنقدر با کاروانِ گُل نشسته، گُل شده ما گلى داریم که از خاک و آب کربلاست شیردخت بوتراب، ام التراب کربلاست کربلا دشت بلا ، فرمانروایش زینب است کشتى اش خونِ خدا و ناخدایش زینب است رتبه اى دارد که دشمن اعترافش میکند رو به قبله میشود ، کعبه طوافش میکند اینکه در محمل نشسته ، فاطمه یا زینب است عالى اعلى على یا اینکه علیا زینب است محملش را همچنان بیت الحرام آورده اند عمه ی سادات را با احترام آورده اند زیر پایش را ملائک با مژه جارو زدند شش برادر در کنارِ محملش زانو زدند عصمتش را بین، کسى عصمت ندیده این همه عزتش را بین ، کسى عزت ندیده این همه او اگر خشمی کند ،یکباره طوفان می شود لشگر کوفه ز جنگیدن پشیمان می شود هیجده تکبیرزن ، شمشیرزن آورده است با خودش خواهر نه، زن نه، شیرزن آورده ست *همچین که محمل ها آرام گرفت فرمود همین جا خیمه میزنیم ، اصحاب همه دیگه آرام آرام رفتند ، بحث بحثِ ناموسِ خداست ..* از کنار محملش اصحاب یک یک میروند بهر عرض دست بوسى اش ملائک میروند و زمامِ ناقه اش در دستهاىِ جبرئیل لابلاىِ گریه می آید صداى جبرئیل: اى عزیزِ عالم امکان ، عزیزِ سرمدى ! زِینَبا اهلاً و سهلاً مرحبا ، خوش آمدى تو بزرگ کربلا هستى ولى پایین نیا در همان محمل بمان ، جانِ على پایین نیا جاى تو در دشت نیست ، اینجا اذیت میشوى کربلا گرم است ، در گرما اذیت میشوى از سرشوق آمدى ، یکروز با سر میروى با برادر آمدى و بى برادر میروى .. آخرش یکروز آواره از اینجا میروى آه با پیراهنِ پاره از اینجا میروى هر سال این موقع دیگه همه حاجیا برمیگشتن ، خانواده ها حاجی ها رو میدیدن و خوشحال بودن .. ولی دیگه از امروز این زن و بچه آواره شدن .. اما حاجی های این قافله آواره ی بیابونا شدن .. میگفت سال ۶۶ کشتارِ حاجیا دیدیم همه گریه میکنن ، حق دارن آخه هر کدومشون یه عزیزی رو از دست داده بودن اما میگه یه پیرمردی رو دیدم خیلی جاسوز ناله میکرد ، دستشُ گرفتم گفتم چی شده تو چرا اینطور گریه میکنی؟! .. جگرمُ داری آتیش میزنی .. گفت خدا نکنه با عزیزت مسافرت بیای ، عزیزتُ تو سفر از دست بدی.. گفتم چرا ؟! چی شده مگه ؟!.. گفت من پسرم تازه شهید شده همسرمُ آورده بودم حج آروم بشه ..دیروز عروسمُ تو این کشتار کشتن .. حالا بچه هاش میخوان بیان استقبال موندم جواب چی بدم ... (آماده ای بگم صدا ناله ت بلند شه؟!) روری که برگشت مدینه .. گفت مادر روم نمیشه بیام .. با حسین رفتم ، بی حسین برگشتم ... راهشُ کج کرد اومد کنارِ قبرِ پیغمبر دست برد زیر چادر .. یه پیراهن پاره بیرون آورد ، انداخت رو قبر پیغمبر .. یا رسول الله از حسینت همین پیرهن مانده .. @majmaozakerine🌾🌾🌾
‍ |⇦• و توسل ویژه ورود کاروان آل الله به وادی کربلا اجرا شده شب دوم محرم ۹۸ به🎤 نفس حاج حنیف طاهری اَلسَّلامُ علیک یا مولای یا اباعبدالله گفت با کربُبَلا کعبه ، من از تو برترم تو بیابانی و من بیتِ خدایِ اکبرم کربلا در پاسخش گفتا اگر تو خانه ای من همه خونِ خدا جوشد زهر بام و درم کعبه گفتا مرد و زن برگِرد من آرد طواف من مطاف مسلمین از کهتر و از مهترم کربلا گفتا چه گویی هرشبِ آدینه من میزبان انبیا از اولین تا آخرم کعبه گفتا انبیاء بر گرد من گردیده اند تو کجا و من کجا تو دیگر و من دیگرم کربلا گفتا که روحِ انبیاء را کعبه ای ست آن منم ، زیرا مزارِ زاده ی پیغمبرم کعبه گفتا مرتضی در من بدنیا آمده این شرافت بس که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم * جانم به این ناله ها .. همینُ میخواد حضرت زهرا ناله تُ آزاد کنی .. بگی حسین دل خانمُ بردی بخدا اصحابِ عرش دعات میکنه .. گریه کن ها خودش دعات میکنه ، باباش دعات میکنه ، مادرش دعات میکنه ، برادرش دعات میکنه ، جدش دعاتون میکنه ..* کعبه گفتا مرتضی در من بدنیا آمده این شرافت بس که من خود زادگاه حیدرم کربلا گفتا علی بوده سه شب مهمان تو من حسینش را گرفتم تا قیامت در برم کعبه گفتا من صفا و مروه دارم در کنار وصفِ اسماعیل باشد خاطراتِ هاجرم کربلا گفت این منم در خیمه گاه و قتگاه سعی هفت و دو ثارالله را یاد آورم کعبه گفتا چاهِ زمزم را کنار من ببین سالها و قرن ها جوشد ز دامان کوثرم کربلا گفتا که زمزم را چه با خون حسین! زمزم تو آبُ و من خونِ خدا را ساغرم کعبه گفتا بوده دهوالعرض از دامانِ من *روزی که زمین آفریده شد و آبها فروکش کرد ، اولین جایی که سر از بین ابها بیرون اورد کعبه بود ، خانه خدا بود ، محل کنونی خانه ی کعبه* کعبه گفتا بوده دهوالعرض از دامان من من همانا بر تمام آفرینش محورم *به اینجا که رسید دیگه کربلا جوابی نداد ، کی جواب داد؟!* ناگهان از حق ندا آمد حرم خاموش باش تو کجا و کربلا ؟!! هرچند هستی محترم هستی تو ، خلقتِ تو از طفیل کربلاست شرم گویی که من از کربلا بالاترم کربلا دارد به کل آفرینش افتخار کربلا گوید که من عرشِ خدا را زیورم من مزار پاک هفتاد و دو ثاراللهی ام من هم آغوشِ اباالفضل و علی اکبرم مضجع العشاق فرموده علی نام مرا شاهدم این لاله ی سرخ شهادت پرورم اشک زهرا ریخته بر دامن گلزار من بوی جنت میوزد از لاله هایِ پرپرم ذره ای از خاکِ من درد دو عالم را دواست خونِ ثارالله می جوشد ز هر نخلِ تنم این که میبوسند با هم انبیاء و اولیاء دستِ عباس است که افتاده به خاک معبرم گرچه در قلبم فراتُ دجله می جوشد مدام آبها به تشنگان افکنده بر جان آذرم در بغل دارم فرات و تا قیامت شرمگین از رباب و حنجر خشکِ علی اصغرم @majmaozakerine🌾🌾🌾
@majmaozakerine کعبه محروم شد ز دیدارت یابن زهرا خدانگهدارت کربلا می‌روی و یا کوفه؟ یا به شام اوفتد سر و کارت؟ چه شود ای امام جود و کرم یک نگاه دگر کنی به حرم ای ز جام بلا شده سرمست دست و دل شسته از هرآنچه‌که‌هست چه شتابان روی به دیدنِ دوست جای گل سر گرفته‌ای سر دست از حریمت برون شدی مولا عازم حج خون شدی مولا هشتِ ذیحجه مردم عالم همه رو آورند سوی حرم تو دل شب ز بیت امن خدا سر به صحرا نهی قدم به قدم کعبه تا صبح ناله سر می‌کرد پسر فاطمه مرو برگرد کعبه با سوز و اشک و ناله و آه بر نمی‌دارد از تو چشم نگاه سفر تیر و نیزه و عطـش است طفل شش ماهه را مبر همراه از سفیدی حنجرش پیداست این پسر ذبح سیدالشهداست نظری کن به غنچه یاست ثمر سرخ باغ احساست اصغرت را بگیر از مادر بسپارش به دست عباست چون صدایت زند جوابش ده از سرشک دو دیده آبش ده ناله‌ای بر لب سلاله توست که شبیه صدای ناله توست ساربان را بگو که تند مرو آخر این کودک سه ساله توست قدری آرام ای هدی‌خوانان! کمی آهسته ای شتربانان! ناقه‌ها ذکر یا حسین به لب کوه‌ها ناله می‌زنند امشب نخل‌ها خم شدند و می‌گویند السلام علیک یا زینب غم مخور ای فدای چشم ترت! هیجده محرمند دور سرت کاش خورشید واژگون می‌شد از تن کعبه جان برون می‌شد کاش از اشک دیده حجّاج آب زمزم تمام خون می‌شد کعبه ساکت مباش واویلا گریه کن بهر لاله لیلا ای سکینه دگر چه غم داری؟ اشک از دیدگان مکن جاری که محوّل شده است بر عباس مشک سقایی و علمداری بر سماعش دو دست بالا کن هر چه دانی دعا به سقا کن ناله دیگر به‌سر نمی‌گردد این شبِ غم، سحر نمی‌گردد این مسافر که دل به همره اوست می‌رود، لیک برنمی‌گردد عالمی گشته محو اجلالش چشم «میثم» بوَد به دنبالش 🔸شاعر: _____________@majmaozakerine_____