🎧مداح حاج محمدرضا بذری🎧
🎼 به زبان مازندرانی 🎼
وسط میدون صدا بموعه
الهی مار بمیره
سالم بورده سر جدا بموعه
الهی مار بمیره
گره ره آماده هکردمه تسه
الهی مار بمیره
وچه او بخرده ونه باخسه
الهی مار بمیره
وچه مه تشناره قربون
زوعه دست و پاره قربون
زوعه دست و پاره قربون
لالا لالا گل لاله مامان گره
خدا اصغرچه بیحاله مامان گره
ته گلی بیه مشت خون علی
الهی مار بمیره
پاره پاره بیه ته خشک گلی
الهی مار بمیره
بمیرم هنده خشک هسته ته زبون
الهی مار بمیره
پر کشه ها کردی جان کنون
الهی مار بمیره
کاشکی تره او هدابون
ته گره ره تو هدابون
#تنور_خولی
عجب هواى بدى داشت آن شب غم بار
نفس به سينه ى زينب پر از تلاطم شد
كسى كه جان على بود و چشم ساقى بود
كنار اهل حرم در كنارِ مردم شد...
گذشت هر چه كه بود و گذشت قصه ى غم
همه به فكرِ غنيمت...به فكرِ خلخال اند
چه آمده به سر اهل كاروان حسين؟
همه بريده بريده اسيرِ گودال اند..
ميان دشت سوارى به تاخت مى آيد
چنان كه مركبش انگار پر در آورده
عجب نهيب بدى مى زند بر آن مركب
گمان كنم كه به همراه خود سر آورده..
شب است و آمده از يك سفر پر از قصه
شبى كه بوده گمانم عروسىِ خولى
براى همسر خود بى رقيب آورده
ز دشت كرب و بلا تحفه هاى معقولى...
براى همسر خولى چنان معما بود
تنور خانه خدايا چقدر شعله ور است
گرفت در بغلش آن سر منور را
و گفت ارزش اين سر،سر از طلا و زر است
عجيب در نظرش آمده سرى بى تن
چقدر بر سر و رويش زد آن مظلوم
نشست كنج حياط و گرفته زانوى غم
رسيد در بر او قد خميده اى مغموم...
و گفت همسر خولى كه كيستى بانو؟
بگو كه از چه نگاهت به ماتم و محن است؟
منم كسى كه بُوَد هر دو چشم پيغمبر
سرى كه كنج تنور است سر حسين من است..
آرمان صائمی
#تنور_خولی
امام بود، ولی پیکرش به مسلخ بود
سر بریدۀ او در میان مطبخ بود
چگونه بود که باید امامِ قرآنی
تنور را کند از روی خویش نوررانی!
چگونه بود که کوفه امام را نشناخت
و یا شناخت ولی دینِ خود بدنیا باخت!
سَری که زینت اسلام و جان زینب بود
چه شد که داخل خورجین خولی آنشب بود
تنورِ گرم، سرِ خسته، هیزمش بِستر
محاسنِ پرِ خون بود، غرقِ خاکستر
تلاوت پسر فاطمه چنان پیچید
که سوز نغمۀ قرآن به آسمان پیچید
پیمبر و علی و مجتبی و زهرا را
نه، بلکه جذب خودش کرد اهل بالا را
ز انبیاءِ ٱولوالعزم، بسته صف اینجا
و تا فحولِ ملائک به گِرد خون خدا
به سر زنان، همه اهل جنان عزادارند
زمین و اهل همه آسمان عزادارند
رسید در وسط آنهمه نوا و خروش
أنابنُ فاطمه از آن سرِ بریده بگوش
أنالحسین، أنابنُ نبی، أناالعطشان
أناالغریب، أنابنُ علی، أناالعریان
صدای نالۀ زهرا بلندتر شده بود
شبی به گریه گذشت و دگر سحر شده بود
و جای زینب کبری در این سحر خالی
نبود تا که ببیند چه حال و احوالی
اگر چه دیدنِ رأس الحسین قسمت شد
هِلال یک شبِ زینب به نیزه رؤیت شد
محمود ژولیده
سر امام حسین علیه السلام در خانه خولی لعنة الله علیه
نوشته شده به دست سید علی کاظمی
نظرات 0
السلام عليک يا اباعبدالله و علي الارواح التي حلت بفنائک. عليک مني سلام الله ابدا ما بقيت و بقي الليل و النهار و لا جعل الله آخر العهد مني لزيارتکم. السلام علي الحسين و علي علي بن الحسين و علي اولاد الحسين و علي اصحاب الحسين.1 عصر روز عاشورا عمربن سعد سر مقدس امام حسین علیه السلام را به خولی بن یزید داد تا به نزد عبیدالله ببرد. خولی به طرف کوفه حرکت کرد، شب هنگام به کوفه رسید به قصر عبیدالله بن زیاد رفت، در قصر بسته بود. به ناچار به منزل خود بازگشت. خولی دو زن داشت یکی از قبیله حضرمیه به نام نوار دختر مالک بن عقرب و دیگری از قبیله بنی اسد. آن شب به خانه نوار رفت و از ترس او سر مبارک را در طشتی قرار داد و به روایتی سر را داخل تنور قرار داد. زن از او پرسید: کجا بودی؟ خولی گفت: شخصی با یزید مخالفت داشت به جنگ با او رفته بودم. زن غذا آورد، خولی غذا را خورد و خوابید. زن برای خواندن نماز شب و تهجد برخاست اما یک مرتبه دید مطبخ روشن است، گویا خورسید از آنجا طلوع کرده است. نزدیک رفت دید نور از تنور می تابد، با خود گفت: من تنور را روشن نکرده ام! پس این نور برای چیست؟ یک نگاه کرد دید نور از تنور به آسمان می رود! تعجب او بیشتر شد. در همین حال دید چهار نفر از آسمان کنار تنور فرود آمدند، یکی از آ> چهار زن خود را به تنور رسانده دست میان تنور برد، سر بریده ای از تنور بیرون آورد، سر را می بوسید و به سینه می چسباند و گریه می کردو ناله می زد و می گفت: ای شهید مادر ای مظلوم مادر، پروردگارا در قیامت داد مرا از کشندگان تو بستاند و تا داد مرا نستاند دست از قایمه عرش بر نخواهم داشت. زنان دیگر گریه می کردند و در آخر هم دیدم بی بی سر را در تنور گذاشت و همگی از نظر غائب شدند. زن خولی نزدیک تنور آمد و سر بریده را از تنور بیرون آورد، به آ> سر نگاه کرد، چون سر را دیده بود آن را شناخت، فهمید که سر حسین علیه السلام است. ناگاه فریادی زد و بی هوش روی زمین افتاد. در آن بیهوشی شنید که به او می گویند، برخیز پروردگار تو را به خاطر گناه شوهرت مؤاخذه نخواهد کرد. زن خولی پرسید: این چهار زن که بودند؟ جواب شنید آن که سر را می بوسید و بیشتر از همه گریه می کرد مادر حسین، فاطمة الزهرا سلام الله علیها، دیگری خدیجه کبری سلام الله علیها و سومی مریم مادر عیسی علیه السلام و چهارمی آسیه زن فرعون بود. زن خولی به هوش آمد، از جای برخاست، سر بریده را با عطر و گلاب معطر نمود و به آن سر نگاه می کرد.2 زبانحال همسر خولی با سربریده امام حسین علیه السلام ای سر پــر خـون ! ز کجــا آمـدی ؟ ایـن دل شـب ، مـنــزل مــا آمـدی ؟ گلشن روی تو عجب ، با صـفاست ای سر پر خون ! بدنت در کجاست ؟ ای سر پر خون ز چه افسرده ای هست گمانم که جوان مرده ای ای سر بریده دور از وطن منزل مبارک ای شهید غرقه در خون بی کفن منزل مبارک ای سر ببریده آخر روی خاکستر چرایی خوش نمودی روی خاکستر وطن منزل مبارک صاحبان منصب و سرباز و افراد تو چون شد؟ کو جلالت، اف بر این چرخ کهن، منزل مبارک میهمان را هیچکس در کنج مطبخ جا نداده میزبانت روی خاکستر چرا رأست نهاده ..
............................................... پی نوشت: 1- زیارت عاشورا. 2- الوقایع الحوادث، ج3.
#روضه
#تنور_خولی
mane-teshna-ro-jore-shoor.mp3
7.54M
من تشنه رو جرعه آبم بده
سلام دادم آقا جوابم بده
از اون سفره ی فیض کرب و بلا
بیا روزی بی حسابم بده
چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین
من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین
میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین
دیگه قهرم با تموم عالم بی تو آواره با تو خوشحالم
حسین وای ....
صدام کردی آب حیاتم بدی
با این زائرا ارتباطم بدی
از این تیره بختی منو تا ابد
به یک لحظه آقا نجاتم بدی
بهت رو زدم ازم رو بگیری دلم میشکنه
حرم واسه من یه آهن ربا و دلم آهنه
میمیرم برات توی کربلا این دلم روشنه
چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین
من حس میکنم که دور و بر تو اضافه ام حسین
میمیرم برات یادت باشه این اعترافم حسین
حسین وای ....
دو خط روضه میخونم عرضم تمام
تو رو می زدند بین اون ازدحام
میون همه روضه های غمت
خدایی یه چند تاش عجیبه برام
عجیبه برام سرت رو گذاشتن میون تنور
یا انگشتر و با انگشتت آخر بریدن به زور
عجیبه چطور یه ده تا سوار از تو کردند عبور ....
چجوری بگم که این روزا خیلی کلافه ام حسین
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
هدایت شده از حال مرا دریاب حسین
❣﷽❣
☀️#سینه_زنی_امام_حسین_ع
☀️#زمزمه_امام_حسین_ع
☀️#واحد #قتلگاه
☀️#آقای_مقدم
دیدم غمت ای دلبر، ای کاش نمی دیدم
تنهایی و بی یاور، ای کاش نمی دیدم
دنبال تو تا گودال، من آمدم و دیدم
بالای سرت مادر، ای کاش نمی دیدم
وقتی که برون شد شمر، از مقتل تو دیدم
خون می چکد از خنجر، ای کاش نمی دیدم
از نیزه به روی خاک، دیدم سر تو افتاد
در زیر سُم اسبان، ای کاش نمی دیدم
دیدم که به دنبالت، با کاسه ی پر آبی
هر سویی دَوَد دختر، ای کاش نمی دیدم
در نیمه ی شب دیدم، در پیش نگاه تو
یک دختر بی معجر، ای کاش نمی دیدم
ای وای چه بی رحمند، انگشت تورا بردند
تنها پی انگشتر، ای کاش نمی دیدم
من آمده بودم تا، لب های تو را بوسم
دیدم که نداری سر، ای کاش نمی دیدم
بر خیز ببین دعواست، در بین سپهداران
از بهر سر سقا، ای کاش نمی دیدم
بر خیز خودت دیگر، چشمان ربابت بین
بر نیزه شده اصغر، ای کاش نمی دیدم
🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
4_5850402101816987396.mp3
9.99M
🎧 بشنوید
🎤 نــوای #حاج_محمود_کریمی
ایّام محـــــرّمالحرام ١٤٠٠-١٤٤٣
#حب_الحسین_یجمعنا
#امام_حسین
#ملت_حسین_به_رهبری_حسین
#محرم #حرم
#اربعین
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
Hashemi-Nezhad--Rozeh-Tanor-Kholi.mp3
6.82M
روضه تنور خولی
آقا ی هاشمی نژاد
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5850383354284739721.mp3
5.48M
#زمزمه سنتی
#ایام_اسارت
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
حاج
#احمدصفاری
@majmaozakerine
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
می میرم از جدایی
حسین من کجایی(3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
من باغبان باغ
آتش گرفته هستم(3)
رفته تمام هستم
در این سفر زدستم (3)
حسین دور از وطن
حسین بی کفن
حسین جانم حسین (4)
جای نفس برایت
ازسینه ام شراره (3)
در آسمان زینب
نمانده یک ستاره (3)
حسین تشنه لب
حسین محبوب رب
حسین جانم حسین (4)
قرآن ز نی تلاوت
آیه به آیه کردی (3)
به محملم حسین جان
با سرتوسایه کردی (3)
الا ای همسفر
کمی آهسته تر(3)
حسین جانم حسین (4)
⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️⬛️
@majmaozakerine
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5906979280805430882.mp3
3.64M
بزا برم به بالای تل خاک غم
بزا برم به بالای تل خاک غم
دوباره ای برادر،برات بگیرم دم
از غمی که دیدم،پیکرم چقد شد خم...
@majmaozakerine
مگه یادم میره،اون لحظه عجیب مقتل
مگه یادم میرم دیدم شدی،غریب مقتل
مگه یادم میره خوردی زمین،تو شیب مقتل
مگه یادم میره شری که شمر،اینجا بپا کرد
مگه یادم میره باچکمه هاش رو سینه جا کرد
مگه یادم میره چند ضربه زد،سرُ جدا کرد
مگه یادم میره مُردم سَره کوچه و بازار
مگه یادم میره نامحرما میدادن آزار
مگه یادم میره خون بود روی چِشِ علمدار
مگه یادم میره گریم گرفت وسط مردم
مگه یادم میره سوخت چادرم،بجای هیزم
مگه یادم میره اون شبی که رقیه شد گم
مگه یادم میره روی سرش،جای کبودی
مگه یادم میره سنگش زد اون،زن یهودی
مگه یادم میره بزم شراب خودت که بودی
حسین....
مارو وارد بزم شراب کردن
یه عده نامحرم چش چرون
یه عده بی حیای مست
از یه طرف،زینب وارد مجلس
رباب وارد بزم شراب کردن
چوب خیزران،تشت طلا،جام شراب
حسین...
#کانال_تخصصی_روضه
#حاج_عباس_طهماسب_پور
@majmaozakerine
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
⬅️ سختترین مصیبت کربلا
از زبان امام زمان عج الله تعالی
☑️ حضرت ولیعصر ارواحنافداه نسبت
به سه مصیبت وارد شده بر حضرت
سیدالشهداء علیهالسلام حساسیت بیشتری دارند:
❶ مصیبت عمه بزرگوارشان
حضرت زینب كبری سلام الله علیها
❷ مصیبت عموی وفادارشان
حضرت اباالفضل العباس علیهالسلام
❸ مصیت عموی شش ماهه
حضرت علی اصغر علیهالسلام
~~~~~~~
💠🔹حاج ملا سلطانعلی كه از جمله
عبّاد و زهاد بوده است میگوید:
در عالم خواب به محضر والای امام زمان
علیهالسلام مشرف شدم و عرض كردم:
مولا جان آیا آنچه در زیارت ناحیه مقدسه
با این عبارت ذكر شده درست است
كه میفرماید:
پس صبح و شب بر شما ندبه كرده
و به جای اشک خون میگریم صحیح است؟
فرمودند: بله
عرض کردم آن مصیبت كه در آن به جای
اشک خون گریه میكنید كدام است؟
↫◄ آیا مصیبت علیاكبر علیهالسلام است؟
فرمود: نه، اگر علی اكبر زنده بود او نیز
در این مصیبت خون گریه میكرد
↫◄ گفتم: آیا مصیبت حضرت عباس
علیهالسلام است؟
فرمودند: نه، اگر حضرت عباس هم در حیات
میبود در مصیبت آن خون میگریست!
↫◄ گفتم: البته مصیبت حضرت سیدالشهداء
علیهالسلام است؟!
فرمودند: نه، حضرت سیدالشهداء هم اگر
زنده میبود در این مصیبت خون گریه میكرد
↩️ پرسیدم پس آن مصیبت كدام است!؟
فرمود: آن مصیبت اسیری عمهام
زینب سلام الله علیها است
✍منابع:
احمد قاضی زاهدی
📗شیفتگان حضرت مهدی، جلد۱، صفحه۲۵۱
📗شیفتگان حضرت مهدی، جلد۲،
@majmaozakerine
🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفرج
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
4_5906771481697716199.mp3
10.43M
حاج عباس مفتاح
#_دشتی امام حسین ع عالم اگر حسین نداشت آبرو نداشت
@majmaozakerine
🕊اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّڪَ الفَرَج🕊
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📆۳۳ روز تا اربعین
✨خدا میدونه دلتنگیم آقا...
#امام_حسین
#محرم
#حب_الحسین_یجمعنا
┈••••✾•🌿🌻🌿•✾•••┈
@majmaozakerine
┈••••✾•🌿🌻🌿•✾•••┈
#کانال_نوحه_مجمع_الذاکرین
4_5852680839665552696.mp3
12.99M
خشکی لبات آتیشم میزنه
نریمان پناهی
@majmaozakerine
#ایام_محرم 1400
#شب_هشتم_محرم الحرام 🏴
سبک #شور جدید
#حاج_نریمان_پناهی
خشکی لبات زده آتیشم
با داغت حسین دارم آب میشم
آب میشم با غم تو عذاب میشم
دارم خونه خراب میشم حسین جانم
یادم نمیره که سرت جدا شد از قفا
رو خاک صحرا میزدی تو دست و پا
غریبونه مادرمونو میزدی صدا
فدای غربتت بشم غریب کربلا
به یاد داغ تو خونه چشم ترم
ازم گرفتنت غریب مادرم
غریب مادرم غریب مادرم
ریختن رو سرت میون گودال
یادم نمیره که شدی پا مال
گریونم رسیده به لبم جونم
روز و شب ز تو میخونم حسین جانم
دیدی چه جوری آخرش ازم گرفتنت
من و واسه سله تو رو نیزه بردنت
یادم نمیره طعنه ها و اون جسارتا
حرومیا رحمی نکردن به پیراهنت
به یاد داغ تو خونه چشم ترم
ازم گرفتنت غریب مادرم
غریب مادرم غریب مادرم
🏴
@majmaozakerine▪️
▫️▪️
◾️▫️▪️
امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمة الفداه
خدا را به حق عمه ام زینب قسم دهید که در ظهورم تعجیل فرماید
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
#صلےالله_علیڪ_یااباعبدالله❤️
سلام اربابم ❤️
سلام حضرت آقا گدا نمی خواهی؟
کنیز و نوکرِ بی ادعا نمی خواهی؟
فدای ذره ای از خاک کفشداریتان
برای خادمیت جان فدا نمی خواهی؟
تو را به جان عزیزت ردم مکن آقا
اسیر مفلس بی دست و پا نمی خواهی؟
صبحتون حسینی
#صلـیاللهعلیڪیااباعبـدالله🖐🏻
#اللهم_عجلـــ_لولیڪ_الفرجـ 🤲🌹
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
✨🌸#عهد_ثابت پنج شنبه ها🌸⚡️
↩️ اذکار روز،،،
🔸لا اله الا الله الملک الحق المبین👈100مرتبه
🔶 یا رزاق 👈308 مرتبه
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️سوره روز،،،
🔅سوره مبارک قیامت "خداوند به اومژده عبور از پل صراط را میدهد.
🍃🌸🍃🌸🍃
↩️ادعیه و زیارت روز ،،،
1/ دعای روز پنج شنبه
2/ دعای کمیل
🍃🌸🍃🌸🍃
🍃🌼 #نماز روز پنج شنبه ↩️ هر کس در این روز چهار رکعت نماز بجا آوردو در هر رکعتی بعد از حمد،و ده مرتبه سوره توحید را بخواند ، ملائکه به او خواهند گفت که هر حاجتی داری بخواه و خداوند توبه او را از هر گناهی قبول میکند.
•┈••✾🍃🍂🍃✾••┈
هدایت شده از کانال متن روضه مجمع الذاکرین اهل بیت علیه السلام🎤
💕شب جمعه شب زیارتی امام حسین(ع)💕
💞قطره ای گمشده ام در دل دریای حسین(ع)
چشم ِ دل می طلبم محض ِ تماشای حسین(ع)
هر که را خواسته باشد به جنون می کِشَدَش
سخت دیوانه کننده ست مداوای حسین(ع)
کوه هم از کرَمش تاب نیاورد و نوشت؛
بر عقیق یمنی نام دلارایِ حسین(ع)
خانهٔ بختِ من از لطف خدا شد هیئت
تا که خوشبخت شوم... پیر شوم پایِ حسین(ع)
از گناهان من آگاه... ولی راهم داد
مانده ام در کرم و سبکِ مدارای حسین(ع)
میزبان گرچه خدا؛ لحظهٔ افطار بگیر؛
حاجت از مشک و علَم! از خودِ سقّای حسین(ع)
در مناجاتِ ابوحمزه تداعی شده است
سجدهٔ نیمه شب و غربتِ نجوای حسین(ع)
میدهد جان به تنِ مرده به یک پلک زدن
طفل شش ماه٬ همان حضرتِ عیسای حسین(ع)💞
4_5834720579218836150.mp3
4.26M
_سلام علی روح قالو بلا
@majmaozakerine
#ایام_محرم
_محرم 1400
سبک #واحد
#کربلایی_رضا_شیخی
سلام علی روح قالو بلا
سلام علی ساکن کربلا
سلام علی شاه شیب الخضیب
حسین غریب
هزار و خورده ای ساله
مادرت کنار گوداله
با قد خم میزنه ناله
الهی برات بمیرم
آه سلام الله علی ذبیح الاتشان
آه سلام الله علی قتیل العریان
آه شهید بی کفن مظلوم حسین جان
آه حسین جانم 🔃 🔃
🏴
▪️
@majmaozakerine▫️▪️
◾️▫️▪️
امام زمان روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمة الفداه
خدا را به حق عمه ام زینب قسم دهید که در ظهورم تعجیل فرماید
اگر چه نوکری نکردم
هوایِ کربلاتُ کردم
یه بار دیگه بگو بیامُ
دوباره دورِ تو بگردم
از این زمونه سیر شدم
یه برات امضاء کن
حالا که سر به زیر شدم
یه برات امضاء کن
تو روضه ی تو پیر شدم
یه برات امضاء کن
تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ
هر کی کربلا نره ناکامِ
حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ
ای آقا….
*شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه…: “بُنَیَّ! قَتَلوکَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ”
بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده…لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت…
آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش…
دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد….
کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن…*
خاک به سَرِ من
از غم حسین شکست کَمَرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
خاک به سَرِ من
مادرش صدا می زد:پسرِ من
تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من
نا نداشت،سقا نداشت
برایِ دست و پا زدن
تو قتلگاه جا نداشت
جون نداشت،سامون نداشت
طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت
*هر کجا نشستی صدا بزن:حسین…..
4_5855202032712942912.mp3
1.39M
اسارت اهل بیت
حاج منصور ارضی
⚫️️ذکر توسل و روضه جانسوز _ ورود به کوفه و اسارت خاندان آل الله _استاد حاج منصور ارضی
⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️⚫️
بنا شده که به زخمِ دلم شرر بزنند
خبر رسیده قرار است بی خبر بزنند
از آن قبیله به من صد نفر اشاره کنند
از این قبیله مرا جایِ صد نفر بزنند
چه کوچه هایِ بدی ساختند در کوفه
که راحت است مرا بین هر گذر بزنند
خودت بگو چه کنم بین عده ای اوباش
خودت بگو چه کنم حرف بد اگر بزنند
کمر نمانده برایم ز بس لگد خوردم
ولی قرار شده باز بیشتر بزنند ...
تمام ترس من این است شمر با خولی
مکرراً به زن و بچۀ تو سر بزنند
بزرگ ها که زدند و حسابشان با توست
که گفته است مرا بچه هایِ شر بزنند
حواس من به خدا پرت هیچ کس نشده
نگاه من به سر توست هر قدر بزنند
به ریشه هایِ ستم خطبه ام تیر زده ست
دگر هر آنچه بخواهند پس تبر بزنند ...
شاعر : سید پوریا هاشمی
*یه نگاهی به آن سر خاکستری و خون آلود کرد .... ای هلالِ زینب ... الله اکبر چه کردن با این آقا .... بعضی ها نوشتن فقط هجده ضربۀ کاری به صورت خورده بوده ... ای هلالِ یک شبۀ زینب چرا این گونه غروب کردی ... بعد فرمود اگه با من حرف نمیزنی با این طفلی که در دامن داره نگات میکنه ، هی میپرسه عمه ، عمه این سرِ کی هست داری باهاش اینجوری حرف میزنی .... فرمود این طفل قلبش داره آب میشه ...لااقل با این بچه حرف بزن ....*
با این تن شکسته که عصای بابا نمیشی
یه جوری ریختنت به هم روی عبا جا نمیشی
این اولین باره دیدم جلوی من پا نمیشی
رسیدم بالای سرت ولی چه سری و چه پیکری
تو اکبری یا اصغری دسته گلم چه پرپری
میبینی کار دنیا رو علی گل روی دسته باغبون
پیر شدم از داغ جوون دارن میخندن بهمون
دارن میخندند بهمون
وای علی اکبر علی اکبر علی اکبر.....
قلب بیابون پر شده از پاره های جگرم
قلب منه که اینجوری پاشیدنش دور و برم
این ور علی اون ور علی صحرا پر از پسرم
چشمم دنبال تو هر جا رو گشت کسی ازت نشون نداشت
دلم دیگه امون نداشت زانوم دیگه توون نداشت
علی اکبرام و از توی دشت جمع می کنم دونه دونه
چیزی ازت جا نمونه حال منو کی میدونه حال منو کی میدونه
میبرنت به روی دست من دنبالت کشون کشون
آه ای خدا الآن دیگه مرگ حسین و برسون
این دومین باره میرم تشییع جنازه ی جوون
از وقتی رسیدم بلا سرت از وقتی جسم تو دیدم
لحظه به لحظه دم به دم یاد مدینه افتادم
مثل مادر شد کل پیکرت هم زخم صورت هم رو دست
هم نیزه تو سینه ات نشست هم استخوانات که شکست
هم استخوانات که شکست
آه علی اکبر علی اکبر علی اکبر ....
یا زهرا .