eitaa logo
کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
43.4هزار دنبال‌کننده
9.1هزار عکس
3.6هزار ویدیو
387 فایل
﷽ 💚مقدمتان را به کانال ✅ خوب ✅ پرمحتوا ✅ و ارزشمند مجمع الذاکرین گرامی میداریم💚 مدیریت👇 @khadeemeh110 تبلیغات پزشکی نداریم ❌️ https://eitaa.com/joinchat/272171029Cdda5575628 لینک گروه 👆 https://rubika.ir/maajmaozakerine کانال ما درروبیکا👆
مشاهده در ایتا
دانلود
امام بود، ولی پیکرش به مسلخ بود سر بریدۀ او در میان مطبخ بود چگونه بود که باید امامِ قرآنی تنور را کند از روی خویش نوررانی! چگونه بود که کوفه امام را نشناخت و یا شناخت ولی دینِ خود بدنیا باخت! سَری که زینت اسلام و جان زینب بود چه شد که داخل خورجین خولی آنشب بود تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر محاسنِ پرِ خون بود، غرقِ خاکستر تلاوت پسر فاطمه چنان پیچید که سوز نغمۀ قرآن به آسمان پیچید پیمبر و علی و مجتبی و زهرا را نه، بلکه جذب خودش کرد اهل بالا را ز انبیاءِ ٱولوالعزم، بسته صف اینجا و تا فحولِ ملائک به گِرد خون خدا به سر زنان، همه اهل جنان عزادارند زمین و اهل همه آسمان عزادارند رسید در وسط آنهمه نوا و خروش أنابنُ فاطمه از آن سرِ بریده بگوش أنالحسین، أنابنُ نبی، أناالعطشان أناالغریب، أنابنُ علی، أناالعریان صدای نالۀ زهرا بلندتر شده بود شبی به گریه گذشت و دگر سحر شده بود و جای زینب کبری در این سحر خالی نبود تا که ببیند چه حال و احوالی اگر چه دیدنِ رأس الحسین قسمت شد هِلال یک شبِ زینب به نیزه رؤیت شد محمود ژولیده
سر امام حسین علیه السلام در خانه خولی لعنة الله علیه نوشته شده به دست سید علی کاظمی نظرات 0 السلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک. عليک مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتکم. السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين.1 عصر روز عاشورا عمربن سعد سر مقدس امام حسین علیه السلام را به خولی بن یزید داد تا به نزد عبیدالله ببرد. خولی به طرف کوفه حرکت کرد، شب هنگام به کوفه رسید به قصر عبیدالله بن زیاد رفت، در قصر بسته بود. به ناچار به منزل خود بازگشت. خولی دو زن داشت یکی از قبیله حضرمیه به نام نوار دختر مالک بن عقرب و دیگری از قبیله بنی اسد. آن شب به خانه نوار رفت و از ترس او سر مبارک را در طشتی قرار داد و به روایتی سر را داخل تنور قرار داد. زن از او پرسید: کجا بودی؟ خولی گفت: شخصی با یزید مخالفت داشت به جنگ با او رفته بودم. زن غذا آورد، خولی غذا را خورد و خوابید. زن برای خواندن نماز شب و تهجد برخاست اما یک مرتبه دید مطبخ روشن است، گویا خورسید از آنجا طلوع کرده است. نزدیک رفت دید نور از تنور می تابد، با خود گفت: من تنور را روشن نکرده ام! پس این نور برای چیست؟ یک نگاه کرد دید نور از تنور به آسمان می رود! تعجب او بیشتر شد. در همین حال دید چهار نفر از آسمان کنار تنور فرود آمدند، یکی از آ> چهار زن خود را به تنور رسانده دست میان تنور برد، سر بریده ای از تنور بیرون آورد، سر را می بوسید و به سینه می چسباند و گریه می کردو ناله می زد و می گفت: ای شهید مادر ای مظلوم مادر، پروردگارا در قیامت داد مرا از کشندگان تو بستاند و تا داد مرا نستاند دست از قایمه عرش بر نخواهم داشت. زنان دیگر گریه می کردند و در آخر هم دیدم بی بی سر را در تنور گذاشت و همگی از نظر غائب شدند. زن خولی نزدیک تنور آمد و سر بریده را از تنور بیرون آورد، به آ> سر نگاه کرد، چون سر را دیده بود آن را شناخت، فهمید که سر حسین علیه السلام است. ناگاه فریادی زد و بی هوش روی زمین افتاد. در آن بیهوشی شنید که به او می گویند، برخیز پروردگار تو را به خاطر گناه شوهرت مؤاخذه نخواهد کرد. زن خولی پرسید: این چهار زن که بودند؟ جواب شنید آن که سر را می بوسید و بیشتر از همه گریه می کرد مادر حسین، فاطمة الزهرا سلام الله علیها، دیگری خدیجه کبری سلام الله علیها و سومی مریم مادر عیسی علیه السلام و چهارمی آسیه زن فرعون بود. زن خولی به هوش آمد، از جای برخاست، سر بریده را با عطر و گلاب معطر نمود و به آن سر نگاه می کرد.2 زبانحال همسر خولی با سربریده امام حسین علیه السلام ای سر پــر خـون ! ز کجــا آمـدی ؟ ایـن دل شـب ، مـنــزل مــا‌ آمـدی ؟ گلشن روی تو عجب ، با صـفاست ای سر پر خون ! بدنت در کجاست ؟ ای سر پر خون ز چه افسرده ای هست گمانم که جوان مرده ای ای سر بریده دور از وطن منزل مبارک ای شهید غرقه در خون بی کفن منزل مبارک ای سر ببریده آخر روی خاکستر چرایی خوش نمودی روی خاکستر وطن منزل مبارک صاحبان منصب و سرباز و افراد تو چون شد؟ کو جلالت، اف بر این چرخ کهن، منزل مبارک میهمان را هیچکس در کنج مطبخ جا نداده میزبانت روی خاکستر چرا رأست نهاده .. ............................................... پی نوشت: 1- زیارت عاشورا. 2- الوقایع الحوادث، ج3.
mane-teshna-ro-jore-shoor.mp3
7.54M
من تشنه رو جرعه آبم بده سلام دادم آقا جوابم بده از اون سفره ی فیض کرب و بلا بیا روزی بی حسابم بده چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین دیگه قهرم با تموم عالم بی تو آواره با تو خوشحالم حسین وای .... صدام کردی آب حیاتم بدی با این زائرا ارتباطم بدی از این تیره بختی منو تا ابد به یک لحظه آقا نجاتم بدی بهت رو زدم ازم رو بگیری دلم میشکنه حرم واسه من یه آهن ربا و دلم آهنه میمیرم برات توی کربلا این دلم روشنه چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین حسین وای .... دو خط روضه میخونم عرضم تمام تو رو می زدند بین اون ازدحام میون همه روضه های غمت خدایی یه چند تاش عجیبه برام عجیبه برام سرت رو گذاشتن میون تنور یا انگشتر و با انگشتت آخر بریدن به زور عجیبه چطور یه ده تا سوار از تو کردند عبور .... چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین @majmaozakerine
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
❣﷽❣ ☀️ ☀️ ☀️ ☀️ دیدم غمت ای دلبر، ای کاش نمی دیدم تنهایی و بی یاور، ای کاش نمی دیدم دنبال تو تا گودال، من آمدم و دیدم بالای سرت مادر، ای کاش نمی دیدم وقتی که برون شد شمر، از مقتل تو دیدم خون می چکد از خنجر، ای کاش نمی دیدم از نیزه به روی خاک، دیدم سر تو افتاد در زیر سُم اسبان، ای کاش نمی دیدم دیدم که به دنبالت، با کاسه ی پر آبی هر سویی دَوَد دختر، ای کاش نمی دیدم در نیمه ی شب دیدم، در پیش نگاه تو یک دختر بی معجر، ای کاش نمی دیدم ای وای چه بی رحمند، انگشت تورا بردند تنها پی انگشتر، ای کاش نمی دیدم من آمده بودم تا، لب های تو را بوسم دیدم که نداری سر، ای کاش نمی دیدم بر خیز ببین دعواست، در بین سپهداران از بهر سر سقا، ای کاش نمی دیدم بر خیز خودت دیگر، چشمان ربابت بین بر نیزه شده اصغر، ای کاش نمی دیدم 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5850383354284739721.mp3
5.48M
سنتی حاج @majmaozakerine ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ می میرم از جدایی حسین من کجایی(3) حسین تشنه لب حسین محبوب رب حسین جانم حسین (4) من باغبان باغ آتش گرفته هستم(3) رفته تمام هستم در این سفر زدستم (3) حسین دور از وطن حسین بی کفن حسین جانم حسین (4) جای نفس برایت ازسینه ام شراره (3) در آسمان زینب نمانده یک ستاره (3) حسین تشنه لب حسین محبوب رب حسین جانم حسین (4) قرآن ز نی تلاوت آیه به آیه کردی (3) به محملم حسین جان با سرتوسایه کردی (3) الا ای همسفر کمی آهسته تر(3) حسین جانم حسین (4) ⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️ @majmaozakerine
4_5906979280805430882.mp3
3.64M
بزا برم به بالای تل خاک غم بزا برم به بالای تل خاک غم دوباره ای برادر،برات بگیرم دم از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم... @majmaozakerine مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی حسین.... مارو وارد بزم شراب کردن یه عده نامحرم چش چرون یه عده بی حیای مست از یه طرف،زینب وارد مجلس رباب وارد بزم شراب کردن چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب حسین... @majmaozakerine